eitaa logo
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
1.6هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
150 فایل
• گـروه‌فرهنگی‌رانــیا🌱 • هیئت‌دختـرانه‌بنات‌الزهـرا • استان البرز، پایگاه شهیدان پناهی ‌ جزتویاری‌نگرفتیم‌ونخواهیم‌گرفت برهمان‌عهدکه‌بستیم،برآنیــم‌هنوز(: جهت ارتباط با ما ، کانال شرایط رو مطالعه بفرمائید🦋: @ranyaa_313_shorot
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸 Ranyaa | رانیا
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامي ذرات عالم است گرخوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام که نامش محرم است گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🌱✨🌱 دل بسته دنیا نه...! ما دل به حرم بستیم:) 🖤🖤🖤 گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
🌿🖤 ¦عشق¦ یعنی به تو رسیدن یعنی نفس کشیدن تو خاک‌ 🖤 سرزمینت🖤 گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
4_5893481560098735805.mp3
1.69M
💫🖤 🔹ارزش دهه اول محرم گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
{🖤} روزی از عشق تو جان میدهم حسین(ع) گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
🤍🏴 نظم مثال زدنی ارتش حسینی(ع) ⭕️ مذهبی ها رعایت میکنند گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
🖤 درمیان تمام عشق ها یاد گرفتم عشق به |حسین| چیز دیگریست.. 🌹 گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
سالها گریه به تو جرم تلقی می‌شد.. گریه هرشب ما برکت روح اللّه است🙂🇮🇷 🖤🖤 گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
کودکانم.. نذر چشمان طفلِ حُسین 🖤 گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
🖤 ما ساده دلیم به دلی کار نداریم جز حضرت ارباب خریداری نداریم با لطمه به روی بدن خویش بنوشتیم ما مست حسینیم به کسی کار نداریم پ.ن:اربعین را چه کنیم آقا...؟ 🥀 گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313
[بنام حق] قدم هایی که در راه حرمت برمی داشتم غوغایی که در دلم بود، مانند کودک پنج ساله ای که شوق رسیدن به جایی را دارد؛ . . می‌دانستم این راه آخرش ختم می‌شود به بهشت :) اشک هایم که امانم نمیداد، نمی‌دانستم اشک شوق است یا غصه های تل انبار شده در وجودم؛ باخودم حرفایی که قرار بود برایت بزنم را تکرار میکردم. با هر تکرار یک آرزو و یا یک گله با آنها اضافه میشد..، در دلم میگفتم درست نیست برای دیدار اول گله کنم، اصلا هیچ وقت نباید گله کنم. با خودم کلنجار میرفتم که چه میخواهم بکنم،.. قابل توصیف نیست آن حالت ها، آن استرس ها و آن خوشحالی ها:) . موکب هایی که التماس می‌کردند، حتی شده یک لیوان آب به دست زائرانی بدهند، که راهی حرم تو هستند. خستگی پاهایم لذتی بود که با آن زندگی میکردم، معنای درد را نمیفهمیدم، همه چیز برایم خوب بود. . . وقتی رسیدم، وقتی چشم هایم رسید به برق حرمت، وقتی قدم به قدم به تو نزدیک میشدم، فراموش کردم آنچه باید میکردم🙂 فراموش کردم حرفهایم را [فقط به تو فکر می کردم] تا آخر سفر لبخند بر لبانم گذاردی هدیه ات برایم آرامش بود، فهمیدم این جهان هیچ نیست در برابر عظمتت.. ارزشی ندارد در قبال تو.. بعد از آن نفسی که میکشم قدمی که برمیدارم لبخندی که میزنم فقط بخاطر توست✨ گروه جهادی رانیا 🌱 پایگاه شهیدان پناهی ✨ @ranyaa313