eitaa logo
رستاخیز | محمدرضا سعادتی
304 دنبال‌کننده
305 عکس
221 ویدیو
29 فایل
محمدرضا سعادتی #طلبه_عصر_امام_روح_الله (پیام بَرِ دورانِ جدیدِ عالَم) گردآورنده کتابهای: ●آزادی یعنی آزادی ●پای درس خمینی مشهد ■علاقه مندی هایم: مطالعات مکتب امام (ره) اندیشه انقلاب فلسفه عرفان ادمین: @Mr_saadati14
مشاهده در ایتا
دانلود
9⃣ 📌 آغاز بخش دوم: 🌀 علت عقب ماندگی مسلمان ها این است که معتقد به قناعت هستند؟ 🔻 : 🔹یکی از اصول زندگی اسلامی قناعت است و باید معنای قناعت و حدود قناعت را بحث کرد. من در مسجد کرامت اتفاقاً آن وقتها بحث می کردم راجع به قناعت؛ جزو بحثهای روایی که میکردم یکی اش قناعت بود. که آن زمانها میدانید قناعت جزو فحش بود؛ می گفتند فلانی ها قانعند. بین روشنفکرها و مبارزین و اینها میگفتند: همین، همین قناعت بود که ما را بدبخت کرد، که ((به همین وضع موجود قناعت کنیم))، اشتباه میکردند. 🔸دو برداشت از قناعت وجود دارد: 👈یک برداشت انحرافی و غلط که همان دستهای خبیثی که میخواستند مردم ما را با اسراف و مصرف گرایی بی کنترل آشنا کنند، این تفسیر و برداشت غلط را در بین مردم ما ترویج کردند. این برداشت غلط این است که ما تصور کنیم قناعت یعنی کوتاه آمدن در طلب، در همت، در تلاش برای زندگی. قناعت را این طور معنا کردند و کوبیدند. بسیاری از دشمنان اسلام میگفتند که علت عقب ماندگی مسلمانها این است که معتقد به قناعت هستند. و قناعت یعنی اینکه تلاش نکنیم، طلب نکنیم، به کم بسازیم و زیادی نخواهیم. این تفسیر غلط از قناعت است که ما تصور کنیم قناعت یعنی کوتاه آمدن در تلاشو طلب و جستجو و کار و فعالیت. 👈تفسیر درست قناعت، کوتاه آمدن در تلاش نیست، حد نگه داشتن در مصرف است. قناعت به ما نمی گوید که تلاش نکنید، تحصیل نکنید، به دست نیاورید، انگیزش و جستجو نداشته باشید، قناعت به ما می گوید هرچه به دست آوردید هرچه تلاش کردید در مصرف آنچه که به دست آوردید، حد و اندازه نگه دارید، این طور نباشد که کسی که تمكّن دارد، برای مصرف خود اندازه ای نگه ندارد. یک حد معینی برای مصرف کردن در نظر بگیرید و از آن حد تجاوز نکنید زیرا انسان روحاً افزایش طلب است، هرچه به او بدهند بیشتر آن را می خواهد، هرچه مصرف بکند، بیشتر و بهتر آن را طلب می کند؛ بنابراین در مقابل قناعت، حرص و طمع قرار دارد نه جستجو و طلب قناعت بکنید؛ یعنی برای مصرف کردن، حرص نزنید از آنچه در اختیار دیگران است، برای مصرف خود طمع نورزید؛ این معنای قناعت است. به مسلمان تعلیم می دهد که در مصرف خود و به طور عمده در مصرف شخصی خود، یک حد و اندازه ای نگه دارد، ولنگاری در مصرف را اجازه نمی دهد مفهوم قناعت؛ این معنای قناعت. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش دوم: قناعت؛ ص ۵۳ و ۵۴ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
🔟 🔻 : 🌀 حدّ کفاف چقدر هست؟ / وظیفه دولت ها و طراحان اقتصادی جامعه چیست؟ 🔸خب این سؤال پیش می آید این حدی که در مصرف باید نگه داریم این حد کدام است؟ پاسخ عنوان «کفاف» است «الكَفافَ وَ العَفاف». کفاف از ماده كَفَّ است نه از مادۀ کفایت. اما به معنای کفایت استفاده می شود و معنا می دهد یعنی آن مقداری از مصرف که برای زندگی معمولی و نیازهای لازم کفاف بدهد و بس باشد؛ یعنی انسان در خوراکش، در پوشاکش، در مصارف زندگیش، در مسکنش، در مرکبش، و در همۀ امورش به اندازه نیازهایی که به طور عادی برای یک انسان وجود دارد به آن اندازه مصرف کند و به آن اندازه بخواهد و بیشتر از آن را نخواهد و مصرف نکند؛ این کفاف [است]. 🔹خب حالا بلافاصله این سؤال پیش می آید آن حدی که برای انسان لازم است کدام است؟ ... پاسخ به این سؤال را روایات ما در عنوان «اقتصاد» دادند. اقتصاد یعنی میانه روی، نه افراط و نه تفريط. البته برای میانه روی یک خط مشخص در همه زمان ها و برای همۀ محیط ها نمی شود معین کرد اما همه می توانند در هر زمانی حد وسط میان افراط و تفریط را درک کنند. 🔸ما در جامعه خودمان باید نگاه کنیم ببینیم وضع مردم چگونه است، یک وقت در جامعه فقر وجود ندارد، بی غذایی وجود ندارد، محرومیت وجود ندارد؛ حد وسط در این جامعه یک زندگی مرفه بالایی ممکن است باشد. اما یک وقت در جامعه ای فقر هست، محرومیت هست، مردمی هستند که از اوّلیات زندگی و نیازهای ضروری زندگی خودشان محروم و تهی دست هستند؛ اینجا حد وسط فرق می کند. بنابراین حد وسط را در یک جامعه بطور مُجمَل و کلی می شود فهمید. آن وقت اینجا نقش مسئولین کشور و دولت ها و طراحان مسائل اقتصادی جامعه روشن می شود که باید بنشینند آن حد وسط را مشخص کنند؛ این می شود الگوی مصرف اسلامی. 🔹پس الگوی مصرف بر سه پایه استوار است: قناعت، کفاف و اقتصاد یعنی میانه روی و بر اساس این بایستی طراحی کنند برای پوشاک مردم، برای مسکن مردم، برای زندگی مردم. و کوشش دستگاه هایی که می خواهند الگوی مصرف را ارائه بدهند باید این باشد که فاصلهٔ بین مردم را کم کنند؛ این یکی از نکات اساسی است که در میان قشرهای مردم فاصله های زیاد وجود نداشته باشد. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش دوم: قناعت؛ ص ۵۴ تا ۵۶ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۱۱) 🌀 رزق واسع یعنی چه؟ / چه کسانی از دنیا منتفع می شوند؟ 🔻 : 🔹هیچ کسی را پیدا نمی کنید که دنیا را بزرگ بدارد، مهم بشمارد و چشم او به دنیا روشن شده باشد، مگر اینکه مشکلی در زندگی آنها پیش می آید که نمی گذارد به آنچه به آن حرص ورزیدند، به آن، دلشان شاد و چشمشان روشن بشود. 🔸هیچ کس نیست که در دنیا، دنیا را تحقیر کند، مگر اینکه به دنیا منتفع خواهد شد. البته انتفاع به دنیا فقط به این نیست که انسان زخارف دنیا را بتواند جمع کند؛ انتفاع به دنیا یعنی در دنیا انسان به آنچه از زندگی دنیوی به دست می آورد خوش دل باشد. 🔹بعضی خیال می کنند رزق واسع که در روایات وارد شده معنایش پول زیاد است، بعضی ها پول زیاد دارند رزق واسع هم ندارند. ثروت فراوان دارند لکن از این ثروت نمی توانند برای خورد و خوراک خودشان استفاده کنند! مرض قند دارد، یا چربی خون دارد، یا دچار سکته است، نمی تواند بخورد. رزق واسع معنایش این نیست که زیاد داشته باشیم. گاهی یک نفر به قدر خورد و خوراک خودش و زن و بچه اش درآمد دارد، همین را با شیرینی با خوشی با خوش دلی مصرف می‌کند. این شخص "انتَفَعَ بها" از دنیا منتفع شد. 🔸کسانی که دنیا را تحقیر می کنند از دنیا منتفع می شوند؛ یعنی همان مقداری از دنیا که در اختیار اینها هست همان مقدار برایشان شیرین و لذت بخش است، می پرسی «آقا زندگی تان چطور است؟ می گوید: «خیلی خوب الحمد الله»؛ خوشند واقعاً، زندگی مادی هم ندارند اما غرق در لذتند، غیر از لذت معنوی، لذت مادی شان هم به همین اندازه ای که دارند است. دل خوشند. این است معنای واقعی انتفاع به دنیا. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش دوم: قناعت؛ ص ۵۸ و ۵۹ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۱۲) 🌀 دنیا مثل آب دریاست، هرچه بخوری تشنه تر میشوی "حَتَّى يَقتُلَهُ"..تا سرانجام او را از پای در می آورد... 🔻 : 🔸في الكافى عَنِ الصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلامُ قالَ لِرَجُلٍ: اِقنَع بِما قَسَمَ اللهُ لَكَ وَلا ننظر إلى ما عِندَ غَيرِكَ وَلا تَتَمَنَّ مَا لَستَ نائِلَهُ فَإِنَّهُ مَن قَنِعَ شَبِعَ وَ مَن لَم يَقنَع لَم يَشبَع وَ خُذ حَظَّكَ مِنْ آخِرَتِكَ. اگر توجه بشود به موقعیت صدور این روایت و امثال این، روایت پُرمغزتر و پُرمعناتر خواهد شد. این، در آن دورانی است که عملهٔ خلفای جور و کسانی که با آنها رابطه داشتند، به برکت قدرت غاصبانه ای که در اختیار گرفته بودند، غرق در نعمت های گوناگون می شدند _که انسان وقتی می خواند بعضی از اوضاع و احوال آن زمان را واقعاً تعجب می کند_ آن کسانی که در این جهت قرار نداشتند، دچار زندگی سختی بودند؛ مظهر همۀ آنها، شیعیان بودند، که هرجا می فهمیدند کسی شائبه پیروی از اهل بیت در او هست، او را به نحوی از انحا از دستگاه ها دور می کردند، از برخورداری ها محروم می کردند! طبعاً در یک چنین شرایطی این وسوسه در دل ها خیلی به وجود می آید که ببیند دیگران چه دارند. در آن شرایط حضرت می فرماید: آنچه خدا برای تو قسمت کرده است به آن قانع باش! به آنچه در اختیار دیگران است، نگاه نکن! به آنها دل نبند! آرزو نکن آن چیزهایی را که به آنها دست نخواهی یافت؛ یعنی به حسب وضع طبیعت و جریان روزگار برای تو پیش نخواهد آمد. همین طور بنشینی در آرزوهای دور و دراز، بیهوده، بی مبنا، خودت را غرق کنی. خیال بافی هایی که در واقعیت زندگی هیچ اثری از آنها نیست. 🔹هرکس قناعت کرد، سیر خواهد شد. و هرکس قناعت نکرد، هرگز سیر نخواهد شد. اگر روح قناعت در انسان نبود، همۀ دنیا را هم که به او بدهند باز سیر نمی شود و یک چیز بیشتر می خواهد. اول یک هدفی را در مقابل خودش قرار می دهد، می گوید به اینجا برسم. وقتی رسید می بیند نه، این کم است! باز تشنه تر است. که در یک روایت دارد دنیا مثل آب دریاست، هرچه بخوری تشنه تر میشوی "حَتَّى يَقتُلَهُ"..تا سرانجام او را از پای در می آورد. 🔸واقعش هم همین است. هرچه انسان برخوردار بشود، راغب تر، مایل تر، افزون طلب تر خواهد شد. اگر در زندگی قناعت کرد و گفت همین مقداری که زندگیمان را می گذرانیم کافی است، آن وقت انسان سیر می شود، دیگر احساس گرسنگی نمی کند، روح او دیگر گرسنه نخواهد بود. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش دوم: قناعت؛ ص ۶۰ و ۶۱ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۱۳) 🌀 اگر هوس زرق و برق دنیا را کردیم چه کنیم⁉️ 🔻 : 🔸اگر چشممان افتاد به یک زندگی آن چنانی و زرق و برق دار و هوس کردیم، چه باید کرد؟ حضرت [امام باقر علیه السلام] می فرمایند: ((فَاِن دَخَلَکَ مِن ذلک شیء)) اگر چنین چیزی برایت پیش آمد، «فَاذْكُر عَيشَ رَسولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ» به یاد بیاور زندگی پیغمبر را، «فَإِنّما كانَ قوتُهُ الشَّعير» قوت او نان جو بود، «وَ حَلواهُ التَّمرَ» حلوا و شیرینی که برای تأمین قند بدن نیاز است، شیرینی او خرما بود، همان خرمایی که در مدینه فراوان بود و به همه می رسید، «وَ وَقودُهُ السَّعَفَ اِذا وَجَدَهُ» وسیلهٔ گرمای او هم سعف بود. سعف، برگ ها و شاخه های درخت خرماست. «اِذا وَجَدَهُ» آن هم وقتی که حضرت گیرش می آمد. وقتی گیرش نمی آمد عبا را به خودش می پیچید و سرما می خورد. وقتی گیرش می آمد، سعفی روشن میکرد و گرم می شد. اینها واقعیت های زندگی پیامبر است، اینها افسانه نیست. 🔹به ما البته توصیه نمی کنند که برویم همه نان جو بخوریم، نه! نان گندم هم بخورید، گوشت هم بخورید، شیرینی هم بخورید، چربی و مواد لازم برای زندگی و ویتامین ها و پروتئین ها هم برای شماست، برای بندگان خداست و طیبات الهی است، اما اسراف نکنید. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش دوم: قناعت؛ ص ۶۸ و ۶۹ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۱۴) 🌀 تبذیر با اسراف متفاوت است/ چه بلایی بر سر جامعه مُسرف و مُبذر می آید⁉️ 🔻 : 🔸تبذیر با اسراف متفاوت است. اسراف این است که انسان در جایی که مصرف مال در آنجا معقول است، عُقلایی و مشروع است مال را بیش از آن اندازه لازم مصرف کند. فرض کنید انسان برای غذای خود یا لباس خود و سایر هزینه های لازم زندگی، بیشتر از اندازه متناسب و معقول مصرف کند، این اسراف است، زیاده روی است، که عرض کردیم مخصوص مسائل مالی هم نیست. ولی تبذیر، خرج کردن مال است در آن چیزی که اصلاً اقتضای عقلایی ندارد، مثل خیلی از خرجهایی که امروز مردم میکنند در یک چیزهایی پول خرج میکنند که اصلاً اقتضای عقلایی برای صرف مال برای آنها وجود ندارد. اگر نگاه کنیم در زندگی های بعضی از مردم بعضی از تجملات و زینتها چیزهایی می بینیم که اصلاً وجودش در زندگی انسان لازم نیست این تبذیر است. 🔹...یک جامعه از افراد تشکیل می شود. اگر این اسراف در افراد جامعه وجود داشت جامعه جامعه مسرف می شود. نتیجه این می شود که در مصارف عمومی جامعه که ارتباط به خصوص افراد هم ندارد، آنچه معمولاً دولتها و بنگاه های عمومی آن را خرج می کنند در بودجه های خودشان می گذارند آنجا هم اسراف یا تبذیر پیش خواهد آمد یعنی وقتی این فرهنگ، این خُلق، این عادت در بین افراد جامعه رواج پیدا کرد طبیعتاً خود آن جامعه به حيث جمعی هم دچار این بیماری می شود. 🔸اجتماعات مبذر، اجتماعات مُسرف نیز دچار مشکلات خواهند شد. هر جایی که انسان مشاهده می کند در این اجتماعات، کشورها، ملت ها، هرجا اسراف هست، تبذیر هست، زیاده روی هست، دورریختن هست، خرج های بیخودی هست، گرفتاری و مشکلات اقتصادی هست، تبعیض هست که خود این تبعیض هم به سقوط و انهدام و نابودی جامعه منتهی می شود. البته چه بسا عوارض سوء تبذیر و اسراف در درازمدت اثر خود را نشان بدهد. از امام صادق (علیه السلام) هم در کافی و هم در فقیه نقل شده که فرمود: «ضَمِنتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ ان لا يَفْتَقِر»، اين همان مضمون فرمایش پیغمبر (صلى الله عليه وآله) است، یعنی اگر در فرد و جامعه در صرف اموال اقتصاد و میانه روی بود، تضمین شده است که فقر گریبان آنها را نگیرد. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش دوم: قناعت؛ ص ۷۸ و ۷۹ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۱۵) 🌀 قناعتِ سرافرازانه 🔻 : 🔸بحمد الله ما احتیاجی به این نداریم که ملت خودمان را به ریاضت دعوت کنیم. فضای غم آلود ریاضت، از زندگی این مردم دور باد. من مردم را به قناعت دعوت میکنم؛ "قناعت سرافرازانه". قناعت انسان عاقل و خردمندی که می داند آینده خود را با قناعت تأمین می کند و زندگی و روال اقتصادی کشور را تسهیل و به مسئولین کمک میکند که بتوانند تدابیر صحیح را در کار اداره مملکت اعمال کنند. این هم که شنیدید قناعت توانگر کند مرد را امروز وقتش است! بله درست است قناعت توانگر کند جامعه را. 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش دوم: قناعت؛ ص ۸۰ 📌 پایان بخش دوم: ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .
(۳۵) 🌀 در اجتماع، حلم چه کاره است؟ 🔻 : 🔹گفتیم گام اول است در پیشرفت تکاملی انسان به سوی هدف آفرینش، گام لازم و ضروری نخستین است؛ و موتوری است برای حرکت انسان؛ و رفع مانعی است در این راه، که تفسیر اینها را بیان کردیم. چه کاره است؟ این صفت حلم، صفت بردباری، صفت خویشتن داری، در این حرکت عمومی انسان، حرکت انسان به سوی نقطه تعالی و تکاملی که اسلام برایش معین کرده چه کاره است؟ 🔸حلم وسیله ای برای پیشرفت در هدفهای متعالی هدفهای عالی و بزرگ در محوطهٔ اجتماع است. وقتی انسان با مردم روبه روست وقتی قرار است انسان در یک جامعه زندگی بکند...زندگی انسان زندگی جمعی است نه زندگی فردی... وقتی که این طور است، من مجبورم با شما زندگی کنم، شما مجبورید با من زندگی کنید، همه مجبوریم با هم زندگی کنیم... با هم زندگی کردن انسان یعنی نیازهای متقابل را تأمین کردن؛ یعنی مجموعاً خشت ها و سنگ ها و مصالحی در بنای کاخ اجتماعِ انسانی شدن؛ که گفته ایم در جامعه اسلامی و انسانی، افراد مثل آجرهایی که در بنا یکدیگر را نگه داشتند، نگه می دارند؛ «مَثَلُ المُؤمِنِينَ كَمَثَلِ البُنيانِ، يَشُدُّ بَعضُه بعضاً» همدیگر را نگه می دارند، همدیگر را محکم می دارند. 🔹خب وقتی قرار است که ما باهم زندگی کنیم وقتی که قرار است افراد انسان این راه تکامل را که راه به سوی خداست، بگویید راه به سوی بهشت است، بگویید راه به سوی تعالی و نقطه اوج انسانیت است... این راه را وقتی بناست انسانها با هم طی کنند، در محوطهٔ اجتماع طی کنند... وقتی که اینها روشن و مسلّم است، پس در محوطه اجتماع یعنی در آن محوطه ای که ناچاریم در آن محوطه زندگی بکنیم یک وسیله جالب برای پیشبرد ما چیست؟ «حلم». 📕 کتاب شرح حدیث مکارم الأخلاق (نشر صهبا)؛ بخش پنجم: حلم؛ ص ۱۸۰ و ۱۸۱ ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ 🌱 "رستاخیــــــــ🌏ــــــــــــز" 🌱 ┄┄┄┅•••==✧؛❁؛✧==•••┅┄┄┄ .