eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
800 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت21:نکته ها ی تفسیری آیات23و24 سوره غاشیه ✅ إِلاَّ مَنْ‌ تَوَلَّى‌ وَ کَفَرَ 🔹 «إِلاّ»: لیکن. امّا. استثناء منقطع است. برخی استثناء را متّصل می‌دانند و مستثنی‌منه را مفعول محذوف فعل (فَذَکِّرْ) می‌شمارند. در این صورت معنی چنین است: ای پیغمبر! همه‌کس را اندرز بده، مگر آنان که می‌روند و روی می‌گردانند و به ایمان و قرآن پشت می‌کنند. ✅ ۱ - پیامبر(ص)، پس از عمل به وظیفه ارشاد همگان، در خصوص تداوم بخشیدن به ارشاد اعراض کنندگان کافر، تکلیفى ندارد. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 فعل «تولّى»، بیانگر این نکته است که تذکّرات پیامبر(ص) به روى گردانان رسیده است و آنان پندها را نپذیرفته، از آن اعراض کرده اند. بنابراین تذکّر دادن در مرحله اول، عمومى است و به همه مردم باید ابلاغ گردد; ولى پس از تولّى و اعراض گروهى از آنان، پیامبر(ص) درباره تکرار تذکّر و ارشاد آن گروه، تکلیفى ندارد. ✅ ۲ - رهبران الهى، باید همواره به ارشاد پندپذیران ادامه دهند و هیچگاه آنان را، از پندها و اندرزهاى خود محروم نسازند. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 استثنا در «إلاّ من تولّى...»، ناظر به تکرار تذکر است. بنابراین فرمان «ذکّر»، درباره کسانى که اعراض و کفر ندارند، همچنان باقى است. ✅ ۳ - حق گریزى و کفر، از میان برنده زمینه هاى تأثیرپذیرى از تعالیم دین و پندهاى آن است. (فذکّر ... إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 استثناى اعراض کنندگان کافر از مجموعه کسانى که پیامبر(ص) به تذکر دادن آنان مکلف شده است، نشانگر بى اثر بودن تذکرات آن حضرت، در آنان است. ✅ ۴ - پیامبر(ص)، به الزام مخالفان بر ایمان- در صورت بى اعتنایى و کفر ورزیدن آنان - مجاز است. (لست علیهم بمصیطر . إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 حرف «إلاّ»، ممکن است براى استثناى حقیقى از ضمیر «علیهم» باشد. ✅ ۵ - مردم، گرچه نباید بر ایمان مجبور شوند; ولى بر اعراض و کفر مؤاخذه شده و در آخرت عذاب خواهند دید. (لست علیهم بمصیطر . إلاّ من تولّى و کفر) 🔹 حرف «إلاّ» در یک احتمال براى استثناى منقطع است. در نتیجه مفاد این آیه و آیه بعد، این است که: «تو بر هیچ کس سیطره ندارى; لکن اعراض کنندگان کافر در آخرت به عذاب خداوند گرفتار خواهند شد». 🔅🔅🔅 ✅ فَيُعَذِّبُهُ‌ اللَّهُ‌ الْعَذَابَ‌ الْأَکْبَرَ 🔹 «الْعَذَابَ الأکْبَرَ»: بزرگترین عذاب. مراد عذاب آخرت است که در مقابل آن عذاب دنیا است که کمترین عذاب نامیده می‌شود ✅ ۱ - گرفتارى به بزرگ ترین عذاب هاى خداوند، فرجام کسانى است که از پند و اندرزهاى پیامبر(ص) روى برگردانده، به آن کفر مىورزند. (إلاّ من تولّى و کفر . فیعذّبه اللّه العذاب الأکبر) ✅ ۲ - عذاب هاى الهى، داراى درجات و مراتب گوناگون است. (العذاب الأکبر) ✅ ۳ - جهان آخرت، عرصه گرفتارى کافران حق گریز به بزرگ ترین عذاب هاى الهى است. (العذاب الأکبر) به قرینه آیه بعد، مراد از «العذاب الأکبر» عذابى است که کافران در آخرت، به آن گرفتار خواهند شد. 🔅 🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌نگاشت22:نکته ها ی تفسیری آیات25و26 سوره غاشیه ✅ إِنَ‌ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ‌ ✅ ۱ - بازگشت همه انسان ها به سوى خداوند است. (إنّ إلینا إیابهم) «إیاب»، از ریشه «اُوب» و به معناى رجوع است. ✅ ۲ - گریز از عذاب، براى اعراض کنندگان کافر، امکان پذیر نیست. (فیعذّبه اللّه ... إنّ إلینا إیابهم) 🔹 حرف «إنّ» نشان مى دهد که آیه شریفه در مقام تعلیل براى گریزناپذیر بودن عذاب کافران است. ✅ ۳ - بازگشت همگان به خداوند در قیامت، از بین برنده هرگونه راه گریز از عذاب آخرت (فیعذّبه ... إنّ إلینا إیابهم) ✅ ۴ - وجود کارگزارانى چند، در مرحله حضور مردم در پیشگاه خداوند در قیامت* (إنّ إلینا إیابهم) 🔹 ضمیر جمع (نا) در «إلینا»، مى تواند بیانگر رجوع مردم به مجموعه اى از کارگزاران صحنه قیامت باشد که به فرمان خداوند در آن مقام قرار گرفته اند. 🔅🔅🔅 ✅ ثُمَ‌ إِنَ‌ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ‌ ✅ ۱ - خداوند، حسابرسى اعمال مردم را بر خود لازم شمرده است. (ثمّ إنّ علینا حسابهم) ✅ ۲ - حسابرسى اعمال در قیامت براى کافران، از حضور در پیشگاه خداوند دشوارتر است. (ثمّ إنّ علینا حسابهم) 🔹 حرف «ثمّ»، بر تراخى رتبى دلالت دارد و بیانگر آن است که مرحله حسابرسى، سخت تر از مرحله رجوع به خداوند است; هر چند هر دو هم زمان باشند. ✅ ۳ - روى گردانان از رهنمودهاى پیامبر(ص) و کافران به آن، در قیامت مورد حسابرسى و مؤاخذه قرار خواهند گرفت. (إلاّ من تولّى و کفر ... ثمّ إنّ علینا حسابهم) ✅ ۴ - حسابرسى اعمال، از اهداف احضار همگان در پیشگاه خداوند است. (إنّ إلینا إیابهم . ثمّ إنّ علینا حسابهم) ✅ ۵ - وجود کارگزارانى چند، براى حسابرسى اعمال مردم در قیامت (ثمّ إنّ علینا حسابهم) برداشت یاد شده، از ضمیر «نا» استفاده شده است. پایان نکات تفسیری سوره 🔅 🔅🔅 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 192 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ☘☘☘ 4. استقلال هر ملّتي رهين استغناي آن است، زيرا امّتي كه نيازمند ديگران است، نمي تواند از آنها مستقل بوده و خودكفا باشد. براي تأمين بي نيازي از ديگران، گذشته از خوداتكايي در مسائل اقتصادي، صنعتي، فرهنگي، سياسي و مانند آن، داشتن روح غني و جان سرشار از استغناي از غيرخداوند لازم است؛ يعني بشر گرچه از هر نظر محفوف به حاجت است و نيازهاي متراكم و روزافزون وي را نمي توان مهار كرد، ليكن تكيه بر قدرت غني مطلق، مهم ترين عامل براي رفع نياز است؛ البته اگر بتواند روح بي نيازي را در خود تقويت نمايد تا مظهر خداي غني گردد، بسيار بهتر از آن است كه محتاج باشد و نياز خود را با وسائلي برطرف كند. 📁كسي كه بر هوس ها و آرزوهاي خام خود چيره شد و آنها را رها كرد، به شريف ترين غنا دست يافت: «اَشْرَفُ الغِني تَرْكُ المُني» ، كسي كه از آنچه در دست مردم است، نااميد شد و هرگز به آن طمع نورزيد، به غناي اكبر باريافت: «الغِني الأكبر اليأس عما في أيدي الناس» ؛ غرض آنكه بي نيازي از چيزي بهتر از رفع نياز به وسيله آن چيز است. 📜اكنون كه معلوم شد، كمال هر فردي در داشتن روح مستغني است و تماميت جامعه نيز در گسترش ملكوت غنا و روح استغنا در همه شئون آن است، مدينه فاضله و آرمان شهري كه منتظران راستين حضرت ولي عصر(عليه‌السلام) مترصّد گشايش درب هاي آن اند، مملوّ از قسط و عدل از يك سو و مالامال از روح استغناي مردمي از سوي ديگر است. 📁احاديث گرانبهايي كه هندسه مدينه مهدي موعود(عليه‌السلام) را ترسيم و ويژگي مردان آن را تصوير مي نمايد، هم از عدل جامعه خبر مي دهد و هم از غناي قلبي مردم آن، يعني اصول قانون اساسي حكومت آن حضرت كه وحياني است، هم نويد عدل مي دهد و هم مژده تقويت روح استغنا؛ پيامبر عظيم الشأن اسلام صلي الله عليه و آله و سلم درباره سيره و سنّت امام زمان (عج) فرمود: «...ويَمْلأ اللّه قلوبَ امّة محمّدٍصلي الله عليه و آله و سلم غني ويسعهم عَدْلُه» ؛ يعني مهدي موعود(عليه‌السلام) دل هاي امّت مسلمان را پر از بي نيازي نموده و گستره عدل آن حضرت به همگان مي رسد. 📁نتيجه آنكه ويژگي انتظار فرهيختگان حوزه و دانشگاه، در روند تكاملي انديشه هاي علمي و انگيزه هاي عملي است، به طوري كه روش و منش همگي به سمت قسط و عدل از يك سو، و روح بي نيازي از سوي ديگر و تكامل علم و عقل از سوي سوم باشد. ☘☘☘ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
📌 نشانه حکمت 🔹 این راه باز است. اگر این راه باز است وجود مبارك امام رضا به ما نشان می‌ دهد. به حضرت عرض كردند كه یكی از نشانه‌ های حكمت را به ما بگویید, فرمود خاموشی.[1] آدم این‌قدر پرحرف نیست! هر حرفی را نمی ‌زند! هر حرفی را نمی ‌شنود! این همه کتاب‎ ها، آیات الهی، تفسیر قرآن، نهج البلاغة و روایات اهل بیت، اینها را آدم بگذارد كنار به دنبال حرف‌ های فضای مجازی و امثال مجازی بگردد؟! فرمود «صَمْت» و ساكت بودن، مكتبی است! عد ه‌ای تلاش و كوشش می ‌كردند مواظب زبانشان باشند و پرحرفی نکنند، هر حرفی را نزنند، سكوت را یاد می گرفتند! بعد از اینكه این دوره را گذراندند، تمرین کردند؛ بعد از مدتی ساكت شدند و ورّاجی و پرحرفی نكردند، شدند سكّیت, از این مرحله به بخش سوم رسیدند شدند «ابن ‌السّكیت»؛ این کلمه «ابن و أب» که می‎ گویند ابوالفضائل، ابو فاضل، اینها نشانه صاحب و داشتن است, «ابن ‌السّكیت» كه از علمای بزرگ بود؛ یعنی او آن‌قدر مسلط بود كه جلو دهانش و قلمش را می گرفت. 🔹 آدم وقتی مواظب زبانش باشد, مواظب قلمش باشد، خدای سبحان به مكتوبات و به این ملفوظات قسم یاد می ‌كند، چه چیزی از این بهتر! اگر به قمر قسم یاد می‌ كند چون نور می‌ دهد, اگر به قلم قسم یاد می ‌كند چون نور می ‌دهد, مگر خدا به قلم قسم نخورد؟! مگر به مكتوبات قلم قسم نخورد؟! ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُون‏﴾[2] مگر لسان «احد القلمین» نیست و قلم هم «احد اللسانین» نیست؟! فرقی ندارد انسان چیزی بنویسد، خدا بفرماید من به مسطورات این قلم قسم یاد می‌ كنم؛ چون این مسطور و مكتوب, نور می ‌دهد یا سخن بگوید ملفوظِ او به جامعه نور می‌ دهد، اینها می ‌شود كرامت. [1]. قرب الإسناد (ط ـ الحدیثة)، النص، ص369؛ «مِنْ عَلَامَاتِ الْفِقْهِ الْحِلْمُ وَ الْعِلْمُ وَ الصَّمْتُ، إِنَّ الصَّمْتَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْحِكْمَةِ، إِنَّ الصَّمْتَ يُكْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ هُوَ دَلِيلٌ عَلَى الْخَيْر». [2]. سوره قلم، آیه1 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396 /04/29 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa ☘☘☘ @rahighemakhtoom
📌 این منم که..... 👇👇👇
📌 این منم که.... از قراین و شواهدى که در دست داریم، چنین به نظر می‌رسد که اگر همۀ انسان‌هاى در خاک خفته را زنده کنیم و همۀ زندگان را جمع‌آورى نموده، همۀ آنان را در یکجا کنار هم قرار بدهیم و از هر یک از آنان خواهش کنیم که جمله‌اى دربارۀ خود بگویید و بروید، به استثناءِ رهروان منزلگه کمال که در اقلیت اسف‌انگیزى هستند، هر امتیازى که براى ابراز افتخار بگویند، از این قبیل خواهد بود: ➖این منم که با هوش و قدرتى که داشتم، هرچه خواستم کردم! ➖این منم که ثروت‌ها اندوختم! ➖این منم که سالیان متمادى همه را زیردست خود نموده، سَرورى کردم! ➖این منم که راه‌هاى کوتاه‌تر براى نابود کردن مخالفانم کشف کردم! ➖این منم که در شناخت اصول رقابت‌هاى کُشنده، به کشفیات تازه‌اى نائل شدم! ➖این منم که تازه‌گویى‌ها نموده، بشر را از فعالیت‌هاى مغزى و روانى منصرف کرده، به پایین‌تر از شکم متوجه ساختم! ➖من داراى فرزندان قدرتمند و عشیرۀ نیرومندى هستم! ➖این منم که توانستم مقدس‌ترین وسایل پیشرفت مانند مذهب و علم و عدل و قانون را دستاویز خودخواهى‌هایم نمایم! ➖این منم که حیله‌گرى‌ها و چاره‌سازى‌ها به راه انداختم تا حق را باطل و باطل را حق جلوه دهم! ➖این منم که توانستم مردم را با نشان دادن شوره‌زارها، از چشمه‌سارهاى زلال حیات که با عرق جبین و تکاپوهاى خستگى‌ناپذیر به دست می‌آوردند، منصرف نموده، در بیابان‌هاى خشک و سوزان خودخواهى‌هایم سرگردانشان نمایم! آرى این منم که توانسته‌ام با صدها وسیلۀ فکرى و مادى، الفت و محبت و یگانگى مردم را به خصومت و تنفر از یکدیگر تبدیل نمایم! جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، ج ۳، ص ۱۰۴ و ۱۰۵، چاپ قدیم (۲۷ جلدی) @rahighemakhtoom
🗣چطور به مقصود متکلم از کلامش می رسیم؟ ‌ @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله العظمی @rahighemakhtoom ✔️عطر تقوی، لازمه ی اداره شهر و کشور بالأخره آدم بايد بويي، خاصيّتي داشته باشد! 🔅🔅🔅 🔸يك سواد متوسط براي يك شهر كافي است اما با يك تقواي صد درصد.مردم وقتي طهارت تقوا، بوي تقوا، عطر تقوا را از يك امام جمعه، امام جماعت، از يك واعظ، از يك مدرّس استشمام كنند شيفته او هستند.هر كس بخواهد شهري را اداره كند لازم نيست حالا علامه طباطبايي بشود؛ بر فرض حالا اگر كسي علامه طباطبايي شد اين فقط بايد در حوزه بنشيند و كتاب بنويسد، اين ديگر به درد مردم نمي‌خورد. 🔸يك سواد متوسط و يك تقواي صد درصد، شهري را، كشوري را اداره مي‌كند.مگر ممكن است به مردم بگويند آقا شما از اين گُل استفاده كنيد، از عطر استفاده كنيد؟!؛ خود عطر، جاذبه‌اي دارد كه تمام شامّه‌ها را جذب مي‌كند.بالأخره اگر ما در حدّ گياهان هم بخواهيم زندگي كنيم يا بايد عود باشيد يا عبير؛ و اگر در حدّ حيوانات است يا بايد مُشك باشيم يا عنبر. 🔸بالأخره آدم بايد بويي، خاصيّتي داشته باشد؛ بعضي از چوب‌ها هستند كه فقط به درد هيزم شدن مي‌خورند، اما مي‌بينيد بعضي از چوب‌ها هستند كه مي‌شود عود.اين عود، چوبي بيش نيست اما فضايي را معطّر مي‌كند؛ عَبير هم فضايي را معطّر مي‌كند؛ آن نافه آهو هم بالأخره گوشه‌اي از بدن آهوست، آن عنبر هم گوشه‌اي از بدن ماهي‌ است. 🔸بالأخره انسان اگر در حدّ حيات حيواني هم زندگي بكند بايد فضا را معطّر كند؛ اگر در حدّ گياهي هم زندگي بكند بايد فضا را معطّر كند.تقوا واقعاً معطّر است، عدل واقعاً معطّر است، ادب واقعاً معطّر است.اين با عقل عملي حل مي‌شود؛ اين‌كه شده آقاي بهجت، آن‌كه شده آقاي خوانساري، آن‌كه شده آقاي قاضي.مردم شيفته آن طهارت و طيب‌اند كه «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» ... وقتي مي‌بينند اين راه معطّر است ... اگر فهميدند فقير الي الله‌اند به طرف الله مي‌روند. 🔸خب كدام راه مي‌روند؟ كدام جادّه مي‌روند؟ ... آ‌ن جادّه‌اي كه كَلِم طيّب مي‌رود؛ آن تقوا، آن عدل، كَلِم طيّبي است كه به سرعت، انسان را به لقاي الهي مي‌رساند و راحت مي‌كند كه «رزقنا الله و إيّاكم ان‌شاءالله». 🔹فراز پایانی درس تفسیر قرآن سوره فاطر، آیات 12 الی 17 ☘️☘️☘️ 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم.