eitaa logo
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
623 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
324 ویدیو
11 فایل
مرکز تولید،توزیع و ترویج کتاب و محصولات جبهه فرهنگی و انقلاب اسلامی در استان خوزستان 🚩پادادشهر خ۱۷غربی پ۱۳۶ حسینیه هنر ارتباط با ادمین: @ammar_khz02
مشاهده در ایتا
دانلود
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
شتاب برای شهادت پلکم می‌پره اما ذهنم هوشیاره. شبیه خواب آشفته بودن و نبودن. به درد اون دلی که اولین بار به جمله «بلاتکلیفی بدترین درده »رسید، رسیدم. نمی‌دونم این چندمین باره که خوردن گوشی به صورتم بیدارم کرده تا چندباره بازم صدای اخبار تلویزیون آقاجون تصورِ خواب بودنِ ماجرا رو باطل کنه. نمی‌دونم احساسم چی باید باشه اما بی‌قرارم، دلتنگ، مثل اضطراب نزدیک به اطمینان از تموم شدن. کاش می‌شد عقربه‌های زمان رو تکذیب کرد اما نه نمیشه. بین دایره‌ها تقدیر یه جایی بلأخره مجبوریم به تسلیم. درست مثل همین نقطه. تأیید آخرین خبر از سقوط و اعلام نبودن علائم حیاتی؛ تموم جمله‌های انتظار رو به آتیش کشید. دیگه الان چند ساعته که نشستم. روبه‌روم تکرار تصویرهای سانحه، تو گوشم صدای گریه‌های مادرم. انگار باید باور کنم هرچند قلبم هنوز داره می‌جنگه با باور. یعنی چم شده من؟ این دیگه صدای چیه؟ وای گوشیمه. - سلام خانم دکتر .صدای گریه‌ست فقط - آروم باشید -بی پناه شدیم، سیدمون رفت تسلیت میگم دختر. بغض گلوم دست به سرم می‌کنه اما اونم یه جا کم میاره، مطمئنم . -خانم دکتر خوبین؟ آروم باشین - آخه چجور آروم شم؟ به چشم خودم می‌دیدم لطف‌هاشو، انسان خیلی بزرگی رو از دست دادیم با هق هق گریه ادامه میده: -«توی بیمارستان همه از خوبیش می‌گفتن از رضایتمندی بیمارا گرفته تا کارکنا؛ درمان کودکان زیر هفت سال و بیمارهای سرطانی رو رایگان کرده بود. توی همین مدت کم ریاست جمهوری بارها به خوزستان سر زده‌بود و پیگیری می‌کرد. می‌گفت اگه لازم باشه سه چهار بار که هیچی سی چهل بار سفر استانی میام تا مسئله حل شه» دیگه چیزی یادم نیست جز ترکیدن بغض مقاومم. سقوطِ تلخِ ناگهانی نگاه ماست، برنامه خدا صعودِ شیرین بود برای شما، ولی دردا که شتاب شما برای شهادت، افسوس همیشگی جای خالی‌تان برای ما شد. شهادتتان مبارک حاج ابراهیم رئیسی در پناه امام رضا(ع)، به سلامت. ✍️🏻سیده مائده موسوی 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
20.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️▪️سُرو خوانی زن لر برای شهید رییسی: شهر تبریز مبارک نیست تبریز رو گردی گرفت و ایران رو غباری خامنه‌ای میگه نه کسی میاد نه کسی میره بپرسید از آن چادر عشایری که برام پیغام بیاره 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
📣 | *نوبت شاعران* 💢 *فراخوان شعر شهدای خدمت* ▪️در پی شهادت رئیس جمهور گرامی و گروه همراهشان، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به کلیهٔ شاعران دلسوخته اعلام می‌نماید اشعار خود را به همراه نام و شماره تماس، به آدرس زیر در پیام‌رسان‌های بله، ایتا، واتساپ و تلگرام ارسال نمایند. 🆔 @nobateshaeran 📆 مهلت ارسال آثار: *دهم خرداد‌ماه* 📌 اشعار منتخب به چاپ خواهد رسید و ضمن رسیدن به دست مردم، به اسناد تاریخی ملت مقاوم ایران خواهد پیوست. 💠 @hhonar_ir
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔸️رفاعة ابن شدادها دلم از رفاعة ابن شدادها گرفته. آنانکه عمری دم از علی زدند، شمشیر زدند، با داغ علی سوختند. به جرم محبت علی تمام دنیا برایشان زندان شد، ولی همیشه یک جای کارشان می‌لنگد. مگر خدا چندبار فرصت می‌دهد؟ چندبار باید پای آدم بلغزد؟ چندبار باید طرف اشتباه بایستیم؟ چندبار باید مسلم تنها بماند؟ چندبار باید به کربلا نرسیم؟ نه اینکه داغش سنگین نباشد، رئیسی که رئیس نبود، خادم مردم بود. نه اینکه وقتی اسم وزیر مقاومت را میشنوم دلم به اندازه محاصره غزه تنگ نشود. نه اینکه دلم پر نکشد برای کسانی که بعد از یک عمر که جانشان کف دستشان بوده تازه بعد از شهادت می‌شناسمشان. نه! دلم بدجور تنگ است. ولی مگر ما ملت امام حسین نیستیم؟ مگر ما ملت شهادت نیستیم؟ مگر حاجی نگفت: مرد این میدان ماییم؟ ما یاد گرفته‌ایم این داغ‌ها را شعله‌ور کنیم و به جانمان بزنیم تا نعره‌هایمان به آسمان برود! قدم‌هایمان را محکم‌تر بر زمین بکوبیم، شمشیر را محکم‌تر در دستمان فشار بدهیم و با قلبی مطمئن‌تر به میدان برویم! دلم گرفته! نه از رسیدن عاشقی به معشوقش، که هر مرگی جز شهادت حق خادمین اهل بیت و خادمین مردم نیست. دلم از رفاعه‌ها گرفته! دلم می‌خواهد مانند پسر اشتر نهیبی بزنم و بگویم: رفاعه!!! تو هنوز به حقانیت یارمان شک داری؟ چشم باز کن و ببین. خونخواه حسین، دوشادوش قاتلین حسین ایستاده. رفاعه!!! حیف نیست؟ حیف نیست صدای خنده تو با قهقه دشمن گره بخورد؟ حیف نیست حرفی بزنی که از حلقوم دشمن در می آید؟ حیف نیست سر لجبازی به رفقایت پشت کنی؟ حیف نیست عاشق علی کنار ابن مجلم‌ها بایستد؟ حیف نیست سینه‌زن حسین، کنار شمرهای زمانه دیده‌شود؟ حیف نیست باز طرف اشتباه بیاستی؟ حیف نیست دوباره فرصت از دست برود و حسرتش به دلت بماند؟ گاهی زود دیر می‌شود رفاعه. دشمن شادمان نکن... رفاعه!!! تو حیفی، همین‌جا بمان، پشت به پشت هم بدهیم، نعره علی‌وار بکشیم، فوج فوج لشکر دشمن را بتارانیم. انتقام شهدایمان را بگیریم. رفاعه... به اینجای صحبت که رسیدم، بی اراده صدای حاج صادق آهنگران در سرم می‌پیچد: -کربلا منتظر ماست، بیا تا برویم آه رفاعه، چقدر دلم گریه می‌خواهد، ولی داغ تک تک این اشک‌ها را بر دل دشمن می‌گذارم. این بغض را چون استخوانی در گلو نگه می‌دارم، تا وقت موعود، تا صبح پیروزی. تمام این اشک‌ها را، اشک شوق می‌کنم و بر مزار یاران سفر کرده می‌بارم. (وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ) (فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ) ✍️🏻مصطفی شالباف 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
⚫ گرامیداشت هفتمین روز شهادت خادم رضا (ع)، حضرت آیت الله رئیسی و همراهان ایشان 🗓 زمان: سه شنبه، ۸ خرداد 🕟 ساعت: ۱۶:۳۰ 📍 مکان: اهواز، مصلی امام خمینی (ره) 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
مزد تلاش بعدازظهر روز حادثه از طریق فضای مجازی  مطلع شدم. وقتی خبر را خواندم، ته دلم خالی شد و دست به دعا برداشتم تا به خیر بگذرد. ولی هرچه می‌گذشت بی‌تاب‌تر و نگران‌تر می‌شدم. خبرها را از طریق تلویزیون و موبایل دنبال می‌کردم و همزمان صلوات می‌فرستادم، نذرکردم قرآن بخوانم و امام رضا را به جوادش قسم دادم. هر دقیقه برای من ساعت‌ها می‌گذشت شب تا صبح خواب به چشم‌هایم نیامد. مرتب موبایل را چک می‌کردم. آن شب خیلی سخت گذشت. باوجود آن که می‌گفتند شرایط جوی مناسب نیست ولی باز امیدوار بودم و نمی‌خواستم قبول کنم  که ممکن است خبرهای بد و ناگواری در راه باشد. ازصبح روز دوشنبه که خبر شهادت رئیس جمهور پخش شد، اشک‌هایم بی‌اختیار از چشم‌هایم جاری می‌شد و لحظه‌ای آرام و قرار نداشتم. دستم به هیچ کاری نمی‌رفت. احساس می‌کنم قوت قلب و امیدمان را از دست داده‌ایم. ولی ما راضی هستیم به رضای خدا ان‌شاءالله بقای عمر رهبر ضایعه دردناک وجبران ناپذیری بود. ولی خداوند مزدعظیمی نصیبش کرد مزدسختی‌هایی که کشیده بود مزد زخم زبان‌هایی که شنیده‌بود مزد تلاش‌های بی‌وقفه‌ای که کرده‌بود 🎙راوی :خواهر شهید مدافع حرم حاج حمید قنادپور ✍️احلام زهیری نسب 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
"ضامنِ خوشحالی‌‌‌" در سفر دوم آقای رئیسی به اندیمشک، من و همسرم تصمیم گرفتیم نامه‌ای از شرایط کاریی‌مان بنویسیم. این صحبت‌ها فقط بین من و همسرم رد و بدل می‌شد. حسین و ستیا هم ماجرای نوشتن نامه را متوجه شدند و در‌خواست‌شان را نوشتند.  - آقای رئیسی ضامن بابامون باش، تا برامون دوچرخه بگیره. بخاطر خرید قسطی دوچرخه‌ به مغاز‌ه‌ای رفته بودیم. به ضامن نیاز داشتیم. برای همین بچه‌ها در نامه از آقای رئیسی درخواست کردند تا ضامن پدرشان شود. نامه‌ها را تحویل دادیم. هنوز بیست و چهارساعت نگذشته بود که با من تماس گرفتند. - از نهاد ریاست جمهوری تماس می‌گیریم. اما فکر کردم شوخی است!. -شما مادر حسین و ستیا  هستید؟ خبر غافلگیرکننده‌ای برای بچه های شما داریم. اگر منزل هستید خدمت می‌رسیم. خبر خوشحال کننده برای بچه‌ها فرستادن دو دوچرخه، برای حسین و ستیا بود. 🎙راوی: سارا جمیل (مادرِ حسین و ستیا) ✍️🏻 فرزانه مطیعی 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
💢سومین محفل ادبی سرو نامه 💥ویژه نقد کتاب مهاجر عشق 🗓زمان: پنجشنبه ۱۰ خرداد۱۴۰۳ 📍مکان: امانیه خیابان شهید سپهری جنب مسجد ارشاد حوزه هنری انقلاب اسلامی خوزستان طبقه ۵ 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
27.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻همراه با محمد علی بخشی مدیر کافه کتاب شهر اهواز در اولین برنامه 🔴 راوی | امین غفاری ✅️ @aminghafari_ir
22.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 دیدار اعضای دفتر رسانه بیداری با خانواده شهید مدافع حرم سیدجاسم نوری در سالگرد شهادتش 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv