eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.9هزار دنبال‌کننده
620 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای مامن اهالی ری سایه سار تو بوی حسین می‌شنوم از مزار تو @raziolhossein
این جمله کافی است برای فضیلتش تسبیح ذکر گفتن زهراست تربتش آن یل که جز  شجاعت حیدر به روزگار چشمی ندیده است نظیر شجاعتش این نَقل رایج است که در هر نبرد بود نُقل در دهان دوست و دشمن شهامتش بی شک بنای دین خدا پا نمی گرفت در دستِ دین نبود چو دست حمایتش ای کاش بود تا نشود گونه‌ای کبود می بود اگر اجازه نمی داد غیرتش از این مزار خاکی و بی سنگ و بی حرم بعد از چهارده صد پیداست غربتش توصیفش از زبان پیمبر شنیدنیست با این سیاهه بی ادبی شد به ساحتش @raziolhossein
السلام و عليك يا حمزه،اي عموجان منم رسول خدا اي علمدار لشگر اسلام،اي ملقب به سيدالشهدا چه بلائي سر تو آوردند،مثله كرده كسي تمام تنت با وجودي كه سر به تن داري،واي من واي من لب و دهنت تو جگر گوشه ي مني اما،جگرم تكه پاره شد اينجا جگرت را كسي در آورده،تن تو پر ستاره شد اينجا خواهر تو صفيه آمده است،چه جوابي به خواهرت بدهم از عبايم كمك گرفتم تا، سايباني به پيكرت بدهم روضه هاي عبا چه جانسوز است،غم گرفته علي براي خودش روضه ي سقط محسن اش را او،رفت و پوشاند با عباي خودش كربلا هم عبا به كار آمد،بلكه بايد نوشت چندين بار در عبا چيده جسم اكبر را،پدر او به زحمت بسيار بار ديگر گرفت زير عبا،پاره پاره گلوي اصغر را آه از اين روضه هاي حيراني،چه بگويد جواب مادر را چقدر جاي مصطفي خالي ست،تا عبائي بياورد گودال خواهرش ديده از بلندي تل،سر پيراهنش شده جنجال... @raziolhossein
امامزاده‌ی ری ملک واجب التعظیم سلام قبله‌ی شهرم  سلام عبدالعظیم سلام ما به حسینی ترین حسینیه سلام بر حرمت اولین حسینیه نوشته‌اند که از روزگار غم دیدید روایت است شما هم هزار غم دیدید روایت است به نَقلی که ناله‌ها کردی حسین گفتی و رِی را تو کربلا کردی غریب شهر پُر از غربتِ مدینه شدی روایت است که مسمومِ زهرکینه شدی  تو زهر خوردی وآتش به سینه‌ات انداخت به خاک رِی نه به خاک مدینه‌ات انداخت شبیه جد خودت شعله‌ور شدی آقا غریب بودی و خونین جگر شدی آقا شبیه جدت خودت نه که او شبیه نداشت تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت ضریح داری و  پیر کرم ندارد آه هنوز جد غرببت حرم ندارد آه @raziolhossein
‏نبود مرد نبرد تو در اُحُد اَحَدی چرا که ذکر لبت بود یا علی مددی @raziolhossein
مقبره حضرت حمزه (ع) در منطقه احد، قبل از تخریب توسط وهابیت
واحمزتا... چه آمده بر روز پیکرت واحمزتا... رسیده کنار تو خواهرت واحمزتا... به روی تنت می کشم عبا مثله شده رشیدِ حرم ؛پای تا سرت واحمزتا... اگر چه تنت ریخته بهم با احترام دفن کنم جسم اطهرت واحمزتا...شکافته شد سینه ات ولی در زیر سم اسب نشد نرم پیکرت واحمزتا ... چه خوب که دختر نداشتی کاری نداشت وحشیِ قاتل به دخترت واحمزتا... عموی دلاور برو دگر یک دختری  زمین نخورد در برابرت واحمزتا ... بریده شد انگشت تو ولی غارت شدی قبول نه در پیش مادرت @raziolhossein
السلام علیک یا سیدالشهدا السلام علیک یا سیدالکریم
هم وارثِ دستانِ کریمِ حسنی هم جلوه ای از فیضِ قدیمِ حسنی در صحن تو تسبیح ملائک این است یا سیدی، یا عبد العظیمِ حسنی @raziolhossein
خاک اُحد واویلتا  واحمزتا می گفت جبریل در عرش خدا ،واحمزتا می گفت وقتی تنش را پاره پاره دید پیغمبر با گریه ختم الانبیا ، واحمزتا می گفت یک سو عموی با وفا افتاد بر خاک و... یک سو علی مرتضی ، واحمزتا می گفت مولا امیرالمؤمنین بر سر زنان می رفت پشت سرش خیرالنسا ، واحمزتا می گفت یک سو زن ملعونه خنجر بر جگر می زد یک سو صفیه وا اَخا  ، واحمزتا می گفت لعنت به وحشی ، نیزه بر پهلوی آقا زد خواهر شنید این ماجرا ، واحمزتا می گفت ای وای از وقتی صفیه خواهرش آمد می دید جسم مُثله را،  واحمزتا می گفت ــــــ وقتی در بیت الحرم را سوخت نا محرم زهرا میان شعله ها ، واحمزتا می گفت مولا امیرالمؤمنین  از خانه  تا مسجد در هجمه‌ی  نامردها  ،  واحمزتا می گفت وقتی که با ضرب لگد  افتاد  روی خاک مادر به زیر  دست و پا  ، واحمزتا می گفت وقتی زمین می خورد باپهلوی بشکسته از بی کسی در کوچه ها ، واحمزتا می گفت هرروز با قدّ خمیده تا احد می رفت همراه آقا زاده ها ، واحمزتا می گفت ازدرد سینه ، درد پهلو  ناله می کرد و... از غربت شیر خدا ، واحمزتا می گفت ـــــــــ واحمزتا آن قدر ادامه داشت تا وقتی ارباب ما در کربلا ، واحمزتا می گفت وقتی که با سر نیزه ها  از ذوالجناح افتاد غرقه به خون آقای ما ، واحمزتا می گفت بالای تل زینبیه خواهرش زینب از دست شمر بی حیا ، واحمزتا می گفت از خیمه تا مقتل حسینم وای می گفتو از قلتگه تا خیمه ها ، واحمزتا می گفت وقتی تن پاک حسینش را تماشا کرد در زیر سمّ اسبها ، واحمزتا می گفت یابین خیمه ناله‌ی واضیعتا می زد یابین میدان بلا ، واحمزتا می گفت شام غریبان دختری می سوخت در آتش وقت فرار از خار ها ، واحمزتا می گفت دخت  امیرالمؤمنین و ناقه‌ی عریان! ای وای ،ناموس خدا ، واحمزتا می گفت وقتی عقیله رأس خونین حسینش را می دید در طشت طلا ، واحمزتا می گفت @raziolhossein
هرجا سپـــــرِ جان‌ِ پیمـبــــر بودنـد در مــــوجِ بلا یاوَرِ حیــــدر بودنـد کِیْ میشد اسیرِ ریسمان حَبْلُ الله؟ آن روز اگر حمـزه و جعفــر بودند! @raziolhossein
‏نبود مرد نبرد تو در اُحُد اَحَدی چرا که ذکر لبت بود یا علی مددی @raziolhossein