eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.1هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 رســـــــــــــــــــــ٨ـﮩـ۸ـﮩـــــــــــــــوایی 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی دوسش داشتم؟ آره داداش این حالتو بد کرد؟ سمیرا با سر و صدایی که شنیده بود با دو
🍃🍃🍃🌸🍃 بالشتی از کمد دیواری بیرون کشیدم و روی زمین انداختم. کل تخت را عمران اشغال کرده بود، ناچار به تحمل این وضع بودم. بد هم نبود شاید این گونه دلخوری ام را پی می برد . عصبانیتش از برادرش را سر من خالی کرده بود و حقش بود که بی محلی مرا تحمل کند. بی محلیی که سمیرا گفته بود بهترین روش برای تنبیه مردان بود. با نوری که در چشمانم می افتاد به سختی جا به جا شدم. روی زمین خوابیده بودم. صدای خوابآلودش در گوشم پیچید . -قهر کردنای تو این مدلیه؟ خش دار و آرام گفته بود . سرم را روی بالشت برگرداندم. از زیر پلک های نیمه باز نگاهم می کرد . -رو زمین راحت تر بودم . جوابم را نشنید. -کدوم بی پدری دست به موهات زده؟ لب گزیدم . -محیا، خاله ی سمیرا . شانه ام را گرفت و جلو کشید قبلاً گفته بودم دست به این لامصبا نزنی؟ -داری رو مخم میریا . -خب موهام زیادی بلند شده بود اذیتم می کرد الانم چیزی نشده که فقط یکم نوک شون رو زده. -گفتی رو زمین راحت بودی؟ سری تکات دادم که غرید : -صبر منو امتحان نکن دختر حاجی ! -من کاریت ندارم که ... هومی کشدار گفت و نفس عمیق دیگری کشید . دست و صورتم را در سرویس کنار اتاق توران خانم شستم و بعد از مرتب کردن وضعیت بهم ریخته ام به سوی پذیرایی رفتم . به جز زنی که چادر روی سرش بود و پشت به من در حال هم صحبتی با علی بود، کسی در پذیرایی نبود. صدای گرفته ام را با چند سرفه صاف کردم که زن به عقب چرخید و با دیدنم گشاده رو و خندان از جا بلند شد . -به به بهار جان... مادر سمیرا بود و آن مهربانی اش که از همان شب در خا طرم مانده بود.همان گونه که به طرفش می رفتم، لبی تر کردم . -سلام صبح بخیر... دستم را در دستش فشرد . -عاقبتت بخیر عزیزم . با باز شدن در و ورود کبری خانم به همراه سمیرا، ننشسته، ایستادم . کبری خانم آستین هایش را تا آرنج بالا زده بود و چیزی را به سمیرا توضیح می داد که با دیدنم وقفه ای بین حرفش انداخت و سلامم را پاسخ داد . -میخوابیدی بهار جان، سمیرا بهم گفت کل دیشب و بیدار بودید و سبزی پاک می کردید . با سرفه های پی در پی عماد، توجه همگی به آن سو جلب شد. با همان لباس هایی که دیشب بر تنش بود، دست به دیوار تکیه داده بود و مکرر سرفه می کرد . چشمانش سرخ بودند و موهایش در پیشانی اش ریخته بود، علی با دیدنش از جا برخواست و به سوی او رفت . -چت شده پسر؟ سرش روی گردنش سنگینی می کرد و حال بدش آشکار بود . -خوبم آب میخوام ... صدایش نیز گرفته بود، علی دست دور بازویش انداخت. -آره معلومه خوبی، بیا ببینم. ادامه دارد.... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #سنگ_کلیه✅ #ارسالی_اعضا ❤️ 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 "روش اب کردن سنگ کلیه با گیاه بنسر با مزاج گرم پنجاه یا صدگرم گیاه بنسر را گرفته روزی به اندازه یک تا سه قاشق غذاخوری بنسرراشسته و سپس انرا دریک لیوان به مدت ۱۲ ساعت خیسانده و سپس یکربع جوشانده و هرروز به این روش ناشتا بدون عسل و یا نبات با مزه تمام میل کن این گیاه باذن خدا بشدت سنگ بلغمی کلیه ها را اب میکند سنگ کلیه : علل ایجاد سنگ کلیه : مصرف گوشت و پروتئین بیش از نیاز بدن (به خصوص گوشت گاو و گوشت های یخ زده ) ، مصرف مواد نشاسته ای بدون سبوس ، نمک ، قند و شکر ، پنیر ، چای ، قهوه ، نسکافه ، دخانیات ، مواد غذایی کنسروی و انواع فست فود ها، شیرینی جات سنتی ، قنادی و صنعتی ، پرخوری و عدم تحرک ، عدم استفاده از رقیق کننده ها ( رقیق کننده ها شامل : انواع سبوس و جوانه ، بعضی از سبزیجات ( مثل جعفری ) و میوه های قرمز و … ) ، تعریق زیاد ، مصرف ماست و دوغ همراه با غذای پروتئینی و نشاسته ای ، بستنی ، آب یخ و تمام نوشیدنی هایی که با یخ مصرف می شوند و … درمان سنگ کلیه : بهترین دارو برای درمان سنگ کلیه: ۱ . مصرف سیاه دانه و عسل هر شش ساعت یک قاشق مرباخوری ( نسبت یک واحد سیاه دانه آسیاب شده که بلافاصله با سه واحد عسل باید ترکیب شود. سیاه دانه آسیاب شده در مجاورت هوا نباید قرار بگیرد.) ۲ . مصرف سبوس جو و سبوس برنج ارگانیک به صورت نوشیدنی ۶ لیوان در روز ( یک قاشق غذاخوری سبوس جو یا پودر سبوس برنج ارگانیک در یک لیوان آب جوش ۵ دقیقه بجوشد یا ۲۰ دقیقه دم بکشد. ) "سینوزیت درمانی بر مبنای طب سنتی درمان سینوزیت، گیاهان زیر را باهم بجوشانید و به مدت ۷ شب هنگام خواب میل کنید: گـــل گاو زبان اسطوخودوس مــرزنجوش گل بابونه آویشن گلبرگ های گیاهان فوق باید دم نوش شود و از جوشانده پرهیزشود مگر ساقه گیاهان جوشاندن شود دو قطره از روغن پونه کوهی را در نیم فنجان آب بجوشانید و بخار آن را تنفس کن این کار رو تا رفع عفونت سینوس‌ها انجام بده عزیز 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸**
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی بالشتی از کمد دیواری بیرون کشیدم و روی زمین انداختم. کل تخت را عمران اشغال کرده
🍃🍃🌸🍃 گفت و او را به سوی اتاق عمران برد. یقینا از آب سردی که عمران دیشب بر سر و تنش گرفته بود، سرما در جانش نشسته بود. با صدای بلند علی که لیوانی آب درخواست می کرد، ناچار بلند شدم . سمیرا قابلمه به دست از خانه بیرون رفته بود . لیوان آب را در بشقاب گذاشتم و به سوی اتاق رفتم. کبری خانم نیز به دنبالم می آمد. با ورودم به اتاق هوای سرد به صورتم هجوم آورد . علی لحاف را روی تن عماد کشیده بود و شماتت گرانه نگاهش می کرد . لیوان را به دستش دادم که کبری خانم جلوتر آمد . -علی جان پسرم پاشو، پاشو بخار ی اینجا رو روشن کن برادرت سرما خورده آب که کاری براش نمی کنه . علی با وجود فوران عصبانیتش، محجوبانه پاسخ زن عمویش را داد. هر چه او خوددار و صبر بود، عمران و عماد کله خراب و یک دنده بودند . -چشم زن عمو، الان . طبق گفته اش برای روشن کردن شوفاژ اقدام کرد و کبری خانم بعد از اطمینان خاطر برای تهیه ی جوشانده ی گیاهی به آشپزخانه رفت . عماد چشمانش را بسته بود و لرزش بدنش از زیر لحاف آشکار بود . -عمران خوابه؟چشم از عماد گرفتم . دیدنش منقلبم می کرد او همانی بود که آبرویم را در شهر برده بود آن هم فقط به خاطر کینه و نفرتشان از پدر و برادرانم... لیوان را از روی پاتختی برداشتم . -بله فکر کنم خواب باشه . در برابر اصرارهایش برای خوابیدن در کنارش، کمک به سمیرا را الویت قرار داده بودم اخم هایش در هم گره شده بود و نمی دانم بعد از آن خوابیده بود یا نه ... علی نگاهی کج و معوج به چهره ی سفید شده ی عماد انداخت . -با تو وقتی خوب شدی حرف دارم . گفت و به سراغ عمران رفت . کبری خانم در آشپزخانه مشغول دم کردن جوشانده بود و از مادر سمیرا خبری نبود . برای رفتن به اتاق به قدری عجله داشتم که لیوان را روی اپن رها کرده و به طرف اتاق پا تند کردم . عمران روی زمین به خواب رفته بود اما علی چنان عصبی بود که نمی توانست به آرامی برادرش را بیدار کند. چند باری صدایش زد اما وقتی واکنشی از او ندید در نیمه باز اتاق را به هم کوبید که عمران هراسان از جا پرید . با دیدن علی و منی که به تازگی در گوشه ی دیوار ایستاده بودم، دستی میان موهایش کشید . -چخبرتونه؟علی انگشت اشاره اش را بالا آورد و یک نفس و بی وقفه گفت : -دیشب کدوم گوری بودید؟ هیکل عماد چرا بو گند میده؟ عمران بالشت را پشت سرش به دیوار چسباند و بی آن که اخم از روی پیشانی اش کنار برود، به دیوار تکیه زد . -گ...وه یکی دیگه خورده من باید جواب پس بدم؟ علی سری تکان داد، حسابی از کوره در رفته بود که آن گونه بی حد و مرز برادرش را توبیخ می کرد. خوب از احترامی که نزد عمران داشت باخبر بود که این گونه می تازید . -آره تو باید جواب پس بدی، مگه تو مجردی؟ گذشت اون دورانت که یه سر و یه تن بود الان زن داری، زندگی داری تو رو چه به شب گردی با پسرای مجرد؟ عمران با لبی کج شده، زانویش را جمع کرد و مرا سییل نگاهش قرار داد . -پس چغولی منو کردن پیشت ! علی متاسف سری برایش تکان داد . -نه مردحسابی اگه کار به چغولی می کشید الان همه چی انقدر خوب نبود، بدبختی اینه دختر ساده مردم و مچل زبون نفهمی مثل تو کردیم اما مطمئن باش این رویه رو ادامه بدی اونم شاکی میشه و اگه شاکی بشه این زندگیی که داری کم کم رو به نابودی میره . براق شدن عمران را ندیده گرفت و عقب گرد کرد . -بار آخر دارم بهت تذکر میدم عمران، سر و گوشت نجنبه . من برای حد و مرز تعیین ادامه دارد.... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃 ❓ 🌹سلام خسته نباشید ببخشید میشه پیامم رو بزارید تو کانال شاید کسی بتونه راهنماییم کنه ممنون من کیست بارتولن یا همون کیست واژن دارم خیلی درد و سوزش داره اذیتم میکنه آیا کسی بوده این مشکل رو داشته باشه و درمانش کرده باشه لطفا بگید چطوری درمانش کردید سپاس🙏🏼 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیات ٩۴ تا ٩۶ سوره مبارکه اعراف. 🔎 جستجوی سوره: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تلاوت دلنشین آیات ۵ سوره مبارکه قصص. 🔎 جستجوی سوره: 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی‌ پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸🍃
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_ایل_آی به قلم پاک #فاطمه_دادبخش(یاس) عصبی گفتم نمی‌تونم فاطمه نمیتونم از وقت
🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم پاک (یاس) بیا بغلم برا چی گریه گریه میکنی با همون گریه شدید گفتم _برات مهم نیس که من یه زن دست خورده شدم به من... دیگه گریه اجازه نداد بقیه حرفمو بزنم حصار دستشو تنگتر کرد و گفت غیرت خوبه ولی این مورد ربطی به غیرت نداره ساسان که به درک واصل شده مونده اون مهران نامرد که با این کارش گور خودش کنده میدونی جزای تجاوز به زن شوهر دار چیه اعدامه اعدام کاری میکنم بالای دار بهت التماس کنه ببخشیش میون گریه خندیدم و گفتم محمد تو بخشیدی تو برات مهم نیس _ایلای فک میکردم منو تو از هم خوب شناخت داریم ولی این اتفاقات باعث شد بفهمم همه چی برعکس تو به رابطه ی منو سارا شک کردی تو به من نگفتی اون ساسان گور به گور شده ی لعنتی تعقیبت کرده و باهات حرف زده تو فکر میکنی من زنمو عشمو واسه خاطر اینکه یه آدم مریض بهت تجاوز کرده ول میکنم که چی که غیرت مردانه ام دیگه قبول نمیکنه این زن فقط واسه منه تو اصلا منو میشناسی ایلای؟؟ ____داری گلایه میکنی _آره دارم گلایه میکنم از تو که همه وجود و آرامش من بودی _الان نیستم؟؟ ____الانم هستی چرا نباشی بچگی کردی شاید تجربه های تلخ زندگی با ابراهیم باعث شده طرز فکرت اینجوری باشه منم مقصرم اینقدری سرم گرم پرونده ها و کارخونه هست که شاید بهت ناخواسته کم توجهی کردی ولی الان میدونی چیه به چشماش نگاه کردم _از همه چی خستم دلم آرامش میخواد از همونا که وقتی میرسم خونه بیای بگی آیدین شلوغ میکنه به حرفم گوش نمیده دلم همون روزمرگی هامون میخاد ۶ماه بیخبری و بلا تکلیفی همه انرژی منو برده الان تنها چیزی که برام مهمه اینه که تو اینجایی پیش من برام حرف مردم اینا مهم نیس _ولی محمد برای من مهمه چطور میتونم زندگی کنم وقتی همه بفهمند چه بلایی سرم اومده _این افکار بریز دور ایلای تو باید به فکر گرفتن حقت باشی به اینکه اون نامردهم مثل ساسان به درک بره _محمد ____من نمیزارم اون یارو قصر دربره یه کاری میکنم طناب دار کمترین جزاش باشه محمد گفتنش راحته ولی وقتی طرز نگاه مردم ببینی میفهمی که سکوت میکردی شاید بهتر بود _سکوت کنم که همیشه مدیون وجدانم باشم که روحم مریض و افسرده بشه از تو تعجب میکنم ایلای حرف مردم مهمه که روح حق جوی تو با گریه گفتم من خجالت میکشم ___از ایران میریم ولی اجازه نمیدم این لعنتی زنده بمونه من قاضیان رو به جرم تجاوز به عنف به پای اعدام میکشونم بهت قول میدم 🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸**
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام خانمی که گفتن احساس میکنن چیزی در گلو گیر کرده،این دلیلش اسید معده و رفلاکس هست،دکتر گوارش برن و برای رفلاکس دارو مصرف کنن منم همین مشکل رو دارم و اوایل دکترها دلیلش رو تشخیص نمیدادن که به مدت سه سال صدام گرفت چون تارهای صوتی بخاطر اسید معده ملتهب شده بودو چون اسید معده پرزهای معده رو برده بود به شدت لاغر شده بودم 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
📌تشکیل کمیته انقلاب اسلامی ایران به فرمان امام خمینی (ره) 🔹کمیته‌ انقلاب اسلامی، از جمله نهادهایی بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیل و در زمان پیروزی انقلاب هم نقش موثری داشت. پس از پیروزی انقلاب، مهم‌ترین هدف کمیته‌ها، حفاظت از انقلاب اسلامی در برابر بازماندگان رژیم پهلوی و دیگر معاندان و مخالفان انقلاب بود. این کمیته از قدرتی برخوردار شده بود که توانایی سرکوب اکثر اقدامات تحریک‌آمیز از جانب مخالفان را داشت. 🔸یک روز پس از پیروزی انقلاب امام خمینی، با صدور یک پیام به تأسیس کمیته‌ها شکل قانونی دادند. این نهاد در سال‌های بعد نیز نقش مهمی در استقرار نظم و امنیت جامعه عهده‌دار شد و در پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با ادغام در شهربانی و نیروهای ژاندارمری که ساختار مشابه قبل از انقلاب را داشتند نهاد دیگری به نام نیروی انتظامی را تشکیل دادند. ✾ 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c