eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.7هزار ویدیو
10 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی کاری انجام نمی شه، حتما خیری توش هست. وقتی مشکل پیش بیاد ، حتما حکمتی داره. وقتی تو زندگیت ، زمین بخوری حتماً چیزی است که باید یاد بگیری. وقتی بیمار میشی ، حتماً جلوی یک اتفاق بدتر گرفته شده. وقتی دیگران بهت بدی می کنند ، حتماً وقتشه که تو خوب بودن خودتو نشون بدی. وقتی اتفاق بد یا مصیبتی برات پیش میاد ، حتماً داری امتحان پس میدی. وقتی همه ی درها به روت بسته میشه، حتماً خدا می خواد پاداش بزرگی بابت صبر و شکیبایی بهت بده. وقتی سختی پشت سختی میاد ،حتماً وقتشه روحت متعالی بشه. وقتی دلت تنگ میشه ، حتماً وقتشه با خدای خودت تنها باشی. @ranggarang
11.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 درس اخلاق تکان دهنده درباره مرگ و قبر و حساب رهبر_معظم_انقلاب ✅ با جان و دل این صحبتها را گوش کنیم که خانه دل را تکان می دهد @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت حاج قاسم از شهادت حاج همت، چقدر شبیه است به داستان شهادت شهید یحیی سنوار 🔹️همت فرماندهی بود که تا آخرین نفس در کنار افراد لشکرش جنگید و شهید شد. 🔹همت در بنز ضد گلوله نبود. سنوار هم در تونل‌های امن زیر زمین نبود. هر دو فرمانده در دل میدان نبرد به شهادت رسیدند. 🔹️راز ماندگاری این فرماندهان شهید همین‌ است. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰انتهای مظلومیت؛ ابتدای عدالت‼️ ✍گاهی فکر می کردم روایات عصر ظهور از چه حدی از ظلم سخن می گویند؟ مگر می شود روزی بیاید که «جاهلیت مدرن» کودکان را زنده به گور کند و مردم دنیا ببینند و کاری نکنند و وضع آنطوری شود که فقط کار از دست حجة الله الاعظم امام زمان عج بر بیاید؟! اما حالا اوضاع فلسطین و لبنان طوری است که انسان را به اضطرار به حجت خدا می رساند و امید است که این اضطرار به التماس از فرج منتهی شود. وقتی این تصویر را دیدم، همه تصاویری که تا به حال از مظلومیت این روزها دیده بودم را فراموش کردم. کودکی با چشمهای زیبا و دست های کوچک در زیر آوار منتظر است. منتظر کسی که او را نجات بدهد. پسر زیرآوار مانده ام؛ دست های ما ناتوان است. عقل های فرزندان آدم ناقص است. موشک ها توان خاک برداری از بدن لطیف تو را ندارند. چمران ها و حاج قاسم ها و سیدحسن ها هم رفتند. اما تو همچنان زیرآواری!! از صاحب مهربانی ها بخواه تا برای معصومیت تو هم که شده بیاید. همیشه انتهای تاریکی ها، آغاز روشنایی است. أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ @ranggarang
21.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 👤 پاسخ‌های دندان‌شکن یک عالم اهل‌سنت به شیوخ وهابی بخصوص عالم مسجدقبا مدینه: 🔺بروید از کودکان غزه عقاید ناب اسلامی را بیاموزید. @ranggarang
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*ویتنام اینگونه آزاد شد... نه با شعار هرزگی...وادادگی...و خفت.... *پل پیروزی در تمام دنیا زنان هستند.* *پس زنان قدر خودشان را بدانند و گول دشمنان را نخورند ، و از عفت و ناموس خود مواظبت کنند ، @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاثیر لحظه ای فقط یک کوچک از محبوبترین فوتبالیست های جهان با نام (کریستیانو ) او با برداشتن دو‌ بطری از روی میز باعث سنگین چ سهام این شرکت اسراییلی 👍 شد . بزرگواران ؛ آیا ما که مدعی دفاع از در مَنشمان هستیم ، تا حالا محصولات و کالاهای انتفاعی رژیم کودککش اسرائیل را در زندگیمان واقعاً جدّی گرفته ایم یا خیر ...!؟ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک اسرائیلی، سگ خود را به طرف پدر و پسر فلسطینی می فرستد تا به آنها حمله کند. این پدر و پسر فلسطینی در پیاده رو مشغول خواندن نماز بودند. ⭕️ اما واکنش سگ را ببینید! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌البته در شرف سگ نسبت به صهیونیسم هیچ شکی نیست. @ranggarang
شاهزاده ای در خدمت قسمت سی و هفتم🎬: روزها از حضور فضه در خانه دختر پیامبر می گذشت ، خانه ای که انگار نه یک خانه ،بلکه کلاس درس انسان شناسی و انسان سازی و خدا شناسی بود و راه و رسم بندگی و بندگی کردن را می آموخت و فضه شاگردی ممتاز در کلاس عدالت علوی و زهد و عرفان فاطمی بود و چه خوب درس ها را با جان و دل می گرفت ، گویی می بایست خوب تعلیم ببیند تا در آینده ، خود استادی باشد برای انسان های خداجو و حقیقت طلب... فضه مثل بقیه روزها ،کارهای خانه را که به طوری مساوی بین او و بانوی خانه تقسیم شده بود ، انجام داد و حال که کار روزانه اش تمام شده بود ،به قصد مسجد از خانه بیرون آمد ،او از مولایش علی و خانمش زهرا یاد گرفته بود که همیشه قبل از اذان ظهر ، نماز مستحبی بخواند. بنابراین وضو گرفت و پیش به سوی مسجد روانه شد تا او هم از قافلهٔ سرسپردگان الهی دور نماند. وارد مسجد شد و تک و توک افرادی مشغول نماز بودند و آن میان قامت رشید علی که خاضعانه در برابر معبودش خم و راست می شد ، انگار مثل خورشیدی جان بخش ، می درخشید. فضه که هنوز قطرات وضو بر صورتش نمایان بود ، دستی به صورتش کشید و به رسم پیامبر که بارها دیده بود بر خاک سجده می کند ، مهر نماز را پیش رویش گذاشت ، می خواست نماز مستحبی را شروع کند که متوجه شد ولوله ای در مسجد افتاده... سر و صدا از سمت مردها می آمد ، فضه چون دخترکی کنجکاو ،از جابرخاست و خود را به نزدیک جایگاه مردها رسانید و سرکی کشید تا ببیند چه خبر شده... پیامبر را دید که همراه عده ای از یارانش وارد مسجد شده است و همگان به نقطه ای خیره اند...گویا زمان ایستاده بود و به این جماعت شوکی وارد شده بود ، هیچ‌کس پلک نمی زد و همه محو صحنهٔ پیش رویشان بودند. فضه رد نگاه پیامبر و جمع اطرافش را گرفت و متوجه شد همگان خیره به مولای او، علی هستند. علی در رکوع بود و در کنارش فردی تهی دست که انگشتری گرانبها در دست داشت ، ایستاده بود. درست است که فاصله کمی دور بود ، اما حدس زدن اینکه ،کدام انگشتر در دست آن فقیر تهی دست است برای فضه کار مشکلی نبود . چون او خوب می دانست ان انگشتر چیست و از آن کیست و چقدر گرانبهاست...انگشتری که هدیهٔ نجاشی بود. در این هنگام ناگهان یکی از اطرافیان پیامبر سکوت حاکم بر مجلس را شکست و گفت : آهای مردم ، آهای مسلمانان...همهٔ شما مرا می شناسید ، من عبدالله بن سلام هستم و همگان مرا به نام دانشمندی می شناسند که قبلا به دین یهود بودم و تازه اسلام آورده ام... با این سخنان عبدالله بن سلام ، توجه همگان به آن سمت جلب شد..‌ ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا