eitaa logo
تربیت و حکمرانی|مرتضی رجائی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
718 ویدیو
44 فایل
🔰نویسنده حوزه #تربیت تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب (۵جلد)، قالب‌های برنامه‌سازی تربیتی (۵جلد)، تربیت با کتاب (۴جلد)، خلوت ناامن. 🔰دانش‌پژوه دکتری رشته #حکمرانی در مدرسه عالی حکمرانی شهید بهشتی (ره) 🆔️ @rajaaei
مشاهده در ایتا
دانلود
یک سال گذشت... خودم فکر می‌کردم تاریخ راه‌اندازی این کانال، ۵ فروردین ۱۳۹۹ بوده و می‌خواستم روز پنجم فروردین، با یادآوری آن، از همراهانم در این کانال در یک سال گذشته سپاسگزاری کنم. ولی امروز دیدم که تاریخ تولد ، که نام نخست آن بود، ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ بوده است. به هرحال، من از همه کسانی که در این کانال عضو شده و مطالب آن را خوانده و منتشر کرده‌اند، سپاسگزارم؛ چه آن‌ها که هنوز در کانال عضوند و چه کسانی که پس از مدتی به هر دلیلی کانال را ترک کرده‌اند. به این بهانه و برای خاطره‌بازی، اولین مطلب کانال را بازنشر می‌کنم.👇
📘کتابی به شیرینی «مربای شیرین» (درباره داستان مربای شیرین، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی) ⏰زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5دقیقه «ما در یک هستى و جهان نظام يافته و علمى و عليّتى زندگى مى كنيم؛ جهانى كه تمام پديده هايش به هم گره خورده اند. در اين جهان، حتى حركت الكترونهاى مغز تو و تشعشعات وجود تو، بر روى دورترين ستاره اثر مى گذارد و از دورترين ستاره اثر مى پذيرد. در اين هستى‏ مرتبط و هماهنگ، انسانى كه جزيى از اين جهان و در رابطه با تمامى جهان است، نمى تواند بى توجه به اين هماهنگى، هرگونه كه مى خواهد، خيز بردارد و هر كار كه مى خواهد بكند». (علی صفایی حائری، روش نقد، ج1، ص62) فرزندان ما برای درست زندگی کردن، باید مهارت برقراری چهار نوع ارتباط سالم و سازنده را داشته باشند: ارتباط با خود، ارتباط با خدا، ارتباط با دیگران و ارتباط با هستی. دستیابی به این مهارت، پیش از تمرین، نیازمند یک شناخت دقیق است. انسانی که جهان آفرینش را یک موجود بی شعور می پندارد و گمان می کند که بر پهنۀ گیتی هرچه بخواهد می تواند بکند، بی شک هیچ مرزی برای رفتارهایش نمی شناسد. باید از همان کودکی و پیش از بلوغ، زمینه هایی برای تدبر او در هستی فراهم کنیم تا این نظام مندی و به هم پیوستگی را در جهان پیرامون خود شهود کند. «مربای شیرین» نوشتۀ هوشنگ مرادی کرمانی یک داستان مختصر اما پرمغز است که از نظر من مهم ترین بهرۀ خواندن آن، مشاهدۀ یک پرده از این نظام مندی هستی است. هرچند این کتاب را باید نوجوان بخواند و از آن لذت ببرد و در جریان داستان پیام آن را دریابد، والدین می توانند از راه گفت و گو با فرزند خود دربارۀ کتاب و جهت دهی ذهن او به صورت غیرمستقیم، وی را در درک این حقیقت عمیق یاری کنند. از این رو، ضمن توصیه به والدین برای مطالعۀ کتاب، در سطور پیش رو بزنگاه های داستان را توضیح می دهم. 💡داستان از یک روز صبح و با تلاش یک کودک دوازده ساله به نام «جلال» برای باز کردن درِ یک شیشۀ مربا آغاز می شود. بعد از آنکه جلال، مادرش، همسایه شان و همکلاسی هایش نتوانستند در شیشه را باز کنند، معلم تاریخ به جلال می گوید: باید علت را پیدا کرد که چرا در شیشه باز نمی شود؟ تمام دانشمندان دنیا در برابر هر حادثه ای به دنبال «چرا»یی بوده اند. بعد هم شروع می کند و احتمالهای مختلف دربارۀ علت باز نشدن در شیشه را روی تخته سیاه می نویسد. در این بخش از داستان، نوجوان در حقیقت در یک کلاس درس نشسته و دارد از معلم تاریخ جلال می آموزد که «ما در یک هستى و جهان نظام يافته و علمى و عليّتى زندگى مى كنيم». بعد از مدرسه، جلال و دوستانش به بقالی محل ـ که جلال مربا را از آنجا خریده ـ می روند و از احمدآقا می خواهند که در شیشه را باز کند. احمدآقا بعد از آنکه از باز کردن در شیشه مربا ناامید می شود، چند تا شیشه دیگر از همان مربا را امتحان می کند و متوجه می شود که هیچ کدام آنها باز نمی شود. جلال از یکی از مشتری های مغازه می شنود که می تواند از کارخانه سازنده خسارت بگیرد؛ پس مربا را برمی دارد و می رود. پس از شکایت و رفت و برگشت های متعدد برای بررسی علت این مشکل، سرانجام معلوم می شود که کارگر کارخانۀ شیشه سازی، قالبِ شیشه را فقط دو میلی متر کج بسته و آن را سفته کرده است و در نتیجه، مدتی شیشه های کج تولید شده اند. در کارخانۀ شیشه سازی و پس از اینکه کارگر مربوط متوجه این مشکل می شود، خواننده درمی یابد که علت حواس پرتی کارگر کارخانۀ شیشه سازی ـ که مقصر اصلی این ماجرا بوده است ـ تماس مدیر مدرسه با او بوده که از دست پسرش ـ که از قضا همکلاسی جلال است ـ شکایت کرده است. اما پایان بخش این داستان، یک پردۀ دیگر از وجود ارتباط بین پدیده های هستی است: اثری که پیگیری های جلال برای خسارت گرفتن از کارخانۀ مربا بر روی کج شدن جادُکمه مانتوهای تولید شده در یک کارگاه تولیدی پوشاک گذاشته است! شاید باورتان نشود، ولی در این داستان، ربط این دو به هم نشان داده شده است. به این ترتیب، نویسنده کوشیده است نشان دهد که همۀ اتفاق های هستی، به نحوی با یکدیگر مرتبط هستند و اگر دقیق بنگریم، می توانیم حلقۀ ارتباط آن ها را با یکدیگر کشف کنیم. مربای شیرین، یکی از داستانهای معرفی شده در کتاب رمان تیک است. در این کتاب، 130 کتاب رمان و داستان دارای بهرۀ تربیتی برای نوجوانان معرفی شده است. اگر مطالعۀ این مطلب برای شما سودمند بود، لطفاً با انتشار این نوشته، مطالعۀ آن را به دیگران نیز پیشنهاد کنید. نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔️ @rajaaei_ir
⚡️ در فصل بهار، ابتهاج ما ابتهاجِ به آيات‌الله باشد، نه ابتهاجِ به پدیده‌های آفِلِ طبیعی. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: «در فصل بهار كه طبيعت از نو، خرم و با نشاط می‌شود و همه ما به دامن طبيعت می‌رويم، مواظب باشيم كه دلبسته به خود پديده‌ها نشويم و لذت و ابتهاج ما ابتهاج به پديده‌ها نباشد؛ چون اين پديده‌ها آفِل و غروب‌كننده هستند و اگر به آنها دل بستيم، در متن طلوعشان، در دل ما غصه و حُزن را سبز می‌كنند! ابتهاج ما ابتهاج به آيات الله باشد. كسی كه دلخوش به آيات است، می‌بيند که آيات خدا افول‌پذير نيستند؛ بلکه آيه‌ای می‌رود و آيه ديگری جايگزين آن می‌شود و اصلاً نوع انبساطش، انبساط ديگری است.». ☑️ @mirbaqeri_ir
تربیت و حکمرانی|مرتضی رجائی
⚠️لطفاً فرزندان خود را به نسپارید! 🔸️تصور کنید در تعطیلات نوروز، کودک خود را برای تماشای بخش دوم برنامه پای تلویزیون می‌نشانید و خودتان مشغول کارهایتان می‌شوید. هنوز پنج شش دقیقه نگذشته که این شعر را از زبان مترسک می‌شنوید: "تو مزرعه مشغول کار و شُخمم، اگر که محصول نمی‌ده...". قصد سیاه‌نمایی یا بزرگ‌نمایی ندارم، ولی معتقدم برنامه‌های اخیر آقای نه‌تنها تربیتی نیست، که در بسیاری از موارد زمینه‌ساز آسیب‌های تربیتی و اخلاقی می‌شود. 🔹️نخستین ضعف برنامه‌ای مثل کلبه عمو پورنگ، ضعف محتوایی آن است. تهیه‌کنندگان این برنامه کوشیده‌اند تا مفاهیم ارزشمند اخلاقی و تربیتی را به مخاطب منتقل کنند، ولی چون حوصله پرداخت دقیق و هنرمندانه به یک مفهوم را ندارند، معمولاً خیلی سطحی و شعاری با آن برخورد می‌کنند. مخاطب هم ناچار است جملات و پیام‌ها را خیلی سریع بشنود و بیشتر مشغول تماشای بقیه بخش‌های قصه باشد. 🔸️آسیب دوم این برنامه، سوء استفاده سازندگان از شوخی‌ها و طنزهای خاص و بزرگسالانه، برای جذب مخاطب است. در آغاز برنامه کلبه عمو پورنگ نوشته می‌شود: "این برنامه را با خانواده تماشا کنید". این یعنی داریوش فرضیایی و گروهش فهمیده‌اند که در شرایط کنونی و با وجود سرگرمی‌های متنوع کودکان، آن‌ها دیگر به سادگی برنامه کودک تماشا نمی‌کنند؛ مگر آنکه والدینشان هم پای تلویزیون بنشینند. اینجاست که ناچار می‌شوند از شوخی‌های +18 و گاهی جنسی برای جذب والدین به این برنامه سوء استفاده کنند. 🔹️جز این دو، یک آسیب جدی در این برنامه و نمونه‌های مشابه آن وجود دارد و آن، استفاده بی رویه و غیر معقول از آهنگ و آواز است. ناتوانی سازندگان از جذاب‌سازی برنامه برای کودکان، آن‌ها را سوی سوء استفاده از یک میل غریزی می‌کشاند: زدن و کوبیدن و رقصیدن. 🔸️با استناد به سه آسیب پیش‌گفته، به جد معتقدم که برنامه کلبه عمو پورنگ مانند چند برنامه اخیر آقای داریوش فرضیایی، نه‌تنها مناسب کودکان و متناسب با تربیت دینی آن‌ها نیست، که زمینه‌ساز آسیب‌های اخلاقی و تربیتی در میان‌مدت و بلندمدت است. شاید کسی بگوید که اساساً توقع بسترسازی تربیت از یک توقع بیجاست، ولی ما هنوز کلام بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی را فراموش نکرده‌ایم که "اهمیت رادیو تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاه‌ها، دستگاه‌های تربیتی است؛ باید تمام اقشار ملت با این دستگاه‌ها تربیت بشوند". نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔️ @rajaaei_ir
‏امیدوارم تأخیر امشب شبکه سه در پخش قسمت پنجم سریال ‎۲ تحت تأثیر اعمال نفوذ شخص یا گروهی برای ‎ بخشی از این قسمت سریال نباشه و واقعاً مشکل فنی بوده باشه! نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔️ @rajaaei_ir
لب‌هایت مرا به یاد خدا انداخت... 📿از رو به رو داشت می‌آمد طرفم. معمولاً در کوچه و خیابان به صورت کسی نگاه نمی‌کنم؛ اگر هم اتفاقی چشمم به چهره کسی بیفتد، زود نگاهم را می‌دزدم. ولی نمی‌دانم چطور شد که این بار نتوانستم؛ چند قدمی بود که به صورتش خیره شده بودم. به صورتش که نه؛ به لب‌هایش. 📿چیزی که برایم جذاب بود، حرکت لب‌هایش بود؛ آرام می‌جنبیدند. به هم رسیدیم و از کنار هم رد شدیم، ولی دوست داشتم می‌شد برگردم و آن چهره زیبا را کمی بیشتر تماشا کنم؛ چهره پسر جوانی که انگار داشت با خودش حرف می‌زد، ولی داشت با خدا حرف می‌زد؛ داشت ذکر می‌گفت. 📿من هم شروع کردم: اَستَغفِرُ اللهَ ربّی وَ اَتوبُ الیه، اَستَغفِرُ اللهَ ربّی... . نه اینکه ندانم شعبان ماه صلوات و استغفار است؛ نه اینکه قصد نکرده باشم در این ماه هرچه می‌توانم صلوات بفرستم و استغفار کنم؛ ولی آدم است دیگر، حواسش پرت می‌شود. ممنونم از تو که یادم انداختی؛ ممنونم از تو که در آغاز جوانی، هم خودت به یاد خدایی و هم دیگران را به یاد خدا می‌اندازی. نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔️ @rajaaei_ir
‏روحانی آزاده‌ای که در زمین گمنام بود، ولی در آسمان‌ها و ملکوت نامدار است. از دیشب خبر درگذشت ناگهانی ‎ در خانه خودش دست به دست می‌شود؛ خدایش بیامرزد. ولی کاش خبر درگذشت یک روحانی جهادگر که نه در خانه خودش، بلکه در راه خدمت به مردم آسمانی شد هم برایمان مهم باشد. ‎ نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از صدای ایران | VOI
با نامش دارند بازی ها می کنند! هم با اش و هم با اش! می خواهند بگویند او از حکومت بود و در این آزادگی کرد! طعنه زنندگان سابق، نوحه خوانان اکنون شده اند! به راستی قربانی چه شد؟ مجری پرانگیزه و خاص سیمای خانواده، خیلی زود فهمید که با تمام مجریان خانم تلویزیون فرق می کند. او فهمید تنها دختر جوان چادریست که اجرایی فارغ از قابهای قدیمی عرضه می کند و حال طرفداران بسیاری دارد. این آگاهی نامداری را به ماجراجویی های تازه ای واداشت. روزی با ست کردن رنگ خودکار، ساق دست و مقنعه و روزهای دیگر با جلوه گری چادرهای رنگی! آن روزهای صدا و سیما, دیگر آن دختر پر انرژی روزهای اول نبود! هر چه پیش رفت، مدرن و مدرن تر می شد! حال مهمترین انتخابهای زندگیش نیز مدرن شده بود. در ازدواجش به کسی بله گفت که همان سالها از پر حاشیه ترین مجریان دهه ی قبل بود. خوانش عقد ازدواجشان توسط اینک جلوه گاهی سیاسی از نامداری به نمایش گذاشت! بعدها که به مشکل خوردند و طلاق گرفتند، نامداری در مصاحبه اش با مجله ی ایده آل گفت من از خانواده ای سنتی هستم و تا هفت نسل قبل من در خانواده ام همه چادری بوده اند. همان روزها خیلی ها می گفتند که هر دو طرف این ازدواج، اسیر شهرتشان شده اند و باز هم در پی دیده شدن بیشتر هستند. پس از ازدواج اشتباه اولش، یک سال بعد ازدواج دیگری کرد که باز ابعاد سیاسی داشت. با اتفاقات بعد از ازدواج اول, مورد غضب سخت مسئولین محافظه کار قرار گرفته بود و دیگر جایی در رسانه ی ملی نداشت! نامداری درست در همان سالها نیاز داشت مسئولین صدا و سیما برایش پدری کنند، اما آنچنان رهایش کردند که پناهی جز و ساخت برنامه های زردی همچون خانومی که شما باشی با آن مهمان های یک طرفه اش نداشت! بعدها بازیگری، کنار گذاشتن چادر و بی حجاب دیده شدن در سفر خارجیش را تجربه کرد. به جرأت باید گفت در سونامی غرق شد. مسیری که این سالها دختران بسیاری آنرا تجربه کرده و همینک و آینده دختران بسیار دیگری تجربه خواهند کرد و سرنوشتی به مثابه ی نامداری خواهند داشت. در هجوم هدفمند غربی برای پیاده سازی افکار و سبک زندگی و و ساخت برای سودآوری شرکت های مدلینگی حجاب و عفاف، معصومانه ماندن و دخترانه ی اصیل زیستن هنریست که سخت بدست می آید... روح مرحومه آزاده نامداری شاد و مورد مغفرت الهی آرزوی صبر برای خانواده و دختر خردسالش بدرقه اش کنیم به یک فاتحه و صلوات 🇮🇷 @voinews | علی حامدی
1.92M
چرا در کمتر از سه ماه مانده به دور جدید مذاکرات برای شد؟ به نظر می‌رسد ایده در هر صورت به سود جریان فکری همسو با آقای روحانی است و ظرفیت استفاده از آن در انتخابات پیش رو از سوی و وجود دارد؟ نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔️ @rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏‎ تنها انقلابی است که مستضعفان و انسانهای آزاده سراسر دنیا به آن امیدوارند و با افتخار فرزندانشان را به نام رهبران و تئوریسین‌های ‎ نامگذاری میکنند، ولی در کشور خاستگاه این انقلاب هنوز کسانی به غرب و ‎ چشم امید دارند. ببینید اسم پسراش رو چیا گذاشته! نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔️ @rajaaei_ir