#سخن_بزرگان
💥هفت توصیه مهم از محقق حلی به طالبان علم
🔹ليكن تعلمك للنجاة لتسلم من الرياء والمراء،
🔹وبحثك لإصابة الحق لتخلص عن قواطع الأهوية ومآلف النشاء،
🔹وأكثر التطلع على الأقوال لتظفر بمزايا الاحتمال،
🔹واستنقض البحث عن مستند المسائل لتكون على بصيرة فيما تتخيره،
🔹وعليك بالحفظ فإنه أربط للعلم وأضبط للفهم،
🔹وداوم البحث يعطك استعدادا لتلقي النتائج النظرية بالفعل،
🔹واختر المُباحث الصالح لتستفيد من خُلقه ما يصير لك سجية.
📚المعتبر فی شرح المختصر، ج١، ص٢١.
👉 @raveshsonnati
#اصول_بهداشت_روانی_و_تقویت_حافظه
#۴
↪️🔻بخش اول: اصول بهداشت روانی
↪️ 🔻فصل دوم : سلامت روح و روان
↪️🔻نوشتار اول: تفکّر
🔻ب) اهمیت تفکّر
🔹خوشبختی دنيا و آخرت و سلامت روح از انديشيدن آغاز میشود؛ چنانكه در بسیاری از روايات آمده است: «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ قِيَامِ لَيْلَةٍ» یا «خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ» یا «خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سِتِّينَ سَنَةً.» یعنی: تفکر ساعتی بهتر از یک شب یا یکسال یا شصت سال عبادت است. شاید اختلاف بیانات در روایات، ناظر به کیفیّت تفکّر یا متعلَّق آن باشد. زیرا آدمی میتواند در اثر تفكرِ صحيح، خوشبختی يک عمر را تضمين كند؛ چرا كه سرعت فكر انسان از هر متحرکی سريعتر است تا جايی که میتواند انسان را در لحظهای از ازل به ابد برساند.
🔹حاصل آنکه تفکر، کليد ابواب معارف بوده و بدون آن بشريت به هيچ کمالی نمیرسد. محقق طوسی قدس سره پس از آنکه تفکر را سیر باطن از مبادی به مقاصد دانست در اهمیت تفکر میگوید: «ولايَرتقِی أحدٌ من النَّقص إلی الکمال إلا بهذا السَّير» کسی از نقص به کمال نمیرسد مگر به سير فکری. (که در آفاق و انفس به کارگرفته شود.)
🔹در پایان ذکر این نکته لازم است که چون طبق فرمايش قرآن كريم غذای تفكر و تعقل، علم و اطلاعات است: «وَمَا يَعْقِلُهَا الا العَالِمون» «العنکبوت: ۴۳» از این رو، به هر ميزان اطلاعات انسان بيشتر باشد، استفاده از فكر نيز بهتر و افزونتر خواهد بود.
🔻ج) متعلَّق فکر
❓اما متعلَّق فكر چيست؟
❓و به بیان ديگر، در چه مقولههايی بايد انديشيد؟
🔹به نظر میرسد میتوان اين مقولهها را در عناوين ذيل خلاصه نمود:
🔸۱) انديشه در مبدأ هستی و ازل یعنی تفکر در اینکه از كجا آمده است؟ تا برسد به اينکه «جهان را خالقی باشد خدا نام»
🔸۲) اندیشه در منتهی و أبدیت یعنی تفکر در اینکه به كجا خواهد رفت؟ تا برسد به اينکه بداند ابديت در پيش است و به قول شاعر : «ثبت است بر جريده عالم دوام ما»
🔸۳) اندیشه در علت آفرینش و اینکه چه تکلیفهایی بر گردن او بوده و وظيفه او در قبال خود، خدا، جامعه و طبيعت چيست؟
🔹روزها فكر من اين است و همه شب سخنم
🔹كه چرا غافل از احوال دل خويشتنــم
🔹ماندهام سخت عجب از چه سبب ساخت مرا
🔹يا چه بود است مراد وی از اين ساختنم
🔹ز كجا آمدهام آمدنم بهـر چه بود
🔹به كجا میروم آخر ننمايی وطنـــم
🔹چنين قفس نه سزای من خوش الحانيست
🔹روم بگلشن رضوان كه مرغ آن چمنـم
🔹مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
🔹چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم
↩️ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۲
💥بسم الله الرحمن الرحيم «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ 🔅 فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ 🔅 إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی سوره کوثر پرداخته شده است.
↪️🔻 نكات، إشارات و أغراض بلاغی در آیه «إنّ شانئك هو الأبتر»:
❓سوال: چرا به جاي كلمهی «شانیء» اسم طرف را ذكرنكرده است؟
🔹جواب: اين کار میتواند عللی داشته باشد:
🔸۱. افادهی تعميم كند، يعنی اين حكم اختصاص به آن شخص خاصّ ندارد، بلكه هر كسی كه مثل او باشد، اين حكم (أبتريّت) برای او هست.
🔸۲. اشاره باشد به اينكه آن شخص آن قدر پست است كه لياقت ندارد اسمش برده شود.
🔸۳. از آن جائی غرض از ابتريّت او اين است كه آثار او محو خواهد شد، و اسمی از او باقی نخواهد ماند و به فراموشی سپرده خواهد شد. لذا مناسب اين بود كه نام او برده نشود، چون ذكر نام او با اين غرض نمیسازد، به جهت اينكه ذكر نام او يک نحوه ماندگاری است براي او.
💥«استعاره»
🔹از آن جایی كه معنای أصلی «أبتر» مقطوع الآخر است، استعمالش در معنای ديگر كه مشابه معنای اصلی اوست مجازی خواهد بود.
🔻مثلاً: شخصی را كه أولاد ذكور نداشت تشبيه میكردند به چيزی كه مقطوع الآخر است، و لفظ «أبتر» را بر آن اطلاق میكردند، و وجه شبه عدم تماميّت بود، چون چيزی كه مقطوع الآخر است ناتمام است، و كسي هم كه أولاد ذكور ندارد، به منزلهی ناتمام است، پس وجه شبه در مشبه به تحقيقی است و در مشبه تنزيلی؛ در نتيجه «أبتر» مجاز خواهد بود از نوع استعاره.
🔹حال ببينم لفظ «أبتر» در هر تقسيمی از تقسيمات استعاره از كدام قسم است؟
🔸۱. مفرده است نه مركبّه؛ چون مفرد است و كلمه نه كلام.
🔸۲. تبعيّه است نه اصليّة؛ چون اسم جنس مشتق است نه اسم جنس غير مشتق.
🔸۳. مصرّحه است نه بالكنايه؛ چون بالصراحه ذكر شده نه بالكناية.
🔸۴. عامّيّه است نه خاصّيّه؛ چون وجه شبه در مشبه به او واضحات است.
🔸۵. مطلقه است نه مجرّده و يا مرشّحه؛ چون از مناسبات مشبّه و يا مشبّه به چيزی همراه آن نيامده است.
🔸۶. تحقيقيّه است نه تخييليّه؛ چون مستعارٌ له ـ معنای مجازی ـ امری واقعی است، نه تخييلی.
🔸۷. وفاقيّه است نه عناديّه؛ چون معنای حقيقی آن با معنای مجازیاش، در شئ واحد قابل جمعاند؛ میشود كسی هم اولاد ذكور نداشته باشد و هم پاهايش قطع شده باشد.
🔸۸. غير تمثيليّه است نه تمثيليّه؛ چون وجه شبه در آن مركب نيست.
💥«كنایه»
🔹بعيد نيست كه «أبتر» بعد از اينكه استعاره آورده شده برای كسي كه فرزند ذكور ندارد، كنايه باشد از محو آثار، و باقی نماندن اسم و رسم، و به فراموشی سپرده شدن، يعنی غرض اصلی طرف مقابل، از گفتن «أبتر» اين نباشد كه حضرت پسر ندارد، بلكه میخواهد بگويد: كه حضرت ماندگاری نخواهد داشت، كما اينكه از عاص بن وائل نقل است كه میگفته: «دعوه، إنّما هو رجلٌ أبتر، لا عقب له، لو هلك انقطع ذكره، و استرحتم منه».
🔻پس بنابراين، كما اينكه مجاز المجاز (سبك المجاز من المجاز) داريم ـ البتّه علی اختلاف ـ كنايه المجاز (سبك الكناية من المجاز) هم خواهيم داشت.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#ویژه
▪️اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ
▪️اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.
👉 @raveshsonnati
#روش_تدریس
#برنامه_ریزی_برای_فرایند_تدریس
🔻تعیین هدفهای آموزشی و تهیه درس
🔻مقدمه
🔹فرایند تدریس را میتوان به سفری تشبیه کرد که نیازمند برنامهریزی است. پیش از عزیمت باید مبدأ و مقصد آن تعیین شود، و اینکه مسیر و روش رسیدن به هدف، و مراحل حرکت کدام است و چه نتایجی خواهد داشت؛ مسافر این راه به چه امکانات و ابزارهایی نیاز دارد و چه کسانی در این سفر او را همراهی می کنند و....
🔹در فرایند تدریس برای رسیدن به هدف، که حصول تغییراتی در وجود یادگیرنده است، باید روش، مسیر، مراحل و امکانات لازم را مشخص کرد و چون بیشتر این تغییرات در زمان یادگیری مشهود نیست، لازم است با استفاده از شیوههای خاص، از میزان موفقیت و دستیابی به اهداف ارزیابیهایی صورت گیرد تا میزان تغییرات صورت گرفته مشخص شود. نقشهای که این عناصر در آن مشخص شده است، «طرح درس» نام دارد.
🔹تهیه طرح درس نیازمند دانش و مهارت است. معلم و دیگر دستاندرکاران برنامهریزی آموزشی و درسی باید به روانشناسی تربیتی، جامعه شناسی تربیتی، فلسفه تعلیم و تربیت و روشها و فنون تدریس به اندازه کافی آگاه بوده، مهارت برنامه ریزی را نیز کسب کرده باشند. وظیفه معلم در این میان تنها برنامه ریزی برای تدریس یک موضوع درسی در یک مقطع خاص است و طراحی دوره های آموزشی و برنامهریزی کلان برای یک سازمان یا نهاد آموزشی و پرورشی به عهده او نیست.
🔹طرح درس در حقیقت برنامه و نقشهای است که در آن، روشها، مواد و امکانات لازم، مراحل کار و فعالیتهای معلم و شاگردان برای انتقال دانشها و مهارتهای مشخص به یک فرد یا گروه در یک جلسه درسی تعیین میشود. البته برای یک ترم یا دوره آموزشی نیز باید نقشه ای تهیه کرد که مراحل و محتوای آموزش در آن دوره به طور کلی در آن مشخص باشد. قالب و اجرای طرح درس و چگونگی تهیه آن را در همین بخش معرفی خواهیم کرد.
🔻برخی از نتایجی که معلم با تهیه طرح درس به آنها دست مییابد، عبارت اند از:
🔸آگاهانه و حساب شده وارد کلاس میشود و از قبل میداند که در هر لحظه و هر موقعیت از کلاس چه برنامهای باید اجرا کند. بدون طرح درس، به ویژه معلمان تازه کار، ممکن است در ضمن تدریس سردرگم شوند.
🔸با اعتماد به نفس بیشتری وارد کلاس میشود و تدریس میکند؛ . در جریان تهیه طرح درس می تواند مشکلات احتمالی و راه حل آنها را پیش بینی کند.
🔸میتواند پرسشهای احتمالی شاگردان و پاسخ آنها را از قبل آماده کند؛
🔸تهیه طرح درس به معلم کمک میکند روشها و ابزارهایی مناسب برای تدریس انتخاب کند؛
🔸میتواند کار خود را آسانتر ارزیابی کند؛ چنان که بازرسان نیز با بررسی طرح درس بدون حضور در کلاس تا حدود زیادی میتوانند کیفیت تدریس او را ارزیابی کنند؛
🔸شاگردان نیز تسلط معلم بر فرایند تدریس را احساس میکنند و در نتیجه، اعتماد و آرامش آنها در جریان یادگیری بیشتر خواهد بود.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۱۹۴، ۱۹۵.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#ویژه
💥 تحف العقول فی علم الاصول
🔹تقریرات درس اصول آیت الله العظمی وحید خراسانی
✔️ به قلم آیت الله حاج شیخ علی کرباسی
🔹با تقریظ معظم له به زیور طبع آراسته شد.
👉 @raveshsonnati
#سیره_علما
💥 الدرس حرف و التکرار الف
❓فارابی چگونه مطالعه میکرد؟
🔹وُجد كتاب النفس لأرسطو و عليه مكتوب بخط الفارابی: انّی قرأت هذا الكتاب مائتی مرة.
🔹و نقل عنه انّه كان يقول: قرأت السماع الطبيعی لأرسطاطاليس اربعين مرة و أرى انّی محتاج الى معاودة قراءته.
📚مفتاح السعادة ومصباح السيادة فی موضوعات العلوم ج۱ ص ۲۹۲.
👉 @raveshsonnati
#اصول_بهداشت_روانی_و_تقویت_حافظه
#۵
↪️🔻بخش اول: اصول بهداشت روانی
↪️ 🔻فصل دوم : سلامت روح و روان
🔻نوشتار دوم: روشهای درست فكركردن
🔹در این نوشتار، روشها و نکاتی برای درست اندیشیدن، بیان میشود. امید است که مورد استفاده قرار گیرد.
🔹انسان بايد مشكلات خود را به روش عقلانی (مسئله مداری) طرح و حل نمايد نه روش احساسی و خيالی (هيجان مداری)؛ لذا به فرمولهای تفكر صحيح به روش مسئله مداری اشاره میشود كه عبارتند از:
🔸۲. اصل خودشناسی يعنی: توجه و باور به توانايیهای بیشماری كه خداوند متعال در وجود انسانها به وديعه نهاده و باور به اين مطلب كه او به كمال و جمال مطلق متصل بوده و آئينه جمال و جلال خداوند متعال است و با اين استعدادها میتواند خوشبختی واقعی را به دست آورد و به پيروزی خود يقين کند، در نتيجه به هيچ وجه احساس حقارت، خودكم بينی، عجز و ناتوانی بر او حاكم نخواهد شد.
🔸۲. باور به اينكه او به طور حتم میتواند با توكّل به خداوند و استفاده از ابزار و وسايل خدادادی مشكلات را حل كند.
🔸۳. مثبت انديشی و باز كردن دريچههای ذهن به جهان روشنايی.
🔸۴. به هيچ وجه نااميد نشدن؛ باید هيولای نااميدی را در درون خود بكشد و باور داشته باشد كه در عالم هيچ بن بستی نيست.
🔸۵. مشكل و مسئله مورد نظر را با تمام علل و عوامل ايجاد مشكل، موانع رفع و مهمتر از همه، راه حلهای مناسب آن را نوشته و تجزيه و تحليل كند و تا زمانی كه آن راه حل مناسب را پيدا نكرده موضوع را ترک نكند.
🔸۶. اگر خود به تنهايی نتوانست عوامل مشكل و راه حلهای مربوطه را بيابد، با كارشناسی امين مشورت كند.
🔸۷. مشكلات را طبيعی تلقی كرده و بزرگش نكند و به اصطلاح از كاه كوه نسازد؛ پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در اين باره میفرمايند:«مَا مِنْ هَمٍّ اِلا وَ لَه فَرَجٌ» هيچ غم و غصهای نيست مگر اينكه برای آن گشايشی است. باید باور داشته باشد که «مشكلي نيست كه آسان نشود» و تلاش كند که از غم و غصههای دنيوی به شدت پرهيز نمايد.
🔹امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمايد: «تَخَلَّي مِنَ الهُمُوم إلَّا هَمّاً وَاحِداً» یعنی : مؤمن از همه اندوهها و غصهها خود را تخليه كرده مگر يک همّ و غم (كه آن هم غم ابديت و آخرت است.)
🔸۸. باید طرحها و خواستههایش با امکانات و شرايط عينی و موجود سازگار باشد به عبارت ديگر وسايل، قدرت تأمين هدفها را داشته باشد، يعنی تلاش كند که با امكانات موجود و واقعی مشكل را حل كند نه با امكانات خيالی؛ چرا كه گاهی هدفها درون وسايل نمیگنجند. به ياد داشته باشيد که موفّقترين و خوشبختترين انسانها كسانی هستند كه از امكانات موجود بهترين بهرهبرداری را میكنند. (اصل تناسب هدف و امكانات)
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۳
💥بسم الله الرحمن الرحيم «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ 🔅 فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ 🔅 إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی سوره کوثر پرداخته شده است.
↪️🔻 نكات، إشارات و أغراض بلاغی در آیه «إنّ شانئك هو الأبتر»:
❓سوال: گفته شد که معنای حصری در آیهی شریفه این است: «شانئ تو أبتر است نه تو» و با فرض اینکه حضرت أولاد ذکور نداشته است، ولی شانئ حضرت أولاد ذکور داشته، این چطور صحیح است که گفته شود: «شانئ تو أبتر است، نه تو»؟
🔹جواب: از آن جائی که گفته شد: «أبتر» کنایه است از عدم ماندگاری اسم و رسم و محو آثار و به فراموشی سپرده شدن، و این معنای کنائی برای حضرت صلی الله علیه و آله نبوده، بلکه برای شانئ او بوده، پس صحیح است خطاب به حضرت گفته شود: «إن شانئک هو الأبتر» یعنی شانئ تو بی نام و نشان خواهد بود نه تو، او به فراموشی سپرده خواهد شد نه تو، آثار او محو خواهد شد نه آثار تو.
💥«سجع»:
🔹سجع این است که حرف آخر فواصل (کلمات آخر) فقرهها متّحد باشد، در این سورهی مبارکه هم این امر اعمال شده؛ چون «الکوثر» و «انحر» و «الأبتر» به یک حرف تمام شدهاند: (راء).
❓مسئله نحوی:گفته میشود که در جملة إسمیّه خبریّه، نمیشود مسند إلیه نکره باشد، و مسند معرفه، و در این آیه شریفه گفته شد که: «شانئک» اسم «إنّ» است. و مسند اله و «الأبتر» خبر «إنّ» است. و مسند که معرفه است، ولی مسند الیه اسم فاعل مضاف به مفعول به است، و اضافه إسم فاعل به مفعول به لفظیّه است، و افاده تعریف نمیکند، پس بنابراین «شانئک» نکره خواهد بود، و با آن قاعده نمیسازد.
🔹جواب: اضافه اسم فاعل به مفعول به، در صورتی لفظیّه است، که اسم فاعل برای حال یا استقبال باشد ولی اگر برای ماضی باشد اضافهاش معنویه است، و در این آیه شریفه هم «شانئک» برای ماضی است، پس اضافه در آن معنویه است، و افادة تعریف میکند.
🔺پایان نکات ادبی سوره کوثر.
👉 @raveshsonnati