eitaa logo
رنگ خدا
78.4هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
5.4هزار ویدیو
75 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/aB6V.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
✍آیت الله محمد شجاعی: اگر انسان در آرزوی معرفت و دیدار حق تعالی است، باید عزم خود را بر مجاهده و پرهیز از سستی در ترک گناهان جزم کند؛ زیرا گناه جنگ و مخالفت با خدا است و با خداخواهی سازگار نیست. 📕کیمیای وصال ص ۷۲ 🔻@range_khodaa🔻
✳️ تفاوت ها ... حجت الاسلام 🔻@range_khodaa🔻
: نفس ناطقه انسانی بس که لطیف است به هر چه روی آورد به صورت آن در می آید " هزار و یک نکته ص ۱۱۱ 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : سه امری که هیچکس از آنها خلاصی ندارد! 🎤حجت الاسلام والمسلمین 🔻@range_khodaa🔻
D1737379T15803681(Web)-mc.mp3
1.3M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻ حلم و بردباری در مشاجرات 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🌷✨ســـلام 🕊✨روزتـــون 🌷✨پر از خیر و برکت 🕊✨امروز جمعه↶ ✧ 11 خرداد 1403 ه.ش ❖ 22 ذی القعده 1445 ه.ق ✧ 31 مه 2024 میلادی ┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄ 🌷✨↯ ذڪر روز ؛ 🕊✨《 اللهم صل علی محمد وآل محمد 》 🔻@range_khodaa🔻
امام صادق علیه السلام: 🔹منْ حُسْنِ إِسْلاَمِ اَلْمَرْءِ تَرْكُهُ مَا لاَ يَعْنِيهِ. 🔸از خوبی های شخص مسلمان، ترک سخن و کاری است که برای او سودی ندارد. 📚 وسائل الشیعه (باب احکام عشرت) جلد ۱۲ صفحه ۱۹۵ 🔻@range_khodaa🔻
باز با گریه بگویم که گرفتار شدم عطر یار آمد و آواره ز اغیار شدم من ندیدم رخ نیکوش ولی بعد سحر عهد بستم به امیدی که ز انصار شوم 🔻@range_khodaa🔻
هدایت شده از قاصدک
🔸امام رضا علیه السلام : در روز ، هر کس یک مومن را اطعام کند انگار تمام پیامبران و صدیقان را طعام داده است. جهت برگزاری جشن بزرگ منتظر مهر علوی شما خیرین بزرگوار هستیم ✅ اطعام شب و روز غدیر ✅ نورافشانی و کاروان شادی در مناطق محروم ✅ قربانی عید قربان(مصرف گوشت در اطعام عید غدیر با نگهداری بهداشتی) ✅ هدایا و بسته های فرهنگی به کودکان و نوجوانان ✅ ایستگاه صلواتی از تا غدیر لطفاً نذورات و هدایای غیرنقدی خود (عقیقه و قربانی) را به آیدی زیر اطلاع دهید👇 @Heatghadiriyeh110 🎊🎉🎊🎉🎊🎉🎊 شماره کارت جهت کمک های نقدی 👇 6037997750012768 بنام هیئت مذهبی غدیریه •┈┈••✾••┈┈• 💠 @ghadiriyeh110 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم اذان بسیار زیبا همراه با ترجمه به صورت اشعار ،، بشنوید زیباست ،، کلیپ را برای همه مساجد ارسال کنید وتا آخر خود گوش کنید ولذت ببرید. اگرحال دلتان خوب شد التماس دعا اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ‌ 🔻@range_khodaa🔻
💐 ✍️ نامه‌ عالم ربانی شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی به طالب علم کیمیا : ای طالب راه خدا و ای سالک طریق هدی ! جستن کبریت احمر ، عمر ضایع کردن است . روی بر خاک سیه آر که یک‌سر کیمیا است ، و شیخ بهائی علیه الرحمة می‌فرماید : گیرم که نحاس را تو زر کردی ** زر کن مس خویشتن اگر مردی ای برادر ، یقین دان که قنطار قنطار طلای احمر برای کسی که از این عالم داخل آن عالم شد به قدر ذره‌ای نفع و اثر ندارد . چنان فرض کن که انسان عمری را صرف نمود و آن علم را پیدا کرد ، بعد امر به انتقال به آن عالم شد ، از اینجا که رفته ، در آنجا هم چنین علمی ذره‌ای نفع ندارد . پس اکسیری حاصل کن که برای آن عالم بدرد خورد ، و آن اکسیر را حضرت حق توسط پیغمبر بر حق حضرت محمد بن عبدالله (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) برای شما آورده است 🔻@range_khodaa🔻
🌷 🌷 !! 🌷به هویزه که رسیدم، از دیدن آن‌چه که دیدم، دلم به درد آمد. دشمن قبل از عقب‌نشینی، همه منازل و مغازه‌ها و ساختمان‌ها را ویران کرده بود. فقط یک مسجد سالم مانده بود. رفتم به مسجد و خوشحال بودم از این‌که دشمن از هویزه رفته و هم از خرابی‌ها ناراحت بودم. در مسجد با دلی شکسته نماز می‌خواندم که بچه‌های سوسنگرد هم سررسیدند. پس از جستجوی زیاد، فهمیدیم که دشمن تا نزدیکی سه راهی فتح و بعد از پاسگاه خاتمی عقب‌نشینی کرده‌است. دشمن را در آن نواحی پیدا کردیم. من و دوستان به طرف سه راهی جفیر رفتیم؛ جاده‌ای که الان مزار شهدای هویزه است. در این حوالی، اتفاق جالبی افتاد! یکی از پاسدارهای کرمانی را که خیلی هم کم سن و سال بود، دیدیم. برایمان گفت:... 🌷گفت: با موتور می‌رفتم که عده زیادی عراقی جلویم سبز شدند. معلوم شد خدمه توپخانه هستند. میان آن‌ها افسر هم بود. تا مرا دیدند، فریاد زدند:‌ قف. ایستادم. لباس فرم سپاه تنم بود و می‌دانستم که اگر اسیرم کنند، کارم با کرام‌الکاتبین است. بلافاصله فکری به ذهنم رسید و به عربی گفتم: من پاسدار خمینی هستم. آمده‌ام خودم را تسلیم شما بکنم! هرچه اصرار کردند، سلاحم را به آن‌ها ندادم. یکی از افسران گفت: چرا می‌خواهی تسلیم بشوی؟ گفتم: من تنها نیستم. نزدیک دویست نفر پاسدار دیگر هم می‌خواهند خود را تسلیم کنند. _جدی؟ _والله. _از کجا بدانیم دروغ نمی‌گویی؟ _ کاری ندارد! دو نفر را با من بفرستید تا جایشان را به شما نشان بدهم. بلافاصله ستوان و سربازی خواستند بیایند؛ اما من گفتم: نه! فرمانده شما باید بیاید به بچه‌ها تأمین بدهد. 🌷ما پشت سیل‌بند بودیم که آن جوان کرمانی با دو افسر عراقی آمدند نزد ما. فوراً ریختیم و آن دو افسر را بازداشت کردیم. جوان پاسدار کرمانی که ماجرا را برایمان تعریف کرد، من قصه‌اش را باور نکردم و گفتم: دروغ می‌گویی. _برو با آن دو افسر صحبت کن! سرگرد یا سروان بود. با او صحبت کردم. دیدم بله راست می‌گوید. آن فرمانده با ناراحتی گفت: واقعا این بچه خیلی خوش شانس است. باید به او مدال بدهید. خوب ما را فریب داد. بلافاصله بچه‌ها رفتند و بقیه نیروهای عراقی را اسیر کردند و آوردند. : سردار علی ناصری 📚 کتاب "پنهان زیر باران" منبع: پایگاه خبری قدیری نیوز 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت دردناک مسلمانی که زخم زبان میزند☄ استاد 📚 امام_على عليه السلام: حَدُّ اللِّسانِ أمضى مِن حَدِّ السِّنانِ تيزى زبان، برنده‌تر از تيزى سرنيزه است 🔻@range_khodaa🔻
‍ 🔹 توشه سفر 🔺 این عمر فقط به درد فکر کردن می‌خورد و نباید با کارهای دیگر صرفش کرد، مگر به خاطر ضروریات زندگی که آن‌ها هم جلوی فکر را نمی‌گیرد. اگر واقعاً انسان توانست با فکر شبانه‌روزی و کناره‌گیری از بی فکرها و بی فکری‌ها و نرفتن در جلسات آن‌ها و دوری از سرگرمی‌ها، خصال نیکو کسب کند، آن‌گاه‌ زاد و راحله‌ی سفر را به دست آورده است. ✅ آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی 🔻@range_khodaa🔻
‌‌ ☫بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ☫ كشيك نفس بكش تا انسانى الهى شوى، و در عداد مقرّبين درآيى و وارداتى آن سويى عايدت شود. به قول شيخ بزرگوار سعدى: اگر لذّت ترك لذّت بدانى‏ دگر لذّت نفس لذّت نخواهى‏ 📔هزارو یک کلمه ع‍ـــــلامه ذوفن‍ـــون 📚متن دروس و شرح دستورالعمل‌‌های عرفانی و اخلاقیِ سیر و سلوک علامه ذوالفنون 🔻@range_khodaa🔻
همسر شهید ابراهیم همت تعریف می‌کرد: یک ‌بار که ابراهیم آمده بود «شهرضا» مادرش گفت: «بیا این‌جا یک خانه برایت بخریم و همین‌جا زندگی‌ات را سر و سامان بده!» گفت: «حرف این چیزها را نزن مادر، دنیا هیچ ارزشی ندارد!» گفتم: «آخر این کار درستی است که دایم زن و بچه‌ات را از این طرف به آن طرف می‌کشی؟» گفت: «مادر جان! شما غصه مرا نخور. خانه من عقب ماشینم است.» پرسیدم: «یعنی چه خانه‌ات عقب ماشینت است؟» گفت: «جدی می‌گویم؛ اگر باور نمی‌کنی بیا ببین!» همراهش رفت. در عقب ماشین را باز کرد. وسایل مختصری را توی صندوق عقب ماشین چیده بود: سه تا کاسه، سه تابشقاب، سه تا قاشق، یک سفره پلاستیکی کوچک، دو قوطی شیرخشک برای بچه و یک سری خرده ریز دیگر. گفت: «این هم خانه. می‌بینی که خیلی هم راحت است.» گفتم: «آخه این‌طوری که نمی‌شود.» گفت: «دنیا را گذاشته‌ام برای دنیادارها، خانه هم باشد برای دنیادارها!» 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️عنایت امام رضا(علیه السلام) 🎙حجت الاسلام 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🔘✨ســـ💖لام 🕊✨روزتـــون 🔘✨پر از خیر و برکت 🕊✨امروز شنبه↶ ✧ 12 خرداد 1403 ه.ش ❖ 23 ذی القعده 1445 ه.ق ✧ 1 ژوئن 2024 میلادی ┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄ 🔘✨↯ ذڪر روز ؛ 🕊✨《 یا رب العالمین 》 🔻@range_khodaa🔻
🌼امام حسن علیه السلام: در عقوبت کسی که به تو بدی کرده عجله نکن و یک راه پوزشی برای او باقی بگذار. 📚بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱۳ 🔻@range_khodaa🔻
قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم : من أحبّ أن يلقى الله ضاحكاً مستبشراً فليتولّ علي بن موسى الرضا ترجمه:هر کس میخواهد پروردگار را در حال شادمانی و خندان ملاقات کند پس در محبت علی بن موسی الرضا بکوشد. 📚عنوان صحيفة المؤمن حب علي بن ابي طالب عليه السلام/أبو معاش، سعيد/ج1/ص71 ✅23 ذیقعده روز زیارتی علی بن موسی الرضا علیه السلام 🔻@range_khodaa🔻
🌄 خودت را زیاد کن! ✍🏻 عین‌صاد ❞ کسی که فهمیده نقشش در این هستی رشد و حرکت است با دوستی‌اش، با دشمنی‌اش، با مرگش و با زندگی‌اش می‌خواهد این جهت را در خود تامین کند؛ خودش را زیاد کند. 📚 | ص ۶۰ 🎙 🔻@range_khodaa🔻
🌱خودتان را معطل نکنید!🌱 💎 مرحوم استاد فاطمی نیا: 🔹خودتان را معطل نکنید، تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی آید، من اهل قسم نیستم ولی مجبورم، دلم می‌سوزد، یک کلمه می‌گویم، خانم ها! آقایان! به حضرت زهرا(سلام الله علیها) قسم اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمی آید! 🔹خودتان را معطل نکنید، هی روزی چند تا اوقات تلخی در خانه راه می‌اندازد، عصبانی می‌شود، از این طرف هم می‌خواهد بشود زبدة العارفین، عمدة المکاشفین! 🔹یک بار این قسم را با تمام وجودم خوردم، تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی‌آید. 🔹علامه طباطبایی(ره) سرتاسر لطافت بود، لطافت این مرد به جایی رسیده بود که به عمرش به کسی دعوا نکرده بود، زمانی که ما در قم بودیم این بچه‌های قم از هشت سالگی دوچرخه بیست وهشت سوار می‌شدند، از بغل رکاب می‌زدند، یک بچه‌ای آمد زد به علامه طباطبایی و ایشان به شدت آسیب دید و روی زمین افتاد، حالا ما باشیم چه می‌گوییم؟ خیلی دیگر آدم خوبی باشیم یک چیزی می‌گوییم دیگر، این آقا بلند شد، خیلی راحت، اول رفت سراغ بچه، گفت: طوریت نشد؟! گفت: نه، گفت: الحمد لله، خداحافظ! اگر میخواهید به جایی برسید لطیف شوید. لطیف بودن را تمرین کنید، از خانه شروع کنید و با خشم و غضب، تن خانواده را نلرزانید. 🔻@range_khodaa🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅یک راه میان‌بُر برای کسانی که می‌خواهند هم در دنیا، و هم در آخرت «برای خدا» ویژه باشند! 🎙استاد 🔻@range_khodaa🔻
🌷 🌷 !!!! 🌷....هفتم مهر عراقی‌ها آمدند سمت پادگان دژ. ابتدا نتوانستیم جلوشان را بگیریم. خانه‌‎های سازمانی ما کنار پادگان بود و افتاده بود دست عراقی‌ها. از دور می‌دیدیم که می‌روند داخل خانه‌ها. هر ساختمان پنج طبقه بود و هر آپارتمان حدود صدوچهل متر می‌شد. مثل لشکر مورچه‌ها صف کشیده بودند و همه وسایل خانه‌ها را بیرون می‌آوردند. هر چیزی هم که زورشان نمی‌رسید، از بالکن‌ها پرت می‌کردند پایین. 🌷از دور می‌دیدیم که تلویزیون و چرخ خیاطی و پلوپز روی سرشان گذاشته‌اند و خوشحال می‌برند سمت تانک‌هاشان. طاقت نیاوردم. توپ را تنظیم کردم و زدم. خورد توی صف‌شان. چند تا گلوله که زدیم، دست از دزدی برداشتند. بعد از چند ساعت تانک‌های لشکر زرهی اهواز رسیدند. دوتایشان را پشت صابون‌سازی، توی نخلستان زده بودند. اما همان‌ها که آمدند، همراه با توپ‌های خودمان، توانستیم عراقی‌ها را به عقب برانیم. 🌷عراقی‌ها که رفتند، رفتیم سراغ خانه‌ها. بی‌انصاف‌ها تا توانسته بودند، برده بودند. یا خراب کرده بودند. وسط فرش دوازده متری دست‌باف کاشان مدفوع کرده بودند. دیگر نمی‌شد فرش را کاری کرد. از بالکن انداختیمش پایین و آتشش زدیم. هنوز فرش داشت می‌سوخت که یکی دوان‌دوان آمد. داد می‌زد و کمک می‌خواست. عراقی‌ها یکی از سربازهای پادگان را اسیر گرفته بودند. 🌷با سیم تلفن صحرایی، دست‌ها و پاهایش را بسته بودند و از طبقه پنجم، از پا آویزانش کرده بودند. می‌خواستند از یک سرباز عادی، اطلاعات بگیرند. بعد از حمله ما رفته بودند و سرباز آویزان مانده بود. هنوز زنده بود. هر جور بود آوردیمش پایین. سیم تلفن، پایش را بریده و به استخوانش رسیده بود. آنقدر آویزان مانده بود که نای حرف زدن نداشت. همه خون تنش در سرش جمع شده بود.... : رزمنده دلاور عبدالله صالحی 🔻@range_khodaa🔻