eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.4هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
8 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
رنگارنگ 🌸
#داستان_ #داستان_حضرت_ادم_ 🍃🍂آخرین قسمت #داستان حضرت آدم🍂🍃 🌹🍃پايان عمر آدم و جانشين شدن شيث‏🍃🌹
🌺🌺 👇👇 🌹دعوت پياپى لوط عليه ‏السلام و لجاجت قوم🌹‏ حضرت لوط براى هدايت قوم خود، بسيار زحمت كشيد و رنج برد واز هر راهى وارد شد، ولى آن قوم همچنان بر سركشى و لجاجت خود مى‏افزودند، براى روشن شدن اين مطلب، نظر شما را به ترجمه آيه 160 تا 175 سوره شعراء جلب مى‏كنيم: هنگامى كه برادرشان لوط به آنها گفت: آيا پرهيزگارى را پيشه خود نمى‏سازيد؟ من براى شما رسول امينى هستم. تقواى الهى پيشه كنيد و از من پيروى نماييد من از شما پاداشى نمى‏خواهم، پاداش من نزد پروردگار عالميان است. آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ همجنس مى‏رويد (چه كار زشتى؟!) و همسرانى را كه خدا براى شما آفريده است رها مى‏كنيد راستى شما قوم تجاوزگرى هستيد. قوم لوط در پاسخ گفتند: اى لوط! اگر از اين گفتار دورى نكنى، از اخراج شدگان خواهى بود (تو را از اين سرزمين تبعيد مى‏كنيم) لوط گفت: من (به هر حال) دشمن شما هستم. پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مى‏دهند رهايى بخش. ما او و تمامى خانواده مؤمنش را نجات داديم، جز پيرزنى كه در ميان آن گروه باقى ماند (اين پيرزن همسر لوط بود كه از نظر عقيده و مذهب با قوم گمراه بود و هرگز به لوط ايمان نياورد) سپس ديگران را هلاك كرديم و بارانى (از سنگ) بر آنها فرو فرستاديم، چه باران بدى بود باران انذارشدگان. در اين ماجرا(ى قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آيتى است امّا اكثر آنها ايمان نياوردند و پروردگار تو عزيز و رحيم است. ادامه دارد..... 🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃 @ranggarang
رنگارنگ 🌸
#داستان_ 🌺#ادامه_داستان_حضرت_لوط_🌺 #قسمت_اول_👇👇 🌹دعوت پياپى لوط عليه ‏السلام و لجاجت قوم🌹‏ حضرت
قسمت دوم. 👇👇 ⭐️گفتگوى ابراهيم عليه‏ السلام با فرشتگان، در مورد عذاب قوم لوط عليه‏ السلام‏⭐️ به فرمان خدا نُه نفر يا يازده نفر از فرشتگان مقرب خداوند كه جبرئيل در ميانشان بود، از سوى خدا براى انجام دو مأموريت به زمين آمدند: نخست براى مژده دادن به ابراهيم كه به زودى از ساره داراى پسرى به نام اسحاق خواهد شد 2 - عذاب رسانى به قوم لوط. وقتى كه اين فرشتگان نزد ابراهيم آمدند و بشارت خود را دادند، مأموريت دوم خود را به ابراهيم گفتند، ابراهيم در اين مورد با آن فرشتگان به گفتگو نشست، زيرا دل مهربان ابراهيم عليه ‏السلام میتپيد و با خود می ‏گفت: شايد روزنه اميد براى اصلاح قوم لوط باشد. از اين رو - طبق بعضى از روايات - ابراهيم به فرشتگان گفت: اگر در ميان قوم لوط صد نفر از مؤمنان باشند، آيا باز بر آن‏ها عذاب مى‏رسانيد؟ فرشتگان: نه. ابراهيم: اگر پنجاه نفر باشند چطور؟ فرشتگان: نه . ابراهيم: اگر يك نفر مؤمن باشد چطور؟ فرشتگان: قطعا لوط علیه السلام در ميان آن‏ها نيست، ما به او و خاندانش آگاه‏تر هستيم، لوط و خاندان با ايمانش - جز همسرش - را نجات خواهيم داد. وقتى كه براى ابراهيم، عذاب قوم لوط قطعى شد، ديگر هيچ نگفت، و تسليم فرمان خداى بزرگ بود، و گفتگوى فوق نيز براى توضيح بود كه از دل مهربان ابراهيم عليه ‏السلام نشأت مى‏گرفت. و در بعضى از روايات آمده: ابراهيم به جبرئيل گفت: در اين باره به خدا مراجعه كن (و توضيح بخواه) خداوند در همان لحظه به ابراهيم وحى كرد: ⭐️اَعرِض عَن هذَا اءِنَّه قَد جاءَ اَمرُ ربِّكَ وَ اءِنَّهُم آتِيهُم عَذابٌ غَيرُ مَردُودٍ؛⭐️ اى ابراهيم! از اين گفتگوها دورى كن، فرمان خدا صادر شده و اين فرشتگان مأمور عذاب حتمى قوم لوط هستند كه در آن، هيچ شفاعتى مقبول نيست. ادامه دارد.... 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @ranggarang
رنگارنگ 🌸
#داستان_ #ادامه_داستان_حضرت_لوط_ قسمت دوم. 👇👇 ⭐️گفتگوى ابراهيم عليه‏ السلام با فرشتگان، در مورد عذ
🌸🌸 👇👇 💥گفتگوى مأموران عذاب با حضرت لوط عليه‏ السلام💥‏ سرانجام مأموران عذاب به صورت بشر، از حضور ابراهيم خارج شده و به حضور لوط وارد شدند، لوط جوانان زيبايى را ديد و در اين موقع مشغول آبيارى زراعتش بود، به آن‏ها گفت: شما كيستيد؟ آن‏ها گفتند: ما مسافر راه هستيم امشب مايليم مهمان تو باشيم. لوط، با توجه به قوم منحرف و زشتكارش از يك سو، و ورود جوانان زيبا از سوى ديگر، در فشار روحى قرار گرفت، كه چه كند، اگر اين جوانان را مهمان كند ترس آبروريزى است، اين فكر چنان او را ناراحت كرد كه به خود گفت: ⭐️هذا يَومٌ عَصيب⭐️ٌ؛ امروز روز سخت و وحشتناكى است. اما لوط مهمان نواز چاره ‏اى جز اين نداشت كه مهمانان را به خانه خود ببرد، آن‏ها را به سوى خانه ‏اش راهنمايى كرد ولى براى اين كه آن‏ها را از ماجرا با خبر كرده باشد، در وسط راه چند بار به آن‏ها گفت: اين شهر مردم زشتكار و منحرفى دارد، تا اگر ميهمان‏ها توانايى مقابله دارند، حساب كار خود را كرده باشند. در بعضى از روايات آمده: لوط آن قدر مهمان‏هاى خود را معطل كرد تا شب فرا رسيد، شايد در تاريكى دور از چشم آن قوم شرور و آلوده بتواند با حفظ آبرو از آنان پذيرايى كند. به هر حال مهمانان وارد خانه لوط شدند، همسر لوط بر پشت بام رفت و آتش روشن كرد، قوم شرور فهميدند كه امشب در خانه لوط چند نفر به مهمانى آمده ‏اند و از هر سو به سرعت به سوى خانه لوط عليه ‏السلام هجوم آوردند. ادامه دارد..... @ranggarang
رنگارنگ 🌸
#داستان_ 🌸#ادامه_داستان_حضرت_لوط_🌸 #قسمت_سوم_ 👇👇 💥گفتگوى مأموران عذاب با حضرت لوط عليه‏ السلام💥‏
🌸🌸 👇👇 🌳گفتگوى لوط عليه ‏السلام با قوم تبهكار🌳 وقتى كه قوم شرور، به درِ خانه لوط رسيدند، به لوط گفتند: آيا ما تو را از جا دادن مردم نقاط ديگر منع نكرده ‏ايم؟ لوط عليه ‏السلام كه هوى و هوس آن‏ها را ميدانست، سخن از ازدواج (كه امرى طبيعى براى ارضاى غريزه جنسى و بقاى نسل است) به ميان آورد و فرمود: اينها دختران منند، براى شما پاكيزه‏ ترند (با آن‏ها ازدواج كنيد و از عمل شنيع لواط دورى كنيد) از خدا بترسيد و مرا در ميان مهمانهايم، رسوا نكنيد. ⭐️اَلَيسَ مِنكُم رَجُلٌ رَشيد⭐️ٌ؛ آيا در ميان شما يك نفر داراى رشد و غيرت نيست؟ آن‏ها در پاسخ گفتند: تو كه مى‏دانى ما حق (و ميلى) در دختران تو نداريم و خوب می‏دانى ما چه می خواهيم. وقتى كه حضرت لوط از آن قوم اصلاح‏ ناپذير، مأيوس شد، گفت: كاش داراى نيرو يا تكيه گاه و پشتيبان محكمى بودم (آنگاه می دانستم با شما پست‏ فطرتان چه كنم؟!) آرى لوط در اين هنگام از غربت و بى كسى خود ياد كرد و گفت: اگر نيرويى می داشتيم چنين خوار و گرفتار شما نمی شدم و در برابر تعدى و گزند شما دفاع می ‏كردم و در مقابل فشار شما مقاومت می ‏نمودم. عجبا حتى يك مرد سالم و غيرتمند نبود كه به پشتيبانى از لوط بر خيزد، و تعبير به‏ ⭐️اَلَيسَ مِنكُم رَجُلٌ رَشيدٌ؛ ⭐️ آيا در ميان شما يك مرد رشيد نيست؟ حاكى است كه اگر يك انسان عاقل و فهميده، و متعهد در ميان شما بود، كار شما به افتضاح و رسوايى نمی ‏كشيد. ادامه دارد.... @ranggarang
قسمت دوم. 👇👇 ⭐️گفتگوى ابراهيم عليه‏ السلام با فرشتگان، در مورد عذاب قوم لوط عليه‏ السلام‏⭐️ به فرمان خدا نُه نفر يا يازده نفر از فرشتگان مقرب خداوند كه جبرئيل در ميانشان بود، از سوى خدا براى انجام دو مأموريت به زمين آمدند: نخست براى مژده دادن به ابراهيم كه به زودى از ساره داراى پسرى به نام اسحاق خواهد شد 2 - عذاب رسانى به قوم لوط. وقتى كه اين فرشتگان نزد ابراهيم آمدند و بشارت خود را دادند، مأموريت دوم خود را به ابراهيم گفتند، ابراهيم در اين مورد با آن فرشتگان به گفتگو نشست، زيرا دل مهربان ابراهيم عليه ‏السلام میتپيد و با خود می ‏گفت: شايد روزنه اميد براى اصلاح قوم لوط باشد. از اين رو - طبق بعضى از روايات - ابراهيم به فرشتگان گفت: اگر در ميان قوم لوط صد نفر از مؤمنان باشند، آيا باز بر آن‏ها عذاب مى‏رسانيد؟ فرشتگان: نه. ابراهيم: اگر پنجاه نفر باشند چطور؟ فرشتگان: نه . ابراهيم: اگر يك نفر مؤمن باشد چطور؟ فرشتگان: قطعا لوط علیه السلام در ميان آن‏ها نيست، ما به او و خاندانش آگاه‏تر هستيم، لوط و خاندان با ايمانش - جز همسرش - را نجات خواهيم داد. وقتى كه براى ابراهيم، عذاب قوم لوط قطعى شد، ديگر هيچ نگفت، و تسليم فرمان خداى بزرگ بود، و گفتگوى فوق نيز براى توضيح بود كه از دل مهربان ابراهيم عليه ‏السلام نشأت مى‏گرفت. و در بعضى از روايات آمده: ابراهيم به جبرئيل گفت: در اين باره به خدا مراجعه كن (و توضيح بخواه) خداوند در همان لحظه به ابراهيم وحى كرد: ⭐️اَعرِض عَن هذَا اءِنَّه قَد جاءَ اَمرُ ربِّكَ وَ اءِنَّهُم آتِيهُم عَذابٌ غَيرُ مَردُودٍ؛⭐️ اى ابراهيم! از اين گفتگوها دورى كن، فرمان خدا صادر شده و اين فرشتگان مأمور عذاب حتمى قوم لوط هستند كه در آن، هيچ شفاعتى مقبول نيست. ادامه دارد.... @ranggarang
🌸🌸 👇👇 🌳گفتگوى لوط عليه ‏السلام با قوم تبهكار🌳 وقتى كه قوم شرور، به درِ خانه لوط رسيدند، به لوط گفتند: آيا ما تو را از جا دادن مردم نقاط ديگر منع نكرده ‏ايم؟ لوط عليه ‏السلام كه هوى و هوس آن‏ها را ميدانست، سخن از ازدواج (كه امرى طبيعى براى ارضاى غريزه جنسى و بقاى نسل است) به ميان آورد و فرمود: اينها دختران منند، براى شما پاكيزه‏ ترند (با آن‏ها ازدواج كنيد و از عمل شنيع لواط دورى كنيد) از خدا بترسيد و مرا در ميان مهمانهايم، رسوا نكنيد. ⭐️اَلَيسَ مِنكُم رَجُلٌ رَشيد⭐️ٌ؛ آيا در ميان شما يك نفر داراى رشد و غيرت نيست؟ آن‏ها در پاسخ گفتند: تو كه مى‏دانى ما حق (و ميلى) در دختران تو نداريم و خوب می‏دانى ما چه می خواهيم. وقتى كه حضرت لوط از آن قوم اصلاح‏ ناپذير، مأيوس شد، گفت: كاش داراى نيرو يا تكيه گاه و پشتيبان محكمى بودم (آنگاه می دانستم با شما پست‏ فطرتان چه كنم؟!) آرى لوط در اين هنگام از غربت و بى كسى خود ياد كرد و گفت: اگر نيرويى می داشتيم چنين خوار و گرفتار شما نمی شدم و در برابر تعدى و گزند شما دفاع می ‏كردم و در مقابل فشار شما مقاومت می ‏نمودم. عجبا حتى يك مرد سالم و غيرتمند نبود كه به پشتيبانى از لوط بر خيزد، و تعبير به‏ ⭐️اَلَيسَ مِنكُم رَجُلٌ رَشيدٌ؛ ⭐️ آيا در ميان شما يك مرد رشيد نيست؟ حاكى است كه اگر يك انسان عاقل و فهميده، و متعهد در ميان شما بود، كار شما به افتضاح و رسوايى نمی ‏كشيد. ادامه دارد.... @ranggarang