🔹🔹🔹🔹
ج) معتقدين به عقل استنباطى
اين گروه برای عقل هيچ گونه داوری قائل نبوده و اگر داوریای را بپذيرند بـرای اسـتنباط از نقل مى باشد؛ در واقع در اين مرتبه، عقل به دليل اينكه عهده دار اسـتنباط از نقـل اسـت بـه عنوان عقل استنباطى از آن ياد مى شود (نک: پارساییان ۱۳۸۸، برنجکار، ۱۳۹۱) اين گروه از روحانيون، افزون بر نقل، به #عقل نيز بها مى دهند، اما عقل برای آنها منبع كشف ديـن نيسـت. بـه عبـارتى ديگر، آنان عقل پيشينى و عقل منبعى مستقل از نقل را قبول ندارند و از آن تنها به عنوان ابزار پسينى ما بعدا ايمان استفاده مى كنند. ايـن گـروه كـه در پـى تأسـيس فلسـفه شـدن اسـلامى هستند از ميراث دانشى #مسلمانان يعنى فلسفۀ ما صدرا، منطـق ارسـطويى و اصـول فقـه گـذر مى كنند و به جز فقه ترميم شده، دانش ديگری از ميراث قبل را قبول ندارند.
د) معتقدان به منبع نقل (جريان ايمانگرايانه يا نقل گرايانه)
اين گروه از #روحانيون، كه به اخباريان موسوم اند، اين مقـدار از عقـل پسـينى را هـم قبـول ندارند و به شدت نقل محورند. برخى از آنان، عاوه بر روش نقلى، رويكردی نقلـى دارنـد و به اصطلاح، اخباری به شمار مى آيند.اين گروه تنها مدلول مطابقى اخبـار و احاديـث را قبـول دارند و به مدلول های التزامى آن پایبند نيستند.
برخى ديگر از اخباريان، روش نقلى دارند اما رويكرد آنان اصولى است. يعنى به مدل های التزامى #روايات معتقدند و به برخى دلالتهای عقلى توجه مى كنند، اما عقل مورد اشاره آنهـا گره از مشكل نمى گشايد. توجه و دفاع برخى از آنان به بديهی يات عقل نظری، از سر مماشـات است، و يا اينكه برخى از آنان، استفاده از برهان را عملى غير دينى مـى انگارنـد. عـده ای هـم كه از علم كلام نيز دفاع مى كنند، نه به معنای توجه به غير نقل بلكه به معنای كوبيـدن #فلسـفه است. آنان حتى با بهره مندی از روايات اسلامى، ادعای متكلمينى كه رويكرد فلسفى دارند را به نقد مى كشند وجه اشتراك هر دو گروه آن است كه بى توجه به دغدغه های دنيای جديـد، تصور مى كنند مشكلات كنونى جهان اسلام، فلسفۀ ملاصدرا و عرفان ابن عربى است.
🔻ادامه مبحث جریان شناسی اجتماعی سیاسی روحانیت
✏️سیدحسین فخرزارع
📚مقاله جریان شناسی اجتماعی سیاسی روحانیت
منظر دوم: روحانیت و مدرنیته
🔹 دومين منظر، ناظر به مواجهه روحانيت با مسائل دنيای جديد و فهم آنان از مدرنيته اسـت كـه آنان را از درون به تكثر های مختلف تقسيم كرده است. در پاسخ به اين پرسش كه روحانيـت حوزه علميه قم چه فهم و نسبتى با تجدد دارد و از درون چه سـنت و تـاريخى بـه مواجهـه بـا تجدد رسيده است، سه گونه فهم و طبعاً واكـنش هـاى متفـاوت را مـى تـوان در حـوزه علميـه، روايت كرد:
الف) سنتى حداكثرى
🔸سنتى حداكثری به جريانى اطلاق مى شود که در مقابـل مدرنيتـه #مقاومـت مـى ورزد و بـه نوعى، كليت آن را به چالش مى كشاند. اين جريـان، خـود شـامل چند گونـۀ فكـرى در درون #حوزه_علميۀ_قم است كه هر يك از منظرى متفاوت به مدرنيته نگاهى سلبى دارد؛ اينان اگرچه در اين كه مدرنيته را به چالش فراگير بكشانند، چشـم انداز مشـتركى دارنـد امـا در ميـان آن هـا تفاوت هايى را نيز شاهد هستيم به اين معنا كه برخـى از #سـنتى هـا از تجـدد و جهـان بيـرون از تفكر سنتى خود بى اطلاع اند و چون همواره ميل به تكرار سنت دارند از تجدد مى گريزند و با آن مخالفت مى ورزند. اين در حاليست كه عده ای ديگر از مدرنيته و دنيـاى جديـد اطلاعـات نسبى دارند و تا حدودى از سر آگاهى با آن مخالفت مى ورزند و بر حسب دینی ای كـه دارند مدرنیته را پديده اى شر و بدعت آخر الزمـان مى داننـد. البتـه، ايـن عـده در صـدد ايجـاد تمدنى اسلامى و انحلال تمدن غربى در الگوى خويش اند. در حالى كه برخـى ديگـر، ضـمن گريزى نظرى از مدرنيته، آرزوى تمدنى بديل را به عصر ظهور حضرت مهـدی (عـج) حوالـه مى دهند و تا پيش از آن، كليت تجدد را از بـاب اكـل ميتـه و تـن دادن بـه ضـروريات فقهـى مى پذيرند با اين همه، اينان در روی گردانى نظرى خود از #مدرنيته به آغوش سنتى قم باز مى نگرد د و بى آنكه در دلالت و درايت حدیث تأمل ورزند بـه ظـاهر #روايـات مـورد علاقـه آنان تمسك مى جویند و از تأمل فلسفى و پى گيرانه دستۀ قبل در هماوردى با مدرنيتـه فاصـله مى گيرند