#پاسخ_اعضا 💚
سلام در رابطه با اون خانمی که در مورد تالاسمی مینور سوال کردن ببینید گلم کسی که مینور هست نباید با کسی عین خودش مینور دار ازدواج کنه چون بچشون عقب مونده در میاد. و اینکه اگر با شخصی سالم ازدواج کنه اصلا هیچ ضرری برای بچه نداره.
و اینکه گفتین برای خوب شدن معمولا تالاسمی دو نوعه نوع اول آلفا نوع دوم بتا.نوع آلفا میشه گفت کمخونی کم که با قرص حل میشه. نوع بتا همون تالاسمی مینوره تالاسمی مینور اصلا حل نمیشه یعنی شما هرچی دارو و قرص بخوری هیچ تعصیری نداره. با داروی گیاهی هم حل نمیشه.
یه نکته هم بگم حتما پیش دکتر های متخصص برین چون ممکنه اون دکتر ها تجربه کافی نداشته باشن من کودک بودم رفتم دکتر گفتن مینوری این همه قرص خورم تا الان که 13سالمه همین یه سال پیش رفتم دکتر متخصص گفت شما مینور نیستی فقط یه کم خونی کم داری که قرص اسید فولیک 5بخور حله.
شماهم حتما پیش دکتر متخصص برو عزیزم❤️
انشاالله حل میشه نگران نباشید😘💋
💛💛💛💛💛
سلام اون خانمکه با داشتن سه تا بچه متوجه شدن شوهرشون سرطان داره
من ۳۷ سالمه و دو تا بچه دارم شوهر منم سرطان داشت سرطانی که بعد هفت سال جنگیدن بلاخره شوهرم و ازم گرفت
میدونم چی میگی درکت میکنم منم هفت سال تمام صرف شیمی درمانی و بیمارستان و جراحی بودیم شرایط خیلی بدیه
هیچی دیگه جون برات نمی مونه که بخای صرف بچهات کنی الان شوهرم دو ساله که رحمت خدا رفته و من هنوز خستگی تو تنم مونده متاسفانه اگه سرطانشون از نوع بد خیم باشه باید خودت و برای روزای خیلی خیلی سختتر آماده کنی حرفی و بهتون میزنم که هر کی به من گفت گوش نگرفتم و فکر کردم میشه شکستش داد ولی متاسفانه سرطان نامرد تر از این حرفهاست منو بد جوری زمین زد و شکست . هیچ کسی امثال ما زنها رو درک نمیکنه حتی بچهای خودمون
منم به خاطر اینکه همش درگیر کارای بیمارستان و پرستاری از شوهرم بودم نتونستم به اندازه ی کافی کنار بچهام باشم و الان این فاصله ای که بین من و اوناست رو کامل لمس میکنم .وقتی اونا به ما احتیاج دارند نمیتونیم کنارشون باشیم و این باعث دوری بچها و حرف نشنوی شون میشه
امیدوارم خدا کمک شما و من و همه ی زنهایی که مردانه پای زندگی شون می مونن باشه
هر چند از نظر بقیه هیچ ارزشی نداره کار مون
حتی مادر و خواهر خودم که دیدن من چقدر زجر کشیدم و الان چه روزای سختی دارم بازم به من میگن که با بچهات بساز و سعی کن باهاشون مدارا کنی در حالی که هیچ کسی فکر خودم نیست هیچ کسی فکر آرامش من نیست هیچ پشتوانه ای نیست شبا تا صبح از ترس و فکر و خیال خواب ندارم . این تنهایی زندگی رو چرخوندن خیلی خیلی سخته و طاقت فرسا نگرانی ما زنهای مرد را کسی درک نمیکنه هیچ کس
💛💛💛💛💛
سلام
درموردخانمی که گفتن همسرشون مریضه و خیلی بیحال وبی حوصله هستند
البته خوب تا یه حدی چون فکرشون درگیره بنظرم خستگی وبی حالی طبیعیه ولی من موقع هایی که خیلی فشارروم هستش این ذکرروامتحان کردم روی من خیلی تاثیرداشت راستش من دخترم بدو تولدعمل کردن ومن بعدزایمان اصلانتونستم استراحت کنم تایه ماه توشهرغریب بودم بعدشم ضعیف بود و تاچندماه خیلی اذیت شدم یعنی فشارزبادی روم بود واون زمون بخاطرشرایط وفشارسختی که روم بود این ذکررومیگفتم خیلی بهم انرژی میداداین ذکررویکی ازعلمای بزرگ ایه الله مجتهدی سفارش کردن
اون ذکر100مرتبه"استغفرالله ربی واتوب الیه"هستش من که هر روزتقریبامیگفتم حالم خیلی خوب کرد انشاءالله شماهم بهتربشی...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#داستان_زندگی ❣
#بخش_اول
تلفن رو قطع کردم... حالم خیلی بد بود... نمیخواستم کسی بفهمه دارم گریه می کنم...
سریع خودم رو به پشت بوم بیمارستان رسوندم و تا تونستم گریه کردم...
گوشی رو برداشتم به مامانم زنگ زدم:
-سلام عزیزم. خوبی؟ کارت تموم نشد.
-نه مامان.. یه ذره دیگه کار دارم.
-چی شده؟ گریه کردی؟
-آره مامان.
-خدا مرگم بده.. چرا؟ چی شده؟ صد دفعه بهت گفتم توی این بخش کار نکن... گوش نمیدی که... اونجا روح آدم رو میکشه.
-ربطی به این نداره مامان... کامران بهم زنگ زد و نامزدی رو بهم زد..
-چی؟؟؟ منظورت چیه؟؟؟ چرا اخه؟؟
-نمیدونم مامان... گفت نظرم عوض شده... نمیخوام دیگه با هم باشیم.. من با تو خوشبخت نمیشم.. مامان مگه من چیکارش کردم که فکر میکنه من خوشبختش نمیکنم..
-شما که همه چیز بینتون خوب بود.. بذار فردا به مامانش زنگ میزنم.. مگه الکیه.. اسم گذاشتن روی تو حالا به همین راحتی بزنن زیرش.. غصه نخور قربونت برم.. خودم درستش میکنم..
اشکام رو پاک کردم، خودم رو جمع و جور کردم و رفتم پایین.. دوستم ژاله رو دیدم.. از دیدنم تعجب کرد و گفت:
-تو که هنوز اینجایی دختر.. برو خونه یکم استراحت کن.. داری از حال میری.
-ژاله... میشه من امشب جای تو شیفت بمونم؟ نمیتونم برم خونه.
-چرا؟ دختر تو از صبح اینجایی.. از حال میریا!! برو من هستم.
-نمیتونم برم خونه.. اعصابم به هم ریخته خوابم نمیبره.. ترجیح میدم حداقل اینجا باشم سرم گرم باشه.
-چیزی شده؟ میتونم کمکت کنم؟
-نه هیچ کس نمیتونه.. خودم باید باهاش کنار بیام.
-داری نگرانم میکنی... برا کسی اتفاقی افتاده!
-نه ژاله.. کامران باهام به هم زده. حالم اصلا خوب نیست.
-چی؟؟ برا چی؟؟دکتر دهقان برا چی باید با تو به هم بزنه؟ شما که خیلی با هم خوب بودید..
-نمیدونم ژاله.. حال ندارم الان راجع بهش حرف بزنم.. لطفا بذار من امشب به جات اینجا باشم.
-باشه عزیزم. بمون.. هر چیزی خواستی بهم بگو.. مراقب خودت باش.. فردا با هم حرف میزنیم.
کامران خوش اخلاق ترین دکتر بخش بود.. اون متخصص آنکولوژی بود.. ترم پایین تر که بودم استادمون بود و از من خوشش اومد.. همون ترم از من خواستگاری کرد.. الان حدود پنج ماه بود که نامزد بودیم.. قرار بود من درسم تموم شه بعد عروسی کنیم یعنی حدودا شش ماه دیگه.. اما نمیفهمم الان چی شده که نظرش عوض شده...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پاسخ_اعضا ❣
سلام.درمورداقایاخانمی که موقع کنکورکرونا گرفتن وبویایی وچشایی ازدست دادند.منم تواوج کرونا یهویی موقع نهاربدون علامتی ازقبل فهمیدم بویایی وچشایی ام ازبین رفته.سریع بادکتر گیاهی ام تماس گرفتم ایشون داروهای مدنظرخوشون رونوشتندومن استفاده کردم...اینم بگم چندروز قبل استخون دردوبدن دردداشتم شدیدولی فکرکرونانبودم...تست هم ندادم به کسی هم نگفتم جایی هم نرفتم فقط داروهای گیاهی ام روخوردم.
💚💚💚💚💚
سلام راجب عزیزی ک بویایی وچشایی ندارن منم اوایل کرونا اینجورشدم(اولا چون اطلاعات کافی نداشتم نمیدونستم علایم کروناس)خیییییلی یده عصابم خیلی بهم میریخت تصورکنیدخیاربخوریدبوش رونفهمید اصن شیرین بودانگار حالم بهم میخورد بهم گفتن عنبرنساواسفند زیاددودکن منافذبینیت بازشه دیگه انقدعنبرنسا بوکردم هررررچی میخوردم فقط مزه عنبرنساتودهنم بود🤮🤮ولی کوتاه نیومدم مایعات زیادمصرف میکردم درکنارعنبرنسا😂البته اولاش ک بویایی نداشتم ی خوبی داشتا اونم این ک سرویس میرفتم بونمیفهمیدم راااحت بودم🤣الان خوب شدم خداروشکر ازین دودااستفاده کن گل یاس بودبکش ان شاالله موفق باشی.
ببخشید زیادشد اگردوست داشتیدبرای حاجترواشدنم ی صلوات بفرستیدالتماس دعا🙏🙏
💚💚💚💚💚
سلام شما که تمام غذا بوی بد می دهد اول کمی زنجبیل دم کن باچای یاگل محمدی بخور بعد میخک بکوب روزی چندبار کمی روی زبانت بریز ومک بزن آبش بخور می تونید پودرش بخوری انشالله که خوب بشید شاید هم سینوزیت داشته باشید همیشه آب گرم یعنی از خوش کم تر باشد بخور آب سرد وغذای تب سرد مثل ب نج خارجی مرغ مصنوعی ماست دوغ. پنیر گوشت گاو اینها را نخور گوشت گوسفند تخم مرغ پخته ومحلی روغن محلی برنج محلی دارچین زنجبیل آویشن مرغ یاخروس محلی اگه بتونی اینها را مصرف کنید خوب میشد اکه جایی که آب چشمه باشه وگ م کنید خیلی خوبه ممنون از ادمین ببخشد طولانی شد
💚💚💚💚💚
سلام دختر خانمی که کرونا گرفتن و نمی تونن هیچ غذایی بخورن ، آش شله با بادام درست کن زیره ی سبز کوبیده هرچقدر میلت میکشه بریز توش بخور ، صبح تا شب هر چند ساعت یه پیاله یا بیشتر که میلت میکشه
بعد دو سه ماه اشتهات بر میگرده
این تجربه خودمه
💚💚💚💚💚
سلام دوست عزیزی ک بر اثر کرونا بویاییشون رو از دست دادن
منم مشکل شما رو دارم تا دوماه بعد از اینکه کرونا گرفتم مطلقا بویایی نداشتم
و بعد اون تا الان حدود سه ماه میشه ک هر ݝذایی ک میخورم یه چیزی بین بوی بنزین و سیر حس میکنم
درکت میکنم وحشدناکه
نمیخوام بترسونمت ولی شنیدم ممکنه تا دوسال طول بکشه
مدت هاست ک دل سیر نتونستم ݝذا بخورم ،میفهمم حالت رو
هر چی پرسیدم و سرچ کردم میگن خودش ب مرور خوب میشه ،درمانی نداره
💚💚💚💚💚
سلام خسته نباشید در مورد عزیزی که گفتن همه چیز بوی تعفن میده شوهر منم کرونا گرفت همینجوری شد نه مزه میفهمید نه بو خیلی اذیت میشد تا اینکه یه بنده خدایی گفتن هرروز نصف لیوان اب قوره بخوره سیگار عنبرنسارا بکشه ببخشید ولی شیره تریاک بکشه هویج پخته بخوره اینکارارو کرد خداروشکر بعد یه هفته درست شد بو مزه رو فهمید امیدوارم هرچه زودتر خوب بشی گلم❤️ به حق حضرت رقیه❤️
💚💚💚💚💚
سلام در مورد دوست عزیزمون که فرمودن ۸.۱۸ کرونا گرفتن و ...والان هیچی نمیتونن بخورن
عزیزم من هم دقیقا مثل شما بودم ۱۴ کیلو یهویی وزن کم کردم اصلا اشتها نداشتم هیچی دوست نداشتم بخورم
بعد رفتم دکتر برام یه آزمایش کلی نوشت رفتم جواب آزمایش گفتن کبد چرب دارم 😐😔😔اون باعث شده بود نمیتونستم چیزی بخورم الان با خوردن دارم میتونم یکمی عدا بخورم
بنطرم یه آزمایش کلی انجام بده
ممنونم از کانال خوبتون
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 💚
سلام شبتون بخیر
من ۱۶ سالم کامل شده و تو ۱۷ سالم
پارسال یه مسافرت رفتیم خونه یکی از فامیلای خییییلییی دورمون و یه مدت پیش دختر اون خانواده که همسن من بود گوشی گرفته بود و به من پیام داد و گفت که پسرخاله ی من از پارسال ک تورو دیده عاشقت شده و میخاد باهات یکم در ارتباط باشه تا بعدا جدیش کنین من چند روز گفتمش نه و حتی گفتم بره ۲ سال دیگه بیاد ک من بزرگ تر شده باشم و اون پسر قبول کرد ولی ب اصرار دختر خالش من قبول کردم صحبت کنم باهاش
این آقا پسر دوسال از من بزرگ تره و امسال کنکور داره و تاحالا با هیچکس دوست نبوده و کلا یکم مذهبیه و اهل اینجور روابط نیست حالا منو چون نمیخاد از دست بده میخاد باهام در ارتباط باشه و رابطمون خیلی سادس میخایم از اخلاقای هم باخبر بشیم و ۳ ۴ هفته یه بار حرف میزنیم و خیلی عادی
و از اون طرف من خیلی سختی کشیدم تو زندگیم و چن ماه قبل که حرم امام رضا بودم ازش خاستم که یکیو بهم بده و ملاکامو گفتم و حتی گفتم اسمش رضا باشه و الان اسم این آقا رضاست و ملاکایی که من میخوامو داره دقیقااا هموناس که من میخام
و من باورم نمیشه انقدر زود دعام مستجاب شده
دوستام میگن خیلی زوده برای اینکه رابطه داشته باشی و خودمم یخورده میترسم ولی از طرفی دیگه رابطمون خیلییییی سادس و حریم هارو حفظ میکنیم
بنظرتون من الان باید چیکار کنم؟!به این رابطه ادامه بدم؟تو مدارس قراره اصلا حرف نزنیم چون هم من درس دارم هم ایشون پشت کنکوریه و میره تا سال دیگه ک حرف بزنیم و کلا حرف زدنمون خیلی کمه
میشه راهنماییم کنین؟ممنون میشم!💕🌸
ایدی ادمین👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#پرسش_اعضا 💚 سلام شبتون بخیر من ۱۶ سالم کامل شده و تو ۱۷ سالم پارسال یه مسافرت رفتیم خونه یکی از ف
#پاسخ_اعضا 🧡
سلام در جواب اون دختر خانمی ک گفتن با پسرخاله یکی از اشناها در ارتباطه
ببین عزیزم من ۱۸ سالمه و با ی اقا پسری درست مثل شما در ارتباط بودم ک فقط اخلاق همو بشناسیم در حد خیلی کم ارتباط ولی نمیشه کم کم وابستش میشی تموم فکر و ذکرت میشه ای اقا پسر طوری ک نمیتونی حتی یک لحظه ازش بی خبر باشی من خیلی وابسته شدم اون اقا هم همینطور البته بگم الان ایشون خواستگارمه و جونم ب جونش وصله
ب نظر من رابطت جوری باشه ک خودت از نظر روحی صدمه نبینی
انشالله ک خدا کمک کنه بهترینا واست پیش بیاد
💚💚💚💚💚
سلام دختر خانمی که 17 سالشونه
ببین عزیزم، این ارتباط چون هدف ازدواجه اشکالی نداره، به شرطی که خانواده ها باخبر باشن
شما به این آقا بگو مادرش زنگ بزنه با مادرت صحبت کنه و قضیه رو بهش بگه، اگه جواب خانوادت مثبت باشه، شما براحتی میتونین این رابطه رو از دور داشته باشین و حتی علاقه تونم شدید بشه، خوب آخرش ازدواجه، اشکالی نداره
ولی اگر بدون اطلاع خانواده ها باشه، جدا از گناهش، این رابطه باعث وابستگی احساسی و عشقی میشه، آدم از دوفردای خودش خبر نداره، اگه خانواده ها بفهمن و مخالفت کنن چی؟ و یا اگر اتفاقی بیافته و ارتباطتتون قطع بشه، این شما هستین که ضرر میکنید
با خانواده تون مشورت کنید، خوشبخت بشی عزیزم♥️🌺
💚💚💚💚💚
سلام گلم در رابطه با دختر خانوم ۱۷ ساله ک میخواین وارد رابطه بشه.. به نظر من شمار وارد رابطه نشین بهتره چون خیلی از این مسائل پیش میده ک میگن اولش خیلی سادس در حد یه سلام علیک رابطمون سادس ولی باور کن بعد به جاهایی خیلی باریکتری میرسه جوری ک به تو لطمه وارد میکنه. شما اگ میخواین با هم ازدواج کنید بزار شما درستون تموم بشه بعد خودشون هم کنکور شون بدن تا خیالتون راحت بشه بعد به طور رسمی از شما خواستگاری کنن اون موقعه شما میتونید باهم باشید و از علایق و شخصیت همدیگه باخبر باشید اینطوری بهتره چون ام خانواده شما و خانواده پسره از موضوع خبر دارن .... تو دروان نامزدی باهم بیشتر آشنا میشید اگ با هم خدایی ناکرده سازگاری نداشتین میتونین ادامه ندین.... این بهتره از اینکه شما رابطه مخفیانه و بدون اطلاع خانوادتون داشته باشید .... ببخشید ک طولانی شد امیدوارم مشکلتون حل بشه
💚💚💚💚💚
سلام ب همگی ..و سلام ب دختر خانم ۱۶ ساله ای ک با رضا نامی دوست شدن و گاهی با هم حرف میزنن و میترسن ی خورده از این کارشون..میخواستم بهش بگم عزیزم مطمعن این جور رابطه ها وابستگی داره نمیشه الان حرف بزنی بعد بری ی سال دیگ بعد کنکور باهاش بحرفی مگه میشه همچین چیزی ..هم خودت و از درس و مشق میندازی هم اون از کنکور الان تو این سنی ک شما دوتا دارین خصوصااا...دخترم اگ واقعا راهنمایی میخوای و گوش حرف کنی قطع رابطه کن .زوده خودت رو وارد این مسایل کنی معلوم نیست چی بشه آخر این دوستی و مطمعن باش اونی ک ضربه میخوره تو هستی اصلا اطمینان نکن هرچی تو مشکل داشته باشی دلیل نمیشه بری دنبال ی کار اشتباه ک پس فردا مشکلاتت رو چندبرابر میکنه..ب فکر درس خوندنت باشع بچگی کن الان روز خوشیتون ه..
خودتون رو درگیر احساسات نوجونی نکنید هیچی هم ک نشه وابسته میشی و این چیز خوبی نیست رابطه همیشه سالم نمیمونه حریم ها همیشه حفظ نمیشه ...امام رضا هم راضی نیست ی دختر نوجون با ی پسر تو اوج احساس حرف بزنه ...اون چیزی ک دستور خدا پیامبر و امام ه این ه ک آقاپسر شرایط ازدواج داره بره با خانواده خواستگاری دخترخانم..غیر از این هرچی هست اشتباه محض ه..عاقبت پشیمونی ه...
این ره ک تو میروی ب ترکستان است
💚💚💚💚💚
سلام خدمت اون دختر خانم ۱۷ ساله ای که :
حالا قصد ازدواج ندارن و میخوان دو ساله دیگه که بزرگتر بشن،
با پسری که دوسال از خودشون بزرگتره و تازه میخواد کنکور بده ،
فقط با اخلاقای هم آشنا بشن ،
دو سه هفته یکبار با هم صحبت کنن.
عزیزم دوباره متن بالا رو بخون میبینی که با خوندن دوباره متوجه میشی خودت تو حرفات میگی کارم درست نیست ولی شیطون چقدر قشنگ برات قصه پردازی میکنه .
عزیزم کارت خیلی اشتباهه
اول اینکه خانوادت خبر ندارن ،
دوم اینکه این آشنایی ها وابستگی میاره یعنی سن شما و اون آقا پسر سن وابستگی هست،
سوم اینکه طرز فکر و اخلاق و رفتار آدمها در طی گذر زمان عوض میشه بخصوص تو سنی که شما دارید ، شاید دو سال دیگه کاملا اخلاقاتون عوض بشه سلیقه هاتون تغییر کنه و به این نتیجه برسید که بدرد هم نمیخورید، اونوقت میخواهید با این وابستگیه دو ساله چکار کنید که قطعا تو این روابط بیشترین لطمه رو دختر خانم ها میبینن .
توکل کن به خدا و بسپار دست خود خدا بگو اگه صلاح و مصلحت هر دومون تو این ازدواج هست ما رو برای هم نگه دار .دیگه باهاشون تماس نگیر و بهشون فکر نکن خدا خودش درست میکنه
و ایکاش یکبار میگفتیم حالا برای ازدواجمون چند سال زوده ولی خدا جون من از حالا شروع میکنم به توسل و نماز که در آینده یه شوهر مومن
#داستان_اشنایی 😍❣
من بیست ویکی دو سالم بود که پدرم یک مغازه کفاشی زد برام اونم تو بهترین محل کارمم خیلی زود گرفت تونستم ماشین بخرم
خانواده امم در تلاش بودن که ازدواج کنم چون خانواده خیلی سنتی داشتم پدرمم از بازاری های قدیم بود اصرار داشت که دختر يكي از دوستاش و بگیرم ولی من میگفتم زوده نمیخوام ازدواج نمیکنم حالا حالا ها .
تو این دوران با یک خانمی آشنا شدم تو یک ارایشگاه اتاق گرفته بود مزون زده بود کیف و کفششو ميومد از من میخريد به قیمت عمده . خانم خیلی شیکی بود همیشه کاملا آراسته بود اولش ظاهرش خیلی من و جذب کرد ولی هر چی نخ میدادم بگو بخند میکردم جدی برخورد میکرد حدس میزدم سه چهار سالی از من بزرگتره برای همین محل نمیده
يكبارم بهش غیر مستقیم پیشنهاد دوستی دادم ولی خیلی عصبانی گفت دوست داره همکاريش و با من ادامه بده سختش که یک نفر دیگه رو پیدا کنه ازش جنس بخره ولی اگر یک بار دیگه پام و از گلیمم دراز کنم مجبور این کارو انجام بده
منم بعد اون دمم وگذاشتم رو کولم و مثل بچه آدم سرمو انداختم پايين تا اينكه يكبار یک مشکل اداری پیدا کرده بود من اتفاقی وقتی داشت تلفنی صحبت میکرد متوجه شدم و یک اشنا داشتم پیشنهاد دادم مشکلشو حل کنم قبول کرد وقتی مدارکشو میدادم دوستم يواشکی یک نگاه به شناسنامه اش انداختم دیدم ده سال از من بزرگتره یک دختر چهار ساله داره طلاقم گرفته شوكه شدم مخصوصا از اختلاف سنیمون بعد اون خیلی سعی کردم فكرشو نکنم ولی نشد
یک سال سعی کردم دلش و به دست بیارم تا موفق شدم ولی نه خودش تمایلی به ازدواج داشت نه من اولش همه چی با دوستی بود اون تنها بود ومیخواست یکم از تنهایی در بیاد منم فکر میکردم اگر یک مدت باهاش باشم شايد يكم اتشم کم شه میدونستم ازدواج يا رابطه جدی سرانجامی نداره ولی بعد از دو سال به این نتیجه رسیدم که هیچ کس بهتر از اون برام نیست پیشنهاد ازدواج دادم بازم قبول نکرد خانواده منم که هیچ جوره قبول نمیکردن
اصلا وقتی بهشون گفتن یکجوری برخورد کردن که انگار تسخیر شدم ولی من تصمیم خودمو گرفته بودم اینقدر پافشاری کردم که خودش قبول کرد بماند که چقدر مادرم ما رو ناله و نفرین کرد یکجوری با این ازدواج طردم کردن که انگار اززاول اصلا وجود نداشتم بابام مغازه رو همرازم گرفت خانواده خانمم هم منو قبول نکردن حتی عرف جامعه هم ما رو قبول نداشت ولی ما دوتایی اهمیتی به هیچ کس ندادیم با هم به اندازه کافی خوشحال بودیم
کار خانممو گسترش دادیم یه مزون جدا زدیم من میرفتم تركيه جنس میاوردم خیلی کارمون گرفت وضعمون خوب شد دختر دوممون دنیا امد ولی خانواده ام خیلی اذیت میکردن با اینکه هیچ رفت و آمدی نداشتیم مادرم ادرس مزون و پیدا کرده بود میومد دم در ابروی خانممو جلوی همه میبرد
من میخواستم جلوشون و بگیرم ولی خانمم نمیذاشت میگفت اونها به اندازه کافی از ما ناراحت هستن
اخرش یک فرصتی پیش آمد دارو ندارمون و فروختیم دست دو تا بچه رو گرفتیم راهی شهر دیگه شدیم دوباره اینجا از اول همه چی و از صفر شروع کردیم ولی از نگاه ها و اذيتها راحت شدیم الان دختر بزرگم دانشگاه میره دختر کوچکمم دبيرستان ميره
هیچ وقت نفهمیدم چرا وقتی پیش یک نفر ارامش دارم و دوستش دارم مساله ایی مثل سن باید مهم باشه
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا ❣
#پرسش
سلام شوهرم وقتی عصبانی میشه براش مهم نیس کی دورو برشه شلوغ میکنه چن روز پیش خونه مادر شوهرم بودیم من صبح زود میخواستم برم سرکار گوشیم حواسم نبود گذاشته بودم رو صندلی عقب ماشین موقع که خواستم از خونه بزنم بیرون هرچی تو خونه گشتم پیدا نکردم به شوهرم گفتم نگاه کن بینم پشت ماشین نیس گف نه نیس یه مشت وسایل هم پشت بود تا گوشی افتاده بوده پشت وسایلا بعدش که حرکت کردیم مادرشوهرم زنگ زد گفت گوشیتو پیدا کردی گفتم آره پشت ماشین بود شوهرم خوب نگاه نکرده بود ندیده بود سر همین زد به داد وبیداد وقتی منو میخواست پیاده کنه جلوی محل کارم صبح زود همکاراهم جلو درد جمع شده بودن تو ماشین داشت منو دعوا میکرد وقتی من خواستم پیاده بشم بقدری صداش بلند بود همکاران همه برگشتن نگاه کردن شوهرم گازشو گرف رفت همه رو من زوم کرده بودن من از خجالت سرمو انداختم تو گوشی رفتم داخل ونشستم گریه کردم واقعا نمیدونم چطور باید باهاش برخورد کنم قبلا هم یه بار بحثمون شد من قهر رفتم خونه بابام اومد آبرو ریزی کرد جلو همسایه ها منو با تهدید وکشمکش آورد
بعد از اون خیلیا ازم پرسیدن شنیدیم میخوای طلاق بگیری یا میگن زندگیت چطوره ولز این سوالا که هربار کسی میپرسه کل اون صحنه برا من یاد اوری میشه وازار دهنده هست
خیلی هم باهاش حرف زدم که درس نیس دعوامونو بقیه ببینن ولی فایده نداره
یا یه بار تو خونه خالم مستاجر بودیم ساعت یک شب بحثمون شد سرو صداکرد صبش شوهر خالم بهم زنگ زد گفت مستاجر طبقه بالاتون معترضه میگه دعوا میکنن ساعت یک شب بعد اون شوهر خالم پیش خیلیا گفته بود اینا باهم مشکل دارن دعوا میکنن ازم پرسیدن من سعی کردم آبرو داری کنم گفتم نه مشکلی نداریم الان چهار ساله ازدواج کردیم دانشجو هستم خیلیا میگن چرا نمیزاری بچه گیرت بیاد منم دانشگاه رو بهانه میکنم دوسال دیگه دانشگاه تموم میشه اونوقت چی بگم ممنون میشم راهنمایی کنید با همچین همسری چیکار کنم
ایدی ادمین👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نکته_ی_روز 💚
❌این نشانهها یعنی زندگیزناشوییتان در خطر است.
⛔️وقتی که احساس محدودیت میکنید
⛔️وقتی که برای روابط زناشویی اشتیاق ندارید
⛔️وقتی که دیگر نمیتوانید همدیگر را خوشحال کنید.
⛔️وقتی شما تهدید میشوید، آن هم بدون کلام!
⛔️وقتی فرزند وسیلهای برای گروکشی میشود.
⛔️وقتی روابط شما را با خانواده و دوستانتان قطع میکند.
⛔️وقتی از رابطه جنسی تان فقط لذت جسمی میبرید یا اصلا لذت نمیبرید.
⛔️وقتی که فقط تحمل میکنید.
☑️هشدار : اگر احساس می کنید در این شرایط قرار دارید با مشاوره برای نجات زندگی مشترک خود سریعا اقدام کنید.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه 💚🧡
فرودین
دوست داشتنتون دوطرفست منتظر خبر ویادیدارکسی هستید که به زودی اتفاق میفته
فکرتون خیلی در گیر مسائل عاطفی وهمچنین مالی هستش در روابطتون کمی ناراحت میشید واحساس میکنید نیکفال نسبت به هم سرد شدین این شرایط پایدار نیست عشق دارید نسبت بهم با یک دیدار سوء تفاهم از بین میره
اردیبهشت
بابت انجام کاری دودل شدین به زودی یه خوشحالی ویه خبر خوش از اقایی دارید مثل یه خوشبختی کوچک قهروآشتی در رابطتون به تعویق افتادن ازدواج(اگر مجردهستید)
خرداد
اقای جوونی که ناراحتتون میکند ولی موقته
منتظر خبر ویا پولی هستید که حتما به شما میرسه فعلا برای کاری که قصد انجامش رو دارید کمی حوصله کنیدنیکفال وتحقیق تازیان نبینید
امکان یک بحث ودلخوری بین شما وشریک احساسیتون ویاهمسرتون ديده میشه.
تیر
به نصیحت ها وراهنمایی های شخص باتجربه ی اطرافتون گوش بدین که به نفعتونه
کمی کسالت دارید ازنطر روحی وشاید جسمی باشه امضای سند ازدواج ویا قرارداد کاری ویا یک کار قانونی که باعث رفتن به دادگاه میشه
علاقه ودوست داشتنتون بااین جدایی وسردی که بینتون افتاده ربطی نداره این قهروآشتی ها در هر رابطه ای طبیعیه
تلفن ویا دیدار با کسی که دوستش دارید
رابطه ای رمانتیک وعاشقانه
مرداد
مسائلی درروابط عشقی وعاطفیتون پیش آمده وناراحت هستید ومراحل سختی رو پشت سر میزارید که تا6وعده ی دیگه به آرامش واوج روابط عاطفی وعشقیتون میرسید
شخصی صاحب نام وپولدار وارد زندگیتون میشه وبه شما کمک میکنه
پولی به دستتون میرسه
رابطه ی عشقی
مراسم خواستگاروخواستگاری درپیش دارید
شهریور
شروعی تازه وجدیداز لحاظ کاری ومالی وتجارتی موفق خبری مهم وشغلی جدید تشکیل خانواده(اگر مجردهستید) امضای سندی (مادی ویا ازلحاظ معنوی(ازدواج))
تا 1وعده ی دیگه دلتنگید وبی قرارهستیدبه یک دورهمی ویا مهمونی دعوت میشید
آدمهای حسودی اطرافتون هستند مراقب باشید
به زودی معجزه ی بزرگی از طرف خداوند برای شما دیده میشه
مهر
رابطه ای رمانتیک درپیش دارید
پبشنهاد ازدواج ویاقطعی شدن ازدواجتون
تلفن ودیدار سفری ویاراهی که براتون جالبه
شک وتردید در روابط احساسیتون دارید ودودل شدین.دلتنگید وگاهی اشک میریزید.ولی موقت اشتی دارید
ابان
نیاز به مشورت وکمک گرفتن از دیگران هستید باید روی کمک دیگران حساب کنید
عمی از گذشته تاکنون در دلتون دارید
ناراحتید از دروغ وپنهون کاری های و رفتارها شریک احساسیتون ایشون پشیمون میشه
اذر
عشقت بهت فکر میکنه
اطرافیانتون به شما حسادت میکنن سرانجام عشقتون ازدواجه عشقتون صددرصده
بزودی بواسطه ی شخصی یا اشخاصی نیتتون وآرزوتون برآورده میشه
زنی مانع خوشحالیتون میشه مراقب باشید.
دی
سنگینی وناراحتی در وجود شما وروابطتون (احساسی.خانوادگی)اتفاق افتاده
شک وتردید دارید به روابط احساسیتون.دلتنگیدوگاهی اوقات بغض میکنیدواشک میریزید
خوشگذرانیهای موقتی
خواستگار وخواستگاری دارید
بهمن
معجره ای بزرگ از طرف خداوند برای شما رخ میده وقت تصمیم جدی گرفتن برای رسیدن به هدفتون در آینده ای نزدیک
قولی به شما داده شده که بهش عمل میشه
عمیقا ناراحتید.جدایی ویا فاصله احساسی بین شما وعشقتون ویا شریک احساسیتون پیش امده که موقتی ست ونگران نباشید
شاید شخص متاهلی در خانواده ویا از نزدیکانتون در شرف گرفتن طلاقه.
اسفند
ملاقات با کسی که مدتی اونو ندیدین.
عشق رفته ی شما ویا شریک احساسیتون رفته بر میگرده ودیدار دارین
معجزه ی بزرگی برای شما اتفاق میوفته
در حال حاصر بلاتکلیف هستید ولی به زودی به مراد ونیتتون میرسید
شاید امروز یک دیدار کاری داشته باشید.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#داستان_زندگی ❣ #بخش_اول تلفن رو قطع کردم... حالم خیلی بد بود... نمیخواستم کسی بفهمه دارم گریه می ک
#بخش_دوم
شب رو تا صبح پلک روی هم نذاشتم. صبح خسته با چشمای گود رفته به خونه برگشتم.
مامان با دیدن قیافه من ناراحت شد و همون موقع به مامان کامران زنگ زد.
-الو. سلام خانم دهقان. حالتون چه طوره.
-سلام خانم یوسفی. شما خوبید؟ اوضاع خوبه؟ اتفاقا الان تو فکرتون بودم. میخواستم باهاتون تماس بگیرم.
-خداروشکر همه چی خوبه. راستش شکوفه الان از بیمارستان اومده یه چیزایی به من گفت منم تعجب کردم. می خواستم بپرسم جریان چی هست؟ شما خبر دارید؟
-آره کامران هم دیشب با پدرش راجع به این موضوع حرف زد و ما هم حسابی تعجب کردیم. اما به نظر میرسه تصمیمش رو گرفته و کوتاه بیا نیست.
-من متوجه نمیشم یعنی چی که تصمیم گرفته؟ مگه کامران فقط باید تصمیم بگیره. این همه وقت دختر من رو بازی داده به همین راحتی تصمیم گرفته. از شما بعیده.
-میدونم شما حق دارید واقعا. من ازتون از همین جا عذر خواهی میکنم.. اما شما خودتون هم میدونید که بحث یک عمر زندگی هست و نمیشه کسی رو مجبورش کرد.. من قلبا از این موضوع ناراحتم.. شکوفه جون هم مثل دختر خودم میمونه.. دوست ندارم ناراحت ببینمش.
-چی بگم خانم.. امیدوارم پسرتون خوشبخت شه که بعید میدونم.. دل شکستن تاوان داره.. خدا نگه دارتون باشه.
حالم به اندازه کافی بد بود با شنیدن حرفاشون بدتر هم شد. مامانم تلفن رو قطع کرد. من رو تو آغوشش گرفت و گفت:
-مامان این آدم لیاقت تو رو نداره.. تو لیاقتت خیلی بالاتر از این حرفاست.. این مطمئن باش با هرکس آشنا بشه تا تقی به توقی بخوره میزنه زیر همه چیز.. اینم شد مرد؟
-مامان غرورم شکسته شده.. انگار زیر پاش لهم کرده.. من کاملا براش بی اهمیت بودم.
-اینجوری فکر نکن عزیزم.. داغون میشی..
-چه جوری فکر کنم!!! همه دانشگاه میدونستن ما با هم در ارتباطیم.. حالا چه طور توی چشم بقیه نگاه کنم یا براشون توضیح بدم.. تحمل دیدن خودش توی بخش رو هم ندارم اصلا.
-این حرفا چیه مامان.. مگه جرم کردی؟! تو احتیاج نداری برای کسی توضیح بدی.. قوی باش مامان.. تو بهترین ها جلوی راهت هست. اصلا همجلوش نشون نده که شکستی.. خودت رو قوی نشون بده.. جوری که اصلا برات مهم نیست.
-مرسی مامان.. خیلی خوبه که دارمت.. سعیم رو میکنم.
-خُب الانم دیگه پاشو برو یکم استراحت کن.. اینطوری از دست میری.. برات یه دمنوش آرام بخش درست میکنم بخور و بخواب.. نبینم غصه بخوریاا...
-مرسی بهترین مامان دنیا. باشه، هرچی تو بگی.
شب نوبت شیفت من بود اما واقعا توان رفتن به بیمارستان رو نداشتم. از ژاله خواستم جای من شیفت وایسه و اونم قبول کرد..
صبح از خواب بیدار شدم. دوش گرفتم و جلوی اینه حمام ایستادم. شروع به حرف زدن با خودم کردم و سعی میکردم خودم رو آروم کنم. خودم رو جمع وجور کردم و سمت بیمارستان رفتم.
وارد بخش شدم. تظاهر میکردم اتفاقی نیافتاده اما از درون داغون بودم.
از در اتاق یکی از مریض ها رد شدم و صداش رو شنیدم. بدون اینکه نگاش کنم فرار کردم و سمت دستشویی رفتم. آبی به صورتم زدم. نفس عمیقی کشیدم پیش خودم گفتم.. نمیتونی که تا آخر عمرت ازش فرار کنی.. بالاخره هر روز میبینیش.. پس باید باهاش رو به رو بشی و به این شرایط عادت کنی.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#پرسش_اعضا 💚
سلام به همه خانم های گل❤️ادمین لطفا سوال منو تو گروه قرار بده چون داره اذیتم میکنه....
من حدودا ۲ سالی هست در گیر موخوره هستم..
موهام تقریبا بلنده و دلم نمیاد کوتاهشون کنم چون هیچ تاثیری هم نداره.(جلوی موهامو چتری کردم کلی کوتاه شد بازم چتری هام موخوره زده)
راه کار زیاد امتحان کردم...از اتو مو و....استفاده زیادی ندارم،حدودا یک ماهیه از انتی فریز سینره استفاده میکنم از ماسک های خونگی و روغن و....ولی تغیری نکرده.
دوستان اگه این مشکل رو داشتید و با راه کار یا دارو هایه خاصی خوب شدید میشه راهنمایی کنید لطفا🙏🙏🌼🌼
💚💚💚💚💚
سلام خسته نباشید ببحشید میخواستم سوال منو توی کانال خوبتون بزارید من میخواستم بدونم کسی هست بدونه توی اراک چطوری باید توی حلال احمر ثبت نام کنیم و دوره هاش رو بگذرونیم و ادرسش برای ثبت نام کجاست؟
💜
💚💚💚💚💚💚
سلام لطفا سوالم روبزاریدتوگروه دوستان داداشم امسال میره کلاس یازدهم رشته تجربی قبلادرسش خیلی خوب بودولی ازپارسال که کلاسامجازی شددیگه علاقش کم شدمعلماشونم توشادپیگیردرساشون نیستن امسالم اگه مجازی بشه دیگه بیچاره میشیم توروخدابگیدچیکارکنیم که هم سال قبلوجبران کنه هم امسال درساشوبخونه معلمای اینجااصلاتوشادبه بچه هادرس نمیدن اصلاپیگیرکلاسانیستن
💚💚💚💚💚💚💚
سلام.خسته نباشید.شما واسطه شدین برای تبادل تجارب تلخ و شیرین زندگی دوستان اجرتون با خدا.من یه سوال داشتم بچه ای ۵ساله دارم که شبا تو تاریکی چشماش نمبینن و دید ندارن منظورم تاریکی مطلق نیست یعنی ما و بقیه خانواده میتونیم ببینیم اجسام رو تو اون وضعیت ولی پسرم نه حتی دست تکون میدم جلو صورتش نمیبینه .کسی تجربه اینچنینی داشته .چه راه حلهایی دارن دوستان.آیا خود به خود بهبود پیدا میکنه یا نیاز به درمان خاصی هست.مامان یاسین
ایدی ادمین👇🏻🌱
@baharakjan
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••