#ویژه
🔹 اللّٰهُمَّ وَكَمَا صَبَرَ عَلَىٰ غَلِيظِ الْمِحَنِ، وَتَجَرَّعَ غُصَصَ الْكُرَبِ، وَاسْتَسْلَمَ لِرِضاكَ، وَأَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَكَ، وَمَحَضَ الْخُشُوعَ، وَاسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ، وَعادَى الْبِدْعَةَ وَأَهْلَها، وَلَمْ يَلْحَقْهُ فِي شَيْءٍ مِنْ أَوامِرِكَ وَنَواهِيكَ لَوْمَةُ لائِمٍ، صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً نامِيَةً مُنِيفَةً زاكِيَةً تُوجِبُ لَهُ بِها شَفاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِكَ، وَقُرُونٍ مِنْ بَراياكَ، وَبَلِّغْهُ عَنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً، وَآتِنا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوالاتِهِ فَضْلاً وَ إِحْساناً وَمَغْفِرَةً وَرِضْواناً، إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِيمِ، وَالتَّجاوُزِ الْعَظِيمِ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
🌹 میلاد امام کاظم علیه السلام مبارک باد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_بزرگان
💥 راه نجات: تبری کامل از دشمنان اهل بیت علیهم السلام
✔️آیة الله العظمی شبیری زنجانی
🔹آقای سید محمد فرزند حاج آقا عزالدين زنجانی از پدرش و او ظاهرا از پدرش مرحوم امام جمعه (آیة الله سیدمحمود) نقل میکرد که انگلیس این آقا جواد (عموی مرحوم استاد روزبه) را به یکی از مناطق مستعمره خود تبعید میکند. در آنجا مطلع میشود که مرتاضی شیعی نیز در آنجا هست که کارهایی خارق العاده انجام میدهد.
🔹آقا جواد نزد او میرود و برای نجات خودش دستورالعملی میخواهد. آن مرتاض شیعی هم دستوری میدهد و او عمل میکند ولی نتیجه نمیگیرد. دوباره نزد او میرود و میگوید من عمل کردم ولی نتیجه نگرفتم.
🔹مرتاض تأملی میکند و میگوید: در دلت محبت برخی از خلفا است، تا این باشد، نجات نیست. بعد از این انقلابی در اورخ میدهد و به فاصله کمی نجات پیدا میکند.
🔹اواخر حالتی برایش پیدا شده بود که هرگاه قال الصادق عليه السلام میگفت، حالت بکاء به او دست میداد. البته او محبت به معنای ظاهری آن را که اهل سنت دارند، نداشت، ولی عقائدی به اصطلاح روشنفکرانه داشت و به فتوحات آنها معتقد بود و پس از این قضیه، از این روشنفکریها توبه کرد.
📚 جرعهای از دریا، ج ۴، ص ۴۸۳.
👉 @raveshsonnati
#ویژه
▪️أَفاطِمُ لَوْ خِلْتِ الْحُسَیْنَ مُجَدَّلا
▪️وَ قَدْ ماتَ عَطْشاناً بِشَطِّ فُراتِ
▪️إِذاً لَلَطَمْتِ الْخَدَّ فاطِمُ عِنْدَهُ
▪️وَ أَجْرَیْتِ دَمْعَ الْعَیْنِ فِی الْوَجَناتِ
▪️أَفاطِمُ قُوْمی یا ابْنَةَ الْخَیْرِ وَ انْدُبی
▪️نُجُومَ سَماوات بِأَرْضِ فَلاة
👉 @raveshaonnati
#ویژه
پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است؟!
آهی کشید و گفت که ماه "محرّم" است
👉 @raveshsonnati
#ویژه
#تحلیل_معنای_دو_واژه_تاسوعاوعاشورا و نقد نظریه برخی از معاصران
علامه حاج میرزا ابوالفضل تهرانی قدس الله نفسه در فائده دهم از فوائد یازدهگانه در مقدمه کتاب شریف شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور ج ۱ ص ۱۲۱ فرموده است:
(مناسب است كه در اين مقام تحقيق لفظ عاشوراء بشود، چه تعلق تمامى و مناسبت تامى به اين ابواب و اسم اين كتاب دارد، لهذا متعرض می شويم:
بدان كه جماعتى گفتهاند كه عاشوراء معرب است، و در اصل عبرانى بوده و لفظ اصلى عاشور است، و او روز دهم از ماتشرى يهود است، كه روزه او را فرض می دانند، وصوم كبور می نامند، و چون او را بر ماههاى عربى تطبيق كرده اند، روز دهم اول سال اعتبار شد، كه دهم محرم الحرام باشد، چنانچه او نيز در دهم اول ماه هاى يهود واقع شده.
و ظاهر جماعتى از لغويين اين است كه خود عربى است، وقياس لغت و ماده عشر شاهد او است، واشتراک لغتين كثير الوجود است، مثل صابون، وتنور و كوزه، و غير ذلك كه در " فقه اللغة " ثعالبى و "مزهر اللغة" سيوطى، معدودى از اينها مذكور شده، و می توان ادعا كرد كه اصل عدم تعريب است، و اين از اصول عقلائيه است كه موصوف بر ثبوت حالت سابقه و راجع به استصحاب نيست و در مطاوى كلمات لغويين ونحويين به اين اصل اشاره شده است.
وعلى الجمله ظاهر استعمال و اخبار صحيحه متواتره در قتل سيد الشهداء عليه السلام كه در دهم محرم بوده و استعمال متواتر قديم بر وجهى كه جاى شك نيست و احتمال خلاف ندارد و عبارات جماعتى از لغويين وفقهاء فريقين شاهد اين است كه عاشوراء دهم محرم است، و تاسوعا نهم می شود.
و آنچه در "صحيح بخارى" از ابن عباس نقل شده كه عاشوراء نهم است و تاسوعا هشتم، البته كذب و مفترى است، و هم در صحاح خود ايشان شاهد وضع واماره كذب وارد شده، چه روايت كرده اند:
" انه صام يوم عاشوراء فقيل له ان اليهود والنصارى تعظمه فقال عليه السلام: فاذا كان العام المقبل صمنا التاسع".
و اين دليل است كه مراد از يوم عاشوراء يوم عاشر است چنانچه واضح است.
و لفظ تاسوعا نيز بر قوانين عربيت جارى است، و در حديث مكررا وارد شده، پس قول جوهرى كه او را مولد دانسته خطا است، چه مولد عبارت از الفاظ مستحدثه در ألسنه متأخرين است كه كلامشان حجت نيست، و از عرب فصيح استعمال او صادر نشده، و اخبار صادقين عليهما السلام بالاتفاق از آن طبقه است،
و اين نوع اشتباهات از قصور تتبع اين جماعت است در كلام اهل بيت عليهم السلام،
و از اين قبيل در كلام ايشان بسيار است، مثل اينكه " كنه " را جوهرى مولد دانسته " وازل " را ازهرى با اينكه در نهج البلاغه مكرم و در زبور اهل البيت صحيفه مقدسه كثيرا استعمال شده و مقصود استيفاى اين قسم از خطاهاى اين طايفه است.
و در لفظ عاشوراء چند لغت ثابت است: عاشورا و عاشوراء به مد و قصر وعشورا وعشوراء، وعاشور چنانچه از قاموس و غير او استفاده می شود، و در اشعار فصيحه عرب متأخرين استعمال عاشور وارد شده، چنانچه سيد اجل اعظم ذو الحسبين الرضي رضي الله عنه كه جماعتى از ادباء عامة و خاصه اشعار او را حجت می دانند گفته:
فقلت هيهات فات السمع لائمه
لا يعرف الحزن الا يوم عاشور)
انتهی کلامه الشریف.
اما اینکه برخی معاصران اشکال کرده و گفته اند:
(اکثر قریب به اتفاق اهل لغت این تصور را داشتهاند که چون عشر و عاشر از یک ریشهاند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس عاشورا یعنی دهم محرم؛ و بر همین قیاس تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفتهاند)
نادرست است، زیرا:
اولا، نقل اهل لغت به ویژه اجماعشان در معنای استعمالی لغت قطعا حجت است، اگر چه در تعیین معنای موضوع له یا تدقیق و تحدید مفهوم واژه، آن را حجت ندانیم.
ثانیا، علت اینکه گفته اند عاشورا یعنی دهم محرم، صرف شباهت ظاهری آن با ماده عشر و لفظ عشره نیست، بلکه علت آن استعمالات صحیح و فصیح اصیل و قدیمی است چنانکه از شفاء الصدور گذشت.
وی در ادامه گفته است:
(اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است:
- آیا واژه عاشورا برای دهم ماهها دیگر نیز به کار میرود؟ مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟
- آیا اگر امام حسین(ع) مثلاً در یازدهم محرم شهید میشد، آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض میشد و عاشورا واژه دیگری داشت؟
- آیا اعراب قبل از این واقعه به دهم محرم عاشورا و نهم محرم تاسوعا گفته میشده است؟ در هیچ منبعی حداقل در مورد تاسوعا چنین چیزی وجود ندارد.
- در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند و هر قاعدهای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود. اعداد بر خلاف کلمات استثناپذیر نیستند؛ به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش میشوند: اول – ثانی - ثالث - رابع ... و یا اولاً – ثانیاً - ثالثاً - رابعاً و...
ادامه دارد ....
@raveshsonnati
چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعدهپذیر باشند، یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم به همان سیاق تلفظ کرد؛ مثل ثامونا – سابوعا-..، اما میبینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمیکنند؛ لذا نمیتوانیم دلیلی داشته باشیم که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند).
این سخن نیز مردود است زیرا چطور و از چه زمانی چند پرسش ساده و نهایتا غریب، جای استدلال را گرفته است؟
اما درباره پرسش اول روشن است که عاشورا به تصریح اهل لغت و استعمالات فصیح و اصیل اسم است برای دهم ماه محرم نه دهم هر ماهی. آیا این اختصاص موجب می شود، در اصل مطلب تردید کرد؟!!!
اما پرسش دوم پاسخش در کلام صاحب شفاء الصدور گذشت، آنجا که فرمود:
(عاشورا روز دهم از ماتشرى يهود است، كه روزه او را فرض می دانند، وصوم كبور می نامند، و چون او را بر ماههاى عربى تطبيق كرده اند، روز دهم اول سال اعتبار شد، كه دهم محرم الحرام باشد، چنانچه او نيز در دهم اول ماه هاى يهود واقع شده)
پرسش سوم نیز پاسخش در کلام صاحب شفاء الصدور گذشت.
پرسش چهارم نیز مبنی بر لزوم مطابقت همه واژگان با قواعد کلی ادبی و لغوی است، در حالیکه این لزوم نادرست و لزوم ما لا یلزم است، چرا که شواذ و نوادر ادبی در هر باب از ابواب لغت و صرف و ادب به قدری زیاد است که نیازی به بیان نیست و با یک رجوع مختصر، برای پژوهشگر روشن می شود.
جدا از آن، هیئت فاعول در کلام عرب چنانکه از المزهر و فقه اللغه ثعالبی نقل شد، عدیم النظیر نیست، بلکه نظائر بسیاری دارد که جناب فارابی در دیوان الادب خود قریب به چهل واژه را بر وزن فاعول ذکر کرده است. اگر چه وزن فاعولاء به گفته سیوطی در المزهر مختص به این دو صیغه تاسوعا و عاشورا است، و این نیز نکته ادبی لطیفی دارد و صناعت زیبای ائتلاف اللفظ والمعنی را در بر دارد، زیرا چنانکه معنای عاشورا به دهم اول ماه قمری (دهم محرم) اختصاص دارد و نظیر ندارد، واژه آن نیز مختص به هیئت خاصی شده که نظیر ندارد.
معاصر مذکور در ادامه معنای دیگری برای عاشورا ارائه داده است که متن و نقد آن در پست بعدی خواهد آمد ان شاء الله.
ادامه دارد ....
@raveshsonnati