eitaa logo
رصد فرهنگی
60 دنبال‌کننده
29 عکس
5 ویدیو
0 فایل
📡 به کانال #رصد_فرهنگی بپیوندید 👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d ارتباط با ما @fata120
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 « » در جامعه ایرانی چه چیز را هدف قرار می دهد؟ / قسمت اول ✅ حسین معصومی‌همدانی، بهمن ماه ۱۳۹۶ درباره «مارش رادتسکی» سخنانی داشته و آن را یادآور «محلۀ کشتارگاه» فروغ فرخزاد دانسته است. ✅ معصومی همدانی گفت: وقتی مارش رادتسکی را می‌خواندم بی‌اختیار یاد مصرع‌های فروغ فرخزاد افتادم، البته فروغ فرخزاد از محلۀ کشتارگاه در جنوب تهران حرف می‌زند، همان جا که حالا فرهنگسرای بهمن است، و وقایع رمان یوزف روت در امپراتوری اتریش ـ هنگری می‌گذرد. ✅ حسین ادیب و محقق کشورمان و از داوران جایزه ابوالحسن نجفی در اختتامیه مراسم این متن را قرائت کرد. ✅ از هم اکنون به همت مترجم این کتاب آقای همتی تبریک می‌گویم و انتخاب داوران را می‌ستایم و گمان می‌کنم که اگر آقای نجفی هم در میان ما بود در این تبریک و ستایش شریک می‌شد. 👈(جالب است در به این رمان جایزه داده شده است‼️) ✅آنچه می‌خواهم بگویم، و به دلیل حساسیت موضوع متأسفانه ناچارم برخلاف میل خودم از رو بخوانم، تأملاتی است دربارۀ این رمان. بیان محتوای یک رمان به زبان مفاهیم، به تعبیری که ناظم حکمت دربارۀ ترجمۀ شعر حافظ کرده، مثل کشتن بلبل است برای خوردن گوشت آن، مگر این که مقدمه‌ای باشد برای خواندن اصل اثر. 👈(آیا منظورشان برای در اختیار داشتن و برقراری مورد نظر غرب وحشی است‼️ در ادامه متوجه موضوع خواهیم شد) ✅ معصومی می گوید: وقتی مارش رادتسکی را می‌خواندم بی‌اختیار این مصرع‌های فروغ فروخزاد به یادم می‌آمد: و مردم محلۀ کشتارگاه که خاک باغچه‌هاشان هم خونی است و آب حوض‌هاشان هم خونی است و تخت کفش‌هاشان هم خونی است چرا کاری نمی‌کنند؟ چرا کاری نمی‌کنند؟ البته فروغ فرخزاد از محلۀ کشتارگاه در جنوب تهران حرف می‌زند، همان جا که حالا فرهنگسرای بهمن است، و وقایع رمان یوزف روت در امپراتوری اتریش ـ هنگری می‌گذرد، در امپراتوریی که این رمان داستان زوالش را حکایت می‌کند و هرچند بیشتر این رمان در محیط پادگان می‌گذرد، یعنی در جایی که مردم برای کشتن و کشته‌شدن تربیت می‌شوند، اما در آن کمتر حرفی از خون و خونریزی به میان می‌آید. نظامیان این داستان، و شخص کارل یوزف فون تروتا که قهرمان اصلی آن است، فقط یکی دو بار دست به اسلحه می‌برند. یک بار در یک دوئل، بار دیگر برای فرونشاندن یک اعتصاب و بار آخر در اواخر رمان، در آغاز جنگ اول جهانی. در بقیۀ رمان در واقع کاری نمی‌کنند بلکه دارند خودشان را برای جنگ آماده می‌کنند و همه می‌دانند که این جنگ سرانجام درمی‌گیرد و روزی که دربگیرد به شکست اتریش تمام می‌شود. 👈(رمان به دنبال القاء این موضوع است که ما دائم برای جنگ با و آماده می شویم و همه می دانیم که در صورت آغاز جنگ، شکست خواهیم خورد، خُب، چرا کاری نمی کنند؟ نمی کنند‼️) ✅ این رمان داستان زندگی سه نسل از یک خانواده است. پدر بزرگ، سروان تروتا، در جنگ سولفرینو، در 1859، جان فرانتس یوزف امپراتور اتریش را نجات می‌دهد و به پاداش آن قهرمان سولفرینو نامیده می‌شود و لقب اشرافی می‌گیرد؛ پدر به موهبت این موقعیت اجتماعی جدید، بخشدار یکی از بخش‌های این امپراتوری می‌شود و تا مرگ در همین سمت می‌ماند؛ و پسر از همان ابتدا به مدرسۀ نظام می‌رود و افسر سواره نظام و سپس افسر پیاده‌نظام می‌شود و سرانجام در نخستین روزهای جنگ جهانی اول کشته می‌شود. 👈(روایت داستان ناخودآگاه تطبیق ذهنی ایجاد می کند که برخی با و همراه بودند و به نان و نوایی رسیدند، اما نسل بعدی سرانجام مطلوبی نخواهد داشت‼️) 📡 به کانال بپیوندید 👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d ارتباط با ما @rasadef