eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.8هزار دنبال‌کننده
741 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
این گل که به جلوه چون عقيق یمنی است عطرش علوی باشد و حُسنش، حسنی استح هم شکل نبی است، هم شبيه زهراست این سوره گمان کنم که مکی - مدنی است! @raziolhossein
سنگ است دلم عشق علي سنگ نوشته مي‌سوزم از اين عشق چو اسفند برشته با جوهر اشك و قلم بال فرشته بر لوح دل خسته ام اين جمله نوشته: جز مهر علي در دل من خانه ندارد "كس جاي در اين خانه ی ويرانه ندارد" فهميدم از اين راز كه در كعبه شكاف است هرجا كه بود نام يدالله مطاف است اين گفته نه بيهوده و اين دم نه گزاف است در روز جزا شيعه‌ات از نار معاف است چون غير علي در دو جهان هيچ نديدند "مردان خدا پرده ی پندار دريدند" تا نام تو پيچيد در آن شبه جزيره شد پاك از اين خاك گناهان كبيره زد چنگ به دامان تو هر ايل و عشيره شد ثابت و سيار در اوصاف تو خيره جز ساقي كوثر ز كسي جام نگيريم "ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم" زان باده كه در روز غديريه به خم بود پيداي تو شد هر كه در آن حادثه گم بود فرياد ملائك بابي انت و ام بود زان راز كه در آيه اكملت لكم بود بيتي است امامت در اين خانه تويي تو امروز امير در ميخانه تويي تو آن بازوي خيبر شكنش رفت چو بالا با دست شريف پدر ام ابيها دادند دو دريا چو به هم دست تولا شد ولوله و غلغله در عرش معلا گفتند ملائك همگي عيد مبارك اين عيد به هر پيرو توحيد مبارك اي عقل در اوصاف تو حيران و مردد وصف تو نگنجيده به هفتاد مجلد عالم همه گم گشته آن موي مجعد محبوب ابوالقاسم محمود محمد نامش همه جا هست بگوييد كجا نيست "كس نيست كه آشفته آن زلف دوتا نيست" هركس كه ز حب تو به لب ناد علي داشت در جام دل خويش صفايي ازلي داشت آسودگي از شرك خفي شرك جلي داشت گمراه نگرديد هر آن كس كه ولي داشت از نام علي كاخ ستم در خطر افتاد "با آل علي هركه در افتاد ور افتاد" تا صورت پيوند جهان بود علي بود يعني هدف از عالم موجود علي بود تسكين دل آدم و داود علي بود از آيه انفاق چو مقصود علي بود اي محو جمال تو صاحب خانه "مقصود تويي كعبه و بتخانه بهانه" اي كاش شود ميثم و سلمان تو باشم تا روز جزا دست به دامان تو باشم در هردوجهان ريزه خور خوان تو باشم كافر شوم از خويش و مسلمان تو باشم كرديم نثار قدم تو دل و دين را "تقديم كرديم همان را و همين را" افسوس كه با نام تو كردند خرافات در دايره تنگ جنايات و مكافات يك عده پي شطح و گروهي پي طامات در كاخ نشستند به عنوان خرابات ما با تو نشستيم و از اين قوم بريديم "ما چون ز دري پاي كشيديم، كشيديم" @raziolhossein
تا لاله‌گون شود کفنم بیشتر زدند از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود گفتم که زاده‌ی حسنم بیشتر زدند این ضربه‌ها تلافی بدر و حنین بود گفتم علی وبر دهنم بیشتر زدند از جنس شیشه بود مگر استخوان من دیدند خوب می‌شِکَنم بیشتر زدند می‌خواستند از نظر عمق زخم‌ها پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند تا از گلم گلاب غلیظی در آوردند با نعل تازه بر بدنم بیشتر زدند دیدند پا ز درد روی خاک می‌کِشم در حال دست و پا زدنم بیشتر زدند @raziolhossein
سرنوشت آن گل پرپر نمی‌دانم چه شد شرح این خون‌گریه را آخر نمی‌دانم چه شد احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود آن سفارش‌های پیغمبر نمی‌دانم چه شد روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت آشیانش سوخت، بال و پر نمی‌دانم چه شد چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد «در» که کلاً سوخت، میخ در نمی‌دانم چه شد بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید حالت گلبرگ نیلوفر نمی‌دانم چه شد شد فدک سیراب از سرچشمه‌ی پهلوی او لاله‌های رسته بر بستر نمی‌دانم چه شد دست‌های شوهرش زخمی شد از ردّ طناب ریسمان بر گردن حیدر نمی‌دانم چه شد هیچ کس قبر شریفش را نمی‌داند کجاست آخرِ این قصه را دیگر نمی‌دانم چه شد @raziolhossein
این گل که به جلوه چون عقيق یمنی است عطرش علوی باشد و حُسنش، حسنی استح هم شکل نبی است، هم شبيه زهراست این سوره گمان کنم که مکی - مدنی است! @raziolhossein
تا لاله‌گون شود کفنم بیشتر زدند از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود گفتم که زاده‌ی حسنم بیشتر زدند این ضربه‌ها تلافی بدر و حنین بود گفتم علی وبر دهنم بیشتر زدند از جنس شیشه بود مگر استخوان من دیدند خوب می‌شِکَنم بیشتر زدند می‌خواستند از نظر عمق زخم‌ها پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند تا از گلم گلاب غلیظی در آوردند با نعل تازه بر بدنم بیشتر زدند دیدند پا ز درد روی خاک می‌کِشم در حال دست و پا زدنم بیشتر زدند @raziolhossein
یک روز به هیئت سحر می‌آید با سوز دل و دیدهٔ تر می‌آید یک‌روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید @raziolhossein
سرنوشت آن گل پرپر نمی‌دانم چه شد شرح این خون‌گریه را آخر نمی‌دانم چه شد احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود آن سفارش‌های پیغمبر نمی‌دانم چه شد روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت آشیانش سوخت، بال و پر نمی‌دانم چه شد چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد «در» که کلاً سوخت، میخ در نمی‌دانم چه شد بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید حالت گلبرگ نیلوفر نمی‌دانم چه شد شد فدک سیراب از سرچشمه‌ی پهلوی او لاله‌های رسته بر بستر نمی‌دانم چه شد دست‌های شوهرش زخمی شد از ردّ طناب ریسمان بر گردن حیدر نمی‌دانم چه شد هیچ کس قبر شریفش را نمی‌داند کجاست آخرِ این قصه را دیگر نمی‌دانم چه شد @raziolhossein
این گل که به جلوه چون عقيق یمنی است عطرش علوی باشد و حُسنش، حسنی استح هم شکل نبی است، هم شبيه زهراست این سوره گمان کنم که مکی - مدنی است! @raziolhossein
اینگونه در قفس به رهایی نمی رسیم بی ناخدا بدان به خدایی نمی رسیم یک عمر صرف مدرسه و درس شد ولی بی گریه بر حسین به جایی نمی رسیم شکر خدا که روزی ما هم ز روضه هاست بی اشک، ما به نان و نوایی نمی رسیم بی شوق انتظار به بیراهه می رویم جز راه دل به کرب و بلایی نمی رسیم یا ایّها العزیز تو شرط رسیدنی ما مانده ایم و تا تو نیایی نمی رسیم ما را بدون تو به پشیزی نمی خرند جز با حضور تو به بهایی نمی رسیم صاحب عزا به دست تهی مان نگاه کن بی لطف تو به فیض گدایی نمی رسیم @raziolhossein
دیدم به خواب ، آن آشنا دارد می آید دیدم كه بر دردم دوا دارد می آید دیدم كه با شال عزا و چشم گریان مولایمان صاحب عزا دارد می آید  تو بانی این روضه ای دریاب ما را آغوش خود بگشا گدا دارد می آید   آقا سوالی داشتم، از سمت گودال آوای وا اُمّا چرا دارد می آید  آقا بگو جدّت مراقب باشد آخر یك خنجر تیز از قفا دارد می آید  آتش به جان خیمه ها افتاده از درد پایان تلخ ماجرا دارد می آید  همراه با آن قافله با دست بسته یك خانم چادر سیا دارد می آید  @raziolhossein
یک روز به هیئت سحر می‌آید با سوز دل و دیدهٔ تر می‌آید یک‌روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید @raziolhossein