🍃🍃🍃
🍃🍃
🍃
✅ رعیت به معنای زیردستان جامعه نیست
اساسا دربارهی رابطهی حکومت و مردم، #دو_دیدگاه کلان وجود دارد که نتیجهی آن، پیدایش دو نظام و ساختار سیاسی متضاد است:
الف) رابطه شاه و رعیت
در این نوع رابطه (که دیدگاه سلسله ها و حکومتهای قبل از نظام جمهوری اسلامی بود)، «حاکمیت و مناسبات بین حاکم و مردم، همواره رابطهی #غیراسلامی -رابطهی سلطان و رعیت، رابطهی غالب و مغلوب- بوده است... رابطه، رابطهی یک حاکم و فاتح و #غالب و اختیاردار و قدَرقدرت بود. #سلطنت را هم یا با #شمشیر به دست آورده، یا از پدرانشان ارث برده بودند.»(۱۱)
نتیجه این طرز فکر این شد که «همیشه روابطشان با مردم، «ما فرمودیم» بوده است.»(۱۲)
به ویژه در دوران پهلوی که «میگفتند آقا! مملکت #صاحب دارد؛ صاحب مملکت کیست؟ اعلیحضرت... شاه صاحب مملکت بود، یعنی یک عنصر #فاسد، #نالایق، وابسته و غالباً تهی از غیرت ملّی، صاحب مملکت بود.»(۱۳)
و «پادشاهان #دیکتاتور و مستبد و خودکامه همهى اختیار این #مملکت را در دست داشتند؛ مملکت را مال خود و مردم را رعیّت خود مىدانستند.»(۱۴)
رابطه شاه و رعیت، همان معنای منفی از واژهی رعیت است که در ادبیات سیاسی معاصر باب شده است و اسلام نیز این رابطه را نفی میکند؛ زیرا اساسا «شاه نمىتواند خوب باشد. ملوکیّت بد است. ملوکیّت، به معناى مالکیت است. آن کسى که خودش را #مَلک مىنامد یعنى #پادشاه مالکیتى نسبت به مردم و به اصطلاح #رعیت خودش براى خود قائل است. در اسلام اصلاً ملوکیّت مردود است.»(۱۵)
این، همان نظامی است که «براى آراءِ مردم، براى خواست مردم، براى عقاید مردم، براى دین مردم و براى فرهنگ مردم، هیچ احترامى قائل نبودند؛ هیچ رابطهى صمیمى و دوستانهاى با مردم نداشتند. رابطه، #رابطهى_خصمانه بود؛ رابطهى ارباب و رعیّت بود؛ رابطهى آقایى و نوکرى بود.»(۱۶)
#رعیت
#شاه
#راه_ما_روشن_است
╔═🔹☀️🔹══╗
🆔 @rahroshaan
╚═══🔹☀️🔹╝
🍃
🍃🍃
🍃🍃🍃