هدایت شده از صراط (گفتمانِ جوانان انقلابی💪)
#حق_با_علی_است (قسمت اول)
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در ابلاغ پیام غدیر نه گمراه شد، نه هدفش را گم کرد و نه از روی هوای نفس سخن گفتند!
۱) آیات ۱ تا ۳، از سورهی نجم:
«و النَّجْمِ إِذَا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی
سوگند به ستاره هنگامىكه افول مىكند *
كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را نیز گم نکرده *
و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد.»
حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) ذیل این آیات شریفه فرمودهاند:
«هنگامیکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در روز غدیر، دست امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) را بلند کردند (و ایشان را به عنوان جانشین خود معرفی کرد)، مردم سه دسته شدند:
گروهی گفتند: محمّد (صلیاللهعلیهوآله) گمراه شد.
و گروهی گفتند: محمّد (صلیاللهعلیهوآله) هدفش را گم کرده است.
و گروه دیگری گفتند: محمّد (صلیاللهعلیهوآله) با هویوهوس خود دربارهی اهل بیتش (علیهمالسلام) و پسر عموی خود (علی علیهالسلام) سخن میگوید.
آنگاه خداوند سبحان این آیات را نازل کرد
«سوگند به ستاره هنگامىكه افول مىكند *
كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را گم نکرد *
و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد.»
منبع:
شرح الأخبار (قاضی نعمان مغربی): ج۱، ص۲۴۳؛ تأويل الآيات (سید شرف الدین): ج۱، ص۶۰۴؛ تفسیر البرهان (علامه بحرانی): ج۵، ص۱۸۸.
نکته!
خیلی از ما قرآن میخوانیم
شاید سورهی نجم را هم بارها خواندهایم و معنی آن را نیز دیدهایم
اما چرا به دستور خود قرآن عمل نمیکنیم که در آیهی 44 از سوره نمل فرموده، برای فهمیدن درست آیات، باید بریم سراغ تبیینگر قرآن یعنی رسول خدا (و وارثان حقیقی علمشان (صلواتاللهعلیهماجمعین))
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
🌀 #صراط (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی)
https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
هدایت شده از صراط (گفتمانِ جوانان انقلابی💪)
#حق_با_علی_است (قسمت دوم، بخش اول)
بهزودی در غدیر خواهند فهمید!
یکی از آیاتی که شاید کمتر کسی گمان کند که شأن نزولش (طبق منابع شیعه و سنی) دربارهی ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است، آیات آغازین سورهی نبأ است.
در این آیات خدا میفرماید:
«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ[1] -
آنها از چه چيز از يكديگر سؤال میكنند؟! * از آن خبر بزرگ * آن خبری که همواره دربارهی آن با یکدیگر اختلاف دارند * نه چنین است [که میپندارند] به زودی آگاه خواهند شد. * باز هم نه چنین است [که میپندارند] به زودی آگاه خواهند شد.»
حاکم حسکانی، عالم بزرگ حنفی مذهب اهل سنت (متوفای در قرن 5) در شواهد التنزیل در خصوص شأن نزول این آیات، حدیث ذیل را از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نقل کرده:
ابوسفیان (که نام حقیقی او صخر بن حرب است) بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد شد و نزدیک حضرتش نشست و گفت:
ای محمد! آیا این منصب (رهبری) بعد از تو از آن ماست؟
حضرت فرمود: این امر بعد از من، از آن کسی است که جایگاه او نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است.
اینجا بود که این آیات شریفه نازل گردید: «آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال میکنند (نبأ:1)»
(یعنی اهل مکه از خلافت علی بن ابیطالب از تو میپرسند)؛
«از خبر بزرگ * همان که پیوسته دربارهاش اختلاف دارند (نبأ:2و3)»
(یعنی ولایت علی همان خبر بزرگی است که بعضی آن را قبول دارند و بعضی دیگر آن را تکذیب میکنند)؛
«هرگز چنین نیست که آنها میپندارند (نبأ:4)»
این رد بر آنهاست؛ (یعنی به زودی "در غدیر[2]"خواهند فهمید که خلافت علیبن ابیطالب پس از تو حقّی است که محقّق نیز خواهد شد)؛
«سپس به زودی میفهمند که اینگونه که میپندارند نیست (نبأ:5)» (یعنی به زودی هنگام مرگ و ورود به قبر، حقیقتاً خواهند دانست و میبینند که خلافت و ولایت او حقّ است و از این مسئله مورد سؤال واقع میشوند.
پس هیچ مُردهای در شرق و غرب عالم و یا در دریا و خشکی باقی نخواهد ماند، مگر آنکه نکیر و منکر از او بعد از مرگش، دربارهی ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام پرسش کنند و از او خواهند پرسید: پروردگارت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست و امامت چه کسی است[3]؟
پانوشت:
[1] نبأ:1تا5
[2] از علقمه روایت شده که گفت: روزی در جنگ صفین مردی از سپاه شام غرق در سلاح و قرآنی بر سر، در حالی که آیات: «عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» را میخواند، هماورد طلبید.
خواستم به جنگ او بروم، اما علی (علیهالسلام) به من فرمود: بایست!
سپس خود به رویارویی آن مرد رفته و به وی فرمود:
آیا میدانی مصداق نبأ عظیم (و خبر بزرگی) که مردم دربارهاش اختلاف کردهاند «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ (نبأ:3)» کیست؟
گفت: نه، نمیدانم!
امام (علیهالسلام) فرمود: به خدا سوگند من آن خبر عظیمی هستم که دربارهاش به اختلاف افتادید و بر سر ولایتش به جنگ پرداختید و بعد از پذیرش ولایتش روی بر تافتید،
و پس از نجات از شمشیرم، به جهت سرکشیکردنتان در برابر امر خدا دربارهام، هلاک گشتید؛
و در روز غدیر (حقانیت مرا) دانستید
و روز قیامت نیز حقیقت آنچه در دنیا دانستید را به عینه خواهید دید... (المناقب (ابن شهر آشوب): ج۳، ص۷۹)
[3] شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج2، ص418؛ طرائف، سید بن طاووس، ج1، ص95
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
🌀 #صراط (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی)
https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
#حق_با_علی_است (قسمت دوم؛ بخش دوم)
نبأ عظیم بودن ولایت امیر مؤمنان علیه السلام در همهی امتهای پیشین!
«نبأ عظیم[1]» بودنِ امرِ ولایتِ امیر مؤمنان علی علیهالسلام، تنها منحصر به دین اسلام نبوده است! بلکه بر طبق آیات و روایات (که حتی در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است)، در تمام امتهای گذشته نیز، هر پیامبری که مبعوث میشده، مأمور بوده است که علاوهبر اقرار گرفتن از امتش دربارهی توحید، معاد و نبوت خودش، دربارهی نبوت پیامبر آخرالزمان و وصایت وصی او را نیز اقرار بگیرد.
یعنی پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، فقط در دین اسلام از شروط اصلی ایمان نیست، بلکه این امر در همهی ادیانِ گذشته نیز، از شروط اصلی ایمان، بوده است.
به عنوان نمونه حدیث ذیل از حضرت امام موسی کاظم علیهالسلام مؤید این معناست:
ولایت علی علیهالسلام، در تمامی کتابهای آسمانی انبیاء نوشته شده بوده و خدا هیچ پیامبری را به نبوت مبعوث نکرد، مگر اینکه او مأمور به دعوت خلق به سوی نبوت محمّد صلیاللهعلیهوآله و ولایت وصیّ او علی علیهالسلام بوده[2].
و از میان روایات مذکور در منابع اهل سنت، روایت بسیار تأمّلبرانگیز ذیل به این حقیقت اشاره دارد:
ابن عساکر عالم و محدّث بزرگ اهل سنت (شافعی مذهب در قرن ۶)، در کتاب مهم خود، تاریخ دمشق، این حدیث را ذیل آیه شریفهی «وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا[3]»
نقل کرده است که پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه در گزارش سفر معراج فرمودند:
فرشتهای به سوی من آمد و گفت:
ای محمد از پیامبرانی که پیش از تو فرستادیم بپرس که:
بر چه چیز مبعوث شدند!
من پرسیدم و آنان گفتند:
بر ولایت تو و ولایت علی بن ابیطالب مبعوث شده بودیم[4].
جالب است بدانید، در همهی ادیان گذشته نیز، زمانی که امتها به شرط اقرار به حقانیت و افضلیت امیر مؤمنان علی علیهالسلام میرسیدند، دچار اختلاف میشدند و برخی میپذیرفتند و برخی سر باز میزدند و برای نفسشان سخت بوده.
این مطلب را خود امیر مؤمنان علی علیهالسلام چنین بیان داشتهاند:
به خدا قسم خداوند را خبری عظیمتر از من نیست، به خدا قسم خداوند را نشانهای بزرگتر از من نیست، و بهراستی که فضل و برتری من بر تمام امتهای پیشین نیز عرضه شد، اما آنها در پذیرش آن اختلاف کردند و به آن اقرار نکردند[5].
در ادامه إنشاءالله به این سؤال پاسخ داده خواهد شد که:
به چه دلیل و برهانی، ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، در همهی ادیان گذشته که ایشان را هم ندیدهاند، عرضه شده، و از شروط اصلی ایمان آنها بوده است؟!
پانوشتها:
[1] اشاره به آیه نخست از سورهی نبأ.
[2] وِلایةُ عَلیٍّ مَکتُوبُ فی جَمیعِ صُحُفِ الاَنبیاءِ و لَن یَبعَثَ اللهُ نَبِیّاً اِلّا بِنُبُوّةِ مُحَمَّدٍ وَ وِلایةِ وَصِیّه عَلیٍّ. (بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲)
[3] از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس(زخرف:۴۵)
[4] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱؛ الکشف و البیان، ثعلبی، ج۸، ص۳۳۸؛ مناقب، خوارزمی، ص۳۱۲
[5] أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِالسَّلاَمُ: فِي قَوْلِهِ «عَمَّ يَتَساءَلُونَ... إِلَخْ» قَالَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِالسَّلاَمُ: مَا لِلَّهِ نَبَأٌ أَعْظَمُ مِنِّي وَ مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَكْبَرُ مِنِّي، وَ قَدْ عُرِضَ فَضْلِي عَلَى [جَمِيعُ] اَلْأُمَمِ اَلْمَاضِيَةِ عَلَى اِخْتِلاَفِ أَلْسِنَتِهَا فَلَمْ تُقِرَّ بِفَضْلِي. (تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱)
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
@justhadis110
#حق_با_علی_است(۴) (بخش سوم)
نام بردن از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و امیر مؤمنان علیهالسلام در کتب آسمانی پیشین:
همانطور که بر طبق آیات قرآن و روایات، ایمان به انبیای گذشته، جزو شروط الزامی، برای تحقق ایمان و رستگاری مؤمنان ذکر شده است؛ نظیر آیه ۱۳۶ سورهی نساء:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان بیاورید،
کسی که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است.»
و یا آیات دیگری نظیر: آیه ۲۸۵ سوره بقره - آیه ۴ سوره بقره - آیه ۱۲ از سوره مائده - آیه ۱۹ از سوره حدید و...
به همین ترتیب، زمانی هم که در کتب آسمانیِ ادیان پیشین، از رسول خدا و وصی ایشان سخن به میان میآید، مردمان آن دوران نیز، باید به نبوت آن پیغمبر آخرالزمان و وصایت وصی او اقرار کنند، تا جزو مؤمنین و رستگاران شمرده شوند!
بنا بر فرمایش صریح قرآن کریم، در کتب آسمانی گذشته، نام رسول الله صلیاللهعلیهوآله ذکر شده است:
«همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛...»[۱]
همچنین بیان شد که بر طبق روایات شیعه[۲] و سنی[۳]، در کتب آسمانی گذشته، علاوه بر نام رسول الله صلیاللهعلیهوآله، نام امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز به عنوان جانشین حضرت آمده و انبیا نیز مأمور به اخذ اقرار از پیروانشان در این خصوص بودهاند.
علاوه بر این، از آیات قرآن و روایات استفاده میشود كه علاوه ذکر نام، اوصاف و فضایل پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله و جانشین بر حقَش علی عیلهالسَلام نیز در كتب آسمانی پیشین (به ویژه انجیل و تورات) بیان شده است.
به عنوان نمونه خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«كسانی كه كتاب آسمانی به آنان دادهایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود میشناسند، گرچه جمعی از آنان حق را آگاهانه كتمان میكنند.»[۴]
این آیه، پرده از حقیقت مهمی بر میدارد و آن این كه بیان صفات روحی و جسمی و ویژگیهای پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله در كتب پیشین، به قدری صریح و روشن بوده است كه تصویر كاملی از آن در اذهان كسانی كه با آن كتب سر و كار داشتهاند، نقش بسته بود، آنچنان که ایشان پیامبر صلیاللهعلیهوآله را مانند فرزندان خودشان به خوبی میشناختند.
برای نمونه در روایتی بسیار تأمّل برانگیز که شیعه و سنی آن را از جابر بن عبدالله انصاری نقل کردهاند، در عصر حیات خود رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، یکی از علمای یهود به نام جندل بن جنادة بن جبیر، از حضرت سؤالاتی میپرسد و پس از آنکه ایشان به همهی پرسشهای جندل پاسخ میدهند و او به حقانیت ایشان واقف میشود، خطاب به حضرت میگوید:
ای رسول خدا، مرا از جانشینان خود آگاه فرما تا به ایشان تمسّک بجویم.
حضرت در پاسخش میفرمایند:
جانشینان من دوازده نفر هستند.
او در پاسخ کلام بسیار مهمی بیان میکند و میگوید:
بله، اینچنین است و ما این مطلب (که جانشینان شما پیغمبر آخرالزمان ۱۲ نفر هستند) را در تورات یافتهایم.
[این جواب جندل، پاسخ بسیار مهمی است که مبنای مباحث بعدی را تشکیل میدهد و فعلاً در حد همین اشاره از آن عبور میکنیم.]
در ادامه رسول خدا یکیک امامان بعد از خود را برای جندل معرفی میکنند...[۵]
در ادامه ضمن اشاره به برخی دیگر از این روایات (که نشان میدهد نام پیامبر و امیرالمؤمنین در کتب آسمانی گذشته بیان شده) به این بحث جالب توجّه پرداخته میشود که آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین و دیگر امامان صلواتاللهعلیهماجمعین باقیمانده است؟!
[۱] اعراف:۱۵۷.
[۲] بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲.
[۳] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱.
[۴] بقره:۱۴۶
[۵] کفایةالأثر، خزّاز قمی، ج۱، ص۵۶؛ ینابیعالمودة، قندوزی حنفی، ج۳، ص۲۸۴.
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
🌀 #صراط (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی)
https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علی_است(5) (بخش چهارم)
آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقیمانده است؟!
(قسمت اول: مئود مئود در تورات عبری)
در بحث گذشته به حدیثی اشاره شد که در آن جندل یهودی در پاسخ به پیامبر صلیاللهعلیهوآله که به فرمود: جانشینان من ١٢ نفر هستند،
پاسخ گفت که:
بله من این مطلب را در تورات دیدهام!
حال ببینیم آیا چنین مطلبی در تورات کنونی وجود دارد یا خیر؟!
در سِفر پیدایشِ تورات، فصل ١٧ آیه ٢٠ به زبان عِبری، چنین آمده:
ולישמעאל שמעתיך הנה ברכתי אתו והפריתי אתו והרביתי אתו במאד מאד שנים עשר נשיאם יוליד ונתתיו לגוי גדול׃
در آیهی فوق کلمه: "שנים עשר" به معنای دوازده است و کلمه: "נשיא" به معنای پیشوا و رهبر است.
در نسخههای ترجمه شدهی تورات به زبانهای انگلیسی، عربی و فارسی، این آیه چنین ترجمه شده:
And as for Ishmael, I have heard thee: Behold, I have blessed him, and will make him fruitful, and will multiply him exceedingly; twelve princes shall he beget, and I will make him a great nation
وَأَمَّا اسماعیل فَقَدْ سَمِعْتُ لَک فِیهِ. ها أَنَا أُبَارِکهُ وَأُثْمِرُهُ وَأُکثِّرُهُ کثِیراً جِدّاً. اِثْنَی عَشَرَ رَئِیساً یلِدُ، وَأَجْعَلُهُ أُمَّةً کبِیرَةً.
و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت فرمودم. اینك او را بركت داده، بارور گردانم، و او را بسیار كثیر گردانم. دوازده رئیس از وی پدید آیند، و امتی عظیم از وی به وجود آورم.
چنانچه مشاهده میکنید، کلمه "נשיא" در معنای شاهزاده و رئیس ترجمه شدهاند، ولی پیشوا و رهبر ترجمههای دقیقتری برای معنی این کلمه در زبان عِبری است.
و این همان ١٢ پیشوایی است که جندل یهودی خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله گفت این مطلب را در تورات دیده است.
اما طبق ترجمههای انگلیسی، عربی و فارسی، در آیه، اثری از ذکر نام خود رسول خدا، که این ١٢ پیشوا از ایشان پدید میآیند نیست و بحث اصلی ما اینجا اتفاقاً در خصوص همین مطلب است!
کلید حل این معما در عبارت "במאד מאד" (بمئود مئود) نهفته است!
جستجو در کتاب مقدّس نشان میدهد که واژۀ عبری "מְאֹֽד" (مِئود)، در هیچ آیهای از عهد عتیق، به همراه حرف اضافۀ باء (ב) به صورت "בִּמְאֹ֥ד" (بمئود) به کار نرفته است.
هرگاه این کلمه به صورت قید به کار رود، به معنای «خیلی» یا «زیاد» است و در این صورت، دیگر نیازی به حرف اضافهی باء ندارد!
بنابراین میتوان حکم کرد که کاربرد "בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד" (بمئود مئود) به معنای «بسیار زیاد»، علی القاعده نادرست است و به ناچار باید به دنبال معنای دیگری برای آن بگردیم. اگر بنا باشد، "בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד" (بمئود مئود) قید نباشد، ناگزیر باید اسم عَلَم باشد! در این صورت، معنای آیه چنین میشود:
و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت فرمودم. اینك او را بركت داده، بارور گردانم، و به واسطهی (مئود مئود) دوازده پیشوا از وی پدید آیند، و امتی عظیم از وی به وجود آورم.
اما این مئود مئود کیست؟
آیا شخصی از نسل اسماعیل وجود دارد که نامش مئودمئود باشد؟
قرائن درونمتنی و برونمتنیِ فراوانی وجود دارد که میتوان از آنها نتیجه گرفت که مئود مئود، همان مشهورترین فرزند از نسل اسماعیل، یعنی پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله است.
از جملهی قرائن درونمتنی میتوان به واژگان همریشهی این لغت و دیگر کاربردهای آن در کتاب مقدّس اشاره کرد. "מוֹדֶה" (مُودِه) صیغهی اول شخصِ مضارع (مفرد مذکر) در باب هیفیل (Hiphil) از ریشهی عبری ידה (یادا)[1] دقیقاً بهمعنای احمد است.
و بنابراین واژهی مئود مئود (که در روایات اسلامی (به عنوان قرائن برونمتنی) بهصورت مودمود آمده[2]) معادل شکل مضائف مئود (به معنی احمد) است که معنایش میشود بسیار ستوده شده که در عربی میشود همان (محمّد)!
از این جالبتر، معادل واژهی "مئود مئود" در نسخهی سریانی تورات (به عنوان یکی از قدیمیترین نُسَخ تورات) است که در ادامه، بحث بسیار آن را تقدیم خواهیم کرد.
پانوشتها:
[1] این ریشه و مشتقات آن، در هر آیه از کتاب مقدس که به کار رفته در ترجمههای عربی به «حمد» برگردان شده است (سِفر تکوین ۳۵: ۲۹، اشعیا ۱: ۱۲، ۱: ۲۵ و بیش از دوازده آیه از مزامیر داود). برای معنای ریشهی این کلمه، نگاه کنید به Strong, James, Strong’s Hebrew ذیل کد H3034.
[2] ...وَ فِي التَّوْرَاةِ ميذميذ أَيْ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَ قِيلَ ميدميد أَيْ مُحَمَّدٌ وَ قِيلَ مودمود... (مناقب، ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۵۱)
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علی_است(6) (بخش ششم)
آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقیمانده است؟!
ایلیای انجیل من هستم!
اما بازگردیم به بحث اصلی؛ اینکه نام امیرالمؤمنین علیهالسلام در کتب آسمانی گذشته بوده و خواستیم ببینیم، آیا در کتاب مقدّس فعلی پس از این همه تحریف اثری از این حقیقت باقی مانده یا خیر؟!
در انجیل یوحنا، فصل اول، آیات ۱۹ تا ۲۲ درباره حضرت یحیی علیهالسلام آمده است:
ترجمه فارسی:
۱۹ این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیانِ از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی؛
۲۰ که معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم.
۲۱ آنگاه از او سؤال کردند، پس چه؟ آیا تو الیاس هستی؟ گفت، نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نه!
ترجمه آیه ۲۱ به انگلیسی:
And they asked him, What then? Art thou Elias? And he saith, I am not. Art thou that prophet? And he answered, No.
ترجمه آیه ۲۱ به عبری:
וישאלו אתו מי אפוא אתה האתה אליהו ויאמר אינני האתה הנביא ויען לא׃
همانطور که مشاهده میکنید، در ترجمههای انگلیسی و فارسی ما شاهد کلمه الیاس هستیم و علمای یهودی اورشلیم از یحیی علیهالسلام طبق این ترجمهها میپرسند آیا تو الیاس هستی؟
حال بازگردیم به متن اصلی به زبان عبری!
دقت کنید، در این آیه، به زبان عبری، عبارت אליהו به کار رفته که میشود ایلیا! نه الیاس!
چرا که رسم الخط الیاس در عِبری معادل: אליאס است، ولی مشاهده میشود که در متن این آیه، حرف سین که معادلش در عبری میشود ( ס )، اصلاً در کلمه אליהו که در آیه به کار رفته، وجود ندارد!
و جالب است که ترجمه عربی از این آیهی انجیل ایلیا را درست ذکر کرده است:
فَسَأَلُوهُ: «إِذاً مَاذَا؟ إِيلِيَّا أَنْتَ؟» فَقَالَ: «لَسْتُ أَنَا». «أَلنَّبِيُّ أَنْتَ؟» فَأَجَابَ: «لاَ»
ما در اینجا علمایی از یهود را میبینیم که گمان میکنند این شخصیتی که با آن مواجه شدند اگر عیسی علیهالسلام نباشد، یا باید ایلیا باشد، یا آن پیامبری که منتظر مبعوث شدنش هستند!
یعنی طبق اطلاعات علمای یهود، اگر این شخص که وجناتی الهی دارد، مسیح نباشد، احتمال دارد که یا ایلیا باشد یا پیامبری که از قبل انتظارش را میکشیدند! (یعنی میان ایلیای و آن پیامبر موعود ارتباط خاصی هست)
در اینجا دو حدیث جالب توجّه از منابع شیعه و سنی در این خصوص تقدیم میشود:
ابتدا حدیثی شور انگیز منقول در منابع اهل سنت:
مولی امیرالمومنین علی علیهالسلام در کوفه، بر فراز منبر رفتند و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود، بعد از حمد و ثنای الهی و بيان مطالب ديگر در معرفی خود و فضايلشان، جملاتی بيان کرد، از جمله فرمود:
أنا إيليا الإنجيل[1].
ایلیای در انجیل من هست!
به عنوان حسن ختامِ سلسله مباحث اخیر، حدیث ارزشمند ذیل تقدیم میگردد:
شیخ طبرسي نقل میکند:
در دورهی خلافت ابوبکر، بزرگی از علمای مسيحی از روم با همراهانی به مدينه آمد و وارد مسجد شد.
سؤالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرين نمود که هيچ کس نتوانست جواب دهد.
در اين زمان سلمان که عجز مسلمین را مشاهده کرد به سراغ امیرالمؤمنین علیهالسلام شتافت و ایشان را با خود به مسجد آورد، آن راهب از حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟!
حضرت فرمود: اسم من نزد قوم يهود اِليا، نزد مسيحيان ايليا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حيدر است!
راهب پرسید: مقام و نسبت تو از پيامبر اسلام چيست؟
حضرت فرمود: من پسر عمو و داماد و همچون برادر پيغمبر هستم.
راهب گفت: به خداى عيسى قسم كه تو مطلوب من هستى، به من خبر بده از آنچه خدا ندارد و آنچه از خدا نيست و آنچه خدا آن را نداند؟
حضرت فرمود: ...اينكه گفتى «آنچه خدا ندارد» همان زوج و فرزند است كه خدا را عيال و فرزندى نیست.
و اينكه گفتى «آنچه از خدا نيست» عبارت است از ظلم كه خداوند در حقّ هيچ كس ظلم روا ندارد.
و اينكه گفتى «آنچه خدا آن را نداند»، خداوند براى خود هيچ شريكى را نمىشناسد.
راهب برخاسته و كمربند (نشان مذهبى) خود را باز كرد، و پيشانى آن حضرت را بوسيده و گفت:
من شهادت مىدهم كه خداوند شريكى نداشته و تنها است و شهادت مىدهم كه محمّد از جانب خدا به مقام نبوّت مبعوث گشته است و شهادت مىدهم كه تو خليفه و وصىّ پيغمبر و امين امّت اسلامى و معدن دين و حكمت و سرچشمۀ علم و برهان هستى!
من نام تو را در تورات به عنوان «اليا» و در انجيل به عنوان «ايليا» و در قرآن به عنوان «علىّ» و در كتابهاى گذشته به عنوان «حيدر» خواندهام و من روى علم و یقین معتقدم كه تو وصىّ پيغمبرى، و امير اين حكومت، و از همه به اين جایگاه سزاوارترى...[2]
[1] ينابيع المودة، قندوزي حنفی، ج۳، ص۲۰۷
[2] احتجاج، طبرسی، ج۱، ص۲۰۵
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
#حق_با_علی_است(6) (بخش هفتم)
چرا با وجود افضل بودن پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، حضرت علی علیهالسلام میفرمایند که خداوند را خبری عظیمتر و نشانهای بزرگتر از من نیست؟!
همانطور که در خلال مباحث گذشته عرض شد، در احادیث متعددی منقول از حضرت امیر صلواتاللهعلیه و دیگر حضرات معصومین علیهمالسلام، که در تفسیر «نبأ عظیمِ» مورد نظر قرآن بیان شده، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را عظیمترین خبر و بزرگترین نشانهی الهی معرفی کردهاند[1].
و بر طبق روایات این مطلبی بوده است که حضرت علی علیهالسلام مکرّر آن را بیان میفرمودند و بر آن تأکید ویژه داشتند[2]!
حال ممکن است این سؤال پیش آید، با توجه به این که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله یقیناً افضل از امیرالمؤمنین علیهالسلام هستند، چرا حضرت امیر علیهالسلام چنین بیان کردهاند که عظیمترین خبر و بزرگترین نشانهی الهی هستند!
جواب در آیهی مباهله[3] نفهفته که بنابر فرمایش امامان علیهمالسلام، بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیهالسلام در همین آیه بیان شده[4]،
چرا که بر طبق آن (به اتفاق روایات منقول در منابع شیعه[5] و سنی[6]) امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکم نفس و حقیقت باطنی وجود رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله معرفی شدهاند.
بر این اساس، وقتی حضرت امیر صلواتاللهعلیه میفرمایند من عظیمترین خبر خدا و بزرگترین آیت الهی هستم، یعنی حقیقت باطنی وجود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله عظیمترین خبر و بزرگترین آیت الهی است.
پانوشتها:
[1] تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱.
[2] الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج۱، ص۲۰۷
[3] ...فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم وأنفسنا وأنفسكم ثم نبتهل...(آلعمران:۶۱)
...بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما نيز فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما نيز زنان خود را؛ ما از نفوس خود [و كسى كه همچون جان ماست] دعوت كنيم، شما نيز از نفوس خود؛ آنگاه مباهله [و نفرين] كنيم...
[4] روزی مأمون به امام رضا (علیهالسلام) گفت: «مرا از بزرگترین امتیاز امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در قرآن آمده باخبر کن». امام رضا (علیهالسلام) فرمود: «امتیاز مباهله که خداوند در قرآن میفرماید:... (الفصول المختارهْ، شیخ مفید، ص۳۸.)
[5] به گفته قاضی نورالله شوشتری متکلم شیعه، مفسران اتفاقنظر دارند که... «اَنفُسَنا» (خودمان) به امام علی(علیهالسلام) اشاره دارد. (احقاق الحق، قاضی نورالله شوشتری، ج۳، ص۴۶)
[6] در کتاب اِحقاقالحق (ج۳، ص۴۶-۷۲)، حدود شصت منبع از اهلسنت ذکر شده است که تصریح کردهاند آیه مباهله درباره امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین (صلواتاللهعلیهماجمعین) نازل شده است؛ از جمله:
الکَشّاف (ج۱، ص۳۷۰) اثر زَمَخشَری،
التفسیر الکبیر (ج۸، ص۲۴۸) اثر فخر رازی،
اَنوارُ التَّنزیل و اَسرارُ التَّأویل (ج۲، ص۲۱) اثر عبدالله بن عمر بیضاوی و...
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علی_است(7) (بخش نهم)
چرا خدای متعال نام امیرالمؤمنین علیهالسلام را به صراحت به عنوان جانشین پیامبر صلیاللهعلیهوآله، در قرآن ذکر نکرده است که مانع این همه اختلاف و انحراف شود؟!
(بخش اول جواب نقضی):
فرضِ در نظر گرفته شده در پرسش فوق این است که اگر چیزی به صورت واضح در قرآن باشد، برای اهل اسلام رفع اختلاف میکند؛
مثالِ نقضِ بارز و واضح این ادعا، میشود آیه وضو (سوره مائده، آیه ۸)
فارغ از اینکه در این آیه به صراحت گفته شده که صورت و دست را تا آرنج بشویید،
و سر و پا را هم مسح بکشید!
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ»
و حتی با وجود اینکه در معتبرترین منابع خودِ اهل سنت هم ذکر شده است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله با یکسوم مُد (حدود ۲۰۰ گرم، یعنی یک لیوان) وضو میگرفتند[1]؛
با این حال اکثر مسلمانان (یعنی اهل سنت) در برداشتی خلاف صریح آیهی قرآن و روایاتی که خود علمای تراز اولشان صحتش را تأیید کردهاند، کاری متفاوت با آنچه خدا به صراحت درباره وضو به مسلمین امر کرده را انجام میدهند!
و پاسخی هم برای این پرسش ندارند که چگونه ممکن است وضوی مرسوم در بین ایشان صحیح باشد، در صورتی هرگز نمیتوانند به آن شکل، با یک لیوان وضو بگیرند (کاری که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به گواه روایات معتبر از منظر خودشان و در منابع خودشان انجام میدادند!)
این میشود جواب نقضی پرسش بحث.
بنابر این مشخص شد که واضح ذکر شدن یک مطلب در قرآن، الزاماً رفع اختلاف نمیکند!
در ادامه إنشاءالله جواب حلّی بحث تقدیم میشود...
[1] حدثنا أبو بكر بن إسحاق ثنا الحسن بن علي بن زياد وأخبرني عبد الله بن محمد بن موسى ثنا محمد بن أيوب قالا ثنا إبراهيم بن موسى الرازي ثنا يحيى بن زكريا بن أبي زائدة ثنا شعبة عن حبيب بن زيد عن عباد بن تميم عن عبد الله بن زيد أن النبي صلى الله عليه وسلم أتي بثلثي مد من ماء فتوضأ فجعل يدلك ذراعيه.
هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه قال الذهبي في التلخيص: على شرطهما
در این روایت اشاره شده که پیامبر صلیاللهعلیهوآله با یک سوم یک مُد (یعنی حدود ۲۰۰ گرم یا یک لیوان) آب وضو میگرفتند.
المستدرك على الصحيحين (حاکم نیشابوری): ج۱، ص۲۴۳
حاکم در پایان روایت نوشته است: حدیث صحیح است به شرط مسلم و بخاری. (یعنی طبق ملاکهای مسلم و بخاری مهمترین علمای حدیثی اهل سنت در طول تاریخ، این حدیث، حدیثی صحیح است!)
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علی_است(7) (بخش دهم)
چرا نام امیرالمؤمنین در قرآن به صراحت به عنوان جانشین پیامبر ذکر نشده؟
(بخش دوم، جواب حلّی):
مهمترین ملاک ایمان از بدو خلقت چه بوده است؟
طبق آیات قرآن کریم، کرنش به حجت و خلیفه خدا[۱]، که ابلیس استکبار ورزید و زیر بار این سجده و کرنش به آدم علیهالسلام نرفت و نخستین کافر شد[۲].
بر این اساس، مهمترین ملاک ایمان در اسلام نیز، همان کرنش نسبت به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) است و مهمترین مصداق این کرنش میشود اطاعت از فرامین ایشان، چیزی که خداوند بارها و بارها در قرآن بر آن تأکید کرده است[۳]!
از امام جعفر صادق (علیهالسلام) پرسیدند، در پاسخ به اینکه چرا نام علی (علیهالسلام) به عنوان جانشین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به صراحت نیامده چه بگوییم؟
حضرت فرمودند، بگویید:
نماز(که ستون دین است[۴] و اولین دلیل جهنمی شدن جهنمیان به گواه آیات قرآن[۵] و... که این همه در قرآن تأکید شده است[۶]) در کجای قرآن رکعات و سایر جزئیات چگونه خواندش آمده است؟
حج چه؟ زکات چه؟ و ...
به همین ترتیب، خدای متعال به صورت کلی دستور فرموده تا از اولی الامر اطاعت کنید؛
همانطور که جزئیات و مصادیق در احکام واجبی مثل نماز و حج و زکات و... توسط رسول باید مشخص شود؛ در مسئلهی اولی الامر هم که مهمترین امتحان ایمان است، مصداق را باید خود ایشان (که به گواه قرآن یگانه تبیینگر حقیقی آیات الهی[۷] است بیان نماید[۸].) و مطیعان ایشان در این امر، کسانی هستند که ایمان حقیقی دارند!
چرا؟!
چون، در تمام منابع شیعه و بسیاری از منابع اهل سنت[۹] نقل کردهاند که آیهی تبلیغ، که در آن میفرماید: اگر این پیام را ابلاغ نکنی، رسالتت را انجام ندادهای[۱۰]؛ شأن نزولش ماجرای غدیر خُم است.
برای درک بهتر شدّت اهمیت پیام مد نظر آیهی تبلیغ توضیح ذیل قابل تأمّل است:
رسول کارش تبلیغ و ابلاغ پیام است!
بر این اساس به نظر میرسد که ما باید شاهد تعداد زیاد «بَلِّغ به معنای برسان» در قرآن باشیم!
اما با یک جستجوی ساده متوجّه خواهیم شد که در قرآن کریم، تنها فقط و فقط یک «بَلِّغ» وجود دارد و آن هم مربوط میشود به ابلاغ پیام غدیر که این به خوبی گویا شدّت اهمیت این فرمان الهی را از منظر قرآن کریم است.
بر این اساس، مشخّص شد که اصل امتحانِ ایمان، امتحان به این است که آیا مدعیان ایمان، مطیع خلیفه خدا هستند یا نه!
و اصلیترین بخشِ این امتحان بر طبق آیات و روایات[۱۱] و البته برهان عقلی، این است که آیا مدعیان ایمان، بر سر مهمترین فرمان خلیفه و حجت خدا که اگر آن را ابلاغ نکند، گویی امر رسالت را به سرانجام نرسانده[۱۲] و از قضا محتوایش هم، سرنوشت اسلام بعد از خودش را مشخص میکند، مطیع و فرمانبردار هستند یا خیر!
پانویسها در ارسال پیوست تقدیم میشود...
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علیست
پانویسهای مربوط به: (قسمت دوم، بخش دهم)
[۱] بقره:۳۰
[۲] بقره:۳۴
[۳] آیاتی که در آن اطاعت مطلق از پیامبر صلیاللهعلیهوآله در همهی امور واجب شمرده شده و عدم اطاعت از ایشان و حتی ناخشنودی قلبی نسبت به فرامین ایشان برابر کفر و فسق بیان شده، بسیار فراوان است! به عنوان نمونه:
سوره نساء، آيه۶۵؛ سوره حشر، آیه۷؛ سوره نساء، آیه۸۰؛ سوره آل عمران، آیه۳۲؛ سوره احزاب، آیه۳۶؛ سوره نور، آیه ۵۱ و...
[۴] تهذيب الأحكام، شیخ طوسی، ج۲، ص۲۳۷؛ الفتح الكبير، سیوطی، ج۲، ص۱۹۴.
[۵] مدّثر:۴۲ و ۴۳
[۶] در قرآن حدود ۹۰ بار مستقیماً واژه (صلاة) و مشتقاتش به کار رفته است.
[۷] نحل: ۴۴.
[۸] الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج۱، ص۲۸۶.
[۹] حافظ ابونعيم اصفهانى در كتاب «ما نُزِّلَ مِنَ الُقُرآن فى على» به نقل از الخصائص، ص۲۹؛ ابوالحسن واحدى نيشابورى در «اسباب النزول»، ص۱۵۰؛ ابن عساكر شافعى به نقل از «الدّر المنثور»، ج۲، ص۲۹۸؛ فخر رازى در «تفسير كبير»، ج۳، ص۶۳۶؛ ابو اسحاق حموينى در «فرائد السمطين»؛ ابن صباغ مالكى در «فصول المهمه»، ص۲۷؛ جلالالدين سيوطى در «الدّر المنثور»، ج۲، ص۲۹۸؛ سليمان قندوزى حنفى در «ينابيع الموده»، ص۱۲۰ و... تنها بخشی از این منابع هستند که روایات مربوط به شأن نزول این آیه که مربوط به غدیر خم است را ذکر کردهاند.
[۱۰] مائده:۶۷.
[۱۱] امام حسین (علیهالسلام) از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) روایت فرمود: هنگامیکه آیه: «الم* أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ (عنکبوت:۱و۲) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کردم:
«این فتنه و امتحان چیست»؟ حضرت فرمود: «ای علی (علیه السلام)! تو وسیلهی آزمایش امّت هستی و با تو منازعه و خصومت خواهند کرد، پس آمادهی منازعه و خصومت باش».
[۱۲] مائده:۶۷
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علی_است(13) (قسمت چهارم)
با شکستن پیمان غدیر در زمین فساد نکنید!
«وَ إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ[1]
و هنگامىكه به آنان گفتهشود: در زمين فساد نكنيد! مىگويند: ما فقط اصلاحگر هستیم!»
حضرت امام موسی کاظم (علیهالسلام) در خصوص شأن نزول این آیه میفرمایند:
هنگامی که به بیعتشکنان روز غدیر گفته شد: با اظهار پیمانشکنی خود، نزد بندگان مستضعف و ضعیف الایمانی که با مشاهدهی پیمانشکنی شما، در دینشان دچار تشویش و تحیّر میشوند، «در زمین فساد نکنید»،
آنها در پاسخ «گفتند: به راستی که ما اصلاحگر هستیم»....[2]
باید دانست که از منظر قرآن، اصلیترین مصداق فساد روگردانی از حجت خداست و خدای متعال در قرآن کریم، ریشهی همهی فسادها را، روگردانی از حجت و خلیفه خدا دانسته است، به عنوان نمونه حضرت امام محمد باقر علیهالسلام، در تفسیر آیه ذیل نیز که در آن به فساد اشاره شده میفرماید:
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ...[3]
فساد در صحرا و دريا به خاطر كارهايى كه مردم انجام دادهاند آشكار شده است...»
به خدا سوگند! این متعلّق به زمانی است که انصار [پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و در سقیفه، در مسئله جانشینی حضرت رسول و در غیاب امیر مؤمنان علی علیهالسلام خطاب به مهاجران حاضر در سقیفه] گفتند: «امیری از ما و امیری از شما باشد»[4].
یا در حدیث دیگری منقول از امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر آیهی ذیل میفرماید:
«...وَ يُفْسِدُونَ فِي اَلْأَرْضِ...[5]
... و در زمین فساد میکنند...»
این مفسدانِ مذکور در این آیه، کسانی هستند که با دشمنی نسبت به کسانی که امامت آنها از جانب خدا واجب شده و با اعتقاد به امامت و پیشوایی کسانی که خداوند مخالفت با آنها را لازم شمرده، در زمین فساد میکنند[6].
[1] بقره:۱۱
[2] تفسیر العسکری علیهالسلام، ج۱، ص۱۱۸
[3] روم:۴۱
[4] الکافی، ثقة السلام کلینی، ج۸، ص۵۸
[5] بقره:۲۷
[6] تفسیر العسکری علیهالسلام، ج۱، ص۲۰۶
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علی_است(13) (قسمت پنجم)
ملاک بهشتی و جهنمی شدن؛ حب و بغض نسبت امیر مؤمنان علی علیهالسلام، بر طبق منابع اهل سنت
«أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ[1]
شما دو نفر هر کفرپیشه لجوج را در دوزخ بیاندازید.»
وقتی ابو حنیفه (یکی از امامان چهارگانه اهل سنت) شنید که اعمش[2] درباره فضایل حضرت علی سخنانی میگوید، در حالی که بیماری سختی دارد، همراه با ابن ابی لیلی و ابن شبرمه و شریک بن عبدالله به سراغ او رفت؛
او که از دیگران بزرگتر بود به اعمش گفت:
ای ابا محمد، تقوا پیشه کن و از خدا بترس و تو در حالی هستی که در اولین روز از روزهای آخرت و آخرین روز از روزهای دنیا هستی. من شنیدهام که تو درباره علی بن ابیطالب سخنانی میگویی که اگر از گفتنش خودداری کنی برایت بهتر است.
اعمش در پاسخ ابوحنیفه گفت: مثلاً چه میگویم؟!
چه چیز خلاف واقعی میگویم؟!
به راستی که ابن متوکل قاضی از ابی سعید خدری به من خبر داد که او گفت:
رسول خدا صلوات الله علیه و آله فرمود:
روز قیامت، خداوند به من و به علی بن ابیطالب میگوید:
شما دو تن هر کس را که محبّ شما است داخل بهشت کنید
و هر کس که شما دو نفر را دشمن میدارد وارد دوزخ کنید
و این است معنای سخن خداوند که میفرماید: «أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ * شما دو نفر هر کفرپیشهی لجوج را در دوزخ بیاندازید»
سپس گفت: از نزد من برخیزید که چیزی پاکیزهتر از این که به شما گفتم نیست؛
پس از نزد او خارج شدند و دیگر او را ندیدند تا اینکه اعمش مرحوم شد[3].
آلوسی که یکی از متعصبترین علمای اهل سنت است و خیلی به ندرت، حدیثی که مشتمل بر فضیلت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) باشد را تأیید میکند، در خصوص این حدیث میگوید: اسناد این حدیث صحیح است[4].
در ذیل برخی دیگر از منابع اهل سنت که این حدیث در آنها نقل شده است، ذکر میشود:
1. الموضوعات، ابن الجوزی، ج:١، ص:۴۰۰
http://lib.efatwa.ir/43430/1/400
2. الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة، القرشی، عبد القَادر، ج:۲، ص:۵۰۱
http://lib.efatwa.ir/40206/2/501
3. الفوائد المجموعة، الشوکانی، ج:۱، ص:۳۸۲
http://lib.efatwa.ir/43282/1/382
4. اللآلىء المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة، السیوطی، جلال الدین، ج:۱، ص:۳۴۸
http://lib.efatwa.ir/43425/1/348
5. تلخیص کتاب الموضوعات نویسنده، الذهبی، شمس الدین، ج:۱، ص:۱۳۶
http://lib.efatwa.ir/43425/1/348
[1] ق:۲۴
[2] سلیمان بن مهران که به دلیل ضعف در بینایی معروف به أَعْمَش بود، (۶۱ ـ ۱۴۷ یا ۱۴۸ق) از علمای کوفه در قرن دوم قمری و از شیعیان و اصحاب امام صادق (علیه السلام) است.
با وجود اعتقاد سلیمان به تشیع، علمای اهل سنت وی را بسیار ستوده و توثیق کردهاند.
وی از راویان فضائل امام علی (علیه السلام) بود و روایاتی در این باب به طور مستقیم از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است. اعمش به نقل روایات در فضایل امام علی (علیه السلام) شهرت داشت.
برخی گزارشهای تاریخی او را ایرانیتبار دانستهاند.
[3] السیوف المشرقة و مختصر الصواقع المحرقة، الآلوسی، ج۱، ص۶۶۵؛ لینک صفحهی مطلب در کتاب: http://lib.efatwa.ir/46198/1/665)
[4] همان
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علی_است (قسمت هفتم)
حکایتِ تفسیر و شأن نزول کفرِ بعد از اسلام و ایمان در قرآن کریم:
آیه اول:
يَحْلِفُونَ بِاللهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ...[1]
در روایت است، هنگامیکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از غدیرخم فارغ شد و مردم پراکنده شدند، گروهی از قریش گردهم آمدند و بر آنچه که اتّفاق افتاد، تأسّف خوردند. در آن لحظات که گفتگو میکردند، سوسماری از کنارشان رد شد.
برخی از آنان گفتند: «کاش که این سوسمار را بر ما گماشته بود و علی را بر ما نگماشته بود».
ابوذر (رحمةاللهعلیه) این سخن را شنید و آن را با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در میان گذاشت.
حضرت بهدنبال آنان فرستاد و آنان را احضار کرد. امّا ایشان انکار کردند و قسم خوردند که آن سخن را نگفتهاند.
خدای عزّوجلّ این آیه را نازل کرد: (یَحْلِفُونَ بِاللهِ مَاقَالُواْ قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفر... به خدا سوگند ياد مىكنند كه [در غياب پيامبر، سخنان كفرآميز] نگفتهاند، درحالىكه به يقين سخنان كفرآميز گفتهاند و پس از اسلام آوردنشان، كافر شدهاند...)
پس پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «همانا آسمان بر کسی سایه نینداخته و زمین، کسی را بر دوش خویش حمل نکرده است که راستگوتر از ابوذر (رحمةاللهعلیه) باشد».
و در ادامه فرمود: «امّا جبرئیل، بر من نازل شد و به من خبر داد که در روز قیامت قومی خواهند آمد که پیشوای ایشان یک سوسمار است، پس نیک بنگرید که شما آن قوم نباشید که خدای متعال میفرماید: «[به یاد آورید] روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان میخوانیم! (اسراء:۷۷)[2]»
آیه دوم:
إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبيلاً[3]
كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، و باز هم ايمان آوردند، و ديگر بار كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد، و آنها را به راه [راست] هدايت نخواهد كرد.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام دربارهی شأن نزول این آیه فرمودند:
این آیه در شأن سران جریان نفاق نازل شده است که در ابتدای امر دعوت پیامبر صلیاللهعلیهوآله (در مکه) ایمان آوردند؛
سپس (بعد از حجةالاوداع در غدیر) آن هنگام که پیامبر ولایت علی علیهالسلام را عرضهداشت و فرمود: هر کس من مولای اویم، پس این علی مولای اوست، کافر گشتند؛
بعد از آنکه پیامبر امر فرمود به بیعت با امیر مؤمنان علی علیهالسلام، بعیت کردند و دوباره ایمان آوردند؛
پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله به بیعتی که با علی علیهالسلام کرده بودند اقرار نکردند و دوباره کافر گشتند؛
و در نهایت هنگامی که از کسانی که با علی علیهالسلام بیعت گرفته بودند، برای خودشان بیعت گرفتند، بر کفرشان افزودند و با این کار بود که دیگر هیچ چیزی از ایمان برایشان باقی نماند[4].
[1] توبه:۷۴
[2] مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۱
[3] نساء:۱۳۷
[4] الکافی، ثقة السلام کلینی، ج۱، ص۴۲۰
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
#حق_با_علی_است(6) (بخش هفتم)
آیهی مباهله، بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنين علیهالسلام در قرآن، به گواه شیعه و سنی!
و دلیل اصلی افضلیت امیر مؤمنان علیهالسلام بر همهی انبیا علیهمالسلام (جز رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله)
فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ الله عَلَی الْکاذِبِینَ [1]
هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
همانطور که در خلال مباحث گذشته عرض شد، در احادیث متعددی منقول از حضرت امیر صلواتاللهعلیه و دیگر حضرات معصومین علیهمالسلام، که در تفسیر «نبأ عظیمِ» مورد نظر قرآن بیان شده، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را عظیمترین خبر و بزرگترین نشانهی الهی معرفی کردهاند[2].
و بر طبق روایات این مطلبی بوده است که حضرت علی علیهالسلام مکرّر آن را بیان میفرمودند و بر آن تأکید ویژه داشتند[3]!
حال ممکن است این سؤال پیش آید، با توجه به این که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله یقیناً افضل از امیرالمؤمنین علیهالسلام هستند، چرا حضرت امیر علیهالسلام چنین بیان کردهاند که عظیمترین خبر و بزرگترین نشانهی الهی هستند!
جواب در آیهی مباهله[4] نفهفته که بنابر فرمایش امامان علیهمالسلام، بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیهالسلام در همین آیه بیان شده[5]،
چرا که بر طبق آن (به اتفاق روایات منقول در منابع شیعه[6] و سنی[7]) امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکم نفس و حقیقت باطنی وجود رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله معرفی شدهاند.
بر این اساس، وقتی حضرت امیر صلواتاللهعلیه میفرمایند من عظیمترین خبر خدا و بزرگترین آیت الهی هستم، یعنی حقیقت باطنی وجود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله عظیمترین خبر و بزرگترین آیت الهی است.
پانوشتها:
[1] آل عمران:۶۱
[2] تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱.
[3] الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج۱، ص۲۰۷
[4] ...فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم وأنفسنا وأنفسكم ثم نبتهل...(آلعمران:۶۱)
...بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما نيز فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما نيز زنان خود را؛ ما از نفوس خود [و كسى كه همچون جان ماست] دعوت كنيم، شما نيز از نفوس خود؛ آنگاه مباهله [و نفرين] كنيم...
[5] روزی مأمون به امام رضا (علیهالسلام) گفت: «مرا از بزرگترین امتیاز امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در قرآن آمده باخبر کن».
امام رضا (علیهالسلام) فرمود: «امتیاز مباهله که خداوند در قرآن میفرماید:... (الفصول المختارهْ، شیخ مفید، ص۳۸.)
[6] به گفته قاضی نورالله شوشتری متکلم شیعه، مفسران اتفاقنظر دارند که... «اَنفُسَنا» (خودمان) به امام علی(علیهالسلام) اشاره دارد. (احقاق الحق، قاضی نورالله شوشتری، ج۳، ص۴۶)
[7] در کتاب اِحقاقالحق (ج۳، ص۴۶-۷۲)، حدود شصت منبع از اهلسنت ذکر شده است که تصریح کردهاند آیه مباهله درباره امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین (صلواتاللهعلیهماجمعین) نازل شده است؛ از جمله:
الکَشّاف (ج۱، ص۳۷۰) اثر زَمَخشَری،
التفسیر الکبیر (ج۸، ص۲۴۸) اثر فخر رازی،
اَنوارُ التَّنزیل و اَسرارُ التَّأویل (ج۲، ص۲۱) اثر عبدالله بن عمر بیضاوی و...
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
@justhadis110
🌀 #صراط (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی)
https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c