💢سومین محفل ادبی سرو نامه
💥ویژه نقد کتاب مهاجر عشق
🗓زمان: پنجشنبه ۱۰ خرداد۱۴۰۳
📍مکان: امانیه خیابان شهید سپهری جنب مسجد ارشاد حوزه هنری انقلاب اسلامی خوزستان
طبقه ۵
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
27.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻همراه با محمد علی بخشی مدیر کافه کتاب شهر اهواز در اولین برنامه #راوی
🔴 راوی | امین غفاری
✅️ @aminghafari_ir
22.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 دیدار اعضای دفتر رسانه بیداری با خانواده شهید مدافع حرم سیدجاسم نوری در سالگرد شهادتش
#دیدار
#شهید_مدافع_حرم
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
✅صدای کارگران هفت تپه باید شنیده شود
اردیبهشت ۹۹ روز کارگر بود که شنیدیم رئیس قوه قضاییه گفته است:« صدای کارگر هفت تپه باید شنیده شود.»
باورم نمیشد بلاخره کسی پیدا شده بود که راجب ما چیزی بگوید، کار و پیگیری پیشکش.
بعد از این ماجرا ما بنری نوشتیم که آقای رئیس ما میخواهیم با شما صحبت کنیم.
چند روز بعد یکی از مسئولین دفتر اقای رئیسی با من تماس گرفت و گفت جلسه ای را ترتیب دادن که من و چند نفر از همکارانم به نمایندگی از کارگران با اقای رئیسی صحبت کنیم.
وقتی خدمت ایشان رسیدیم ۵ ساعت مداوم در جلسه من و همکارانم صحبت کردیم بدون اینکه کسی در کلام ما بپرد، تمام درد و صحبت ما را به گوش جان شنید. و در نهایت قول داد هرکاری از دستش بر بیاید انجام دهد.
در آن جلسه مثل یک رفیق مثل یک پدر که به فرزندانش کمک میکند، گرم و صمیمی با هم گفت و گو مشورت میکردیم و دردمان را میگفتیم.
موضعش اصلا بالا به پایین نبود. همینها از روز اول محبتش را در دلمان جا داد.
زمانی که در سمت ریاست قوه قضائیه بودند ۲ بار با ایشان دیدار داشتیم....
🎙راوی: محمد خنیفر
✍سحر همهکسی
#شهید_خدمت
#خوزستان
#هفت_تپه
#رئیسی
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.
➕بخشی از قرائت وصيتنامه امام (ره) توسط حضرت آیتالله خامنهای
💻 Farsi.Khamenei.ir
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
▪️ هیاهوی نفسها
تصمیم گرفتم همراه دوستان بروم قم. جمعه با عید غدیر مصادف شده بود. دیدم بهترین فرصت همین است. فقط به آنهایی که میشناختم گفتم. رابط را حضوری فرستادیم پیش آقای علمالهدی تا این دیدار را برای عید غدیر هماهنگ کند. معمولاً خودم و یحیوی و شمس و صانع میرفتیم برای کارهای مهم باهاش صحبت میکردیم. خیلی احتیاط کردیم که خبر این دیدار جایی درز نکند. صبحی که برای گرفتن اتوبوس میرفتم، خبر آوردند ساواک بو برده. به ذهنم رسید بلیت قطار بگیرم؛ آن هم برای چند ایستگاه قبل از قم؛ ولی ما قم پیاده شدیم.
وقتی رسیدیم قم، یکراست رفتیم حسینیهای که حسین اشعری با هزار ترسولرز برایمان گرفته بود. بعد از حمام و خوردن ناهار، سریع آماده شدیم تا به قرار چهار تا پنجونیمی برسیم که برایش سختی کشیده بودیم. ساعت ده دقیقه به چهار رسیدیم. پنجاه نفری میشدیم. دیدارها خانۀ دامادشان برگزار میشد. دو اتاق تودرتو داشت که همه بهزور جا شدیم. داشتم با حسرت فکر میکردم ای کاش با خودمان مداح آورده بودیم که یکهو از صدای صلوات به خودم آمدم. آیتالله از در سمت حیاط وارد اتاق شد. صدای شعارها قطع نمیشد. ولکن نبودند. داشتم کلافه میشدم. جانمان برای گرفتن همین یک ساعت درآمده بود. طاقتم تمام شد. دادی سر همه کشیدم. گفتم: «اومِدِید اینجا که سرآصدا کونید یا از حضرت آیتالله استفاده کونید؟» همه ساکت شدند. یکهو چیزی به ذهنم آمد. از سوز دل داد زدم:
المنت لله شب هجران به سر آمد
محبوب سفرکردۀ ما از سفر آمد
محبوبصفت از افق خانۀ دلها
بر چشم همه منتظران، منتظر آمد
جان آمد و ماه آمد و سرو ناز آمد
تا گفتم آیتالله خمینی آمد، صدای شلیک صلوات رفت هوا. همه رفتند نزدیک آیتالله نشستند. اینقدر فشرده شدیم که دیگر جا نبود. من هم جلوتر از همه، بهزور زانویم را زدم به زانویشان. آقای علمالهدی من را به ایشان معرفی کرد که اهل شعرخواندن و مدیحهسراییام.
بچهها از پشت هی مشت میزدند به کمرم. درِ گوشم گفتند: «به آیتالله بگو ما میخوایم سر و دستش رو ببوسیم.» من به آقای علمالهدی گفتم که از ایشان اجازه بگیرد. آیتالله هم با تکان سر و کمی اخم اذن داد. یکهو با خوشحالی سرازیر شدند. یکی سرشان را میبوسید، یکی صورتشان را، یکی شانهشان را. باز هم داشت وقتمان میرفت. هنوز نصف جمعیت مانده بود. وقتی یکی آمد دستشان را ببوسد، یکهو یک دادی زدند که «بسه.» نگاه کردیم دیدیم او از ما نیست. نفهمیدم از کجا پیدایش شد. همه را خودم هماهنگ کرده بودم؛ اما این را اصلاً نمیشناختم. حتماً ساواکی بود.
بعدش آیتالله حرفشان را شروع کردند. آخرسر که موقع دعاها رسید، آیتالله بندبهبند برای همه دعا کردند. مخصوصاً برای دانشآموزان و دانشجویان و طلاب خیلی دعا کردند. ما هم هی اشک میریختیم؛ برادرم هم بیشتر از همه.
📖برگرفته از کتاب همیشه پشتیبان
خاطرات شفاهی حاج حسین سراجان
راه های تهیه کتاب
آدرس:
بلوار بهبهانی جنب حوزه علمیه امام خمینی ره کتابفروشی رسانهبیداری
🔸️جهت سفارش تلفنی:
☎️ 061-35530798
🔹️جهت سفارش پیامکی:
📱 09305619565
------------------‐-----------------------------------------
📚شبکه توزیع کتاب و محصولات فرهنگی رسانهبیداری
🔰 ایتا@resanebidari
#امام_خمینی
#آیت_الله_علم_الهدی
#همیشه_پشتیبان
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv
🔰 برگزاری نشست " آوینی شو"
با محوریت کتاب "ماجرای فکر آوینی" به مدت دوشب در حسینیه هنر
🔹️بررسی منظومه فکری شهید آوینی، با حضور حجت الاسلام سیدجواد موسویفرد در تاریخ ۱۵ و ۱۶ خرداد برای اعضای رسانه بیداری و علاقمندان برگزار شد.
#شهید_آوینی
#آموزش
#نشست
🆔 @resanebidari_ir
🆔@resanebidari_pv