🕋📜🕋📜🕋
🕋
#معرفت_حضرت_قرآن
#تعلیم_و_تعلم_حضرت_قرآن
🔰تعلیم و تعلُّم حضرت قرآن
✨ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُون
(سوره ال عمران، آیه ۷۹)
☑️از دیگر مصادیق انس با حضرت قرآن، «تعلیم و تَعلُّم» قرآن است که از آن به «تدریس و تَدارُس» نیز تعبیر می شود.
✔️در شریفه ۷۹ سوره مبارکه آل عمران نیز از دو واژه «تُعَلِّمُون» و «تَدْرُسُون» در خصوص کتاب الله استفاده شده که مطابق حدیث نبوی ذیل این شریفه [که در ادامه آن را بیان می نماییم] هر دوی این اصطلاحات را می توان مصداقی واحد از مصادیق انس با حضرت قرآن برشمرد.
🖋تمایز و تفاضل میان این مصداق با دیگر مواردی که پیشتر در باب معرفی مصادیق انس با حضرت قرآن معرفی نمودیم، در «وجوب» آن می باشد؛ به عبارت دیگر اهمیت تعلّم و فراگیری حضرت قرآن تا بدان جاست که مطابق کلام حضرات قرآن ناطق (علیهم السلام) و نیز تفسیر ذیل شریفه ۷۹ سوره مبارکه آل عمران، أمری واجب و حقی واجب از جانب ذات اقدس اله بر بندگان شمرده شده است(۱)؛ امری که وجوب آن شامل تمامی اصناف مؤمنین (۲) حتی عامی ترین ایشان (۳) می شود و برای صبی (کودکان) نیز توصیه و سفارش شده است (۴).
ا┄┄┅═✧❁ ✨ ❁✧═┅┄┄ا
📔منابع:
(۱).مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج۴ ؛ ص۲۳۲
(۲).الکافی ج۲ ص۶۰۷ [ يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ لَا يَمُوتَ حَتَّى يَتَعَلَّمَ الْقُرْآنَ أَوْ أَنْ يَكُونَ فِي تَعْلِيمِهِ: شایسته نیست مؤمن قبل از اینکه قرآن را تعلیم گرفته باشد و یا در حال تعلیم گرفتن قرآن باشد، از دنیا برود]
(۳).بحار الأنوار ج۴۷ ص۱۰۱ [ رُوِيَ أَنَّ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) كَانَ مَوْلًى يُقَالُ لَهُ مُسْلِمٌ وَ كَانَ لَا يُحْسِنُ الْقُرْآنَ فَعَلَّمَهُ فِي لَيْلَةٍ فَأَصْبَحَ وَ قَدْ أَحْكَمَ الْقُرْآنَ: نقل شده حضرت صادق الائمه (علیه السلام) غلامی داشتند که قرآن نمی دانست. امام صادق (علیه السلام) در یک شب، قرآن را به گونه ای به وی تعلیم داد که هنگام صبح، به خوبی آن را فراگرفته بود.]
(۴).نهج البلاغه ص۵۴۶ [ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآن: حق فرزند بر پدر این است که اسمش را نیکو قرار داده و تربیت اش را نیکو انجام دهد و قرآن را به وی تعلیم دهد]
🕋
🕋📜🕋📜🕋📜
🕋📜🕋📜🕋
🕋
#معرفت_حضرت_قرآن
#وجوب_تعلم_حضرت_قرآن
🔰وجوب تعلیم گرفتن حضرت قرآن
✨ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُون
(سوره ال عمران، آیه ۷۹)
ا┄┄┅═✧❁ ✨ ❁✧═┅┄┄ا
◀️حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) با استناد به شریفه فوق که به تعلیم و تدریس گرفتن کتاب الله اشاره می نماید، فرمودند:
▫️مَا مِنْ مُؤْمِنٍ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى حُر أَوْ مَمْلُوكٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ حَقٌّ وَاجِبٌ أَنْ يَتَعَلَّمَ مِنَ الْقُرْآنِ وَ يَتَفَقَّهَ فِيهِ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ «وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ الْآيَة» (سوره ال عمران، آيه ۷۹)
▪️هیچ مرد و زن مؤمنی نیست، چه آزاد باشد و چه بنده؛ مگر اینکه حقی واجب از جانب خداوند در باب تعلیم گرفتن قرآن و تفقه در آن ، بر گردن اوست؛ سپس تلاوت نمودند: «لکن علماء دین باشید ، از آن رو که کتاب خدا را تعلیم می گرفتید و می آموختید»
📔مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج۴ ؛ ص۲۳۲
➖بدیهی است که در حدیث فوق، منظور از «تفقه» آن معنایی نیست که پیشتر در بررسی شأن «تفقه در آیات حضرت قرآن» بیان نمودیم؛ چرا که در بررسی آن شأن بیان شد که تعقّلِ عمیق ، نیاز به نورانیت علم دارد و این شأن تنها مخصوص متفقهون و حاملان علم است و امری نیست که متوجه عموم بندگان باشد.
✔️در این حدیث شریف «تفقه» تنها به عنوان قرینه ای برای معنا و مفهومِ «تعلیم» به کار برده شده است و بر این امر دلالت می کند که مقصود از تعلیم ، «آموختنی است که با درک» همراه باشد؛ بدین معنا که تعلیم، صرف فراگیری خواندنِ ظاهر آیات حضرت قرآن و یا تلفظ نمودن کلمات و عبارات آن نیست.
✔️تعلیم و درس گرفتن قرآن، بدین معنا است که تمامی مؤمنین (حتی عامی ترین آنان) بدانند خداوند عزوجل در آیات حضرت قرآن چه فرموده است؛ از محکمات قرآن مطلع باشند؛ احکام شریعت که مطابق تنزیل آیات بر آنان واجب شده است را بدانند و به آن ایمان بیاورند.
⏪وجوب این مرتبه از تعلیم ، تا بدان جاست که اگر کسی در این دنیا به این امر واجب نپردازد، در عالَم پس از این دنیا و قبر، قرآن را به وی تعلیم می دهند.
🔹چنانکه در حدیث مروّی از حضرت موسی الکاظم (علیه السلام) بیان شده که آن حضرت از فردی سوال می نمایند که آيا بقای دنیا را دوست داری؟ آن فرد جواب داد: بله برای قرائت «قل هو الله احد» (سوره توحید) دوست دارم. حضرت پس از این جواب، مدتی سکوت نموده و سپس خطاب به یکی از اصحابشان فرمودند:
▪️يَا حَفْصُ مَنْ مَاتَ مِنْ أَوْلِيَائِنَا وَ شِيعَتِنَا وَ لَمْ يُحْسِنِ الْقُرْآنَ عُلِّمَ فِي قَبْرِهِ لِيَرْفَعَ اللَّهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ فَإِنَّ دَرَجَاتِ الْجَنَّةِ عَلَى قَدْرِ آيَاتِ الْقُرْآنِ يُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَ فَيَقْرَأُ ثُمَّ يَرْقَى
▫️ای حفص، هر کدام از دوستان و شیعیان ما که از دنیا برود و قرآن را به خوبی نیاموخته باشد، در قبر به او تعلیم داده می شود تا خداوند به سبب آن درجه اش را بالا ببرد؛ همانا درجات بهشت به اندازه شمار آیات حضرت قرآن است ؛ به او گفته می شود بخوان و بالا برو؛ پس می خواند و بالا می رود
📔الکافی ج۲ ص۶۰۶
📔تفسیر کنزالدقائق ج۷ ص۴۲۹
📔مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج۱۲ ؛ ص۴۸۹
🖋این حدیث شریف، مستند دیگری است بر این مطلب که تعلیم گرفتن قرآن، امری واجب است؛ چرا که بدیهی است امر مستحب از چنان ضرورتی برخوردار نمی باشد که تعلیم آن در عالَم پس از این دنیا، لازم باشد؛
🖋و نیز بدیهی است که منظور از تعلیم، صرف دانستن قواعد قرائت و تجوید نمی باشد، بلکه دانستن تمام آن چیزی است که خداوند عزوجل در تنزیل آيات از محکمات نازل فرموده ؛ و از آنجا که علم به محکمات و عمل به آن ها بر تمامی مؤمنین واجب می باشد، امر تعلیم و تدریس گرفتن حضرت قرآن نیز بر همگان واجب شمرده شده است.
🕋
🕋📜🕋📜🕋📜
5⃣منظر پنجم: روحانيت و نظام حوزه های علميه
تكثر هايى كه از مسائل صنفى روحانيـت و حوزه هـای علميـه بـر مـى خيـزد: معمـولاً در ميـان #حوزويان، سه رويكرد عمومى، نسبت به تحفظ يا تحول دربـاره مسـائل صـنفى حـوزه وجـود دارد. برخى از وضع موجود حمايت مى كنند؛ برخى ضمن انتقاد از وضع موجود با اصلاحات حداقلى موافقند؛ و بالاخره اين كه برخى از اصلاحات حداكثری حمايت مى كنند كه در ذيل به مهم ترين مسائل مناقشه خيز صنفى #روحانيت اشاره شده است:
الف) استقلال حوزه
🔻شايد بتوان گفت كه اكثريت قريب به اتفاق حوزويـان بـه #اسـتقلال حـوزه از حمايت هـای دولت و عدم وابستگى به حكومت معتقد باشـند و ايـن را تأثيرگـذارترين مؤلفـه در آزادگـى انديشه #روحانيون قلمداد مى كنند؛ زيرا دولت يكى از قوای سه گانه است و مشكلات بسياری را متوجه حوزه خواهد كرد و با وابسته شدن حـوزه بـه نظـام حـاكم عمـا از #قـدرت آن عليـه انحرافات احتمالى دولت خواهد كاست.
🔸 درواقع استقلال مالى روحانيت در شـيعه و فرهنـگ ظلم ستيزی حاكم برآن و تكيه بر عنصر جهاد و شهادت را بايد از جمله دلايل قدرت علما در #شيعه نام برد (زیبا کلام، ۱۳۷۲، ۷۲_ ۸۰، نیز نک، مطهری، مشکل اساسی در سازمان روحانیت)
🔹 به اعتقاد برخى چون اساس حكومت مبتنى بر نظام ولايـى و احكـام اسـلام اسـت و در رأس آن فقيـه عـادلى قـرار دارد، اگر شخص رهبری و نهاد ولايت فقيه اين امر را به دست بگيـرد، عـين #اسـتقلال حـوزه است. آنچه بيشتر علما و حوزويان با آن مخالفت اند اتكای حوزه به جهت اقتصادی به دولـت و ارتزاق از آن ناحيه است، نه وابستگى به رهبـری و نهـاد #ولايـت كـه در نظـر عـده ای شـايد بهترين شيوه ارتباط #حوزه و حاكميت قلمداد شود.