#سخن_بزرگان
#سیره_علما
✔️ مرحوم آیة الله میرزا ابوطالب تجلیل تبریزی (مولف معجم الثقات وطبقات الرواة.)
🔹سؤال: آیا روحانیت الآن از بُعد تقوا هم از روحانیتِ مثلاً چهل سال قبل پیشرفت کردهاند یا نه؟
🔸خیر، ما مشغول کارهای دیگری شده و از این بُعد عقب افتادهایم. طلبهها خیلی پاک و مقدس بودند.
🔹طلبهای در مدرسۀ دارالشفاء حجره داشت و زندگی او به سختی سپری میشد، بارها اتفاق میافتاد که حتی کمی پول برای خرید نداشت و گرسنه میماند. میان اثاثیه طلبه سابق که یک طرف حجره چیده شده بود، قدری نان خشک معمولی بود که چند ماه گرد و خاک بر آن نشسته و اصلاً قابل خوردن نبود.
🔸این آقا چندین بار گرسنه ماند ولی به آن نان دست نزد تا این که مدتی بعد، آن آقا برای بردن اثاثیه خود آمد و آن تکه نانهای کهنه را از پنجرهای که رو به رودخانه بود، بیرون انداخت. آن موقع باز این طلبه چون گرسنه بود آن را از رودخانه برداشت و خورد. این قدر رعایت تقوا میکردند و به کسی هم نمیگفتند.
📚 کنگره امام خمینی و اندیشه حکومت اسلامی/مصاحبه های علمی، ج ۱۰، ص ۸۷.
🔺کانال بزم قدسیان
👉 @raveshsonnati
#اصول_بهداشت_روانی_و_تقویت_حافظه
#۲
🔻بخش اول: اصول بهداشت روانی
🔹چنانچه اشاره شد سعادت انسان در گرو سلامت روح و روان اوست، امّا از آنجا که سلامت جسم، نقش مهمّی در سلامت روح و روان دارد ، از این رو، نخست در فصلی به این مطلب اشارهای میشود و در ادامه، در فصل دوم ، به سلامت روح و روان میپردازیم.
🔻فصل اول: سلامت جسم و تندرستی
🔹اسلام بيش از هر مكتبی برای سلامتی جسم آدمی كه مَرْكَبِ روح و نفس ملكوتي اوست سفارش كرده است.
🔸خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: «وَ لاتَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» « القصص: ۷۷» یعنی : سهم خود را از دنیا فراموش مکن.
🔸از امیرمؤمنان علی علیه السلام در تفسیر آیه آمده است: «لَاتَنْسَ صِحَّتَكَ وَ قُوَّتَكَ وَ فَرَاغَكَ وَ شَبَابَكَ وَ نَشَاطَكَ.» یعنی : تندرستی و توانایی و آسودگی و جوانی و شادابی خود را فراموش مکن.
🔸از امام باقر علیه السلام نیز روایت شده است: «سَلَامَةُ الدِّينِ وَ صِحَّةُ الْبَدَنِ خَيْرٌ مِنَ الْمَال» یعنی: سلامتی دین و تندرستی بهتر از مال است.
🔸و در حدیثی منسوب به رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «إنّ فی صحّة البدن فَرَحَ الملائکةِ و مَرضاةَ الربِّ و تَثبیتَ السُّنَّة» یعنی : به درستی که در تندرستی شادی فرشتگان و خوشنودی پروردگار و تحکیم سنت است.
🔸و از دیرباز گفتهاند: «عقل سالم در بدن سالم است.»
🔸امیرمؤمنان علی علیه السلام در حدیثی میفرمايد: «الصِّحَّة أفضَلُ النِّعَم» . یعنی: سلامتی، برترين نعمتهاست.
🔹با این وجود، انسانِ امروز در اثر عمل نكردن به دستورات اسلامی، هم سلامت جسم و هم سلامت روح خود را از دست داده ودچار دهها استرس و اضطراب و فشار روانی شده است. از دكتر توماس موفت گزارش شده است:
🔸«ما قبر خود را با دندانهايمان میكنيم زيرا كه جسمِ خود را از غذاهای پر چرب و عاری از مواد مقوی انباشته میسازيم؛ دستگاههای بدن خود را با سيگار، الكل، دارو و مواد مخدر، مسموم میسازيم و به صورت غير فعال وقت خود را در جلوی تلويزيون تلف میکنيم.»
🔹از این رو، سزاوار بلکه لازم است که هر انسانی به ویژه طالب علم و دانش، نخست در راستای سلامتی بدن و تندرستی خود، قدم برداشته و اگر بیماریای در درون خود احساس میکند و یا نشاط و شادابی لازم را برای عبادت پروردگار و تحصیل دانش ندارد، به سرعت برای برطرف کردن آن مشکل، اقدام نماید تا اسباب و شرایط مناسب عبادت و تحصیل دانش برای وی فراهم شود. بلکه سزاوار و بایسته است که مقداری از دانش پزشکی را فرا گرفته تا بتواند بسیاری یا برخی از مشکلات خود را به راحتی درمان کند. چراکه
🔸اولا بسیاری از بیماریها به راحتی قابل درمان بوده و منشأ آن جز جهل و نادانی بیمار نسبت به بیماری خود و راه درمان آن، نیست.
🔸ثانیا برخی از مشکلات جسمی را غیر از بیمار نه میتواند تشخیص دهد و نه درمان نماید.
🔸ثالثا با دانستن کمی از این دانش، در بسیاری از موارد در وقت و هزینه، صرفه جویی میشود.
🔹از این رو در پایان کتاب آداب المتعلّمین گوید: «لابدّ لطالب العلم أن یتعلَّمَ شیئاً من الطّبّ ویتَّبعَ بالآثار الواردة فی الطبّ» یعنی: لازم است کسی که جویای دانش است قدری از دانش پزشکی، فراگرفته و از روایات آن، بهرهمند شود.
🔹البته تذکر این نکته لازم است که برخی از بیماریها به راحتی قابل تشخیص و درمان نبوده و باید به پزشک حاذق و ماهر مراجعه شود.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
الأمثال_السائرة_من_شعر_المتنبي_والروزنامجة.pdf
3.62M
#معرفی_مولف_و_کتاب
💥الامثال السائرة من شعر المتنبي و الروزنامجة
✔️الصاحب ابي القاسم اسماعيل بن عباد
🔹نویسنده مستغنی از تعریف است وی از اعاظم ادب عربی و شخصیتی مذهبی و سیاسی است.
🔹گفته شده وی در اوان جوانی به متنبی نامه نوشته و درخواست ملاقات نمود ولی متنبی به نامه وی وقعی ننهاد از این رو صاحب به نقد اشعار وی اهتمام بیشتری داشت تا مدح او ولی با این حال به درخواست فخرالدولة اشعار نغز او را انتخاب نمود و این نوشته به المثال السائرة نامیده شد.
🔹یکی دیگر از نوشتههای صاحب گزارشهای او از وقائع بغداد از وقت ورودش در آن شهر است که برای استادش ابن عمید نوشته است این نوشته از جهات ادبی و تاریخی دارای اهمیت است.
🔹توضحیات بیشتر در مورد این دو کتاب را در مقدمه عالمانه شیخ محمدحسن آل یاسین "محقق کتاب" مطالعه بفرمایید.
🔹فایل پی دی اف این کتاب را به علاقمندان علوم ادبی تقدیم میکنیم
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۹
💥بسم الله الرحمن الرحيم «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ 🔅 فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ 🔅 إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی سوره کوثر پرداخته شده است.
↪️🔻 نكات، إشارات و أغراض بلاغی در آیه فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ
💥 التفات
❓سوال: از اينكه خداوند قبلاً از خودش با ضمير متكلم تعبير آورده بود: «إنّا أعطيناك الكوثر» اصل و مقتضای ظاهر اين بود، كه در اينجا هم تعبير متكلمی بياورد: «فصلّ لنّا» چرا تعبير را عوض كرده و به جای ضمير متكلّم اسم ظاهر: «فصلّ لربّك و انحر» آورده است؟
🔹جواب: اين از باب التفات است، برای نكتهای:
🔹«التفات» يعنی اول معنایی با يكی از طرق ثلثه ـ تكلم و خطاب و غيبت ـ بيان شود، بعد همان معنی با طريق ديگری از آن سه طريق بيان شود، به شرط اينكه طريق دوم بر خلاف مقتضای ظاهر حال باشد.
🔹و در اين جا هم معنای واحد یعنی خداوند، أوّل با طريق تكلّمی بيان شده، بعد همان معنی با طريق غيبت (اسم ظاهر) بيان شده است.
🔹قاعدتا إلتفات از آن جایی كه برخلاف اصل است بايد دارای نكته بلاغی باشد و نكتة التفات هم دو نوع است:
🔸 ۱. نكته عامّه: و آن عبارت است از تفننّ در عبارت، برای تازه كردن نشاط مخاطب، به جهت گوش دادن به كلام متكلّم. و اين نكته در تمام التفاتها وجود دارد، مگر آن التفاتی كه مخاطب در آن خداوند باشد.
🔸 ۲. نكته خاصّه: يعنی نكتهای كه در بعضی از التفاتها وجود دارد نه در همه. البته لازم نيست در هر التفاتی مضافاً بر نكته عامّه، نكته خاصهای وجود داشته باشد، بلکه ممکن است التفاتی فقط نکته عامه را داشته باشد، و نكته خاصّهای نداشته باشد.
🔹و ديگر اينكه، نكته خاصّه به حسب موارد فرق میكند، يعنی اين طور نيست كه در تمام مواردی كه نكته خاصّه وجود دارد، در همه آنها نكته خاصّه يک چيز باشد، بلكه میبينی در یک التفات، نكته خاصّهاش چيزی است، و در التفاتی ديگر نكته خاصّهاش چيز ديگر است و هكذا.
و همچنين ممكن است، در يک التفاتی يک نكته خاصّهای وجود داشته باشد، و در التفات ديگر دو تا و در ديگری بيشتر.
🔹شيخ بهایی در کتاب «العروه الوثقي»، در تفسير سورة حمد، براي التفات در (مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ) چهارده تا نكته خاصّه ذكر كرده است.
🔻و امّا نكته خاصّه «التفات» در سوره كوثر:
1⃣ تعظيمِ شأن متكلّم: كه متكلّم پروردگار توست؛
2⃣ افاده اين معنی كه خداوند، مضافاً بر اينكه به جهت اعطاء كوثر، مستحق شكر و صلات و نحر است، از ناحيّه ربوبيّت هم مستحق اين معنی است؛
3⃣ تقويت داعی مخاطب برای انجام دادن مامور به خواسته متكلم، يعنی میدانی چه كسی به تو چنین دستوري میدهد، كسی كه ربّ تو و همه كارهی توست، لذا مبادا تخلّف كنی!
💥«لام» در «لربّك» برای اختصاص است، و دلالت دارد بر اينكه آن صلات و نحر بايد برای خداوند باشد و بس.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_معصوم
💥دعا برای صاحب العصر عجل الله فرجه
✔️ يونِس بن عَبدالرحمن عَنْ مَوْلانا أَبى الْحَسَنِ عَلِیّ بْنِ مُوسَى الرِّضا علیه السلام:
🔹 أنَّهُ کانَ یَأْمُرُ بِالدَّعاءِ لِلْحُجَّةِ صاحِبِ الزَّمانِ علیه السلام .
🔸 مولایمان على بن موسى الرضا علیه السلام «همواره» به دعا برای امام زمان علیه السلام امر مىفرمود.
📚 بحارالانوار؛ ج ۹۵ ص ۳۳.
👉 @raveshsonnati
#سخن_بزرگان
💥 کتب مهم فقه استدلالی
✔️ استاد سید محمد جواد شبیری
🔻استاد در یکی از دروس خویش به مناسبت فوائد بررسی اقوال فقهاء، به بیان توضیحی درباره کتابهای فقهیِ با اهمیتتر در دوره پس از علامه حلّی پرداختند به شرح زیر:
🔹از کتب مهم، ایضاح الفوائد فخر المحققین است. البته مرحوم فخر المحققین گرایشی عقل گرایانه دارد و استدلالات فقهی را در قالب قیاسهای منطقی قرار میدهد ولی به هرحال، اصل مطالب ایشان مهم است و باید ملاحظه شود.
🔹ایضاح الفوائد از منابع اصلی جامع المقاصد محقق ثانی است. هر دو کتاب در شرح قواعد علامه نگارش یافتهاند و در مواضع فراوانی همان مطالب ایضاح اما به شکل عرفیتر و بدون قالبهای منطقی و فلسفی در جامع المقاصد بیان شده است. اما گذشته از این، تحقیقات خود محقق ثانی نیز برجسته است.
🔹غایه المراد شهید اول بسیار ارزشمند و قابل استفاده است. این کتاب به همراه جامع المقاصد دو منبع مهم مسالک و شرح لمعه شهید ثانی است.
🔹در موارد زیادی مطالب شهید اول که گاه با عباراتی مندمج و پیچیده بیان شده، در مسالک با قلمی شیوا و به نحوهای استوارتر بیان شده است؛ لذا مسالک در همه بحثها بسیار قابل استفاده است.
🔹بله ابداعات شهید اول بیشتر است و میتوان شهید اول و محقق ثانی را به عنوان دو فقیه برجسته و صاحب مکتب این دوران نام برد.
🔹در دوران بعدی، مکتوبات محقق اردبیلی بسیار قابل استفاده است؛
البته قلم ایشان بسیار اندماج دارد و گذشته از دشواری فهم آن، مطالب ایشان بیشتر، تاملات و تلنگرهایی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد.
🔹پس از محقق اردبیلی، دو شاگرد مهم ایشان، یعنی صاحب مدارک و صاحب معالم، به نوعی شیوه ایشان را ادامه دادند.
🔸البته مطالب صاحب معالم از دقت و عمق بیشتری برخوردار است و در مواضع زیادی، از اشکالات محقق اردبیلی پاسخ گفتهاند.
🔸اما صاحب مدارک بیانی روانتر دارند و در موارد بسیاری، مطالب محقق اردبیلی را با قلمی گویا بیان نمودهاند.
🔹در دوره بعد، کشف اللثام فاضل اصفهانی مطالب قابل استفاده دارد.
🔹بعد از ایشان، آثار وحید بهبهانی بسیار پر مطلب است.
🔸وحید بهبهانی نقطه عطفی در تاریخ فقه و اصول است و آثار قبل و بعد از ایشان کاملا جدا از یکدیگر است.
🔸وحید بهبهانی چشمه جوشانی است که هر بار مسالهای را طرح میکند، فکر و تدقیق مجددی در آن مینماید و به افکار سابق خود اکتفا نمیکند.
🔸آثار وحید پر از مطالب بکر است؛ اما چون بیان روانی ندارد چندان مورد مراجعه قرار نمیگیرد.
🔸اگر آثار وحید با آثار صاحب حدائق مقایسه شود روشن می شود که صاحب حدائق چه اندازه بیان زیبا و شیرینی دارند اما ابتکارات وحید به مراتب بیشتر است.
🔹بعد از وحید بهبهانی، عمده آثار قابل استفاده، مکتوبات میرزای قمی، ریاض المسائل، مستند مرحوم نراقی، کشف الغطاء و جواهر الکلام است.
🔹همچنین انوار الفقاهه شیخ حسن کاشف الغطاء نیز بسیار خوب و قابل استفاده است.
🔹البته این کلام، به معنای بی فائده بودن سائر کتب نیست. مراد این است که عمده مطالب تا زمان صاحب جواهر، با مراجعه به این کتب به دست میآید. و الا، برای تحقیق کامل و استخراج همه مطالب، لازم است به کتب سائر فقهاء نیز مراجعه کرد.
🔺 کانال طرائف
👉 @raveshsonnati
#ویژه
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ.
👉 @raveshsonnati
#اصول_بهداشت_روانی_و_تقویت_حافظه
#۳
↪️🔻بخش اول: اصول بهداشت روانی
↪️ 🔻فصل دوم : سلامت روح و روان
🔻پیشگفتار
🔹چنانچه اشاره شد، برترین نعمت، سلامتی است بلکه سلامتی جسم نیز مقدمهای برای سلامتی روح و روان است. از این رو در روایات ما سلامتی روح برتر از سلامتی جسم دانسته شده است. امیرمؤمنان میفرماید: «أَلا وَإنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ الْمَالِ وَأَفْضَلُ مِنْ سَعَةِ الْمَالِ صِحَّةُ الْبَدَنِ وَأَفْضَلُ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْب». یعنی: آگاه باشید که وسعت روزی، از نعمتهای خداست و برتر از آن، تندرستی است و برتر از تندرستی، تقوای قلب است.
🔹بحث درباره آنچه سبب سلامت روح و روان میشود و آنچه آدمی را از آن محروم میکند، مجالی بسیار گسترده میطلبد که مناسب این نوشته نیست. و از آنجا که هدف اصلی این کتاب تبیین روش درست آموزش و مطالعه است، اشارهای گذرا به بحث تفکر و اهمیت و متعلّق آن کرده و سپس راهکارها و نکاتی درباره روش فکرکردن، ارائه میدهیم.
🔻نوشتار اول: تفکّر
🔹مهمترین و اساسیترین راه رسیدن به کمال، تفکر و تعقل است. از این رو لازم است پیش از ورود به بحث از روشهای درست آن اشارهای به چیستی، اهمیت و متعلَّق آن شود.
🔻الف) چیستی تفکّر
🔹مراد ما از عقل و فکر، همان قوه خدادادی است که همه انسانها به اصل وجودش معترف بوده و آن را در درون خويش میيابند؛ چه اين که همين حقيقت و گوهر قدسی، وجه تمايز انسان از ساير موجودات است. و شاید چون وجود عقل بدیهی است، واژه عقل در قرآن بکار نرفته بلکه از مشتقاتِ آن مانند تعقل و تفکر استفاده شده است. ما از اینکه میاندیشیم به وجود عقل پی میبریم؛ امام کاظم عليه السلام میفرمايد: «دَلِيلُ الْعَقْلِ التَّفَكُّرُ» نشانه وجود عقل، انديشيدن است.
🔹معنای لغوی تفکّر إعمال فکر و نظر است و در اصطلاح آنگونه که از محقق طوسی «قدس سره» نقل شده: «التفکّرُ سیر الباطنِ من المبادئ إلی المقاصد»
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_بزرگان
💥رعایت مراتب تحصیل
✔️ علامه حسن زاده آملی حفظه الله:
🔹 از چیزهایی که خیلی برای بنده یادداشت کردنی و نوشتنی است و در خاطراتم یادداشت دارم، این است که هر کسی در دوران درس و بحث عوالمی مشاهده میکند و فراز و نشیبی برایش پیش میآید.
🔹ما آقایانی را در درس و بحثها میدیدیم که مثلا «مغنی» میخواند و زمانی که در کلاس درس «أسفار» یا «جواهر الكلام» مینشستیم، میدیدیم همان طلبه مغنی خوان در آن درسها هم حضور دارد!
🔹یا میدیدیم بعضی افراد به سرعت درسها را میخوانند و بدون بحث و تدبر بالا میآیند و کتابهای بزرگ را زیر بغل میگیرند و در محضر فلان عالم بزرگ حضور مییابند! مثلا در درس خارج فقه یا خارج اصول یا خارج معقول شرکت میکنند و مطالبی از آن درسها یادداشت میکنند و هر وقت چیزی بخواهند آن نوشته را نگاه میکنند ولی خود نمیتوانند به مآخذ رجوع نمایند. به این صورت آدم ملا نمیشود.
🔹بعد بعضیها را دیدم که به یک نسبتهایی منتسب شدند، فرمایشاتی میفرمایند و گاهی از علم تبرّی میجویند و میگویند: مثلا درس بخوانیم که چه بشود؟! این «چه بشود» گفتن، برای آن است که از «مغنی» آمده در درس «أسفار» نشسته و حال احساس خستگی میکند؛ چون سلسله مراتب علمی را طی نکرده است و خواسته جهشی بخواند.
🔹حالا اگر بخواهد به دوران «مغنی» برگردد و با آن آقایان بنشیند نمیشود، به همین دلیل میگوید برای چه درس بخوانیم؟!
🔹«ره چنان رو که رهروان رفتند» راه این است که باید درس خواند و «مفتاح علوم» که صرف و نحو و ادبیات است - را باید دانست؛ همچنین باید فقه و اصول و رجال و درایه خواند. علمای ما چنین کردند.
🔹شیخ بهایی، علامه حلی، شیخ طوسی، شیخ مفید و بزرگان دیگر و اساتید زمان خودمان نیز چنین روشی داشتهاند. این همه کتاب و کتابخانه را که موجود است، همین آخوندها با زحمات طاقت فرسا فراهم آوردند.
🔹یکی از آقایان پیش من آمده بود که درباره کتابی صحبت پیش آمد، او گفت: الآن چهار صد هزار نسخه از کتابهای آخوندهای ما در شوروی است. ایشان میفرمود مطلع شدم کتابی در شوروی است، برای دیدن آن به شوروی رفتم. مرا به جایی بردند و گفتند منتظر باش. سپس با یک دستگاه اتوماتیکی کتاب را در برابر من حاضر کردند و آن را از پشت یک ویترین شیشهای نشان دادند. و زمانی که تقاضا کردم آن را از نزدیک ببینم، گفتند: به همین اندازه کافی است.
این کتابها کار علمای ما بود. اینها کار حوزه ها و عمامه به سرها بود؛ و الآن هم این قبیل امور باید به دست شما حل شود. بدانید که الآن هم خیلی کتاب داریم. الحمد لله خیلی سرمایه داریم. راه این است.
🔹سروران و عزیزان من! باید درس هم خواند و پاک هم بود. اما بی علم و بی معارف نمیشود و شما نفوس مکتفیه را با خودتان قیاس نفرمایید و از تطهير ذاتی، ذکر، خلوت و أنس با خدا غفلت نورزید. از اینها دست نکشید. قرائت قرآن شریف و هكذا حضور و مراقبت مد نظرتان باشد.
🔹پس نباید گفت درس بخوانیم که چه بشود! یا این آقایان این همه درس خواندهاند چه شده! باید گفت: اینها علم است. همین قرآن شریف، آیه به آیه بر علم و عقل سفارش و تأکید میکند. اگر کسی از «معالم» آمد و در درس «أسفار» نشست، احساس خستگی میکند و درس را نمیفهمد؛ و از طرف دیگر سن بالا آمده و گرفتار زن و بچه شده است و حالا نمیداند چه کار بکند.
🔹پس کلید موفقیت و شادابی در درس و بحث، رعایت سلسله مراتب درسها و کتابها و خوب خواندن و خوب بحث کردن است.
📚 دروس شرح اشارات و تنبیهات، نمط نهم، صص ۱۳۷-۱۳۹.
🔺از کانال صمدیه و تفسیر استاد راسل
👉 @raveshsonnati
هدایت شده از SM Mousavi
4_5868473838139868831.mp3
1.08M
#سخن_بزرگان
💥توصیه مرحوم آیت الله العظمی خوئی به طلاب در ابتدای درس به زبان فارسی
🔹اين صحبتها در ابتدای يكی از درسهای مربوط به بحث طهارت آب استنجا ايراد شده است، و به احتمال زياد در سال ١٣٧٧ يا ١٣٧٨ هجری قمری میباشد.
🔺شبکه اجتهاد
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۰
💥بسم الله الرحمن الرحيم «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ 🔅 فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ 🔅 إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی سوره کوثر پرداخته شده است.
↪️🔻 نكات، إشارات و أغراض بلاغی در آیه فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ
❓سوال: آيا به قرينهی «لربّك» در «فصلّ لربّك» لازم است كه برای «وانحر» هم «لربّك» ديگری در تقدير گرفته شود يا نه؟
🔹جواب: اگر مراد از «نحر» بالا بردن دستها باشد در تكبيرهی نماز، میشود گفت كه تقدير «لربّك» براي «و انحر» لازم نيست، چون كه نحر از توابع نماز خواهد بود و استقلالی نخواهد داشت و در نتيجه «لربّك» كه برای «صلّ» است، برای اين هم كفايت خواهد كرد.
🔹ولی اگر مراد از «نحر» قربانی كردن باشد، در اين صورت میشود گفت كه: به قرينة مقاميّه بايد برای «وانحر» هم «لربّك» ديگری در تقدير گرفت؛ چون صلاة و نحر در اين فرض، دو عبادتاند، و هر يک از ديگری مستقل است، و هر دو هم بايد به قصد قرب باشند.
💥«وصل»
🔹جملة «إنحر» با واو عطف شده بر جملة «صلّ لربّك» و مقتضی وصل هم اين است كه بين آن دو توسط بين الكمالين است، بدون اينكه مانعی از عطف در بين باشد. 🔸(كمال اتصّال و شبه كمال اتصال و كمال انقطاع و شبه كمال انقطاع مقتضي فصلاند. و توسط بين كمال اتصال و كمال انقطاع اگر مانعی از عطف همراهش نباشد مقتضی وصل است، و اگر مانع باشد حكمش فصل است.)
💥«مذهب كلامی»
🔹يكی از محسنّات بديعيّه مذهب كلامی است، و آن عبارت است از اينكه متكلم برای مطلب خودش دليلی ذكر كند. در اين سوره هم میشود گفت كه مذهب كلامی اعمال شده: «فصلّ لربّك و انحر» بيانگر مدّعی است، و «إنّا أعطيناك الكوثر» بيانگر علت و دليل آن مدّعی است.
🔻يعنی آيه دوّم میفرمايد كه: وظيفه تو (پيامبر) اين است كه خدا را شكر کنی به وسيله صلاة ونحر، و آيه اوّل هم میفرمايد كه: علت اين وظيفه و دليل بر آن هم اين است، كه ما به تو كوثر داديم، كه نعمت بسيار بزرگ و ارزشمندی است كه اين وظيفه را میطلبد.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#روش_تدریس #یادگیرنده #ویژگیهای_مشترک_و_غیر_مشترک_یادگیرندگان 🔻ویژگیهای مشترک در زمینه انگیزش 🔻عوا
#روش_تدریس
#یادگیرنده
#ویژگیهای_مشترک_و_غیر_مشترک_یادگیرندگان
🔻ویژگیهای مشترک در زمینه انگیزش
🔻عوامل انگیزش
↪️ 3⃣ نظریه انگیزش پیشرفت بر آن است که ارزش پیشرفت و کسب موفقیت برای همه یکسان نیست.
🔹بعضی از افراد بیشتر به دنبال پیشرفت هستند. چنین کسانی پیشرفت بیشتری هم میکنند، چون انگیزه بیشتری دارند. ارزش موفقیت نزد افراد به عوامل مختلفی، از جمله سابقه موفقیتهایشان در گذشته بر میگردد. از این رو، معلم و مربی باید زمینه موفقیت را برای یادگیرنده فراهم کنند تا این نوع انگیزش در او تقویت شود.
🔹برخی افراد به جای انگیزه برای موفقیت، تنها برای اجتناب از شکست انگیزه دارند. این نوع انگیزه از نوع اول آسیب پذیرتر است؛ زیرا در صورت تکرار شکست، به سرعت کاهش می یابد.
4⃣ بر اساس نظریه اسناد، افراد موفقیتهای خود را به عوامل مختلفی نسبت میدهند. این عوامل برخی بیرونی و برخی درونی، بعضی پایدار و بعضی ناپایدار، و گروهی قابل کنترل و دستهای هم غیر قابل کنترلاند. اگر افراد موفقیت خود را به عوامل درونی و قابل کنترل نسبت دهند، انگیزه بیشتری برای فعالیت و تلاش خواهند داشت. معلم باید یادگیرنده را در اصلاح اسنادهای او کمک کند.
🔹چگونگی اسناد افراد به خودپنداره آنان مربوط میشود. اگر در تصویری که فرد از خود در ذهن دارد، خود را توانا و ارزشمند ببیند، انگیزه بیشتری برای تلاش و موفقیت در او ایجاد میشود.
🔹شکل گیری خودپنداره به شدت متأثر از تجربههای فردی و برخوردهای به ویژه خانواده است. با این حال افراد با تلقین و اراده نیز می توانند خودپنداره خویش را اصلاح کنند.
🔻ویژگیهای مشترک در زمینه عزت نفس
🔹عزت نفس که نوعی از خودپنداره است، به معنای ارزشمندی انسان نزد خودش است. هر اندازه فرد ویژگیهای خود را به ایدئالهایش نزدیک تر ببیند، خود را ارزشمندتر احساس میکند و عزت نفس او بیشتر خواهد شد.
🔹افراد با عزت نفس بالا از خود انتظار رفتارهای مثبت و تلاش بیشتر دارند. در نتیجه، انگیزه آنان نیز قویتر است.
🔹فردفرد یادگیرندگان تفاوتهای بسیاری از جهات مختلف با هم دارند. این تفاوتهای فردی را میتوان در زمینه های جسمی، جنسیتی، ذهنی، عاطفی، فرهنگی و شخصیتی مشاهده کرد. ریشه این تفاوتها را به طور کلی وراثت و تأثير محیط دانستهاند. رفتار معلم با هریک از یادگیرندگان باید متناسب با ویژگیهای فردی آنان باشد.
↩️ ادامه دارد.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی)، صص ۱۸۷، ۱۸۸.
👉 @raveshsonnati