💢 #طنز | زخم های زندگی مکرون
✍️ #فرزانه_صنیعی
در سایت راه راه: b2n.ir/312482
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه دو روز پس از انفجار بیروت به لبنان رفت و نصیحتشان کرد که ساختار سیاسیشان را اصلاح کنند تا دیگر نیترات آمونیوم هایشان منفجر نشود. برای این کار هم تا اول سپتامبر بهشان وقت داد. اما خواسته او تا چه حد منطقی است؟
مکرون از بچگی عاشق اصلاح ساختارها بود. ۱۶ ساله بود که تشخیص داد ساختار خانوادگی معلم ۴۰ ساله اش ایراد دارد. مسئولیت انجام اصلاحات را هم خودش به عهده گرفت، یعنی آن قدر کرم ریخت که معلمش با سه بچه از شوهرش جدا شد. بعد هم با هم ازدواج کردند. اما حدس می زنید چه قدر طول کشید تا اصلاحات مدنظر آقای مکرون روی ساختار آن خانواده اعمال شود؟ ۱۴ سال! تازه پنج نفر هم بیشتر نبودند!
خلاصه مکرون برای اخذ مسئولیت یک خانواده زپرتی چهارده سال آزگار معطل شد، و حالا می خواهد ظرف سه هفته مسئولیت اصلاحات در یک کشور را به عهده بگیرد! بنابراین ایشان یا اصلا نمیداند اصلاح ساختار سیاسی چیست، یا نمیداند تا اول سپتامبر چقدر مانده. البته گزینه اول محتملتر است، چون ایشان اگر با مفهوم “اصلاح” آشنا بود جلیقه زردهای بیچاره این همه وقت علاف نمیشدند.
اما از طرفی باید به ایشان حق داد. همه ما پدری داریم که لااقل یک بار وسط فیلم یا فوتبال دیدنمان زده شبکه خبر و ما نتوانسته ایم جیک بزنیم. حال پدری را تصور کنید که می خواهد اخبار ببیند ولی فرزندش با پس گردنی کنترل تلویزیون را از او می گیرد و میگوید: “چه غلطها!” و می زند همان کانالی که خودش خواست.
الان می گویید چنین پدر و فرزندی اصلا وجود ندارد اما اشتباه می کنید. وقتی مکرون زن گرفت، خداوند به او فرزندی عنایت کرد که دو سال از خودش بزرگتر بود!فلذا می توان حدس زد که ایشان چنین صحنه دردناکی را چندبار در زندگی تجربه کرده است. طبیعی است هر کس جای او بود عقده ای می شد و منتظر می ماند یک جای دنیا منفجر بشود و مردمش به خاک سیاه بنشینند تا فوری برود نصیحتشان کند و برایشان خط و نشان بکشد.
چنان که دیدیم در زندگی آقای مکرون زخم هایی هست که مثل خوره و در انزوا روحشان را مورد عنایت قرار داده. از ایشان چندان انتظاری نمیشود داشت. به امید روزی که دیگر در فرانسه هیچ ناپدری جوانی از فرزندان زنش کتک نخورد!
📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 #طنز | استخر نیست، گودبرداریه!
🔘 #پا_به_راه |تلاش سران کشور برای حفظ میراث فرهنگی
✍️ #ریحانه_یوسفی
🌐 در سایت راه راه: b2n.ir/986066
+ خب خب اومدیم لب استخر با یکی از عزیزان مملکت صحبت کنیم ببینیم اینجا چه خبرههه. سلام جناب. شما اینجا چیکار می کنید؟
– عه عه اقا سر دوربین رو بگیر اون ور ناسلامتی ما سرشناس هستیم. دستت خشکه؟
+ بله چطور؟
– اون حوله رو بده بی زحمت.
+ بله بله بفرمایید.
– خب چی میگی؟ چرا شلوغش کردید؟
+ من فقط یه سوال دارم. این استخر وسط میراث فرهنگی چی کار میکنه؟
– اولا این استخر نیست. گودبرداریه.
+ طبقه دوم رو چرا باید گودبرداری کنید؟
– اینجا به نقل از مورخان، از زمان رضاشاه نم کشیده بود. رضاشاه ۱۱ و به روایتی ۱۲ فرزند داشته. گویا رختخواب بچه هارو همین جا مینداخته. بچه ها هم مرتب کار خرابی می کردن. دیگه دیدیم اگه گود نکنیم نم به کل کاخ سرایت میکنه مجبور شدیم.
+ با توجه به روحیهای که از رضاشاه سراغ داریم چطور بچه هارو دعوا نمیکردن و هر شب این اتفاق میوفتاده؟
– رضاشاه با مردم بدخلقی میکرد ولی خیلی اهل خانواده بود و رو تربیت بچه ها حساس. برای همین بچه ها رو تو این موضوع آزاد گذاشته بود تا خودشون تصمیم بگیرن که کجا چیکار کنن.
+ حالا چرا انقد عجیب گودبرداری کردید؟شبیه استخر شده آدم به اشتباه میوفته!
– خب رضاشاه گویا خیلی منظم اینجا رختخوابا رو پهن می کردن و بچه هارو خیاری بغل هم میخوابوندن. این دیگه واقعا تقصیر ما نیست. برید از خودش بپرسید.
+ خب حالا چرا آب ریختید توش؟
– بالاخره ما از همین مردمیم، خدا نیاره اون روزی که کارگر کار کنه و من وایسم نگاه کنم. پا به پای کارگرا داشتیم کار میکردیم گرد و خاکی شده بودیم گفتیم بچه ها آب بریزن سر و صورتمونو بشوریم.
+ البته یه ذره از سر و صورتتون فراتره. جناب دیگه کارتون به مایو رسیده.
– گفتیم حالا که هم فضا هست هم آب هم خدا توفیق داده… ثواب داره یه غسل ارتماسی انجام بدیم. احکام غسل ارتماسی رو که دیگه بلدی ان شاء الله؟ یا اونم میخوای از من بپرسی؟
+من یه ذره گیج شدم قربان. نوک زبونمه ها… اگه یه توضیح مختصر بفرمایید ممنون میشم.
(حوله را بر صورت خبرنگار پرتاب کرده و مجددا در استخر شیرجه می زند.)
📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 #طنز | بالاشهر آری، بقیه اش پیف پیف بو میده!
🔘 مصاحبهای با کنندهگان از بنیاد
✍️ #فرشته_موسوی
در سایت راه راه: /b2n.ir/456911
درپی افشاگری رئیس بنیاد مستضعفان مبنی بر چتر شدن افراد، ارگان و سازمان ای مختلف بر زمینهای بنیاد، مصاحبهای با چند تن از چترشوندگان تنظیم شده است.
+خب آقای محترم شنیدیم زمینهایی با ارزش بالای ۲۰۰ میلیارد از بنیاد بلند کردید و توش پرکن بخور زدید.
– اولندش سلام. دویومندش ما چیمون از بقیه کمتره؟! پرکن بخور از مدرسه که دیگه واجبتره! اصن میدونی نخود چقد خاصیت داره
+ خب قبول؛ چرا محله به این گرونی؟ یه زمینی چیزی تو مرکز شهر میگرفتید.
– دکی؛ چیزی که تو مرکز شهر زیاده پر کن بخوره، اما شوما از پایین تا بالای این خیابون فرشته رو بگرد، غیر این هشتصد متری که ما توش پرکن بخور زدیم، یه دونه پرکن بخور پیدا نمیکنی! همش از این غذا سوسولیای ایتالیاییه! انصاف نیست داش من، انصاف نیست!
+ خانم محترم شما با چه هدفی از بنیاد زمین گرفتید؟
# با هدف آرایشگری
+ خب چرا تو ولنجک؟ یجا همون وسط مسطای شهر میکندید از این بدبختا…اینجا که کمبود آرایشگاه نداره دیگه!
# آره کمبود نداره، اتفاقا دست زیاده. ولی اخه کجای این خراب شده غیر از اینجا بابت یه مانیکور ساده سه میلیون میدن؟! مگه دیوونهم برم مرکز شهر
+ خیلی خب؛ آقا آخه دیگه کافی نت؟ شما چرا…
& چیه لابد میگی برم تو مرکز شهر کافینت بزنم؟
+ بله
& که چی بشه؟ اینجا ملت پول دارن میان بورس ثبت نام میکنن، همه گرگای وال استریت اینجان…مرکز شهر نهایتش بیان یه یارانه ثبتنام کنن تموم بشه بره!
+ پوووف؛ خدایی دیگه پایاننامه فروشی جاش انقلابه، الهیه جاش نیست خدایی…اونم تو جای به این بزرگی!
* نه این کاره نیستی…معلومه! همونایی ام که میان انقلاب از همین ورا میان. خب تو این آلودگی چرا پاشن بیان تا اونجا. نصف ترافیک شهر واسه همینه
+ خب شمام بفرمایید
¢ دیگه نیاز به گفتنه؟ اینجا ملت یه زیرپیرهنی و جورابشونو خودشون نمیشورن، اونم میارن ما میشوریم خشک میکنیم. اینجا رو ول کنم برم مرکز شهر که طرف عروسی به عروسی، بلکه یه کت شلوار بیاره ما اتو کنیم؟!
📍 سایت راه راه| @rahrahtanz_ir
💢 #طنز | اومد، رد شد، رفت
🔘 خاطرات روزانه ی یک دوربین مداربسته
✍️ #محمدرضا_شهبازی
در سایت راه راه: b2n.ir/628844
شنبه
امروز یکی از دانشجوها با یک وضع ناجوری اومد و از جلوی گیت رد شد و رفت داخل. من از شرم روم رو برگردوندم. دیدم مامور حراست هم روش رو برگردونده که مثلا ندیدم. به ناچار فیلم را ضبط کردم.
یکشنبه
روسری یکی از دانشجوها افتاده بود. همین که خواست رد بشه، مامور حراست بلند شد رفت بیرون و صدا زد: خانم! دانشجو برگشت و گفت چیه؟ دوست ندارم سرم کنم!
مامور حراست گفت: نه… نه… بفرمایید، میخواستم کارتتون رو ببینیم!
فیلم را ضبط کردم.
دوشنبه
امروز چیزهایی دیدم که یاد خاطرات پسرعمویم افتادم. چند سالی هست که دوربین مداربستهی ورودی یه تالار عروسیه! بعضی دانشجوها یکجوری میان دانشگاه که انگار دارن میرن عروسی.
چیزهای قابل ضبط رو ضبط، و گزارش کردم.
سه شنبه
امروز همایش «عفاف و حجاب، بایدها و نبایدها» در سالن مرکزی دانشگاه برگزار میشد. از صبح دیدم وضعیت پوشش دانشجوها فرق کرده. خوشحال شدم. گفتم پس بالاخره این همایشها جواب داد. سرم رو چرخوندم دیدم دومتر اونورتر از در ورودی چادر و هدبند توزیع میکنند! اسمها رو هم مینوشتن برای اینکه دو نمره به نمره معارف ۲ اضافه بشه!
چهارشنبه
مامور حراست با یکی از دانشجوهای پسر دعواش شده بود. پسره روی تمام دستش خالکوبی داشت و از این تیشرت سیاه تنگا هم پوشیده بود. البته ما دوربین مداربستهها ذاتا نمیتونیم صدا رو ضبط و منتقل کنیم اما دیگه کر که نیستیم. شنیدم که مامور حراست به دانشجو میگفت اینجا تتو از خط بیرون زده و کار رو تمیز درنیاورده، اما دانشجو اعتقاد داشت این بیرون زدگیها جزو سبک کاره!
فیلم را ضبط و گزارش کردم.
پنجشنبه
امروز از اداره فنی دانشگاه آمدند و مرا باز کردند. ریاست دانشگاه گفته بود اصلا گیت ورودی انقدر دوربین لازم ندارد، هی گزارش پشت گزارش! من را بردند در آزمایشگاه شیمی نصب کردند. شایعه شده بود برخی دانشجوها در آزمایشگاه شیشه درست میکنند. اداره مالی گفته بود اگر اینجور باشد باید سهم دانشگاه را پرداخت کنند. نمیشود جا و وسایل از ما باشد، بعد همه پولش را دانشجوها بردارند. قرار شد اگر دیدم کسی شیشه درست میکند ضبط و گزارش کنم…
📍سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 #طنز | اصلاح سعدی
🔘 نیاز به اصلاح در کتب درسی
✍️ #امین_شفیعی
با توجه به تاثیر منفی حکایات سعدی بر فرهنگ دیپلماسی کشور ایران، توصیه می شود اصلاحات زیر را در کتب درسی اعمال فرمایید.
⭕️ دو چیز طیره عقل است، دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی
تاثیرات منفی:
افت سواد سیاسی دانش آموزان
انتظار رفتار معقول از مدیران
عدم درک پیچیدگی های رفتار سیاسی و دیپلماسی
عدم درک خنده ها و سکوت های نا به جای مسئولین
جایگزین پیشنهادی:
وقتی که به من میگی جون من بسته به جونت
منو آروم میکنه اون صدای مهربونت
نمیدونم که چرا
دوباره دیوونه میشی
خراب و ویرونه میشی
⭕️ بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
تاثیرات منفی:
جلوگیری از عادی سازی روابط بین المللی
دخالت بی جا در کشتار ملت هایی که به ما ربط ندارد
جایگزین پیشنهادی:
به من چه سرخی میخک تو مهتاب
به من چه رقص نیلوفر توی آب
قفس بارونه کابوس کبوتر
به من چه کوچه باغ شعر سهراب
⭕️ بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده و خدمتکار…
👈 ادامه را در سایت راه راه بخوانید: b2n.ir/064688
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 #طنز |اگر از آلزایمر میترسید، بخوانید
🔘 جدیدترین روشهای پیشگیری از بیماری فراموشی
✍️ #محمدامین_پوررضا
اگرچه تنها ٢۶درصد از کسانی که تحت عنوان آلزایمری شناخته میشوند واقعا آلزایمر دارند و ٧۴درصد بقیه از این که دیگران را سر کار بگذارند خوششان آمده، اما باز بیماری فراموشی یکی از دلهرهآورترین بیماریهای روانیست و بسیاری از مردم تلاش میکنند تا به آن مبتلا نشوند.
با ما همراه باشید تا با جدیدترین یافتههای نچندان علمی اما منطقی درباره بیماری آلزایمر و نحوه پیشگیری از آن آشنا شوید:
1. زیاد قرض بدهید.
قرض دادن نه تنها ابتلا به آلزایمر را غیر ممکن میکند بلکه امروزه به عنوان یک درمان برای افراد مبتلا به آلزایمر استفاده میشود. نتایج تحقیقات روانپزشکان دانشگاه کارولینسکای سوئد که بر روی ٣٠سالمند مبتلا به فراموشی انجام شد، نشان میدهد این افراد بعد از قرض دادن مقداری پول، توانستهاند ویژگیهای ظاهری افراد قرض گیرنده را با جزئیات توصیف کنند و روزی نبوده که از خواب بلند شوند و نپرسند «راستی از فلانی خبر داری؟»
2. قرض نگیرید.
متاسفانه افرادی که در پژوهش دانشگاه کارولینسکا از بیماران آلزایمری پول قرض گرفتند، خود به آلزایمر مبتلا شده اند. طبق ادعای پزشکان، قرض گرفتن احتمال ابتلا به فراموشی را تا ۴ برابر افزایش میدهد.
🌐 ادامه راهکارها را در سایت راه راه بخوانید: b2n.ir/466034
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
💢 #طنز| این مرد آمد
🔘 پیش بینی تیترها
📝 #محمدرسول_نوروزی
«... با برگزاری انتخابات آمریکا و انتخاب جو بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا موجی ذوقزدگی رسانههای غربگرا برای مذاکرهی دوباره به راه افتاده است. بر همین اساس تیترهای روزنامههای بعدی غربگرا را پیشبینی کردهایم: ...»
✅ روزنامه های پیش بینی شده در اینجا:
b2n.ir/119870
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 #طنز | اندر فضایل میز
✍️ #فرزانه_صنیعی
میز موجود پابرجایی است. انسان باید در زندگی از میز بیاموزد و در رسیدن به اهداف خود پابرجا باشد. میز رئیس جمهور آمریکا که گزینههایش را روی آن میگذاشت میز بسیار خوبی است چون هنوز پابرجاست و رییسجمهورهای بعدی از آن استفاده میکنند و راضی هستند. رویش میشود هزارتا گزینه گذاشت به طوری که میز آخ نگوید. میز مذاکرات هم میز خوب و پابرجایی است چون رویش میشود ده بار خودکار پرت کرد بدون اینکه به میز آسیبی برسد. دولت روحانی هم خیلی خوب و پابرجاست چون رویش میشود دوباره حرف از مذاکره بزند. ما از میز مذاکرات و دولت میآموزیم که در نرسیدن به اهداف خود پابرجا باشیم .
✅ در این شماره از طنز راه راه، به موشکافی صحبت های سخنگوی وزارت خارجه پرداخته شد. سعید خطیب زاده گفته بود: میز مذاکرات برجام پابرجا است و برای همه، جا هست اگرچه مسیر سخت است.
ادامه تیترها را از اینجا بخوانید:
http://b2n.ir/rahrah138
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 #طنز | برجام روح است
🔘 بخشهایی از یک مقاله درباره برجام
✍️ #امین_صالحی
🌐 در سایت راه راه: b2n.ir/122303
با پیروزی جوبایدن، این سوال به وجود آمده است که آیا آمریکا میتواند به برجام بازگردد؟ این سوال اساسا غلط است زیرا برجام یک روح جاری در جهان است و هرگز چیزی نمیتواند به آن داخل یا خارج شود. همه کائنات در برجام حضور مثالی دارند. در واقع جوبایدن از بدو تولد در برجام حاضر بوده و هیچ چیزی حتی اراده خودش نیز نمیتواند او را از برجام خارج کند. همچنین برجام یک کلی است، بدین معنا که حتی اگر تمام اجزای آن و کشورهای عضو به وظایف خود عمل نکنند، برجام کماکان هست و خواهد بود و خللی در هویت آن به وجود نخواهد آمد. بنابراین برجام نه تنها یک معاهده یا یک قرارداد معمولی بین چند کشور نیست، بلکه اصلا یک امر سیاسی محسوب نشده و باید همچون فوتبال، غیرسیاسی باقی بماند. برجام یک معنای عام است که در زمانه ما به دست مردانی قابل، وضع حمل شده است.
دکتر جمشید جمبلآبادی، فوق تخصص غدد مثالی
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 #طنز | کپی جنبش
🔘 جلسه شکایت ترامپ به دادگاه عالی
✍️ #سمیه_قربانی
🌐 در سایت راه راه: b2n.ir/783349
ترامپ: جناب قاضی من اشتباهیم
قاضی: احمق اون مال یه چیز دیگه بود حرفتو بزن
+ جدی؟ آهااا می خواستم اینو بگم؛ من داماد لرستان… نه داماد یوگوسلاوی.. اوووم.. نه انگلیس هستم پس من رییس جمهورم(سرش را می خاراند) ای بابا این چرا جور درنمیاد! فک کنم گند زدم نباید زن خارجی می گرفتم
قاضی: فقط همین ادله رو برای تقلب در انتخابات دارید؟
+ نه یه چیز دیگه هم بود صبر کنین (دستش را روی پیشانی اش می گذارد) فرزند آذربایجان… نه آمریکام پس رای کل آمریکا مال منه
کافی نیست بایدن کثافت هم آمریکاییه
+ اینم گفتم بریزن تو خیابونا؟
بله گفتین
+ جناب قاضی مارو اسکل کردیاا.اینو چی می گی؟ تو منطقه دموکراتها با فاصله ۲متری می ذاشتن رای هارو ببینیم. تازه با خودکار «کیان» و یک دستخط نوشته شده بودن تقلبه دیگه!
فکر نمی کنید رعایت فاصله بخاطر کرونا بوده؟
+ من که گفته بودم وایتکس بخورن. فاصله هنوزم رعایت می شه؟ بابا اینا دیگه کین!
یه چیزی هم هست. اگر ایران بودی تمام اصلاح طلبا پشتت وایمیسادن ولی الان من و توی زپرتی هم پشتت نیست خخخخ
+ مفت خورا.. من اصلا باید رییس جمهور ایران می شدم
وقت دادگاه تموم شد. یه کپی از کتاب جنبش سبز بگیر بیار بذارم تو پروندت یه دور هم از روش بخون
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 #طنز | چالشهای یک رانندهی تاکسی هوایی
🔘 #پا_به_راه |موشکافی صحبت مسئولین
✍️ #علیرضا_عبدی
🌐 در سایت راه راه: b2n.ir/297819
۱. پول خرد ندارم تراول صدی ندهید.
۲. هنگام پیاده شدن، در را آرام ببندید. قطار هم نیست که از شیشه آن پیاده میشوید.
۳. لطفاً قبل از رسیدن به مقصد اعلام کنید. مدام با چتر نجات نپرید پایین. این چترها فروشی است.
۴. اصرار نکنید. خط ما خط شوش_مولوی است، شمال نمیرویم. اصرار نکنید خارج هم اصلا.
۵. بله. مدل ۲۰۱۸ است و سهگانه شرکتی که صدی ۱۲ تا میسوزاند. بله میدانم الان خیلی گرانتر از روزی است که من خریدم.
۶. دستتان را از شیشه بیرون نبرید باد بُردتان به من ربطی ندارد.
۷. همهچیز کار خودشان است قدیمی شده. فعلا این برج را از بالا نگاه کنید که مال فلان آقازاده است.
۸. هوا خوب است؛ کولر نمیخواهد. الان درِ سقف را باز میکنم تا هوای ابری داخل بیاید.
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir
🔴 #طنز | انتخاباتی در دوردست ها…
🔘 سفید برفی و هفت شوتوله
✍️ #پیمان_غفاری_پناه
پرده اول
ظهر شده بود و خورشید عمود به کاخ سفید میتابید. دونالد از خواب بلند شد و مثل هر روز به سراغ آینه جادویی کاخ رفت. وقتی از آینه پرسید: کی از همه پرزیدنت تره؟ انتظار داشت که آینه طبق روال هر روز به صدا در بیاید و بگوید: تو، تو، تو، تو. اما برخلاف انتظارش آینه گفت: جو، جو، جو، جو. و بعد، از او یوزرنیم و پسورد خواست. دونالد با تعجب سیم های پشت آینه را چک کرد تا از وصل بودن آینه مطمئن شود. بار دیگر پرسید و باز همان اتفاق افتاد. آنقدر پرسید که آینه با کلافگی گفت: داداش عجب آدم زبون نفهمی هستیا! خب وقتی یوزرنیم و پسورد میخوام ینی دیگه پرزیدنت نیستی. برو پی کارت.
دونالد که کوتاه بیا نبود فریاد زد و گفت: ولی من هنوز پرزیدنتم.
آینه پوزخندی به او زد و گفت: شرمنده! برو تلویزیون رو روشن کن ببین. الان دیگه من فقط میتونم به پرزیدنت جو خدمات بدم.
دونالد گفت: ببین من اگه بخوام از اینجا برم تو رو سالم نمیذارم. پس به نفعته با من همکاری کنی و بگی چیکار کنم تا بازم پرزدینت بمونم…
و بعد کلتش را برداشت و به سمت آینه گرفت و با دست دیگر چند بار به صورت خودش زد و گفت: ببین من دیوونم…
آینه که دید دونالد وحشی تر از این حرفاست، تسلیم شد و به او راه چاره را گفت.
پرده دوم : ...
🌐 باقی پرده ها را در سایت راه راه بخوانید: b2n.ir/179516
📍 سایت راه راه | @rahrahtanz_ir