eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.6هزار دنبال‌کننده
592 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پیمبر آیا ؟که نه وصی شد ، مُحمّد آیا ؟ که نه علی شد درون آیینه نور تابید و روحِ آیینه صیقلی شد ازل به نور نبی است روشن ، ابد به نور علی معیّن اَلست،  یعنی سوال از انسان علی که آمد سخن بلی شد یکی به قرآن یکی به برهان یکی به آیه یکی به نامه که این به نهج البلاغه غم برد و آن به قرآن سینجلی شد به باطن امر ظاهر آمد ، به وحی منزَل مفسّر آمد نبی به آیات وحی مُرسل ، علی به نهج سخن ولی شد کتاب و عترت نمی تواند جدایِ از یکدگر بماند صدا زمانی صدا شد آری که از سکوت آمد و جلی شد کجاست همت کجاست غیرت؟ غریب ماند این کتاب حکمت چنانکه صاحب سخن به غربت ، بنا نبود این شود ولی شد چو علم خواهی به شهر آی و کلون دروازه را بکوبان که هرکه از در درون نیامد برون در ماند و جنگلی شد که راه را سیدِ رضی رفت و غیرِ این راه نیست راهی که هرکه گمراه ابوحنیفه ، که هرچه بیراهه حنبلی شد علی شناسی نشان دین است و حرف پایان شاعر این است علی ولی شد علی ولی شد علی ولی شد علی ولی شد @raziolhossein
  عرش برین شاهدِ شأن رفیع علی است ارض و سما گوشه ی ملک وسیع علی است یاد گرفتم من از محضر ابن الجواد عبد و مطیع خداست، هر که مطیع علی است چشم بصیر علی، چشم بصیر خداست گوش سمیع خدا، گوش سمیع علی است هیچ زمانی زره بر کمر خود نبست راوی این ماجرا، تیغ سریع علی است رهبر هر مکتبی عزت آن مکتب است سینه سپر کن بگو، عزت شیعه علی است منکر او تا ابد مُلحد و سردرگم است شاهد این حرف ها، عید غدیر خم است * حضرت ختمی مآب، دست علی را گرفت ولوله ای در میانِ همگان پا گرفت بعد به امر خدا، پیش نگاه همه دست علی را خودش یک تنه بالا گرفت با همه ی قوتش، خطبه ای از عشق خواند از نفس و خطبه اش مکتب حق پا گرفت گفت علی بعد من، رهبر این امت است در دل هر شیعه ای حب علی جا گرفت امر مهمی است که، ختم رسل یک به یک از همه ی جمعیت، بیعت و امضا گرفت باید از این ماجرا گفت به هر بی خبر باید از این راه گفت بیشتر و بیشتر * ریخت به هم نهضتش جهل فراگیر را کرد عیان صولتش کفر اساطیر را غیر علی هیچ کس حضرت فاروق نیست خطبه به خطبه شکست پایه ی تزویر را تیر ندانست او مست خدا بود و بس برد ز هوش و حواس، معرفتش تیر را وای از آن لحظه که در وسط کارزار سر بدهد مرتضی نعره ی تکبیر را غرق به خون در اُحد، پای نبی ایستاد در کف خود می فشرد، قبضه ی شمشیر را فوق ایادیِ خلق هست یَدُالله اوست نیست حریفش کسی، چون أسَدُ الله اوست * راه نجات خدا، سلسله ی موی اوست حلقه ی وصل دعا، حلقه ی گیسوی اوست پور ابیطالب است، سجده بر او واجب است قبله ی اهل یقین، در دو جهان روی اوست مرده به پا می شود، شمس عقب می رود کل جهان واله از یک خم ابروی اوست مدح علی را بس است، این که میان زنان حضرت خیرالنساء، همدم و بانوی اوست جوشن حیدر فقط، نفس بتول است و بس ذکر لب فاطمه، قدرت بازوی اوست او که خودش پایه ی اصلی اسلام بود همدم هر سائل و مونس ایتام بود * یثرب احمد چه شد این همه خاموش شد؟! بیت ولی خدا از چه سیه پوش شد؟ جهل سقیفه گرفت جای اولوالامر را بیعت روز غدیر، زود فراموش شد یک نفر این جا فقط پای علی سوخته همدم این عاشقی، نقشِ به بازوش شد آه از این فاجعه، زیر در خانه اش در وسط شعله ها فاطمه بیهوش شد سوخت و پیروز شد، در دل تاریخ ها تا به ابد عزت فاطمه منقوش شد صبر کنید اهل دل، می رسد آقایمان منتقم فاطمه، حضرت صاحب زمان @raziolhossein
پُر شد اُفُق از مهر جهانتاب علی نشناخت کسی گوهر نایاب علی روزیکه رسول گفت: «سَدِّ الاَبْوابْ» درها همه بسته شد به جز باب علی سُدُّوا الْأَبْوَابَ الشَّارِعَةَ فِي الْمَسْجِدِ إِلَّا بَابَ عَلِيٍّ. (الأمالي، للصدوق،ص334) @raziolhossein
آن روز که خم ، به دست دو دریا رفت فردوس به خاک بوسی صحرا رفت فر یاد فلک به " اِکفِیانی " برخواست تا دست محمد و علی بالا رفت @raziolhossein
ساقی شبیه ساقی کوثر نیامده جز او کسی به جای پیمبر نیامده جز او برای فاطمه همسر نیامده از کعبه جز علی احدی در نیامده یعنی کسی به پاکی حیدر نیامده هر کس غلام فاطمه شد، در پناه اوست شاهی که عرش ِ دوش ِ نبی جایگاه اوست در معرکه سلاح ِ نبردش نگاه اوست این گیسوی سیاه که تنها سپاه اوست بر شانه چون سیاهی لشکر نیامده ابروش وقت جنگ کم از ذوالفقار نیست دنیا به جنگش آمده و بی‌قرار نیست در مکتبش ضعیف‌کشی افتخار نیست کرّار در مبارزه اهل فرار نیست این کارها به فاتح خیبر نیامده اولاد مرتضی همه ذاتاً مطهّرند قرآن ناطقند و شفیعان محشرند شاهان روزگار، غلامان قنبرند خدّام عرش، گوش به فرمان حیدرند دور و برش که قحطی نوکر نیامده هرگز نمی‌شود عَلَم عشق سرنگون عشقش کشیده‌است دلم را به خاک ‌و خون پایان کار عاشق او چیست جز جنون؟ او گرد ِ خاک پای علی شد که تا کنون سردار مثل مالک اشتر نیامده گرچه نبی نبود، وصی ِ نبی که بود مسند نشین ِ بی‌بدل ِ این اریکه بود مردی که همسرش به ملائک ملیکه بود باید خدا شوی که بفهمی علی که بود کاری که از بنی‌بشری بر نیامده در حال احتضار ولی فکر قاتل است مولای ما نمونه‌ی انسان کامل است دل جای او نباشد اگر، کمتر از گل است طوف بدون عشق علی دور باطل است این سعی باصفاست؛ به کافر نیامده بر راه کفر سد زده دیوار تیغ او اصلاً هدایت است فقط کار تیغ او هو، حق، علی مدد، همه اذکار تیغ او دیدیم هر که رفت به دیدار تیغ او با سر فرار کرده... ولی سر نیامده استاد در فنون نبردی ابوتراب فرمانروای کشور دردی ابوتراب حتی به مور ظـلم نکردی ابوتراب گفتم هزار مرتبه مردی ابوتراب با تو هزار مرد برابر نیامده دشمن هم از عنایت تو بی‌نصیب نیست در کشور تو هیچ غریبی غریب نیست بیچاره‌ای که در دل زارش شکیب نیست با اینکه فکر آیه «أمّن یجیب» نیست از بارگاه لطف تو مضطر نیامده شد در غم تو چشم هزاران یتیم، تر بعد از تو می‌شوند یتیمان یتیم تر من از ازل اسیر تو ام یا قدیم تر؟ ای خانواده‌ات همه از هم کریم تر از سفره‌ی تو پر برکت تر نیامده @raziolhossin
تو را از آسمان آورد، تا که روشنای این زمین باشی خدا می خواست تا تفسیری از نورِ مبین باشی تو را آورد و با تو عشق را معنای دیگر داد خودت عشقی خدا می خواست تا عشق آفرین باشی فراتر از بشر هستی نمی گویم خدا هستی "خدا می خواست آن باشی، خدا می خواست این باشی" امام المتقین باشی اساس و رکن دین باشی امامت را نگین باشی خدا را همنشین باشی یداللهی و دستی نیست بالاتر ز دست تو "خدا میخواست تا دستِ خودش در آستین باشی" شبی که غرق وحشت بود جسم و جانِ بزدل ها تو ماندی تا که آن شب جای ختم المرسلین باشی پر است از نام حیدر معرکه مولا به یک لحظه چگونه میتوانی در یسار و در یمین باشی الا ای دلبر زهرا بخوان "من کنت مولا" را فقط تو می توانستی نبی را جانشین باشی خلاصه می شود تفسیرِ قرآن در همین جمله خدا میخواست تنها تو امیرالمومنین باشی نمی دانم چرا اینگونه مجنون و پریشانم گهی محزون و غمگینم؛ زمانی شاد و خندانم الا یا ایهاالساقی بیا با ما مدارا کن بریز از باده ی کوثر که امشب مست و حیرانم چه گویم از کمالاتت که تو فوق کمالاتی و من هم چیزی از شان و مقامِ تو نمی دانم اذان گفتم پس از ذکرِ خدا و نام پیغمبر به نام تو رسیدم تازه فهمیدم مسلمانم علی اول علی آخر علی ظاهر علی باطن بدونِ تو همه کفرم و با تو عین ایمانم به وقت رزم با هر ضربه ی تیغ دودم مولا نبی می گفت: "یا حیدر" خدا می گفت: "ای جانم" غدیرِ تو شده اذنِ ورودِ ما به عاشورا همانگونه که قبل از اربعین پیش تو مهمانم شبی در خواب می دیدم که من هم زائرت هستم نشستم گوشه ی صحنت امین الله می خوانم حریمت برده دل ها را نجف کی می بری ما را؟! خودت می دانی آقا جان که من دلتنگ ایوانم... @raziolhossein
نفس نفیس مصطفی یا علی  کعبه گرفت از تو صفا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  تو در زمین و آسمان رهبری  عقده گشای دل پیغمبری  تو شهر علم نبوی را دری  پشت نبی روی خدا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  یاد تو ذکر لب خاموش من  مدح تو هنگام سخن نوش من  لحمک لحمی است دُر گوش من  از لب ختم الانبیا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  وجه خداوند تعالی تویی  غیر نبی بر همه اولا تویی  شیر خدا علی اعلا تویی  یار نبی در همه جا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  ای حرم از مقدم تو محترم  مادر تو زاده تو را در حرم  مکه ز میلاد تو رشگ ارم  جان جهانت به فدا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  ما زترابیم و تویی بو تراب  ما همگان ذره و تو آفتاب  آیه ی مدح تو بود در کتاب  نص صریح انما یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  بعد نبی حضرت خیرالانام  فاطمه را کیست بجز تو امام  ای بتو از قادر منان سلام  تویی تویی تو مقتدا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  گاه سخن نوش محمد تویی  یار و هم آغوش محمد تویی  بت شکن دوش محمد تویی  به بیت ذات کبریا یا علی  یا علی و یا علی و یا علی  با که نبی همدم و همراز بود؟  بیت که بر بیت خدا باز بود؟  دین زنبرد که سر افراز بود؟  نبی که را گفته ثنا یا علی؟  یا علی و یا علی و یا علی  کی به احد جان نبی را خرید؟  کی به احد جز تو نود زخم دید؟  بدر به شمشیر که فتح آفرید؟  جز تو که بد شیر خدا یا علی؟  یا علی و یا علی و یا علی  جز تو خدا را که ید و عین بود؟  مهر که غیر از تو بما دین بود؟  بازوی کی، بازوی ثقلین بود؟  در صف پیکار و غزا یا علی؟  یا علی و یا علی و یا علی  ای که خرد گشته بوصف تو گم  آیه اکملت لکم دینکم  مدح چه کس بوده به صحرای خم؟  از تو نمی شوم جدا یا علی  یاعلی و یاعلی و یاعلی @raziolhossein
علی در عرش بالا بی نظیر است علی بر عالم و آدم امیر است به عشق نام مولایم نوشتم چه عیدی بهتر از عید غدیر است @raziolhossein
غم ها که به سر آمد  آغاز ظفرها شد الوعده وفا! روز  دندان به جگرها شد چشمان پیمبر هم  معطوف گذرها شد حجاج رسیدند و  پایان سفرها شد وا کرده بغل برکه  برروی مسافرها گویا که خدا داده  سوغات به زائرها انقدر جهاز آمد  کوهی شد و بالا رفت چشمان همه سویش  من باب تماشا رفت احمد به فراز آن  هم شانه مولا رفت موسی سوی طور آمد  بر عرش مسیحا رفت موقوفه ی حیدر بود هر خط بیاناتش یک جمله به توصیفش یک جمله به اثباتش میگفت که ای مردم  فرمانده لشگر کیست هرچند پیمبر نیست  هارون پیمبر کیست سرمایه اسلام و  از اهل جهان سر کیست شمشیر رسول الله  کرار دلاور کیست انگشتر ایمان را  همواره نگین بوده بر شانه من رفته  معراج نشین بوده یا رب بعلی بوده  یک عمر دعای من هروقت زمین خوردم  بوده ست عصای من جانم به علی بند است  جان داده برای من بی واهمه در بستر  خوابیده بجای من وقتی به رکوع آمد  طعنه به سلیمان زد خیبر جلویش پا شد   وقتی که به میدان زد مغرور نبود اصلا  هرچند شجاعت داشت از زندگی اش دل کند  با مرگ رفاقت داشت با نان جوین خوش بود  از بس که قناعت داشت حرفی نزد از مردم  هرچند شکایت داشت باید به دل مومن  عشقی ازلی باشد برهرکه امامم من  مامومِ علی باشد من میروم ای امت  زیر نظرش باشید تنها نشود یک وقت  مثل سپرش باشد روزی نرسد داغی  روی جگرش باشید با آتش و با هیزم  در پشت درش باشید روزی نرسد باشد  در بین شما تنها در پیش نگاه او  سیلی بخورد زهرا کاری نکنید از درد  شبها بشود بیدار از درد کبودی ها  از زخم نوک مسمار زینب ببرد ارث از  این سوختن و آزار یثرب برسد تا شام  کوچه برسد بازار یک سر بروی نیزه  یک خواهر جان بر لب وای از اثر شلاق  وای از کمر زینب @raziolhossein
درمانده ای و اگر به دنبال نجات دل خسته ای و چشم به راه برکات تا حال دلت خوب شود پس بفرست بر شمس جمال شاه مردان صلوات @raziolhossein
و بدانید که تا زنده ام و جان دارم به خدای علی و فاطمه ایمان دارم ی_رافضی ام از سه نفر‌ بیزارم کور خواندید که دست از سرشان بردارم علوی ام،سر ناموس خدا حساسم من مُرید پسر حضرت حق،عباسم لب به آبشخور کفتار نخواهد زد شیر آب خوردم فقط از چشمه ی جوشان غدیر! از خدا خواسته ام اهل باشم نه که با عامّه دنبال رفاقت باشم مانده حرف پدرم تا به ابد در گوشم غیرتم را به دو مثقال طلا نفروشم سایه اش تا به ابد از سر من کم نشود گردنم پیش کسی غیر خم نشود بهتر آن است سخن وصف مخاطب باشد شعر من درد دل مادر زینب باشد پشت کردی به که بگویی حق کیست حق علی باشد و رفتار علی جز‌ حق نیست خطبه خواندی به همه درس شهامت دادی امر کردی به خودت اذن شهادت دادی ای همه دل خوشی زندگی ام لبخندت مادرم! کاش که من هم بشوم فرزندت رو سیاهم ولی از حُب‌ِّ علی شعله ورم تو قبولم کنی از قید خودم می‌ گذرم عاقبت تکیه به شمشیر پدر خواهم داد و به خونخواهی پهلوی تو سر خواهم داد @raziolhossein
جبرییل مکرر این صلا را سر داد بلغ ،  بلغ ،   ندا  به   پیغمبر داد فرمان خداست بر سر دست بگیر آن دست که در رکوع انگشتر داد @raziolhossein