eitaa logo
درس رجال استاد حاج سید محمد جواد سید شبیری
2.1هزار دنبال‌کننده
359 عکس
28 ویدیو
91 فایل
درس رجال استاد حاج آقای سیدشبیری از اساتید حوزه علمیه #مشهد برای ارسال #اشکالات علمی، #انتقادات، #پیشنهادات، #مطالب مفید و ارسال #جزوات با ما در ارتباط باشید👇 @rejal_admin تبلیغ و تبادل👇 @Admin_rejal مدیریت کانال👇 @rejal_hoze ارتباط با استاد👇 @smjssh
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠نگاهی به دانش رجال به عنوان دانش کمک کار تاریخ ✍دکتر سعید طاوسی مسرور علم رجال یکی از شاخه‌های علوم حدیث و دانشی است که ما را از اوضاع فکری و عقیدتی و انضباط عملی راویان حدیث و شرایطی که موجب قبولی یا عدم قبولی روایات آنان است، آگاه می‌سازد و زمینه استفاده از «سنت» را فراهم می‌کند؛ ازاین‌رو این دانش در میان شیعیان، از عصر پیشوایان معصوم (ع) تا به حال کانون توجه بوده و در قرون مختلف کتب متعددی در این فن تألیف شده است. دانش رجال از ظرفیت‌های متعددی برای کمک به دانش تاریخ خصوصا تاریخ اسلام و تشیع برخوردار است مثلاً با توجه به این که در شمار درخور توجهی از منابع متقدم تاریخ اسلام و تشیع از شیوه روایی و ذکر اسانید اخبار استفاده شده، می‌توان با مراجعه به منابع رجالی اطلاعات با ارزشی درباره راویان اصلی و وابستگی‌های عقیدتی و جریانی آنان به دست آورد و بر اساس این اطلاعات، خبری را معتبر یا نامعتبر دانست. یکی از مهم‌ترین فواید علم رجال برای دانش تاریخ، کاربرد آن در نقد بیرونی متون تاریخی است (برای تفصیل بیشتر درباره نقد بیرونی متن، نک. احمد پاکتچی، نقد متن، 1388ش، ص107 ـ 147)، زیرا شناسایی مؤلف کتاب و بررسی صحت نسبت کتاب به فردی که مؤلف آن کتاب شناخته شده و نیز شناخت تحریرها و روایت‌های مختلف از یک کتاب که امری ضروری و مهم در هر پژوهش علمی اعم از فقهی یا تاریخی است، نیازمند مراجعه به منابع رجالی و فهرستی است. افزون بر فایده های پیش‌گفته، با استفاده از دانش رجال می‌توان بین گزارش‌های تاریخی و گزارش‌های داستانی تفکیک قائل شد؛ برای نمونه عبدالله بن قدامه در کتاب التوابین (چاپ بغداد، ص105 ـ 108) به اِسناد خود از جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند که ثعلبة بن عبدالرحمن جوانی از انصار و از خادمان رسول خدا (ص) بود. هنگامی که پیامبر (ص) او را پی کاری فرستاد او مرتکب گناهی شد و از خوف آن که خداوند، پیامبر (ص) را از گناه وی آگاه کند، به کوهی بین مدینه و مکه گریخت تا به درگاه خدا توبه کند. پیامبر (ص) 40 روز از او بی‌خبر بود تا آن‌که فرشته وحی آن حضرت را از حال وی آگاه کرد. رسول‌ الله (ص) عمر و سلمان را پی او فرستاد و آنان وی را یافته و نزد پیامبر(ص) آوردند. پیامبر (ص) به او آموزش داد که برای آمرزش گناهش آیه 201 سوره بقره را بخواند. هنگامی که ثعلبه به خانه خود رفت، هشت روز بیمار بود تا آن‌که پیامبر (ص) به عیادت او رفت و به وی خبر داد که خدا او را بخشیده است. در این هنگام ثعلبه صیحه‌ای کشید و جان داد. در ادامه روایت آمده که در تشییع او فرشتگان بسیاری حاضر شدند. این داستان کانون توجه برخی سیره‌نویسان بوده و افرادی مانند ابن‌ سید الناس و صالحی شامی آن را در کتاب خود آورده‌اند اما صحابی‌شناسان نامداری چون ابن‌اثیر و ابن‌حجر عسقلانی با بهره‌گیری از دانش رجال، این روایت را غیر قابل پذیرش دانسته‌اند و قبل از تمامی افراد پیش‌گفته، ابن‌جوزی، داستان توبه ثعلبه را به صراحت در شمار اخبار جعلی آورده و با ذکر دلایلی شایان توجه، اِسناد و متن روایت را بی‌اعتبار دانسته است؛ بنابراین اصل وجود صحابه‌ای با نام ثعلبة بن عبد الرحمن انصاری زیر سؤال می‌رود و او را باید شخصیتی داستانی دانست. به علاوه منابع رجالی به جهت اطلاعات متنوعی که درباره محدثان و راویان و ناقلان اخبار ارائه می‌کنند، باید از منابع مهم تاریخ اسلام و تشیع نیز به شمار آیند. برای نمونهای از اهمیت فراوان منبعی رجالی برای تاریخ تشیع به بیانات استاد رسول جعفریان درباره کتاب رجال نجاشی اشاره میشود: «براساس این کتاب، می‌توان تاریخ تفکر شیعه را در چهار قرن اول ملاحظه کرد و اطلاعات و آمار دقیقی راجع به تاریخ علوم شیعی، اصناف، مکان‌های زندگی و مشاغل شیعیان به دست آورد. هم چنین حوزه‌های نفوذ شیعه را در نژادهای عرب وعجم و غیر آن تا قرن پنجم هجری دریافت؛ حتی می‌توان تحقیقی درباره نام‌گذاری در میان شیعیان انجام داد. کتاب نجاشی برای تاریخ شیعه بی‌نظیر است و هیچ چیزی با آن قابل مقایسه نیست. به هر روی، این کتاب دارای بسیاری لطائف و ظرایف و اطلاعات در مورد شیعه است... . در این کتاب نام 1269 نفر از بزرگان شیعه آمده است که یک نوع آمارگیری ویژه از میان نخبگان شیعه محسوب می‌شود. در این کتاب قصه‌ها، نکته‌ها و بسیاری از دقایق را می‌توان دید که تنها یک مورخ می‌تواند به آن‌ها اشاره کند» (کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش 128، ص15). استاد جعفریان، رجال نجاشی را «تاریخ فرهنگی شیعه» دانسته (منابع تاریخ اسلام، 1382ش، ص246) و درباره ارزش این کتاب در شناخت تاریخ تشیع در عصر پیش از غیبت چنین نوشته است: «از نظر فکری و به ویژه برای شناخت فرهنگ مکتوب شکل‌گرفته پیرامون امامان، کتاب رجال نجاشی اثری منحصربه‌فرد است.•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• کانال درس رجال سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
تنها بر اساس این کتاب می‌توان یک تصویر فرهنگی درست از مجموعه رخدادهای فکری که در اطراف زندگی امامان بوده، به دست آورد» (حیات فکری-سیاسی امامان شیعه (ع)، 1391ش، ص 25). البته او برای مطالعه تاریخ شیعه در کنار رجال نجاشی مراجعه به دیگر منابع رجالی مانند رجال کشی، فهرست طوسی، رجال طوسی و نیز فهرست ندیم (که آن را به درستی یک اثر شیعی دانسته) را ضروری می‌داند (حیات فکری-سیاسی امامان شیعه (ع)، ص 25؛ منابع تاریخ اسلام، ص246). غرض از این یادداشت کوتاه، آشنا کردن دبیران محترم تاریخ و دیگر مخاطبان با ظرفیت فراوان اطلاعات منابع رجالی در تاریخ اسلام و تشیع و حتی تاریخ ایران دوره اسلامی است زیرا علی رغم فواید متعدد دانش رجال برای مورخان فعال در حوزههای پیشگفته، متأسفانه هر فردی که در دانشگاه‌های ایران (به جز برخی دانشگاه‌ها با اصالت حوزوی مانند جامعة المصطفی العالمیة) مدرک دکتری تاریخ اسلام یا تاریخ تشیع می‌گیرد، در دوره تحصیل خود از شروع مقطع کارشناسی تا پایان دوره دکتری، حتی دو واحد هم علم رجال نمی‌خواند و با این علم و منابع آن آشنایی پیدا نمی‌کند و زمینه استفادههای مختلف از این منابع برای اهل تاریخ فراهم نمیشود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 تشیّع ابان بن تغلب ❖ استاد حاج سیدمحمدجواد شبیری زنجانی: ● امامی بودن، دارای مراتبی است. ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان آورد است که ابان با وجود آنکه شیعه‌‌مذهب است، قول او معتبر است. او بیان کرده است که بدعت بر دوگونه است. بدعت صغری و بدعت کبری. ابان دارای بدعت صغری است. گرایشات ابان به تشیّع برای عموم مردم روشن بوده ولی تبرّی او از شیخین برای مردم واضح نیست، و مراد از بدعت کبری، تبرّی از شیخین است. ● حکایت زیر که نجاشی در مورد ابان نقل کرده، قابل توجه است: «عن عبد الرحمن بن الحجاج قال: كنا في مجلس أبان بن تغلب فجاء [ه‏] شاب فقال: يا أبا سعيد، أخبرني، كم شهد مع علیّ بن أبي طالب عليه السلام من أصحاب النبي صلى الله عليه و آله؟ قال: فقال له أبان: كأنّك تريد أن تعرف فضل علیّ بمن تبعه من أصحاب رسول الله. قال: فقال الرجل: هو ذاك، فقال: و الله ما عرفنا فضلهم إلّا باتّباعهم إياه ........ قال: فقال أبان له: يا أبا البلاد تدري مَن الشيعة؟ الشيعة الذين إذا اختلف الناس عن رسول الله صلى الله عليه و آله، أخذوا بقول علیّ عليه السلام، و إذا اختلف الناس عن علیّ أخذوا بقول جعفر بن محمّد عليه السلام» [۱]. عبدالرحمن بن حجاج می‌گوید: در مجلس درس ابان بن تغلب نشسته بودیم که جوانی بر او وارد شد و گفت: ای ابا سعید! بگو چند نفر از اصحاب پیامبر همراه علی در جنگ‌ها شرکت جستند؟ ابان گفت: گویا تو می‌خواهی فضل علی را از روی تعداد صحابه‌ای که از او پیروی کرده‌اند بشناسی؟ گفت: چنین است. ابان گفت: (ولی برعکس) به خدا سوگند، ما فضل اصحاب پیامبر را جز از طریق پیروی آنان از علی نمی‌شناسیم! ابان به ابی بلاد گفت: می‌دانی شیعیان چه کسانی هستند؟ آنان کسانی هستند که وقتی مردم پس از رسول خدا اختلاف کردند از علی پیروی کردند و هنگامی که مردم بعد از علی اختلاف کردند از جعفر بن محمد پیروی کردند! ● این نقل نشان می‌دهد که 👈ابان، خود را پیرو امام صادق علیه‌السلام معرّفی می‌کرده ولی در گفتار و رفتار به گونه‌ای عمل نمی‌کرده که حسّاسیّت‌زا و تحریک‌آمیز و مشکل‌آفرین باشد. ...................................... ۱. رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲ 🔺درس خارج فقه؛ ۲۳ مهر ۱۴۰۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
📜شهیدِ مخالفت با امام 🔹️بنابر گزارش نجاشی، فردی با نام علی بن محمد کلینی که مشهور به علّان بوده و دایی مرحوم کلینی می شود و از افراد راستگو بوده و در عصر غیبت صغری می زیسته، از امام عصر اجازه حج رفتن می گیرد ولی امام به او اجازه رفتن به حج نمی دهد. با این حال، وی با دیدگاه امام مخالفت می کند و به حج می رود و پیش از رسیدن به مکه، کشته می شود. (شایسته توجه است، در این گزارش نیامده دلیل کشته شدن وی چه بوده است) 🏷علي بن محمد بن إبراهيم بن أبان الرازي الكليني‏ المعروف بعلان يكنى أبا الحسن. ثقة، عين. له‏كتاب أخبار القائم [عليه السلام‏]، أخبرنا محمد قال: حدثنا جعفر بن محمد قال: حدثنا علي بن محمد. و قتل علان بطريق مكة و كان استأذن الصاحب عليه السلام في الحج فخرج: توقف عنه في هذه السنة فخالف. 📚رجال النجاشی: 260-261. 🔸️در این میان، علامه امینی، از فرد یادشده، در کتابی که قرار بوده در آن سرگذشت شهیدان فضیلت خواهی بیان شود، به عنوان دومین فرد از این افراد نام می برد و او را جزو شهیدانی می داند که در راه فضیلت و درستکاری جان خود را از دست داده اند. مرحوم امینی نسبت به مخالفت وی با دستور امام، این مخالفت را مخالفتِ غیر عمدی می داند. 🏷وثاقته کشهادته من المتسالم علیها بین علماء الرجال وأمّا حجّه فلم يكن عن مخالفة عمدية لأمر الامام عليه السلام. 📚شهداء الفضیلة: 9. 🔺️به نظر می رسد، اینکه مخالفت علّان کلینی با امام را غیر عمدی بدانیم، درست نمی نماید زیرا وقتی امام معصوم به او امری کرده و آن امر به او رسیده و وی مخالفت کرده، دیگر مخالفت غیر عمدی معنایی نخواهد داشت و از طرف دیگر، شاید نتوان چنین فردی راکه با امر صریح امام مخالفت کرده، از شهیدانی دانست که در مسیر فضیلت خواهی از دنیا رفته اند. 🔺️گفتنی است، راستگویی یک فرد لزوما به معنای اینکه از آن فرد هیچ معصیتی صادر نمی شود، نیست. از این رو اینکه علّان کلینی از افراد ثقه شمرده شده، منافاتی با اینکه او با امر امام مخالفت کرده ندارد. علاوه بر این، مخالفت کردن فرد مذکور با امام معصوم در آخر عمر وی بوده و نه پیش از آن، از این رو ممکن است؛ او تا پیش از مخالفت با امام، دارای وثاقت بوده ولی پس از مخالفت کردن با امام در آخر عمر و پیش از کشته شدن، از مرتبه وثاقت دور شده باشد. 🔸️آیت الله خوئی، در این زمینه، بر این باور است که مخالفت علّان کلینی با امام معصوم منافاتی با وثاقت او ندارد و از طرف دیگر، ممکن است، علّان امر امام را امری مولوی نپنداشته و آن را ارشادی دانسته و از این رو با امام مخالفت کرده است. جالب اینکه آیت الله خوئی، احتمال می دهد اغلب اوامر شخصیه امامان به اصحابشان ارشادی بوده و نه مولوی. 🏷إنّ مخالفة علي بن محمد علان لأمر الحجة بتوقفه عن الخروج لا ينافي وثاقته مع أنه يمكن أن علي بن محمد لم يفهم من أمره ع أنه أمر مولوي، فلعله حمله على الإرشاد كما لعله الغالب في أوامرهم الشخصية إلى أصحابهم. 📚معجم رجال الحديث: 13، 138. 🔺️ظاهراً اینکه علّان از امام، اجازه حج رفتن می خواهد، اجازه خواستن وی از امام، به خودی خود، احتمال اینکه او امر امام را ارشادی پنداشته، تضعیف می کند و به وی این اشکال را متوجه می کند که چرا از امام اجازه سفر به حج خواسته در حالیکه تصمیم گرفته، در هرصورت، به حج برود؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 استناد فقهی به «تحف العقول» در بوته نقد و بررسی 👤 شناخت يك گاهی به خارجی است؛ مثل ، ، علامه و ديگران. از اين روش ما چيزی نداريم، تنها از قرن دهم به بعد اسم ايشان را داريم. پس از مرحوم و شيخ ، كم كم الفاظ ايشان هم زياد شده است؛ يكی نوشته ، ديگری نوشته فاضل و همين طور بر مقامات ايشان اضافه كرده اند. در روش بررسی آكادمی كه الآن وجود دارد، اصلاً اين كتاب به ابن روشن نيست.... 📚‏درس خارج اصول، ۱۹ فروردین ۱۳۹۷ ادامه مطلب و مباحثه👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3640 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💠 مراحل بررسی روایات در طریق استنباط احکام شرعی 👤 🔻یکی از مهم ترین مراحل حکم رجوع به است. در هر روایتی ۳ مرحله را باید طی کنیم: ۱) مرحله اول: های روایت یکی از فایده‌های بحث از نسخه ها این است که ممکن است یک روایت دارای چندین نسخه باشد که در بعضی از نسخه هایش و در یک نسخه باشد، همین یک نسخه برای ما کافی است. ۲) روایت .... ۳) روایت .... مثال: آیا نجس است؟ درباره ی کلب در ابتداء نظر سه طائفه روایت وجود دارد..... 📚 درس خارج فقه ، ۱۴ مهر ۱۴۰۳ 🔗 ادامه مطلب و مباحثه👇👇 http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=3609 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 ۴》_ 🔰عنوان بحث: 《سلسله نکاتی پیرامون کتاب شریف الکافی و چاپ‌های آن》 📑به دومین ابهام، از میان سه ابهامی که پیرامون کتاب الکافی و چاپ های آن بیان شد، پرداخته می‌شود. ✍ حجت‌الاسلام مهدی باقری ۲_اشکال و ابهام در متن درکتاب شریف کافی برخی روایات وجود دارد که ابهامی در متن آن ها وجود ندارد و با برخی داده‌های تاریخی یا اعتقادی و غیره در امامیه سازگاری ندارد که تحقیقات موجود از این کتاب از جمله 《دارالحدیث》 به آنها اشاره‌ای نکرده‌اند که به عنوان نمونه چند مورد را مثال می‌زنیم. 🔸مثال اول عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رَفَعَهُ، قَالَ: لَمَّا مَاتَ ذَرُّ بْنُ أَبِي ذَرٍّ، مَسَحَ أَبُو ذَرٍّ الْقَبْرَ بِيَدِهِ، ثُمَّ قَالَ: رَحِمَكَ اللَّهُ يَا ذَرُّ، وَ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ بِي بَارّاً، وَ لَقَدْ قُبِضْتَ وَ إِنِّي عَنْكَ لَرَاضٍ. أَمَا وَ اللَّهِ مَا بِي فَقْدُكَ، وَ مَا عَلَيَّ مِنْ غَضَاضَةٍ، وَ مَا لِي إِلَى‏ أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ مِنْ حَاجَةٍ، وَ لَوْ لَا هَوْلُ الْمُطَّلَعِ، لَسَرَّنِي‏ أَنْ أَكُونَ مَكَانَكَ. وَ لَقَدْ شَغَلَنِي الْحُزْنُ لَكَ عَنِ الْحُزْنِ عَلَيْكَ، وَ اللَّهِ مَا بَكَيْتُ لَكَ، وَ لَكِنْ بَكَيْتُ عَلَيْكَ. فَلَيْتَ شِعْرِي مَا ذَا قُلْتَ وَ مَا ذَا قِيلَ لَكَ؟ ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ وَهَبْتُ لَهُ مَا افْتَرَضْتَ عَلَيْهِ مِنْ حَقِّي، فَهَبْ لَهُ مَا افْتَرَضْتَ عَلَيْهِ مِنْ حَقِّكَ، فَأَنْتَ أَحَقُّ بِالْجُودِ مِنِّي. 📚کافی،ج۵،ص۶۱۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707
💎 《۴》_ مرحوم شوشتری در 《قاموس الرجال》 ذیل عنوان 《ذر بن ابی ذر》 می‌گوید: «قال المصنّف: وقع في توبة الفقيه، و هو صحابي مات في حياة أبيه. أقول: من أين حكم بصحابيّته و لم يذكره أحد فيهم؟ حتّى الجزري الّذي عنون كلّ من عدّ متحقّقا، و غير متحقّق.» 📚قاموس الرجال،ج۴،ص۳۰۵ طبق بیان مرحوم شوشتری، ظاهراً در منابع حدیثی و تاریخی شیعه وارد نشده است که فرزند جناب ابوذر غفاری از دنیا رفته باشد و این جملات را ایشان نسبت به فرزند خود خطاب نماید. ظاهراً صحیح در روایت «لما مات زر بن عمر بن ذر وقف أبوه علی قبره» باشد و اسم عمر در نقل کافی سقط شده‌ است. مرحوم شوشتری می‌گوید: «قال الكليني: رفعه عليّ بن إبراهيم... و أقول: رواه ابن قتيبة في عيونه عن محمّد بن أحمد بن يونس، عن عمر بن جرير المهاجري هكذا: قال: لمّا مات ذرّ بن عمر بن ذرّ وقف أبوه على قبره... الخ.» 📚عیون‌الاخبار،ج۲،ص۳۳۷ سپس می‌فرماید: «و الأصل فيهما واحد قطعاً، و أحدهما وهم، و لا يبعد أصحّيّة الثاني؛ فعنون الحلية «عمر بن ذرّ» و روى هذا المضمون عنه في ثلاثة أخبار.» 📚قاموس الرجال،ج۴،ص۳۰۵ در کتاب 《حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء》 در ذیل عنوان 《عمر بن ذر》 سه روایت با مضمون روایت کافی ذکر شده است. 📚حلیة الأولیاء، ج٥،ص١٠٨ همچنین در کتاب 《مسکن الفؤاد عند فقد الأحبة والأولاد》 این‌گونه آمده است: «روی المبرد: قال: لما هلک زر بن عمر وقف علیه أبوه... الخ.» 📚مسكن الفؤاد في فقدالاحبة والأولاد، ص٦٣ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
💎 《۴》_ 🔹مثال دوم عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ يَزِيدَ، عَنْ بَدْرٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي سَلَّامٌ أَبُو عَلِيٍّ الْخُرَاسَانِيُّ، عَنْ سَلَّامِ بْنِ سَعِيدٍ الْمَخْزُومِيِّ، قَالَ: بَيْنَا أَنَا جَالِسٌ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ عَبَّادُ بْنُ كَثِيرٍ، عَابِدُ أَهْلِ الْبَصْرَةِ، وَ ابْنُ شُرَيْحٍ فَقِيهُ أَهْلِ مَكَّةَ - وَ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) مَيْمُونٌ الْقَدَّاحُ مَوْلَى‏ أَبِي جَعْفَرٍ (عليه‌السلام). فَسَأَلَهُ عَبَّادُ بْنُ كَثِيرٍ، فَقَالَ: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، فِي كَمْ ثَوْبٍ كُفِّنَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله علیه و آله وسلّم)؟ قَالَ: فِي ثَلَاثَةِ أَثْوَابٍ... الخ. 📚کافی،ج۲،ص۳۲۹ با فحص در مصادر، هیچ نامی از شخصی به‌نام 《ابن شریح》 در عصر امام صادق علیه‌السلام به‌عنوان فقیه مکّه یافت نمی‌شود. ظاهراً این نام تصحیف 《ابن جریج》 باشد که نام کامل وی 《عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج القریشی اموی》 است. گزارشی در کتاب 《تاریخ طبری》 آمده است با این عبارت: «و فی هذه السنة حبس محمد بن إبراهیم بن محمد بن علی، و هو أمیر مکه - فیما ذکر - بأمر المنصور إیاه بحبسهم: ابن جریج و عباد بن کثیر و الثوری. ثم اطلاقهم من الحبس بغیر إذن أبی جعفر، فغضب علیه أبو جعفر.» 📚تاریخ‌طبری، ج۸، ص۵۸ 🔸مثال سوم عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ وَ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: «أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ علیه‌السلام لَمَّا بُويِعَ بَعْدَ مَقْتَلِ عُثْمَانَ صَعِدَ الْمِنْبَرَ، فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَلَا فَاسْتَعْلى‏، وَ دَنَا فَتَعَالى‏، وَ ارْتَفَعَ فَوْقَ كُلِّ مَنْظَرٍ. وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُه‏... وَ مَا عَلَيَّ إِلَّا الْجُهْدُ، وَ إِنِّي لَأَخْشَى‏ أَنْ‏ تَكُونُوا عَلَى‏ فَتْرَةٍ، مِلْتُمْ عَنِّي مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي‏ غَيْرَ مَحْمُودِي‏ الرَّأْي‏... الخ.» 📚کافی،ج۱۵،ص۱۷۱ در این روایت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «لَأَخْشَى أَنْ تَكُونُوا عَلَى فَتْرَةٍ.» فعل مضارع به کار برده شده که ظهور در زمان استقبال دارد. اما در جمله بعد می‌فرمایند: «مِلْتُمْ عَنِّي مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي غَيْرَ مَحْمُودِي الرَّأْي.» در این جمله فعل ماضی به‌کار رفته که ظهور در زمان گذشته دارد. از نظر ادبی، این دو جمله با هم تناسب ندارند؛ چرا که جمله دوم صفتی برای «فترة» است، و با توجه به فعل «تَكُونُوا»، زمان آن باید آینده باشد. بنابراین، صفت و موصوف از نظر زمانی با هم تناسب ندارند و این جمله اشتباه است. اما اگر همین روایت را در منابع دیگر بررسی کنیم، می‌بینیم که جمله به شکل دیگری نیز بیان شده است. به‌عنوان مثال، در کتاب 《شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار》 تألیف قاضی نعمان مغربی، عالم اسماعیلی مذهب، بدین صورت آمده است: «و ما علیّ إلّا الجهد، و کانت أمور مضت، ملتم فیها علیّ میلة واحدة، کنتم عندی فیها غیر محمودی الرأی.» 📚شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار، ج١،ص٣٧٢ طبق این نقل، معنای جمله صحیح بوده و مشکل ادبی ندارد. بنابراین، در نقل کافی اشتباهی رخ داده است. 📌ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
🔰یادداشت محقق ✅ وثاقت ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی 🔸`«ابراهیم بن اسحاق احمری نهاوندی» یکی از راویانی است که نام وی در سند روایات متعدد به خصوص در کتاب کافی شریف قرار گرفته است. از این رو اثبات وثاقت وی دارای اهمیت است. 🔹 وی در فهرست نجاشی، فهرست و رجال شیخ طوسی و رجال منسوب به ابن‌غضائری تضعیف شده است؛ ولی از تعابیری مثل «في مذهبه ارتفاع» استفاده می‌شود که این تضعیفات، به گونه‌ای از غلو اشاره دارد و از این‌رو، چندان اعتبار ندارد. افزون بر این، می‌توان گفت ایشان ثقه است و تضعیف وی در برخی کتب، به جهت عدم وثاقت نیست؛ زیرا: 🔸 اشخاصی کتاب او را نقل کرده‌اند که از اجلّاء بسیار والامقام هستند. 🔹 همچنین با وجود اینکه «محمد بن احمد بن یحیی» از ابراهیم بن قاسم مکرّر حدیث نقل کرده است، شیخ صدوق و استاد ایشان ابن‌ولید، وی را در مستثنیات کتاب نوادر الحکمه ذکر نکرده‌اند. 🔸 ابن‌غضائری هم گرچه نسبت غلو و تخلیط به او داده، اما تعبیرِ «یروي الصحیح و السقیم» را نیز دربارۀ او به کار برده که از آن استفاده می‌شود که سایر روایات وی که دارای مضامین غلوآمیز نیست، مورد پذیرش او است. 📌 متن کامل این نوشتار را اینجا بخوانید: https://B2n.ir/y35023 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri
مطالب تاریخی قاموس الرجال.mp3
430.5K
💠 کتابی ناب برای استفاده‌های تاریخی ❖ استاد معظم حاج سیدمحمدجواد شبیری زنجانی: ● یکی از کتابهای که برای استفاده‌های تاریخی بسیار کتاب خوبی است، قاموس الرجال مرحوم محقق تستری است. ● محقق تستری صرف نظر از مباحث رجالی، یک مورّخ، تاریخ دان و محقق تاریخی برجسته است. ● مرحوم تستری اطلاعات نابی از شخصیتهای که جنبه تاریخی دارند را انتخاب کرده و در کتاب آورده است. ● شرح حال مامون و عایشه را در قاموس الرجال ملاحظه بفرمایید، خیلی نکات ناب و گزینش‌های عالی انجام داده است. ● قاموس الرجال یکی از کتب بسیار مهم برای اهل منبر است. 🔹برگرفته از مجلس عزای حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها؛ ۲۶ آبان ۱۴۰۳ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿 کانال درس رجال استاد سید محمد جواد سید شبیری https://eitaa.com/joinchat/3382378498C19ca80d707 https://t.me/rejal_shobeiri