eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.7هزار دنبال‌کننده
599 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم هرکسی جسم عزیزش روز بردارد ولی ما که نعش مادر خود را به شب برداشتیم کاش آن روزی که تنها مادر مارا زدند ما یکی را در میان کوچه یاور داشتیم کاش محسن را نمی کشتند تا ما غنچه ای یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شد یم جای آغوشش به خاک تیره بستر داشتیم این درو دیوار می گرید به حال ما که ما مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم مادر ما رفت از دنیا  در آن حالی که ما گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم @raziolhossein
ای کشته ی ولایت من آه فاطمه تنها انیس غربت من آه فاطمه حالا که می روی اسدالله را ببین! درهم شکست هیبت من آه فاطمه من با یتیم های تو روضه گرفته ام یک سر بزن به هیئت من آه فاطمه من زخم خورده ی اُحُدم،  زخم بازویت سنگین ترین جراحت من آه فاطمه شرمنده ام من از تو که زهرای من تورا خیلی زدند بابت من آه فاطمه خارم به چشم و در گلویم استخوان نشست رفتی و رفت قدرت من!  آه فاطمه رفتی و خنده های مغیره شروع شد دشمن کند شماتت من آه فاطمه من راضی ام به هر چه خداوند راضی است هجران توست قسمت من آه فاطمه در قلب توست غربت من یا حبیبتی در قبر توست تربت من آه فاطمه حالا چه پاسخی بدهم من به مصطفی؟! "استُرجِعَت" امانت من آه فاطمه طبق وصیت خود تو گریه بر حسین گشته تمام همت من آه فاطمه زهرا به پهلوی پسرم نیزه می زنند.. از روی بغض و نفرت من آه فاطمه مثل تو زینبینِ مرا سخت می زنند بر می خورد به غیرت من آه فاطمه.. @raziolhossein
دنیا به چشم گریه کنان تار می شود تا روضه، روضه ی در و دیوار می شود زخم هزار ساله ی مان تیر می کشد تا صحبت از حرارت مسمار می شود بی اختیار یاد غم محسنت کنیم تا یک گلی به شعله گرفتار می شود "دیوار می کند کمکش راه می رود" وقتی جوان ز حادثه ای زار می شود با بغض و درد یاد مغیره کند دلم تا بین خلق، صحبت کفتار می شود زخمی که تیغ خنده ی کفتار می زند بد تر ز هر چه زخم شرر بار می شود یثرب چه شهری است که بعد از پیمبرش زهرا فقط برای علی یار می شود @raziolhossein
حال مرد داغ همسر دیده را کمتر بپرس دیدن داغ جوان سخت است ، از حیدر بپرس پهلوانان را غم ناموس میکوبد به خاک باورش سخت است اما از یل خیبر بپرس معذرت میخواهم از سادات ، روضه باز شد زود بار انداختن سخت است از مادر بپرس معنی لاغر شدن از درد پهلو را فقط از همان مادر که شد هم سطح با بستر بپرس ظاهرا اسمش مسلمان بود اما پشت در با لگد طوری به آن در زد که از کافر بپرس قل چماقان میزدند و مرتضی کت بسته بود بعد از آن دیگر نمیدانم چه شد از در بپرس بین یک لشکر زمین خوردن دوباره پا شدن کار مردان است این را از علی اکبر بپرس . . دیدن داغ جوان سخت است آه از کربلا حال بابای مصیبت دیده را کمتر بپرس تکه هایش را اگر پیدا نکردی روی خاک جایشان را از نوک سر نیزه‌ی لشکر بپرس @raziolhossein
این غریبی که ز دنیا رفته دنیای من است اینکه خوابیده است زیر خاک زهرای من است درب خانه سوخت و با بخت من همرنگ شد بعد از او تنها سیاهی رنگ دنیای من است بعد از این راحت بخوابید آی مردم ،پر کشید اینکه خاموش است دیگر شمع شب‌های من است رفت جانم، مانده‌ام!جسمم چگونه مانده است زنده ماندن بعد زهرایم معمای من است آرزویم خاک شد با او در این غربت فقط رفتن از دنیای بی زهرا تمنای من است جای من در کوچه رفت و جای من دستش شکست خانه تاریک قبر همسرم جای من است پیش چشمم ضربه ها چشمان او را تار کرد روضه خوان این مصیبت چشم بینای من است غربت من با جراحات تنش همدست شد نیمی از قد کمان فاطمه پای من است بعد از این من ماندم و یک خانه بی فاطمه تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است @raziolhossein
هم منزلتی عظیم داری هم طایفه ای کریم داری پیداست از اینهمه عزادار مادر ، چقدر یتیم داری @raziolhossein
  منم شمعی که از جان دادن پروانه میلرزد به روی گونه هایم اشک، دانه دانه میلرزد از آن روزی که دشمن پشت پا بر هستی من زد دل ویـرانـه‌ام از دیـدن بیـگـانه میلرزد چرا از من حسن حرف دلش را می‌کند پنهان چه بغضی در گلو دارد که بی‌تابانه میلرزد حسینم روضۀ دیوار و در هر لحظه میخواند زمین و آسمان همراه این دردانه میلرزد پریشان است موی کودکانم، فاطمه برگرد ببین با آه طفلان تو دارد شـانه میـلرزد چه آمد بر سر این خانه بعد از رفتنت بانو صدای در که می‌آید تـمام خانه میلرزد @raziolhossein
  💔«اُمّ‌أیمَن» که اینگونه طاقت ندارد؛ دیگر خدا رحم کند به دل مولا ... در نقلی آمده است: 📋 أَنَّ أُمَّ أَيْمَنَ لَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ سلام‌الله‌علیها حَلَفَتْ أَنْ لَا تَكُونَ بِالْمَدِينَةِ ▪️وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به شهادت رسید،«امّ‌اَیمن» سوگند خورد که دیگر در مدینه نماند؛ 📋 إِذْ لَا تُطِيقُ النَّظَرَ إِلَى مَوَاضِعَ كَانَتْ فِيهَا فَخَرَجَتْ إِلَى مَكَّةَ 👈 زیرا طاقت دیدن آن مواضع و محل‌هایی که حضرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» در آنجا بود را نداشت. لذا از مدینه خارج شد و به سوی مکّه حرکت کرد.... 📚 الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۳۰ @raziolhossein
دارد بهشت از نور او روی نکو را طوبی گرفته هدیه از او آبرو را بر شانه ی او تکیه کرده مرتضی هم داده قوام این قامت خم وحدهُ را از چه تنش را پنج دفعه غسل دادند او که زلال طُهر بوده است و طهورا آری صداق آیه ی تطهیر، آب است او معتبر کرده است کوثر را، وضو را تسنیم هم هنگام غسلت گریه می‌کرد خون گریه کرده سلسبیل این شستشو را دیگر نیامد بند خون زخم حورا شستند زیر پیرهن رازی مگو را در حائر بازوی او آب ایستاده از دور می باید زیارت کرد او را عرش خدا هم آستین بین دهن داشت او هم فرو خورده است این بغض گلو را ماندیم ما در آب و آتش تا قیامت آتش کشیدند این بهشت آرزو را @raziolhossein
دوست دارم از غمت یا فاطمه تنها بگریم از یتیمان تو پنهان، در دل شب‌ها بگریم دوست دارم بنگرم بر آسمان پر ستاره تا سحر با یاد تو، ای زهرۀ زهرا بگریم دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه در کنار قبر تو آیم، تک و تنها بگریم دوست دارم چون که وارد می‌شوم در خانۀ تو سر به دیوارش نهم، از محنت دنیا بگریم دوست دارم سر فرود آرم منِ بی‌کس به چاهی برکشم فریاد غربت، های‌های آنجا بگریم دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند گه به نخلستان و گاهی در دل صحرا بگریم دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم از غم امروزشان، وز غصّۀ فردا بگریم.. @raziolhossein
آن بیتِ نکو سرشت را سوزاندند آن خانه ی نورخِشت را سوزاندند یک عده جهنمیِ آتش در دست آن روز درِ بهشت را سوزاندند @raziolhossein
ای محرم غم های من، ای نو گل رعنای من زهرای من زهرای من، زهرای من زهرای من خیز و ببین غو غا شده، دیگر علی تنها شده من ماندم و غم های من، زهرای من زهرای من پیراهن از خون ترت، مانده به نزد دخترت آن دختر تنهای من، زهرای من زهرای من با مرگ تو ای همسرم، بشکسته رکن دیگرم شد کوی تو ماوای من، زهرای من زهرای من زینب به یاد مادر است، چشمش به مسمار در است بگرفته او دامان من، زهرای من زهرای من مضطر شدم مضطر شدم، مرغ شکسته پر شدم ای هم نوای نای من، زهرای من زهرای من گاهی حسینت نیمه شب، از من کند مادر طلب ای هم دم غم های من، زهرای من زهرای من از خون پهلویت اثر، مانده بر آن دیوار و در بین چشم خون آلای من، زهرای من زهرای من @raziolhossein