eitaa logo
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
2.3هزار دنبال‌کننده
425 عکس
59 ویدیو
65 فایل
ارتباط با ما در ایتا: 🆔 @almoftagher آدرس کانال آرشیو دروس در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/raveshsonnati2 آدرس کانال آرشیو دروس در تلگرام: 🆔 https://t.me/raveshsonnati2 آدرس وبلاگ برای دانلود صوت‌های درسی: 🆔 http://raveshsonnati.blog.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹معانی باب افعال 🔸فصل اول: معانی صحیح 7⃣ اعطاء‌ 🔹این معنا در کتب صرفی یافت نشد، لکن با تتبّع در لغت و استعمالات معلوم شد که این معنا از معانی مشهور این باب بوده و استعمال این باب در آن زیاد است. و باب افعال به این معنی بر دو قسم است: 1⃣ متعدّی که این خود بر دو نوع است: 🔸۱. متعدی به یک مفعول که در این صورت مراد اين است كه فاعلِ افعل اصل و ماده فعل را که فعل از آن مشتق شده است به مفعول بدهد و اعطاء كند مثلِ: اَتحفه و اَتْفَحَه و اَحفده و اَطرفه و اَجلّه و اَجازه و اَنبله و اَتلاه و احصّه و اَمْهرها اَیْ،‌ اعطاه تحفةً و تُفّاحةً و حافدا و طُرْفةً و جلیلاً و جائزةً و نَبْلاً و تَلاءً و حِصَّتَه و اَلْمهَر. (به ترتیب یعنی، هدیه و سیب و خادم و تحفه و چیز باارزش و جائزه و تیرو نوعی ضمان و نصیب و مهر زن.) 🔺و مثل: اسجل و اسهم و اربح و اربن و ارحل و ارذی و اتمّ و احلس و اخلق و اصدق و اعمل و اعهد و اَقات و اَبَدَّ و ازاد و اسکر و افرض و اقرض و اقبس و اقرع و اقنی و انشف و اَهنأ و اَخطر و ادفأ و ... . 🔸۲. متعدی به دو مفعول. مثلِ: اثمن فلانا سِلْعَتَه ای اعطاه ثَمَنَها و اجاد فلاناً النقدَ ای اعطاه جیادَها و اسکن المکان فلاناً ای اعطاه ایّاه للسُکنی و اشفی المریض الدواءَ أی: اعطاه ایّاه للتداوی و الشفاء و ارهن فلاناً الشیءَ،‌ اعطاه ایّاه و دفعه الیه لیَرْهنه عند احد و اعاره الشیءَ ای اعطاه ایّاه عاریةً و اکفل فلاناً ماله ای: اعطاه ایّاه لیکفله و یرعاه و انقف فلاناً العظمَ ای اعطاه ایّاه لیستخرج مخّه و اوفی فلاناً حقّه ای اعطاه ایّاه وافیا تامّا. (سِلْعه: متاع و کالا و جیاد جمع جواد به معنای نیکو و نَقْد به معنای طلا یا نقره و خلاف نسیه و نَقْف به معنای خارج کردن داخل و مغز شیء (مثل تخم مرغ یا انار) است و معنای باقی الفاظ واضح است.) 2⃣ لازم که در این صورت مراد این است که فاعل افعل اعطاء کند اصل و مادة فعل را. مثل: آکل الشجرُ و ارمخ النخلُ و اثغم الوادی و ادقل النخل و آرطت الارضُ و اعرب فی البیع و اغلّت الضیعة. (معانی این کلمات به ترتیب:‌ درخت ثمر و میوه خود را داد، درخت خرما خرما (قبل از اینکه رطب شود) داد، وادی،‌ ثغام (نوعی درخت) رویاند، درخت خرما،‌ دَقَل (پست‌ترین نوع خرما) داد، زمین درخت اَرْطی (نوعی گیاه) رویاند،‌ دربیع، عُربون داد و عُربون همان بیعانه است، مزرعه،‌ ثمر خود را داد.) ↩️ ادامه دارد. 👉 @raveshsonnati
💥فرق ذهول و نسیان 🔹فرق ذهول و نسیان این است که نفس در ذهول ملکه اقتدار بر تصویر صور خیالیه را دارد، بدون اینکه افتقار به احساس جدید یا غیر آن داشته باشد، به خلاف نسیان که در آن احتیاج به احساس یا چیزهایی که به منزلت احساس است چون علائم دالّه، دارد. 📚 هزار و یک کلمه، ج۶ ص ۳۱۰. 👉 @raveshsonnati
#دروس_ادبیات_عرب #علوم_العربیة (صرف) #استاد_شیرنگی جلسه: ۲۶ 👉 @raveshsonnati
💥شفیتُ قلبک؟ 🔹آشیخ عبدالكريم زنجانی سخنور کم نظیر و سريع الانتقال بود. گفتند: حاج شیخ مرتضی آشتیانی (پسر بزرگ حاج میرزا حسن آشتیانی) به نجف آمده بود. وی آدم خیلی محترمی بود. او برای اشخاص بلند نمی‌شد. آشیخ محمد حسین کاشف الغطاء وارد مجلس شد وحاج شیخ مرتضی برای او هم بلند نشد. به طریق اولی برای آشیخ عبدالكريم هم بلند نشد. 🔹در ضمن صحبت‌ها آشیخ مرتضی گفت: (یا اینکه آشیخ عبد الكريم درباره وجه تسمیه حاج شیخ مرتضی پرسیده بود و ایشان پاسخ داد) من در سال وفات شیخ انصاری به دنیا آمدم، لذا پدرم به ملاحظه نام استادش نام من را «مرتضى» قرار داد. 🔹آشیخ عبدالكريم گفت: خب، اين يک مشکلی را برای ما حل کرد. ماده تاریخ وفات شیخ را «ظهر الفساد»، قرار داده‌اند با اینکه مناسب بود عباراتی چون «غاب العلم»، و... برای تاریخ وفات وی انتخاب شود. الآن وجهش روشن شد. 🔹سپس آشیخ عبد الكريم به آشیخ محمد حسین (که از بلند نشدن حاج شیخ مرتضی ناراحت شده بود) خطاب کرد: شفيتُ قلبك؟! 📚 جرعه‌ای از دریا، ج ۳ ص ۵۱۴. 👉 @raveshsonnati
✔️ قال امیرالمومنین علیه السلام 💥 الْفِتْنَةُ يَنْبُوعُ الْأَحْزَان 1⃣ ترجمه 🔹فتنه چشمه اندوه‌هاست. 2⃣اعراب 🔹الفتنه: بر وزن غلمه، داراى معانى متعدد است: ۱. امتحان ۲. ضلال ۳. هرج و مرج. در قرآن است: 🔸«وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَة» 🔸«وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِين» 🔸«وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغافِرِين» 🔹ينبوع: بفتح ياء به معناى چشمه و بر ينابيع جمع بسته می‌شود. 🔹الاحزان: جمع حزن بضم و سكون چون قفل و اقفال يا جمع حزن به دو فتح، چون فرس و افراس بمعناى اندوه‌ها. 3⃣ معنى 🔹مراد آن است كه فتنه چون چشمه می‌جوشد و اندوه‌ها از او پديدار می‌گردد زيرا در فتنه مال‌ها غارت می‌شود، و آبروها ريخته می‌شود، و عورتها كشف می‌گردد، و حرمت‌ها هتک می‌شود و خون‌ها هدر می‌رود. از اين رو در قرآن در موردى گفته: «وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ... وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» به ويژه فتنه‌ای كه آسيبش همگانى است كه فرمود: «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً» و نيز گفته: «لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ» و خلوص از فتنه ممكن نيست يعنى امتحان، پس بايد از خدا نيكوئى امتحان را تمنى كرد. 🔹كاتب حروف گويد: 🔸پرهيز پسر كه فتنه برپا نكنى 🔸موجى تو فزون به موج دريا نكنى 🔸درياى جهان پر است از موج بلا 🔸سر چشمه فتنه را دگر وا نكنى 📚 شرح ۱۱۰ کلمه از کلمات امیرالمؤمنین علیه السلام ص ۸۱، ۸۲. 👉 @raveshsonnati
🔻حیطه روانی - حرکتی ↪️ 2⃣ اجرای مستقل 🔹یادگیرنده در این مرحله می‌تواند بدون کمک دیگران و بدون مشاهده و تقلید از حرکات آنها به طور مستقل کاری را انجام دهد؛ مثل کودکی که پس از چند بار تقلید کردن می‌تواند کلمات را خودش بر زبان آورد؛ اما این حرف زدن با خطا و اشتباه همراه است؛ همچنین آموزنده‌ای که پس از یک یا دو بار تقلید از مربی خود در سُر خوردن روی آب، می‌تواند خودش به تنهایی این حرکت را انجام دهد؛ اما ممکن است اشتباهاتی در همین حرکت ساده داشته باشد. 3⃣ دقت 🔹اگر یادگیرنده بتواند حرکت را به طور مستقل بدون اشتباه و با دقت و درستی انجام دهد، به سطح دقت رسیده است؛ مثل کسی که می‌تواند با رعایت احتیاط روی دوچرخه بنشیند و مسافت کوتاهی را بدون افتادن طی کند، یا معلمی مبتدی که می‌تواند بدون خطا چند هدف درسی در حیطه شناختی بنویسد. 4⃣ هماهنگی 🔹حرکات کسی که می‌تواند چندین حرکت را بدون خطا، با دقت و سرعت به طور هماهنگ و مسلط انجام دهد، به مرحله هماهنگی رسیده است؛ مانند دوچرخه سواری که می‌تواند به راحتی سوار دوچرخه شده، مسافتی طولانی را با هماهنگی چشم‌ها و دست‌ها و پاها و اندام خود بدون خطا طی کند، یا شناگری که می‌تواند با تسلط، حرکات دست و پا و سر و بدن خود را به طور هماهنگی تنظیم کرده، شنا کند، و یا معلمی که می‌تواند با مهارت وارد کلاس شود و به اقتضای هر موقعیت و ماده درسی مخصوص، روش مناسب آن را انتخاب، و با تسلط آن را اجرا کند. ↩️ ادامه دارد. 📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص۷۰ - ۷۱. 👉 @raveshsonnati