eitaa logo
رسالتِ زمان بر دوش کلمات؛🇵🇸
93 دنبال‌کننده
187 عکس
47 ویدیو
2 فایل
و با لبخند گفتی: اهالی ابادی تکه های اندوه اند.
مشاهده در ایتا
دانلود
یار تا رفت هلالی من ازین غم مردم که چرا عمر من خسته بسر دیر آمد. _هلالی جغتایی
ماه من گفتم که با من مهربان باشد، نبود مرهم جان من آزرده جان باشد، نبود!
من فقط ذره ای از مدح علی(ع) را گفتم اهل این شهر به من تهمت کافر زده اند!
گرفتم سهل سوز عشق را، اول ندانستم که صد دریای آتش از شراری می شود پیدا. _صائب تبریزی
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست!
هدایت شده از - لئا -
در وقت ِجدایی از نجف فهمیدم ‏آدم ز ِبهشت با چه حالی می‌رفت ؛
عشق داغیست که گر بر جگر کوه نهی سنگ بر سینه زنان آید و فریاد کند!..