eitaa logo
رواق ۲ ( مدارس ناحیه ۲ )
1.9هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
15.8هزار ویدیو
1هزار فایل
🌐 کانال روشهای تدریس، خلاقیت‌های آموزشی و پرورشی و فعالیت‌های مدارس 👨‍💻 ارتباط مستقیم با ادمین: کانال اطلاع‌رسانی اداره آموزش و پرورش ناحیه ۲ قم: @ravagh2 سایت اداره آموزش و پرورش ناحیه ۲: https://n2-qom.medu.gov.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💫💫🌺💫💫🍃 🌸✨🌸 ✍ در حدود سال ۱۰۰۰ هجری قمری در تبریز زاده شد. 👈پدراو تاجر بود وبه‌ دستور شاه‌عباس اول از تبریز کوچ کرد ودرمحله‌ عباس‌آباد اصفهان ساکن شد. ✨محمدعلی در این شهر به آموختن علم پرداخت. ✨اودرسال۱۰۳۴هجری قمری به هندوستان رفت ودرسال ۱۰۴۲هجری قمری به ایران بازگشت ودراصفهان ماندگار شد.✨ 🍀دراین دوران شاه‌عباس دوم به او مقام داد.آثارش به‌ جز سه–چهارهزاربیت قصیده،یک مثنوی کوتاه وناقص به نام((قندهارنامه)) وسه قطعه،همه هستند. او۱۷غزل نیز به ترکی سرود وسبکی را به کمال رساند که چند سده(قرن)پس از آن، نامیده شد. ✨🍃✨🍃 ✍اوحدود ۸۰سال زندگی کرد وحدود سال ۱۰۸۱هجری قمری دراصفهان دیده از جهان فرو بست. 👈بیش از۳۴۰سال پیش،‌درمحله‌(لنبان) دراصفهان،درباغچه‌ای بزرگ ودرخیابانی که امروزه به نام آشناست، صائب تبریزی به خاک سپرده شد. ✨سنگ مزارصائب یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه‌ یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کرده‌اند. ✨🍃✨🍃 👈یک بیت از 👇👇 مَحو کی ازصفحه دل‌ها شودآثارمن من همان ذوقم که می‌یابند ازگفتارمن 🍃💫💫🌺💫💫🍃 @students4
🏴_____🦋_____🏴 🕊🕊 👈تقدیم به مولای غریبمان هفت آسمان در دست‌های مهربانت بود هرچند عمری سقف زندان آسمانت بود تسبیحی از ماه و ستاره بین دستانت خورشیددرسجاده هرشب میهمانت بود تصویر تو در قاب زندان باز می‌تابید یا نور و یا قدوس وقتی بر زبانت بود با تازیانه روزه‌ات را باز می‌کردند اشک غریبی آه غربت، آب و نانت بود وقت قنوت آخرت، خون گریه می‌کردند زنجیرهایی که به دست ناتوانت بود طعنه شنیدن،داغ دیدن،خون دل خوردن هرچند موروثی میان دودمانت بود اما خدا را شکر این حرمت شکستن‌ها دور از نگاه مضطر معصومه‌جانت بود 🕊🕊 🏴_____🦋_____🏴 فعالیت های پرورشی دبستان شهیدافسریک https://eitaa.com/ShahidAfsar1_Parvareshi
❤️🍃🕊🍃❤️ 🕊🕊 صدا نزدیک می‌آید صدای پای پیغمبر جوانی می‌رسد از راه با سیمای پیغمبر به آغوش نبوت بازگردانده‌ست یثرب را تو گویی احمدی دیگرنشسته جای پیغمبر دوباره با اذانش جان گرفته رکن حنانه نهفته بین لب‌هایش دم عیسای پیغمبر نگاهش قطره قطره آیۀ والشفع والوتر است ندارد صوت قرآنش به جز آوای پیغمبر به هنگام نظر کردن به آن خلق نکوی او می‌افتد هر کسی یاد جوانی‌های پیغمبر شنیدن‌هابه دیدن ختم شدآن هم چه دیداری نشد برخیزد ازجایش به پیش پای پیغمبر به دنیای تو اول راه می‌یابند و بعد از آن جوان‌ها انس می‌گیرند با دنیای پیغمبر 🕊🕊 ❤️🍃🕊🍃❤️ 🇮🇷شهیدافسر١کلاس چهارم ب🇮🇷 ﷽ کانال ویژه کلاس چهارمی های عزیزم آیدی اینجانب جهت پاسخگویی @M_NAJAFI6660 https://eitaa.com/students4_1399
❤️🍃🕊🍃❤️ 🕊🕊 صدا نزدیک می‌آید صدای پای پیغمبر جوانی می‌رسد از راه با سیمای پیغمبر به آغوش نبوت بازگردانده‌ست یثرب را تو گویی احمدی دیگرنشسته جای پیغمبر دوباره با اذانش جان گرفته رکن حنانه نهفته بین لب‌هایش دم عیسای پیغمبر نگاهش قطره قطره آیۀ والشفع والوتر است ندارد صوت قرآنش به جز آوای پیغمبر به هنگام نظر کردن به آن خلق نکوی او می‌افتد هر کسی یاد جوانی‌های پیغمبر شنیدن‌هابه دیدن ختم شدآن هم چه دیداری نشد برخیزد ازجایش به پیش پای پیغمبر به دنیای تو اول راه می‌یابند و بعد از آن جوان‌ها انس می‌گیرند با دنیای پیغمبر 🕊🕊 ❤️🍃🕊🍃❤️ فعالیت های پرورشی دبستان شهیدافسریک https://eitaa.com/ShahidAfsar1_Parvareshi @Shahid_Afsar1
خلوت عشق «شرح آرزومندی» سحر دو دست دعا و هزار سوگند است بــــــــیا که منتظرت جمعه آرزومنــــد است سپند چشم ز اشک شبانه روشن بود کـدام آب شناسـی رفـیق اســـــپند است؟ به بوستان محبّت که باغبان می گفت نجستم آنکه زخصلت به دوست مانند است چه دوستی که نشانی نداده ای ، حتّی نیامدیّ و نگویی فـــــراق تا چــــند است تو پای ما بگشا از چه می کنی زنجیر که بی قرار دلم مسـتحقّ این بنـــــــد است تنت درست خدایا سرت سلامت باد دگر سخن به جزین از تو با خداوند است؟ دل شکسته ی ما را چه کس دهد پیوند مگر ظهور تو «مهــــدی» امیـد پیوند است ز ناله ها و غم دل مگر شوم دلــــشاد به صدق گفته «چراغی» همیشه خرسند است # سروده م رضاچراغی خلوت عشق فارسی شعبان نوجوان دو
صبح انتظار خیال وقتی که چشمهایِ سحر میلِ خواب داشت دل همچنان به یادِ تو فکرِ خراب داشت از بس که نامه هایِ نگاهم به باد رفت اَشکم برایِ خط به خطش صد جواب داشت بودی میانِ آینه ای دستِ روزگار جایی که نور، گستره یِ بی حساب داشت گفتی: تمامِ روز خدا عید می شوند فصلِ خزان دوباره حقِ انتخاب داشت گُل های آرزو همه سبزند در بهار دریا فقط به شوقِ دلت رنگِ آب داشت آب نشُسته در رگِ نسرینِ عشق هم خونی ست استحاله که بوی گلاب داشت خورشیدِ کاغذی هوسِ مرگ می کند، مرگی که در خیالِ خودش هم سراب داشت ای منتهای صبح، ز پشتِ سَفر بیا وقتی که چشمهایِ سحر میل خواب داشت ادبیات فارسی ۲