ما را نمی‌توان یافت بیرون از این دو عبرت یا ناقص‌الکمالیم یا کامل‌القصوریم دوزخ ز شرمساری کوثر شود جبینش گر اینقدر بداند ما را که‌، از که دوریم #بیدل_دهلوی #انسان @taraefolhekam

ای دل، ز شراب جهل، مستی تا کی؟ وی نیست شونده، لاف هستی تا کی؟ #باباافضل_کاشانی #انسان

ز خود گذشتم و گشتم ز پای تا سر او شد از میان منی و جلوه کرد نحن هو بخویش هرچه نظر میکنم تو می‌بینم که خالی از تو نبینم بخویش یکسر مو #وحدت_کرمانشاهی #توحیدی 🌷🌷 میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز #حافظ #انسان #گناه 🌷🌷 گر برون آیی از حجاب تویی مرتفع گردد از میانه، دویی در زمین و زمان و کون و مکان همه او بینی آشکار و نهان تو حجابی، ولی حجاب خودی پردهٔ نور آفتاب خودی گر زمانی ز خود خلاص شوی، مهبط فیض نور خاص شوی #جامی

#هشتگ 🔸شماره ۲ 🔸اشعار اخلاقی: ۱. #وصال ۲. #فراق ۳. #عاشقانه ۴. #امید ۵. #کرم ۶. #انفاق ۷. #مرگ ۸. #مراقبه ۹. #جوانی ۱۰. #همت ۱۱. #صبر ۱۲. #دنیا ۱۳. #انسان ۱۴. #ابتلا ۱۵. #دوستی ۱۶. #عمر ۱۷. #نفاق ۱۸. #دعا ۱۹. #نفس ۲۰. #تکبر ۲۱. #خدمت ۲۲. #قناعت ۲۳. #شهادت ۲۴. #مقاومت ۲۵. #دل ۲۶. #ظلم ۲۷. #اشک ۲۸. #نماز_شب ۲۹. #ماه_رمضان ۳۰. #مباهله ۳۱. #نماز ۳۲. #ظلم_ستیزی ۳۳. #سکوت ۳۴. #آبرو ۳۵. #پیری ۳۶. #رضای_الهی ۳۷. #نیکی ۳۸. #زبان ۳۹. #حرف_و_عمل ۴۰. #رزق ۴۱. #توبه ۴۲. #تواضع ۴۳. #گناه ۴۴. #شکر ۴۵. #استغفار ۴۶. #تعلق ۴۷. #انقلاب ۴۸. #قرآن ۴۹. #بخشش ۵۰. #رکب ۵۱. #طمع ۵۲. #علم ۵۳. #ماه_شعبان ۵۴. #کاهلی ۵۵. #حیا ۵۶. #قیامت ۵۷. #افسردگی ۵۸. #گشایش ۵۹. #توکل ۶۰. #محبت ۶۱. #رفیق ۶۲. #عمل_صالح ۶۳. #طنازانه ۶۴. #فهم ۶۵. #ناب ۶۶. #پدر ۶۷. #معلم ۶۸. #خلوت ۶۹. #بندگی ادامه👇👇

#انسان دیری ست که تیر فقر را آماجم بر طارم افلاک فلاکت تاجم یک شمه ز مفلسی خود برگویم چندان که خدا غنی ست من محتاجم منسوب به: #شیخ_بهایی #ابوسعید_ابوالخیر و همچنین یک شاعر کرمانی

#ناب #انسان بیگانگی نگر که من و یار چون دو چشم همسایه‌ایم و خانه هم را ندیده‌ایم #صیدی_تهرانی

#انسان دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما گفت آنکه یافت می‌نشود آنم آرزوست #مولوی

#انسان #نفس #قیامت غبارِ کثرتِ عالم، ز چشم برده احد را که از سرابِ صنم برده ام ز یاد صمد را چراغ عقل ز فرط هوای نفس خموش است به دست خویش چرا کُشته ایم راه بلد را؟! زیان نموده تر از ما نبوده کس به دو عالم برای یک نفس اینجا، فروختیم ابد را به روی بالش غفلت چگونه سر بگذاری ز یاد برده ای ای دل مگر که سنگ لحد را؟! تهیست دست تو چون سرو، قامتت به چه قیمت ثمر نداشته باشی دگر چه فایده قد را؟ مبند دل که در آخر به زور تیغ اجل هم فلک ز آدمیان پس بگیرد آنچه دهد را خرابه ای شده این دل، مگر‌ که عشق بیاید که غیر او نبود چاره ای، ریا و حسد را #عاصی_خراسانی ۱۳ آذر ۱۴۰۲