#نُکَت_مُحرّمیّة
نکته اول:
✍ حسینی زبیدی پیرامون علت نامگذاری محرّم به محرّم چنین گفته است:
المُحَرَّمُ: شَهْرُ اللَّهِ سَمَّتْه العَرَبُ بهذا الاسْمِ لأَنَّهم کانوا لا یسْتَحلُّون فیه القِتالَ، وأُضِیفَ إلی اللّه تعالَی إعْظاماً له کما قیلَ للکَعْبةِ بیتُ اللّه، و قیلَ: سُمِّی بذلِکَ لأَنَّه مِن الأَشْهُرِ الحُرُمِ.
قالَ ابنُ سِیْدَه: و هذا لیسَ بقَوِیٍّ.
و فی الصِّحاحِ: مِن الشُّهورِ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ کانتِ العَرَبُ لا تَسْتحلّ فیها القِتالَ إلاَّ حَیَّان: خَثْعَم و طَیِّیءٌ، فإنَّهما کانا یَسْتَحِلاَّن الشُّهورَ، و کان الذین یَنْسؤُونَ الشُّهورَ أَیامَ المَوْسِم یقُولُونَ: حَرَّمْنا علیکُمُ القِتالَ فی هذه الشُّهورِ إلاَّ دِماء المُحِلِّینَ، فکانتِ العَرَبُ تَسْتحلُّ دِماءَهُم خاصَّةً فی هذه الشُّهورِ. (إلى أن قال:)
قالَ النَّحاسُ: و أُدْخِلَتِ الألِفُ واللامُ فی المُحَرَّمِ دُوْن غیرِهِ مِن الشُّهورِ. انتهى
📚 تاج العروس، ج ۱۶، ص ۱۳۶
✍ در روایت ریان بن شبیب نیز امام رضا علیهالسلام فرمودند:
یَا ابْنَ شَبِیبٍ! إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَلَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً.
📚 بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴
@raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#نُکَت_مُحرّمیّة نکته اول: ✍ حسینی زبیدی پیرامون علت نامگذاری محرّم به محرّم چنین گفته است: المُح
#نُکَت_مُحرّمیّة
نکته دوم
ابتدای سال قمری و مبدأ آن از سه جهت، سه ماهِ متفاوت است:
۱. از جهت هجرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله، مبدأ سال و شروع آن اول ماه ربیع الأول است که به دستور پیامبر یا پیشنهاد امیر مؤمنان علی علیه السلام هجرت پیامبر اکرم مبدأ تاریخ اسلام قرار گرفت.
۲. از جهت ثبت وقایع تاریخی و تقویمی مبدأ رسمی سال، ماه محرم الحرام است.
۳. از جهت معنوی و عبادی مبدأ سال، ماه مبارک رمضان به ویژه شب قدر است، چنانکه سید بن طاووس در اقبال الاعمال تشریح کرده است و سابقا در همین کانال نیز گذشت.
نکته مهم
قاعدتا مبدأ رسمی، تاریخی و تقویمی نیز باید ماه ربیع الأول قرار می گرفت نه محرم الحرام ولی متأسفانه این امر نامبارک توسط برخی صحابه رخ داد که تفصیل آن را در این نشانی می توانید بخوانید:
https://www.makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=1&catid=40677&pageindex=0&mid=419801
@raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#نُکَت_مُحرّمیّة نکته دوم ابتدای سال قمری و مبدأ آن از سه جهت، سه ماهِ متفاوت است: ۱. از جهت هجر
#نُکَت_مُحرمیّة
نکته سوم
💥عاشورا و انتظار
◾️ حضرت سيد الساجدين زين العابدين علي بن الحسين از پدرش سيد الشهداء حسين بن علی عليهما السلام نقل میكند كه پدرم فرمود:
◼️يا وَلَدي يا عَليّ وَاللهِ لا يَسْكُنُ دَمي حَتّی يَبْعَثَ اللهُ الْمَهديَّ فَيَقْتُلَ عَلی دَمي مِنَ الْمُنافِقينَ الْكَفَرَةِ الْفَسَقَةِ سَبْعينَ اَلْفاً
ای فرزندم! ای علی! به خدا قسم خون من (حسین) آرام نخواهد گرفت تا خدا مهدی را بر انگیزاند و به خاطر (مطالبه) خون من از منافقان کافر فاسق ۷۰ هزار تن را بکشد.
📚موسوعة كلمات الامام الحسين: ص 371.
👉 @raveshsonnati
#نُکَت_مُحرّمیّة
نکته چهارم
بررسی نام رُقَیَّه
رقیّة بر وزن سميّة مصغر است و بر وزن عُتِيّة یعنی فُعِیْلَة اسم مصدر از فعل رقی یرقی به معنای بالا رفت است.
زبیدی در تاج العروس ج ۱۹ ص ۴۷۱ گفته است:
والرُّقِیَّةُ، بالضمِّ وکسْرِ القافِ وتَشْدیدِ الیاءِ: الاسْمُ مِن رَقِیَ یَرْقی.
ظاهرا اصل این رقیه که اسم مصدر است رُقُویَة بوده است که به خاطر اجتماع واو و یاء، حرف واو تبدیل به یاء و در یاء ادغام شده است مانند بَغِیّ و عُتِیّ و مرمِیّ که در اصل بَغُوی و عُتُوی و مرموی بوده اند.
اما رقیه که علم زنانی از جمله دختر هاله خواهر خدیجه کبری و دختر امیر مؤمنان (همسر مسلم بن عقیل) و دختر امام حسین علیهم السلام است به تصریح صاحب تاج العروس بر وزن سمیّة است.
اما اینکه رقیّه دقیقا مصغر چیست روشن نیست. مصغر راقی نمیتواند باشد چون مصغر راقی رُوَیْق است نه رُقَیّ. احتمال می رود مصغر رَقْي بر وزن سَعي (مصدر رقى به معنای بالا رفت) باشد و احتمال می رود مصغر رُقْيَة بر وزن لقمة (به معنای حرز و تعویذ یا نوعی از آن) باشد. احتمال هم می رود تصغیر ترخیم باشد.
والله العالم
@raveshsonnati
#نُکَت_مُحرّمیّة
نکته پنجم: سید الشهداء و فرشتگان
عَنِ ابْنِ تَغْلِبَ قَالَ:
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:
كَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی الْقَائِمِ عَلَی ظَهْرِ نَجَفَ [النَّجَفِ] فَإِذَا اسْتَوَی عَلَی ظَهْرِ النَّجَفِ رَكِبَ فَرَساً أَدْهَمَ أَبْلَقَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ شِمْرَاخٌ ثُمَّ یَنْتَفِضُ بِهِ فَرَسُهُ فَلَا یَبْقَی أَهْلُ بَلْدَةٍ إِلَّا وَهُمْ یَظُنُّونَ أَنَّهُ مَعَهُمْ فِی بِلَادِهِمْ فَإِذَا نَشَرَ رَایَةَ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله انْحَطَّ عَلَیْهِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ مَلَكاً كُلُّهُمْ یَنْتَظِرُونَ الْقَائِمَ علیه السلام وَهُمُ الَّذِینَ كَانُوا مَعَ نُوحٍ علیه السلام فِی السَّفِینَةِ وَ الَّذِینَ كَانُوا مَعَ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ علیه السلام حَیْثُ أُلْقِیَ فِی النَّارِ وَ كَانُوا مَعَ عِیسَی علیه السلام حِینَ رُفِعَ وَ أَرْبَعَةُ آلَافٍ مُسَوِّمِینَ وَمُرْدِفِینَ وَ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ مَلَكاً یَوْمَ بَدْرٍ
وَأَرْبَعَةُ آلَافِ مَلَكٍ الَّذِینَ هَبَطُوا یُرِیدُونَ الْقِتَالَ مَعَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام فَلَمْ یُؤْذَنْ لَهُمْ فَصَعِدُوا فِی الِاسْتِئْذَانِ وَهَبَطُوا وَقَدْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ علیه السلام فَهُمْ شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْكُونَ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَمَا بَیْنَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ إِلَی السَّمَاءِ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ.
📚 بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۲۴ و ۳۲۵ به گزارش از کمال الدین صدوق.
@raveshsonnati
#نُکَت_مُحرمیّة
نکته ششم: حبيب بن مُظاهر یا مُظَهَّر؟
🔹یکی از اصحاب بزرگوار سيدالشهداء جناب حبيب بن مظاهر است. در ضبط نام پدر وی در مصادر شيعی اختلاف است وحتی نام وی در برخی کتب رجالی اهل سنت به ضبط دیگری آمده است، و در مجموع 4 قول را میتوان ذکر کرد:
1: حَبِيبُ بْنُ مُظَهَّر (بالظاء) (رجال العلامة، ص 61، در زیارت روز اول ماه رجب و نیمه شعبان نیز همین ضبط آمده است. بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۳۴۰)
2: حَبِيبُ بْنُ مُطَهَّر (بالطاء) (بحار الأنوار، ج 44، ص 319، انساب الاشراف، ج۱۱، ص ۱۶۱)
3: حَبِيبُ بْنُ مُظاهر (بضم الميم) (الکشي، ج 1، ص 292)
4: حتيت بْنُ مُظَهَّرٍ (الاصابة في تمييز الصحابة ج 2،ص 142.)
سومين قول در افواه عامه مردم معروفتر از بقيه است ولی قول اول در کتب تاریخ وحديث از شهرت بیشتری برخوردار است وبه نظر برخی همين قول صحيح می باشد، هر چند قول دوم با توجه به یک نقل از شعری که حبيب در روز عاشوراء خوانده خالی از وجه نیست:
🔸أَنَا حَبِيبٌ وَ أَبِي مُطَهَّرٌ
🔸لَنَحْنُ أَزْكَى مِنْكُمُ وَ أَطْهَرُ
🔸نَنْصُرُ خَيْرَ النَّاسِ حِينَ يُذْكَرُ
اما قول چهارم در ضبط اسم حبيب متفرد بوده، ودر کتب رجالی شيعه ذکر نشده است اگر چه در ضبط نام پدر حبیب مؤيد قول اول است.
ادامه دارد ...
👉 @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#نُکَت_مُحرمیّة نکته ششم: حبيب بن مُظاهر یا مُظَهَّر؟ 🔹یکی از اصحاب بزرگوار سيدالشهداء جناب حبيب ب
#نُکَت_مُحرّمیّة
ادامه نکته ششم
1⃣ بررسی معنای نام جناب حبيب
▪️حبیب که معنایش روشن و مشخص است، چرا که به معنای دوست یعنی دوست داشته شده ( = محبوب) میباشد.
▪️حتیت یا بر وزن "صحیح" است که در اینصورت طبق گفته ابن جنی از موارد ابدال سین به تاء و اصل آن حسیس (الصوت الخفي) میباشد، (شرح الشافية، ج٤، ص٤٦٩) و یا بر وزن "سکّیت" است که در لغت یافت نشد و ممکن است مصغّر باشد بر وزن رُجیل از مصدر حتّ به معنای کندن پوست چیزی یا افتادن برگ از درخت یا از وصف حَتّ بر وزن صعب به معنای اسب تیز رو یا به معنای کریم و عتیق یا معانی دیگر که ذکرشان اهمیتی ندارد.
▪️لازم به ذکر است که تصحیف حبیب به حتیت در کتاب الاصابة محتمل نیست، زیرا ابن حجر آن را در باب الحاء بعدها التاء آورده است. ولی در هر صورت چنین بی دقتیها از ابن حجر مسبوق به سابقه است.
2⃣ بررسی معنای نام پدر جناب حبیب بنا بر روایات مختلف:
▪️مُطهَّر به معنای پاک و پاکیزه شده است.
▪️مُظهَّر از ظَهر به معنای پشت مشتق شده است و به معنای بالا رفته شده بر آن از فعل ظهَّره أي: علا ظهره است.
▪️مُظاهر به ضمّ میم و کسر هاء اسم فاعل از باب مفاعله و به معنای کمک کننده و یار و یاور و به فتح هاء اسم مفعول از آن باب که در نام پدر حبیب آمده است به معنای کمک و یاری داده شده است.
▪️امّا مَظاهر به فتح میم که در افواه عامّه معروف است، اشتباه میباشد.
⚫️ نتیجه گیری
چنانکه گذشت ظاهرا نام او حبیب و نام پدرش مُظهَّر بوده است. در بیشتر منابع شیعی نیز نام پدر او مُظهَّر با ظاء نقطه دار از باب تفعیل آمده است.
لازم به ذکر است که افراد معروفی در تاریخ عرب به این نام بودهاند چنانکه زبیدی در تاج العروس گفته است: «مُظَهَّرٌ، كمُعَظَّم: جَدُّ عبدِ المَلِكِ بنِ قُرَيْب بن عبدِ المَلِك بنِ عليِّ بنِ أَصْمَعَ بنِ مُظَهَّرٍ الأَصْمَعِيّ، صاحِب الأَخْبَارِ، و النّوادِرِ، و قد تقَدَّم عامُ وِلادَتهِ و وَفَاته في المُقَدِّمَة».
👉 @raveshsonnati
#نُکَت_مُحرّمیّة
نکته هفتم
▪️در برخی روایات و گزارشات شهادت طفل شیرخواره ابا عبدالله حضرت علی اصغر علیهما السلام وارد شده است که امام حسین علیه السّلام به لشکر عمر سعد ملعون فرمود:
"يا قوم قد قتلتم شيعتي وأهل بيتي وقد بقى هذا الطفل يتلظى عطشا فاسقوه شربة من الماء"
📚 اللهوف (الملهوف) علی قتلی الطفوف
▪️عبارت "یتلظی" عبارت بسیار جانسوز و جانگدازی است.
زبیدی در تاج العروس ج ۲۰ ص ۱۵۱ گفته است:
اللَّظَی کالفَتَی ... النارُ نفسُها ... أَو لَهَبُها الخالِصَ ... واللَّظَی و لَظَی، مَعْرِفَةً لا تَنْصرِفُ: اسْمٌ مِن أَسْماءِ جهنّم ... و لَظِیَتْ، کرَضِیَتْ، لَظًی و الْتَظَتْ و تَلَظَّتْ: أَی تَلَهَّبَتْ و لَظَّاها تَلْظِیَةً ... و تَلَظَّتِ المَفازَةُ: اشْتَدَّ لهبُها و تلظَّی غَضَباً والتَظَی: توقَّد حتی صارَ کالجَمْرِ.
▪️حاصل آنکه آن طفل رضیع از شدت عطش و تشنگی صورت ناز و مبارکش چون تکه آتشی بر افروخته شده بود.😭😭😭
👉 @raveshsonnati
#نُکَت_مُحرّمیّة
نکته هشتم
✔️ سيد القرّاء در کربلا
▪️متأسفانه از برخی از افراد تعابيری شنيده میشود که قابل مناقشه جدی است. یکی از این تعابیر اینست که «در کربلا لوتیها آمدند کمک امام حسین ولی فقهاء استخاره کردند که بیایند ولی استخاره آنها بد آمد» این در حالی است که در کربلا به غیر از بنی هاشم افراد بزرگی از علما در زمره شهداء هستند.
▪️یکی از آن بزرگان بُرَير بن خضير است که از بزرگان قراء در کوفه بود و از او به سید القراء یاد می شد. جز اين افتخار او افتخارات دیگری نیز دارد:
1⃣ هو والحبیب أول من قاما للمبارزة في اول القتال فأجلسهما الامام عليه السّلام.
📚 تاريخ طبري، ج ۴، ص ۳۲۶.
2⃣ هو القائل لعبدالرحمن بن عبد ربه الانصاري: واللّه لقد علم قومي أنى ما أحببت الباطل شابا ولا كهلا، ولكن- و اللّه- إنى لمستبشر بما نحن لاقون! واللّه ما بيننا و بين الحور العين الا أن يميل علينا هؤلاء باسيافهم، ولوددت أنهم قد مالوا علينا.
📚 همان، ص ۳۲۱.
3⃣ هو الذي كان يقول: إن عثمان بن عفان كان على نفسه مسرفا، وإن معاوية بن أبي سفيان ضالّ مضلّ، وإن امام الهدى والحق علي بن أبي طالب عليه السّلام.
📚 همان، ص ۳۲۸.
4⃣ هو الذي باهل رجلا من عسكر عمر بن سعد يدعى يزيد بن معقل على أنه علی الحق وذلك الرجل علی الباطل ودعا أن يقتل المحق منهما المبطل، ثم بارزه فقتله.
📚 همان، ص ۳۲۸.
5⃣ هو القائل للحسين عليه السّلام: واللّه يا بن رسول اللّه، لقد منّ اللّه بك علينا أن نقاتل بين يديك، تقطّع فيك أعضاؤنا، ثمّ يكون جدّك شفيعنا يوم القيامة بين أيدينا، لا أفلح قوم ضيّعوا ابن بنت نبيّهم، أفّ لهم غدا ما ذا يلاقون، ينادون بالويل و الثبور في نار جهنم.
📚 سفينة البحار، ج ۱، ص ۲۶۶
6⃣ و در آخر او همان کسی است وقتی دید حبیب شوخی میکند و میخندد به او گفت: "يا أخي ليس هذه بساعة ضحك" وحبیب در پاسخ به او چنین گفت: "فأيّ موضع أحق من هذا بالسرور، واللّه ما هو الا أن تميل علينا هذه الطغام بسيوفهم فنعانق الحور العين".
▪️در برخی کتب از وی با نام " یزید بن خضیر" یاد شده است.
📚 رجال کشی، ج ۱، ص ۲۹۳.
در برخی دیگر با نام "یزید بن حصین" از او یاد شده است.
📚 بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۹۳ و تنقیح المقال، ج ۱۷، ص ۳۹۳ و جامع الرواة، ج ۱، ص ۱۷۸.
ولی هر دو نادرست است، چنانکه در تنقيح المقال به لقب "سید الغرباء" و در جامع الرواة به لقب "سید القری" نامیده شده است که این دو نیز نادرست است.
▪️به اضافه نقل صحیح طبری در مورد نام او، دو شاهد نیز در کلام او بر صحت این دو ادعا وجود دارد:
1⃣ عفيف بن زهیر – یکی از راویان کربلا – در جریان حمله کعب بن جابر ازدی لعنة الله علیه به بریر بن خضیر، رو به کعب می گوید: "إنّ هذا برير بن خضير القاري الّذي كان يقرئنا القرآن في المسجد!"
📚 رجال کشی، ج ۱، ص ۲۹۳.
2⃣ وقتی کعب لعنه الله علیه بعد از جریان عاشورا به کوفه بازگشت: "قالت له امرأته أو اخته: أعنت على ابن فاطمة، وقتلت سيّد القرّاء؟ لقد أتيت عظيما من الأمر! واللّه لا اكلّمك من رأسي كلمة أبدا."
📚 تاريخ طبری، ج ۵، ص ۴۳۲ و ر.ک: قاموس الرجال، ج ۲، ص ۹۴.
▪️بُرَير به ضم باء بر وزن زُبير تصغير برّ است. البته احتمال دارد بریر به فتح باء وکسر راء باشد به معنی میوه درخت اراک (صحاح اللغة، ج ۲، ص ۵۸۸) ولی احتمال اول در نام سید القراء اشهر است.
▪️خُضير نیز بر وزن زُبير مصغر خضر است. یکی از نام های دریا خضیر است به جهت رنگ سبزی که با انعکاس نور در دریا پدید می آید. (الطراز الأول، ج ۷، ص ۳۸۱) و به برخی افراد به جهت شدت گندمگون بودنشان خضیر لقب داده شده است مثل ابراهیم بن مصعب بن مصعب بن زبیر. (توضیح المشتبه، ج ۳، ص ۲۶۷).
👉 @raveshsonnati
#نُکَت_مُحرّمیّة
نکته نهم: بعض الأوصاف العبّاسیّة
نام: عبّاس عليه السلام
نام پدر: امیر مؤمنان علی بن أبي طالب عليه السّلام
نام مادر: فاطمه بنت حزام بن خالد از نسل ربيعة بن عامر معروف به أم البنين الكلابية
القاب: قمر بنى هاشم (ماه درخشان بنی هاشم)، سقّاء (آب رسان و آب ده)، صاحب اللواء أو لواء الحسين (علمدار لشكر، پرچمدار لشکر حسین) و باب الحوائج.
کنیه: ابوالفضل و ابو قِرْبة (صاحب مَشک)
زمان ولادت: ۲۶ هجری
زمان شهادت: ۶۱ هجری
عمر شریف: حدود ۳۴ سال
مکان شهادت و محل دفن: کربلای معلّی
همسر: لُبابة بنت عبيدالله بن عباس بن عبدالمطلب
فرزندان: عبيدالله (که قطعی است) و حسن، فضل، قاسم، عبدالله و دو دختر (علی ما قیل).
برادران: عبدالله شهید در ۲۵ سالگی، عثمان شهید در ۲۱ سالگی و جعفر در ۱۹ سالگی.
قاتل: زید بن رقاد الجنبی و حکیم بن الطفیل الطائی النبسی لعنة الله علیهما
علت نامگذاری به عباس
زبیدی عالم بزرگ علم لغت گفته است:
عَبَسَ وَجْهُه یَعْبِسُ عَبْساً و عُبُوساً، من حَدِّ ضَرَبَ: کَلَحَ، کعَبَّسَ تَعْبِیساً. وقِیلَ: عَبَسَ وَجْهُه عَبْساً وعَبَّس: قَطَّبَ ما بَیْنَ عَیْنَیْهِ. ورجُلٌ عابِسٌ. وعَبَّس تَعْبِیساً فهو مُعَبِّسٌ وعَبّاسٌ، إِذا کَرَّهَ وَجْهَه. شُدِّد للمُبَالَغَةِ، ومنه قِرَاءَةُ زَیْدِ بنِ عَلِیٍّ: "عَبَّسَ وَتَوَلّی" فإِنْ کَشَرَ عن أَسْنَانِه فهو کالِحٌ.
وقیل: العَبَّاسُ: الکَرِیهُ المَلْقَی والجَهْمُ المُحَیَّا ...
والعَابِسُ: الأَسَدُ الذِی تَهْرُبُ منه الأُسود، وقال ابن الأَعْرابیّ: کالعَبُوسِ والعَبّاسِ، قال ابنُ الأَعْرَابِیّ: وبه سُمِّیَ الرجُلُ عَبَّاساً. قلت: عَبّاسٌ والعَبّاس: اسمُ عَلَمٍ.
📚 تاج العروس، ج ۸، ص ۳۴۹.
حاصل آنکه چون قمر منیر بنی هاشم در مواجهه با دشمنان بسان شیری که شیران دیگر از او فرار می کنند با چهره ای درهم کشیده و ابهتی دلهره آور برایشان، به آنان حمله ور می شد عباس نامیده شد. کیفیت شهادت آن بزرگوار نیز گواه راستی است بر این مدعا.
سلام الله عليه
👉 @raveshsonnati
#نُکَت_مُحرّمیّة
نکته دهم: علت نامگذاری حضرت مهدی عج به قائم و ارتباط آن با جریان عاشورا
عَنِ الثُّمَالِیِّ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرَ علیه السلام:
یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ!
ألَسْتُمْ كُلُّكُمْ قَائِمِینَ بِالْحَقِّ؟
قَالَ: بَلَی.
قُلْتُ: فَلِمَ سُمِّیَ الْقَائِمُ قَائِماً؟
قَالَ: لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ علیه السلام ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُكَاءِ وَالنَّحِیبِ وَ قَالُوا:
إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا! أَتَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَكَ وَابْنَ صَفْوَتِكَ وَخِیَرَتَكَ مِنْ خَلْقِكَ؟!
فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِمْ:
قَرُّوا مَلَائِكَتِی! فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَلَوْ بَعْدَ حِینٍ.
ثُمَّ كَشَفَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ علیه السلام لِلْمَلَائِكَةِ، فَسُرَّتِ الْمَلَائِكَةُ بِذَلِكَ فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
بِذَلِكَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ.
📚 بحارالأنوار، ج ۳۷، ص ۲۹۳ به نقل از علل الشّرائع شیخ صدوق.
👉 @raveshsonnati