#مفاتیح_الحیات
آیت الله #جوادی_آملی
#سبک_زندگی_اسلامی
#کار
#مدیریت
#اصلاح
#دینشناسی
#شکیبایی
#خانواده
🔅🔅🔅
📌 مدیریت زندگی
🌱امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید: مسلمان را جز سه چیز اصلاح نکند: دین شناسی، شکیبایی در گرفتاری ها و مدیریت نیکو در زندگی؛ نیز می فرماید: کارهای بزرگ و مهم را خودت انجام بده و کارهای کوچک را به دیگران بسپار؛ نیز می فرماید: باید میزان تلاش تو برای معاش بیشتر از ضایع کنندگان وقت و کمتر از تلاش آزمندی باشد که به دنیایش دلخوش و مطمئن است، پس تلاش خود را در مسیر شخص با انصاف و عفیف قرار ده تا برتر از افراد سست و ناتوان باشی و آنچه را که شایسته مومن است به دست آوری [در عین حال به لطف خدا امیدوار باش] زیرا کسانی که مالی به آنها داده شود ولی سپاس نگزارند [در حقیقت] مالی ندارند.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
آیت الله #جوادی_آملی
درس حکمت
🔹 انسان یک وقتی می رود کنار چاه زمزم دلو می اندازد آب طیب و طاهر در می آورد که وجود مبارک حضرت وقتی در مدینه تشریف داشتند «كَانَ یسْتَهْدِی مَاءَ زَمْزَمَ»،[1] علاقمند بود کسانی که از مکه می آیند آب زمزم را برای او هدیه بیاورند، این یک برکتی است. یک وقتی چاه فاضلاب است، اگر کسی دلو انداخت در چاه فاضلاب چه چیزی در می آید؟ فرمود این رشوه ای که شما به فلان مأمور، به فلان قاضی یا به فلان مسئول می دهی: ﴿تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُكَّام﴾؛[2] یعنی یک دَلو انداختی در چاه دل او و امضای باطل از آن در آوردی، این فاضلاب است! قرآن چگونه تعبیر بکند؟! چیزی بود که نگفت؟! یا طوری بود که نگفت؟! یا شیئی بود که نگفت؟! هم از اینکه پوست آدم را می کَنند گفته، هم از اینکه شما یک دَلو انداختی در چاه فاضلاب و یک مشت فاضلاب در آوردی، خوشحال نباش! ﴿وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُكَّام﴾، همین حکّامی که فرمود ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْت﴾، درباره همین هاست. این تعبیر ﴿وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُكَّام﴾ درباره همین ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْت﴾ است. فرمود حواست جمع باشد! حالا او به نفع تو امضا کرد، ولی یک مُشت فاضلاب از این دلو در آوردی. فرمود: «شَرِّقَاً وَ غَرِّبَاً» هر چه باشد ما اینجا گفتیم.[3]
🔹 این جمله نورانی در بیانات الهی وجود مبارک امام سجاد (سلام الله علیه) هم هست ـ همین دعای اول صحیفه سجادیه است ـ اینها انسان را معنا کردند، دیگران می گویند انسان «حیوانٌ ناطق». حضرت فرمود این «حیوانٌ ناطق» حیوانی است که حرف می زند، اینکه انسان نشد! اگر ذات أقدس الهی راه حمد را به ما نشان نمی داد، ما در برابر نعمت های الهی حمد و ستایش نمی کردیم، همین انسان و همین افراد: «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیة». فرمود به اینکه «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَی مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ وَ أَسْبَغَ عَلَیهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یحْمَدُوهُ»؛ اگر دستور نداده بودند که شما در برابر نعمت الهی حمد بکنید ما را راهنمایی نمی کردند، انسان در همین نعمت های الهی تصرف می کرد و او را هم حمد نمی کرد و نعمت را هم بجا مصرف نمی کرد. «لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یحْمَدُوهُ وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یشْكُرُوهُ»، این یک مقدم و تالی که این به صورت قیاس مرکّب در می آید. «وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ»؛ یعنی اگر جامعه ای طوری باشد که در نعمت الهی تصرف بکند ولی شاکر نیست، حمد نمی کند؛ «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِیمِیة».
🔹 آقایان! دعا تنها این نیست که خدایا پدر و مادر مرا بیامرز یا فلان بیمار را شفا بده، دعا «درس حکمت» است. «الإنسان ما هو»؟ این مسئله دعاست؟! امام سجاد (سلام الله علیه) می فرماید: «الانسانُ حیوانٌ ناطقٌ حمید»، «حمید» فصل اخیر اوست؛ اگر حمد نباشد انسان نیست. دعا یعنی این! آن دعا که خدایا بیمارم را شفا بده، پدرم را بیامرز هم دعاست؛ اما این دعا حکمت است «الانسانُ حیوانٌ ناطقٌ حمید» که اگر اهل حمد نباشد انسان نیست. حضرت نمیخواهد ـ معاذالله ـ به کسی بد بگوید. «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِی مُحْكَمِ كِتَابِه ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا﴾».[4]
📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 411
تاریخ: 1397/10/19
📝 پی نوشت:
[1]. وسائل الشیعة، ج25، ص262؛ «أَنَّ النَّبِی ص كَانَ یسْتَهْدِی مَاءَ زَمْزَمَ وَ هُوَ بِالْمَدِینَة».
[2]. سوره بقره، آیه188.
[3] . الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج، ص339؛ «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَیلٍ وَ الْحَكَمِ بْنِ عُتَیبَةَ شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِیحاً إِلَّا شَیئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَیتِ».
[4]. سوره فرقان، آیه44.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب #سروش_هدایت(106)
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
#خدا_شناسی
#برهان
#خرد
#پیام_ها_و_نکته_ها
#جامعه_اسلامي_دانشجويان_دانشگاهها
🔅🔅🔅
✅ اصل دوم. گرچه براساس توحيد ربوبي تمام اشيا و اشخاص جهانِ امكان، تحت تدبير ربوبي خداي يگانه و يكتا قرار دارند و از اين جهت، پيوند كلانِ همگان و همگي را زير نظام واحد مرتبط ساخته است، ليكن آنچه به عنوان رابط بين دو چيز يا چند چيز مطرح مي شود، پيوند خود و رابط نزديك است. تنها چيزي كه عامل پيوند بين موجودات عيني است، همان ربط ثبوت خارجي است و تنها چيزي كه مايه ارتباط موجودات علمي است، همان ربط اثبات ذهني است. تا ربط علّت و معلولي عيني يا علمي بين اشياي خارجي يا ذهني محقّق نباشد، هيچ ترابط متقابلي بين آن ها نيست؛ لذا نمي شود از افزايش يا كاهش چيزي به حق يا باطل بودن، به صدق يا كذب بودن، به حَسَن يا قبيح بودن چيز ديگري پي برد، مگر آنكه بين آنها ربط علّي و معلولي، در عين يا ذهن برقرار باشد؛
▪ به عنوان نمونه مي توان جريان برهان حركت و اثبات محرّك اول را كه موجودي مجرّدِ تامّ و منزّه از هرگونه حركت و مبرّاي از هر تحوّل است، نسبت به چند مطلب در نظر گرفت؛
1. جريان زمين محوري حركتِ منظومه شمسي كه بر اين باور ناصواب تدوين مي شد كه زمين ساكن است و اختران سپهري حركت مي كنند و مدار حركت آنها نيز زمين است.
2. جريان جِرم بودن فلك كه بر اين پندار نادرست تنظيم مي شد كه افلاك جايگاه كواكب ثابت و سيّارند و داراي جِرم مادي اند، و حجم هندسي آنها كره است.
3. جريان ميل طبيعي اجرام سنگين در سقوط به زمين و اجرام سبك در صعود از زمين.
البته برخي از اين آرا نزد پيشينيانِ دور صبغه صواب داشت و در زمان و زبان متأخران به سبك ديگر درآمد؛ مثلاً جريان افلاك را اقدمين از سنخ رياضي مي دانستند، نه طبيعي، و براي مسير حركت كواكب مداري ترسيم مي كردند. به هر تقدير، تحوّل شگرفي در اين سه رشته از مسايل تجربي و رياضي پديد آمد، به طوري كه حركت منظومه شمسي از زمين محوري به آسمان مداري متحوّل شد و جريان اجرام فلكي كاملاً دگرگون شد، و از قلمرو طبيعي به منطقه رياضي متحوّل شد و جريان سقوط اجرام مادي از ميل طبيعي به جاذبه متحوّل شد؛ هرچند قول به جذب مركز و نيز قول به دفع هوا در بين آراي گذشته، سبب حركت اجرام مطرح بوده است.
آنچه اكنون مطمح نظر است، اين است كه در جريان حركت اجرام سپهري، سكون از زمين به آسمان رفت و حركت از آسمان به زمين آمد، و هيچ قبض يا بسطي در برهان معروف حركت پديد نيامد. عدّه اي آن برهان را تامّ مي دانستند، هم اكنون نيز تامّ مي دانند و گروهي آن را ناتمام دانسته و انتقاد مي كردند، و هم اكنون منتقد آن اند؛ هر دو گروه بر رأي قبلي خود باقي اند، به طوري كه نه ناقد در انتقاد خويش تجديدنظر كرد و نه قابل در پذيرش خود تأمّل راه داد. با اينكه اين سه جريان، از قبيل سه فرع يا سه مسئله عادي نبوده و نيستند، بلكه سه اردوي علمي و تحقيقي اند كه به صحنه معرفت عرضه شدند و هر كدام در جاي ويژه خود قرار گرفت، و هيچ تأثير سلبي يا اثباتي به حريم قانون حركت و اثبات محرّك اوّل راه نيافت.
سرّ صلابت آن برهان از نفوذپذيري از اين سه اردوي گسترده اين است كه وجود يا عدم هر چيزي فقط در مدار نظم علّي و معلولي آن، اعم از عيني و ذهني، اثر مي گذارد، نه خارج از اين محور.
🌿🌿🌿
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
#بررسیهای_قرانی
#ترتیل
#قرائت_قرآن
#معارف_قرانی
#آموزه_های_قرآنی
🔅🔅🔅
📌انس با قرآن
◽️براي انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت»، «تلاوت»، «ترتيل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در قرآن آمده است:
عنوان «تدبر»و «قرائت »و«تلاوت»را در پست های قبلی مورد بررسي قرار گرفت حال عناوين ديگر را بررسي ميكنيم:
🌿🌿🌿
4. «ترتيل»: از ريشه «رَتَل» به معني «جمع شدن و هماهنگي و نظام يافتن چيزي بر طريقي مستقيم» ميباشد؛ از اين رو به شخصي كه دندانهايش از هماهنگي و تركيب و نظام سالمي برخوردار باشد ميگويند: «رَجُلٌ رَتَلُ الأسْنانِ».
اين معنيِ باب مجرد را اگر به باب تفعيل بريم معني «ترتيل» بدست خواهد آمد
🔹 «جمع كردن و هماهنگي و نظام بخشيِ چيزي بر طريق مستقيم»، «طريقِ مستقيم» نسبت به هر چيزي، معنايي متناسب با آن را خواهد داشت.
همان گونه كه دندانها با نظمي خاص و براساسِ بنيادي محكم و صحيح، به منظورِ خرد كردن و هضم مناسبِ غذا چيده شده است و ترتيبِ دندانها با توجه به اين هدفِ خاص، شكل گرفته است، آياتِقرآن نيز از نظم و چينش خاصي برخوردار ميباشد كه با هدفِ درمانِ فكر و روح بشر و هدايت و ارشاد آنها به قلههاي كمال انسانيت، هماهنگ گرديده است، از اين رو، «ترتيل قرآن»:
🔹 «نظم وچينشِ خاص آيات، هماهنگ با تأمين نيازهاي فكري ـ روحي بشر، با اهداف درمان فكر و روح و ثبات بخشي به قلب مؤمنين و هدايت و ارشاد آنها به قلههاي كمالِ بشري»، خواهد بود.
اين معني از «ترتيل» به خداوند منسوب ميباشد:
«كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً».
🔹 (بدين سان قرآن را يكباره فرو نفرستاديم به اين دليل كه از اين راه، دلِ پرالتهابِ تو را ثبات بخشيم و ـ دليل ديگر اينكه ـ آن را ما به نحوِ خاصي، چيده و نظام بخشيدهايم).
از آنجا كه قرآن با روحِ بشر، سروكار دارد، اين «چينش و انتظام» هم در بخش «الفاظ قرآن» و هم در حوزه «محتوا و معاني آيات» مطرح است كه هم زيبايي ظاهر و هم عمق باطن را گوياست.
🔹 و در واقع، بخش الفاظ، انتظامش، مقدمهاي است براي ورود به حوزه معانيِ قرآن تا كه با توجه به چينش و نظامِ خاصِ معانيِ آيات، به ژرف انديشي و بررسي نتايج و آثارِ پيامِ قرآن بپردازيم.
🔹 با اين توضيحات، معنايي كه «راغب» در «مفرداتِ خويش» براي ترتيل آورده است نه با معنيِ بابِ مجردِ آن هماهنگ است و نه با كاربردِ واژه در قرآن، سازگاري دارد:
«الرَّتَلُ: إتِّساقُ الشَيْءِ وَ انتِظامُهُ عَلَي استِقامَةٍ، يُقالُ رَجُلٌ رَتَلُ الأسْنانِ».
«التَّرْتيلُ: إرْسالَ الكَلِمَةِ مِنَ الْفَمِ بِسُهُولَةٍ وَ اسْتِقامَةٍ، قالَ تَعالي «وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرتيلاً، وَ رَتَّلناهُ تَرتيلاً».
(ترتيل: فرستادن و خارج نمودن كلمه از دهان با سهولت و به شيوه صحيح ميباشد. چرا كه خداي تعالي ميفرمايد: وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ...».
معنيِ «مفردات» به بخشي از معني ترتيل آن هم جزء مقدمي آن نظر دارد، حال آنكه عمده، بخشِ معنيِ قرآن ميباشد كه به غفلت سپرده شده است.
اين غفلتِ شگفت آور در اكثر تفاسير و كتب لغت به چشم ميخورد
با وجود اينكه آيات و احاديثِ در مورد «ترتيل» به وضوح، اين گونه تلقي از «ترتيل» را مردود ميشمارد.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کوثر_حکمت
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اخلاق
#زمزم
#چاه
#فاضلاب
#حاکم_باطل
🔅🔅🔅
📌 درس حکمت
زمان:4/48دقیقه
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
Javadi-20.mp3
3.5M
#کوثر_حکمت
#آیت_الله_جوادی_آملی
#اخلاق
#نهج_البلاغه
#امام_علی
#امام_حسن
🔅🔅🔅
📌 سپاس نعمت
یابن آدم
زمان:7دقیقه
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
برشی از #تفسیر_تسنیم_جلد_اول(27)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_حمد
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#لطایف_و_اشارات
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
📌 لطايف و اشارات
3 ـ عينيّت يا مغايرت اسم با مسمّا
▪ اختلاف متكلمان پيشين بر سر عينيّت يا مغايرت اسم با مسمّا، ناظر به اسماي حقيقي و تكويني ذات اقدس الهي است، نه اسماي لفظي او؛ چون هيچ موحّدي الفاظ يا مفاهيم نامهاي خداوند را عين ذات مسمّاي به آنها نمي داند.
▪ توضيح اين كه، اسم، چنانكه در بحث تفسيري گذشت، معاني مختلفي دارد؛ در عرف و لغت بر «لفظ دالّ بر مسمّا» اطلاق مي شود و در اصطلاح اهل معرفت به معناي «ذاتِ همراه با تعيّن» است و بنا بر اين اصطلاح خاص، نامهايِ لفظيِ ذات و صفات خداي سبحان «اسم اسم الاسم» است؛ مانند اسمايي كه در قرآن كريم و روايات و ادعيه، نظير دعاي «جوشن كبير» آمده است و مفاهيم نامهاي لفظي «اسم الاسم» است.
▪ آثار و بركاتي كه در برخي روايات و ادعيه مانند دعاي «سمات» براي اسماي الهي ذكر شده، مانند گسترده شدن زمين، برافراشته شدن كوهها و يا آفرينش عرش، كرسي و ارواح، نتيجهي اسماي لفظي نيست؛ زيرا همان گونه كه گذشت هرگز با لفظ و يا مفهوم نمي توان بر جهان عيني اثر گذاشت، بلكه منظور از آن اسماء همان «ذات خداوند با تعيّن خاص» است كه با آن تعيّن اين امور آفريده مي شود: «وبكل اسم رفعت به سماءك وفرشت به أرضك وأرسيت به الجبال وأجريت به الماء وسخّرت به السحاب والشمس والقمر والنجوم والليل والنهار وخلقت الخلائق كلّها»[ بحار، ج 88، ص 187.]، «باسمك الذى خلقت به عرشك...»[ همان، ج 55، ص 36.]
🔹 نكته: در برخي روايات، اِحصايِ نامهاي خداي سبحان عامل ورود به بهشت معرفي شده است: «إن لله تسعةً وتسعين اسماً مَن أحصيها فقد دخل الجنّة؛»[ توحيد صدوق، ص219.] مراد از اِحصايِ اسماء، برشماري و استخراج رقم و عدد اسماء نيست، بلكه منظور، متخلق شدن به حقايق آنهاست وگرنه شمارش و تلفظ اين نامهاي مقدس، عبادتي لفظي است و آنچه مايهي راهيابي به بهشت است، تخلّق به حقايق اين نامها و اوصاف است.
🌿🌿🌿
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
#آیت_الله_جوادی_آملی
📌 حیات طیّبه
🔹 ذیل همین آیه سوره مباركه «نحل» كه ذات أقدس الهی فرمود اگر كسی مؤمن باشد و عمل صالح داشته باشد: ﴿فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَة﴾،[1] از وجود مبارك حضرت امیر سؤال كردند، حیات طیّبه چیست؟ فرمود: «هِی الْقَنَاعَة»،[2] انسان قانع، راحت زندگی می كند، هم همسران شما ـ به لطف الهی ـ از مكتب قرآن و عترت، دارند كمك می گیرند، به این مسئله بپردازند، هم خود شما، چون از اینها راستگوتر كیست؟! فرمود حیات طیّبه، حیات قناعت است، ساده زیستن حیات طیّبه است. بقیه وقت را انسان صرف علوم الهی بكند.
🔹 ببینید در بهترین فرصت ها كه فرصت های سَحَر است، از ذات أقدس الهی ما علم طلب می كنیم؛ منتها یك وقت است انسان علم دقیق طلب می كند، می خواهد علم را بفهمد؛ گاهی به ما در دعا می گویند علم نافع را بخواهید، گاهی می گویند، علمی كه نافع نیست از آن به خدا پناه ببرید، گاهی می گویند علم نافذ طلب کنید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَنْفَذِه»![3] آن علمی که در انسان نفوذ نکند و اثر نگذارد علم نافذ نیست، اینها آن پیچیدگی های علم را گفتند خود بشر به دنبال آنهاست، تشنه است، به هر حال علمی كه به عمل برسد، در جان آدم نفوذ كند، آن علم، علم نافذ است: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَنْفَذِهِ وَ كُلُّ عِلْمِكَ نَافِذ»؛ علم خدا نافذ است، ممكن نیست خدا چیزی را كه علم بداند، بر خلاف آن عمل كند! ما چنین علمی را از خدای سبحان به وسیله قرآن و عترت می خواهیم.
🔹 منتها علومی كه حوزویان باید بخوانند همان است كه مرحوم كلینی هم از وجود مبارك پیغمبر (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) نقل كرد، هم از وجود مبارك امام صادق، فرمود ما سه رشته علم را در حوزه های رسمی باید بخوانیم «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَة»، این دینی که به ما گفته «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَة»،[4] این دین گفته چه علمی بخوانید؛ البته هر علمی محترم است، نافع است؛ اما علمی که این دو پیام را دارد، جهان را تفسیر می کند و انسان را تفسیر می کند، انسان را یک موجود ابدی می داند، جهان را متحوّل می داند به عالم ابد. فرمود: «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَة»، علم سه قسم است، «آیةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَة»،[5] آیه محكمه می شود اصول دین، علوم عقلی، توحید، وحی، نبوّت و معاد، این گونه از مسایلی كه مربوط به اصول دین است. آن دو قسمت مربوط به اخلاق و فقه و حقوق و امثال آن است كه شناخت سنّت پیغمبر و سنّت اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلام). عمده «آیةٌ مُحْكَمَةٌ» است، این آیه محکمه مربوط به اصول دین است، آن دو مربوط به اخلاق و اینهاست كه حوزه ها باید چنین باشد که ـ به لطف الهی ـ به برکت انقلاب سامان دارد می پذیرد، غرض این است که این وجود مبارک پیغمبر، این وجود مبارک امام صادق و سایر معصومین (عَلَیهِمُ السَّلام) اینها برای ما اسوه اند، سیره اینها معلوم است، سنّت اینها معلوم است، سریره اینها معلوم است، قول اینها معلوم است، فعل اینها معلوم است، تقریر اینها معلوم است که امیدواریم همه ما ـ إِن شَاءَ اللَّه ـ اینها را خوب بررسی و عمل كنیم!
📚 سخنرانی عمومی به مناسبت ولادت رسول اکرم (ص)
تاریخ: 1395/09/27
📝 پی نوشت:
[1]. سوره نحل، آیه97.
[2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حكمت229.
[3]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص761.
[4]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص30.
[5]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص32.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
#مفاتیح_الحیات
آیت الله #جوادی_آملی
#سبک_زندگی_اسلامی
#سلامت
#غذا
#سفر
#سکوت
#شب_زنده_داری
🔅🔅🔅
📌 عوامل سلامت
🍃مراقبت غذا خوردن و رعایت بهداشت:
🌱امیرمومنان (ع) می فرماید: هر کس غذای پاکیزه بخورد و به خوبی آن را بجود و پیش از سیر شدن از غذا دست بکشد و به هنگام تخلی خودداری نکند، جز به مرض مرگ بیمار نگردد.
🌱امیرمومنان (ع) به امام حسن (ع) می فرماید: می خواهی چهار خصلت به تو بیاموزم تا از ( زحمت) درمان بی نیازگردی؟ عرض کرد: آری. فرمود: بر سر سفره منشین مگر آن گاه که گرسنه ای و از کنار سفره بر نخیز مگر وقتی که هنوز اشتها داری و جویدن غذا را به نیکی انجام ده و پیش از خوابیدن به دستشویی برو . هرگاه این ها را رعایت کردی از درمان بی نیاز می شوی.
🌱امام رضا (ع) می فرماید: اگر مردم کم غذا بخورند و بدن هایشان اعتدال و استواری یابد. و از معصوم (ع) نقل شده است: هر کس کم غذا بخورد بدنش سالم ماند و قلبش صفا یابد.
🌱رسول خدا (ص) می فرماید: معده، حوض بدن است و رگ ها به آن پیوسته اند، پس هرگاه معده سالم باشد رگ ها سلامتی صادر می کنند و هرگاه معده بیمار باشد رگ ها بیماری صادر می کنند و باز می فرماید: معده خانه هر دردی و پرهیز پایه هر درمانی است، پس چیزی بخور که با تو سازگار باشد.
🌱امام کاظم (ع) می فرماید: معده خانه و کانون بیماری هاست .
🌱رسول خدا می فرماید: نوزادانتان را در هفت روزگی ختنه کنید که مایه پاکیزگی و رشد سریع گوشت است.
🍃سفر:
🌱رسول خدا می فرماید: مسافرت کنید تا تندرست باشید.
🌱امام سجاد (ع) می فرماید: به حج و عمره بروید تا صحت بدن یابید.
🍃شب زنده داری:
🌱 امیر مومنان (ع) می فرماید: شب زنده داری مایه سلامتی بدن است.
🍃 سکوت:
🌱 به گفته حضرت امیرمومنان (ع) : سکوت مایه راحتی و آسایش است.
🔹سکوت در مواردی که سخن گفتن ضرورتی ندارد، مایه آسایش روحی است؛ همچنین پرهیز از سخن در برخی جاها از پیامدهای ناگواری چون دشمنی و به خطر افتادن سلامت تن جلوگیری می کند.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
29.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قرآن
#اسلام
#حامد_شاکر_نژاد
#قاریان
#تلاوت_قرآن
#سوره_مریم
🔅🔅🔅
📌 تلاوت استاد حامد شاکر نژاد
سالن کنفراس سران کشورهای اسلامی
سوره مریم
🕑 زمان:30 دقیقه
🍁🍁🍁
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_فجر
🔅🔅🔅
✳ نگاشت 25: نکات تفسیری آیات 27 تا 30
🔹 يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ «27» ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً 🔹 «28» فَادْخُلِي فِي عِبادِي «29» وَ ادْخُلِي جَنَّتِي «30»
«27» هان اى روح آرام يافته! «28» به سوى پروردگارت بازگرد كه تو از او راضى و او از تو راضى است. «29» پس در زمرهى بندگان من درآى.
(30) و به بهشت من داخل شو!
🌿🌿🌿
▫ «النَّفْسُ»: خود شخص. ذات انسان (نگا: نحل / اسراء / ، کهف / . «الْمُطْمَئِنَّةُ»: آسوده خاطر. آرمیده. دارای آرامش
✅ ۱ - برخى از انسان ها در قیامت، نفسى آرام و فارغ از دغدغه خاطر، خواهند داشت. (یأیّتها النّفس المطمئنّة)
🔹 اطمینان نفس، سکونت و آرامش و زوال وحشت آن است. (العین)
✅ ۲ - خداوند، با انسان هایى که در قیامت روحى آرام و تسکین یافته دارند، سخن خواهد گفت آنان را بر این آرامش خواهد ستود. (یأیّتها النّفس المطمئنّة)
🔹 خطابى که در این آیه وجود دارد، به قرینه آیات پیشین - که ترسیم کننده صحنه قیامت بود - خطابى است که در قیامت صادر خواهد شد. توصیف مخاطب به «مطمئن»، نشان مى دهد که اطمینان در همان صحنه مورد نظر است.
✅ ۳ - کردارى که ذخیره آخرت باشد، در قیامت اطمینان آور و مایه آرامش خاطر انسان خواهد بود. (یلیتنى قدّمت لحیاتى ... یأیّتها النّفس المطمئنّة)
✅ ۴ - آزمون دانستن فقر و غنا، گرامى داشت یتیمان، سیر کردن گرسنگان، تصرف نکردن ارث دیگران و پرهیز از مال دوستى، زمینه ساز اعتماد به رهایى از صحنه هاى وحشت بار قیامت (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... یأیّتها النّفس المطمئنّة)
🔹 «نفس مطمئن» - به قرینه آیات پیشین - انسانى است که از اوصاف ذکر شده در آن آیات، مبرّا باشد.
✅ ۵ - آگاهى از فلسفه فقر و غنا و برخورد صحیح با یتیمان، مسکینان و اموال مردم و دل نبستن به ثروت، فرونشاننده اضطراب درونى و مایه اطمینان نفس انسان (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... یأیّتها النّفس المطمئنّة)
🔹 توصیف «نفس» به «مطمئن» - در قیامت - ممکن است به اعتبار اطمینانى باشد که در دنیا، براى او حاصل شده بود.
✅ ۶ - روح انسان، حقیقتى قابل خطاب و موجودى قابل اتصاف به اطمینان و اضطراب (یأیّتها النّفس المطمئنّة) «نفس»، به معناى روح است. (صحاح)
🔅🔅🔅
▫ «رَاضِیَةً»: راضی و خوشنود. «مَرْضِیَّةً»: مورد رضایت. کسی که از او خوشنودند. «رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً»: حال اوّل و دوم هستند.
✅ ۱ - خداوند در قیامت، صاحبان قلب مطمئن را شایسته حضور در نزد خود خوانده و آنان را به قرب خویش دعوت خواهد کرد. (ارجعى إلى ربّک)
✅ ۲ - خداوند با فراخواندن صاحبان قلب آرام در قیامت به سوى خویش، جلوه هاى ربوبیت خود را بر آنان مى گستراند. (ارجعى إلى ربّک)
🔹 ذکر هر یک از اسماى خداوند در این موارد، بیانگر نوع مواجه شدن افراد با او است و تعبیر «ربّک»، بیانگر این نکته است که صاحبان نفس مطمئن، مشمول ربوبیت خداوند و کمال افزون تر خواهند شد.
✅ ۳ - تقرّب افزون تر به خداوند، پاداش کسانى است که براى آخرت خود پیشاپیش زاد و توشه ذخیره کرده اند. (یلیتنى قدّمت لحیاتى ... ارجعى إلى ربّک)
✅ ۴ - میهمانان قرب خداوند در آخرت، به همه خواسته هاى خود دست یافته، از پاداش خویش خشنود خواهند بود. (راضیة)
✅ ۵ - برخوردارى از نفس مطمئن و تقرب به درگاه خداوند در قیامت، ویژه کسانى است که رضایت خداوند را به دست آورده اند. (مرضیّة)
۶ - خشنودى از خداوند و کسب رضایت او در دنیا، مایه راه یابى به درگاه او در آخرت است. (ارجعى إلى ربّک راضیة مرضیّة)
🔹 «راضیة مرضیة» حال و بیانگر علت است. بنابراین رجوع به خداوند، پاداشِ دارا بودن آن دو حالت از پیش است.
✅ ۷ - خشنود بودن از خداوند، زمینه ساز کسب رضایت او است. (راضیة مرضیّة)
🔹 ترتیب ذکرى، ممکن است ناظر به ترتیب واقعى باشد; بنابراین، حالت «مرضیة» بودن، فرع حالت رضایت است.
🔹 ۸ - آزمون دیدن فقر و غنا، گرامى داشت یتیمان، تغذیه فقیران، ترک تصرف ارث دیگران و پرهیز از مال دوستى، مایه احساس رضایت انسان از خداوند و زمینه ساز رضایت خداوند از او است. (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... راضیة مرضیّة) نفس «راضى» و «مرضى» - به قرینه آیات پیشین - انسانى است که از اوصاف ذکر شده در آن آیات، مبرّا باشد.
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_فجر
🔅🔅🔅
✳ نگاشت 26: نکات تفسیری آیات 27 تا 30
يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ «27» ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً : «28» 🔹 فَادْخُلِي فِي عِبادِي «29» وَ ادْخُلِي جَنَّتِي «30»
🔹
«27» هان اى روح آرام يافته! «28» به سوى پروردگارت بازگرد كه تو از او راضى و او از تو راضى است. «29» پس در زمرهى بندگان من درآى.
(30) و به بهشت من داخل شو!
🌿🌿🌿
«عِبَادِی»: بندگان خاصّ و آفریدگان صالح خدا مراد است.
✅ ۱ - خداوند، با دعوت از صاحبان دل آرام و خشنود، آنان را به جمع بندگان خاص خود بار مى دهد. (فادخلى فى عبدى)
✅ ۲ - بندگى خالص خداوند، مایه رسیدن به مقامى والاتر از رتبه انسان هاى مطمئن، راضى و مورد پسند خداوند (فادخلى فى عبدى)
🔹 انتساب بندگان به خداوند در «عبادى»، انتساب تشریفى است و این که به صاحبان دل آرام، اذن ملحق شدن به آنان داده مى شود، بیانگر برترى رتبه آنان است.
✅ ۳ - رسیدن به مقام اطمینان، رضایت از کارهاى خداوند و مورد پسند خدا بودن، از نشانه هاى رسیدن به مقام عبودیت است. (یأیّتها النّفس المطمئنّة ... راضیّة مرضیّة . فادخلى فى عبدى)
✅ ۴ - همنشین شدن با بندگان خالص خداوند در قیامت، حرکت به سوى او و بهره مندى از جلوه هاى ربوبیت او است. (ارجعى إلى ربّک ... فادخلى فى عبدى)
🔹 از معانى حرف «فاء»، تفصیل بعد از اجمال است و این آیه، رجوع به پروردگار را با تفصیل بیشترى بیان مى دارد.
🔅🔅🔅
«جَنَّتِی»: اضافه جنّت به خدا، بیانگر عظمت بهشت و فراوانی نعمت آنجا است. از تعبیرات روحپرور (عِبَادِی) و (جَنَّتِی) لطف و صفا میبارد.
✅ ۱ - خداوند در قیامت، انسان هاى دل آرام، راضى و مورد پسند خویش را به بهشتى خاص دعوت خواهد کرد. (و ادخلى جنّتى)
🔹 اضافه «جنّة» به ضمیر متکلم و انتساب آن به خداوند، ممکن است براى بیان شرافت همان بهشت معروف و یا بیانگر اختصاصى بودن بهشتى باشد که این دسته از بندگان به آن وارد خواهند شد.
✅ ۲ - بندگان خالص خداوند و هم نشینان آنان، در بهشت برین جاى داده خواهند شد. (فى عبدى . و ادخلى جنّتى)
✅ ۳ - بهشت برین، جایگاه رشد و کمال در پرتو ربوبیت خداوند (ارجعى إلى ربّک ... و ادخلى جنّتى)
🔹 این آیه، عطف بر آیه قبل و هر دو تفصیل رجوع به خداوند است. برگزیدن واژه «ربّک» در آیات پیشین، بیانگر مواجه شدن بهشتیان با ربوبیت خداوند است.
✅ ۴ - تعدد و تنوع بهشت ها در قیامت (جنّتى)
✅ ۵ - اندیشه صحیح نسبت به فقر و غنا، برخورد شایسته با یتیمان و مسکینان، قطع حرام خوارى و دل نبستن به ثروت، زمینه ساز ورود به بهشت برین (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... و ادخلى جنّتى)
«والحمد لله رب العالمین»
🌿🌿🌿
🔅قرآن همراه است و هم راه
🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم.
🆔 @rahighemakhtoom