eitaa logo
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
627 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
358 ویدیو
12 فایل
مرکز تولید،توزیع و ترویج کتاب و محصولات جبهه فرهنگی و انقلاب اسلامی در استان خوزستان 🚩پادادشهر خ۱۷غربی پ۱۳۶ حسینیه هنر ارتباط با ادمین: @habibekhuz13
مشاهده در ایتا
دانلود
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔸️برای شنیدن خاطرات چادرکشان نیاز نیست به مشهد و قم رفت تا کنار خرابه‌های گوهرناشاد و معجزه‌ شیخ محم
🔸️برای شنیدن خاطرات چادرکشان نیاز نیست به مشهد و قم رفت تا کنار خرابه‌های گوهرناشاد و معجزه‌ شیخ محمد‌تقی بافقی نشست و به حال این مردم مظلوم و غیور اندیشید. کوزه پر از آب همین نزدیکی هاست. اجرای قانون کشف حجاب در خوزستان هم دوران دشوار و هولناکی برای زنانش به وجود آورد. این دشواری تنها برای زنان خوزستان نبود. 🔸️مقاومت مردم، رضاخان را هم به دشواری و حیرت انداخت. طوفان اعتراضی مردم در جایی مثل خوزستان که مردمانش حجاب را کالای غیر قابل مذاکره خود می‌دانستند وزیدن گرفت و تاریخ را برای ثبت قصه‌هایش مجاب به ایستادن کرد. در هیاهوی این طوفان رنج‌های دوران زیادی بر دامن زن و مرد خوزستانی نشست. رنج هایی که همه گنج شدند و گنج هایی که همه در دل تاریخ پنهان شدند و حالا از آن سالهای دور برایمان خاک و خل می‌تکانند و  اندکی رخ دیدار تازه می‌کنند.  🔸️داستان زن‌هایی که از خانه بیرون نرفتند و زن‌هایی که چادر از دست دادند را شاید خیلی هایمان شنیده باشیم  اما چه کسی تا بحال حال زار زنی که  تا همین چند لحظه قبل از کشیده شدن چادرش، شرافت و ناموسش لکه‌دار نشده بود را درک می‌کند. مدام قبل و بعد آن لحظه هولناک را با خود مرور می‌کند و دست از ملامت خود بر نمی‌دارد. این صحنه همواره روبه‌روی چشمانش قرار دارد. شده بختک خواب‌هایش.  مثل زنی مصیبت‌زده که دیگر هیچ چیز برایش مثل قبل نمی‌شود. در اوج شادی غمگین است. همه چیز برایش طعم چه فایده را دارد و عاقبت دق‌مرگ می‌شود و تمام. یا چه کسی تا به حال به آن زنان مظلوم خوزستانی که عمری با زحمت چار‌دیواری برای خود دست و پا کردند و زندگی را سامان دادند اندیشیده که حالا در دل شب وغریبانه، خانه و کاشانه خود را به دست تقدیر می‌سپارد و خود همراه با سرنوشت راهی دیار غربت در همسایگی ممکلت می‌شوند. ✍️ زهره طاهری 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔰 بی‌حجابی اجباری 🔻شاید این جمله را شنیده باشید: «ملتی که حافظه تاریخی ندارد، اشتباهات گذشته را مد
وقتی به سراغشان برویم و خاطرات و تجربیاتشان را ثبت کنیم، نقشه‌راه خوبی جلویمان سبز خواهد شد که اگر نگوییم کل نیازها و خطاهایمان را برطرف می‌کند، لااقل بخش اعظمی از آن را پوشش می‌دهد. این می‌شود همان عبرت‌های تاریخی که مولا می‌گوید. یکی از اقدامات تجددخواهانه رضاخان پهلوی قضیه کشف حجاب بود. او گفت حجاب مانع ترقی ماست و زنان ما هم باید مثل زنان ترکیه آزادانه بگردند تا به نفع مملکت باشد. اما محاسبه نکرده بود که ملت ایران با همه ملت‌های تاریخ متفاوت است و به راحتی چیزی را نمی‌پذیرد و تغییر نمی‌کند. لذا بسیاری از زنان مومنه از این کار سر باز زدند. رضاخان هم روی به خوی وحشی‌گری‌اش آورد و سعی کرد به زور این کار را انجام دهد. بسیاری از زنان مسلمان ایرانی به علت شوک وارد از کشیده شدن چادر از سر، سکته کرده و شهید حجاب شدند. بسیاری بر اثر ضربات باتوم آژان‌ها شهید و یا جانباز حجاب شدند و دیگر قدرت حرکت پیدا نکردند. بسیاری از زنان باردار بچه‌های خود را سقط کردند. بسیاری هم رنج هفت‌ساله را تحمل کرده و در آن مدت از خانه بیرون نرفتند؛ حتی برای یک حمام یا خرید ساده! آری هفت سال این‌گونه بر زنان ایران زمین گذشت و این مقاومت هفت‌ساله شیرزنان مومن مسلمان ایرانی جایی در حافظه تاریخی ایرانیان ندارد، چون عده‌ای آن را سانسور کرده و مجوز ثبت و ضبط آن‌را در ذهن‌های ایرانیان صادر نکردند. حال به نظر شما اگر خاطرات دوران کشف حجاب از طریق پرسشی ساده از مادربزرگ‌ها و یا شنیده‌های مادران از مادربزرگ‌هایشان توسط دختران این سرزمین ثبت و ضبط شده و در قالب‌های ساده، گوش به گوش نقل شود و حتی بالاتر از آن در قالب هنر درآید، وضعیت حجاب درست‌تر نخواهد شد؟ آیا وقتی به گوش همه برسد که ما برای حفظ حجاب شهید داده‌ایم و هفت سال رنج کشیده‌ایم، چادر چادری‌ها محکم‌تر و حجاب بدحجاب‌ها بهتر نمی‌شود؟ که اگر نگوییم کل نیازها و خطاهایمان را برطرف می‌کند لااقل بخش اعظمی از آن را که پوشش می‌دهد؟! حداقل به یک بار امتحانش که می‌ارزد؟ بسم‌الله این گوی و این هم میدان ✍️ علی هاجری 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
🔴 باردار بودم. برای کاری به خیابان رفتم پاسبان تا مرا دید به طرفم حمله کرد. من هم خودم را به داخل جوی آب پرت کردم تا سرم بی‌حجاب نشود. خونریزی شدیدی کردم. جوی آب پر از خون شد و بچه همانجا سقط شد. دیگر بچه‌دار نشدم. 🎙لیلا نژادزاده به نقل از مادرش ۱۷ دی سالروز اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔴 باردار بودم. برای کاری به خیابان رفتم پاسبان تا مرا دید به طرفم حمله کرد. من هم خودم را به داخل ج
🔘 برای شنیدن خاطرات ظلم و زور پهلوی نیاز نیست به مشهد و قم رفت تا  کنار خرابه‌های گوهرناشاد و معجزه‌ی شیخ محمد تقی بافقی نشست و به حال این مردم مظلوم و غیور اندیشید. کوزه پر آب همین نزدیکی‌هاست. اجرای  قانون کشف حجاب در خوزستان هم دوران دشوار و هولناکی برای زنانش به وجود آورد. این دشواری تنها برای زنان خوزستان نبود. مقاومت مردم، رضاخان را هم به دشواری و حیرت انداخت. طوفان اعتراضی مردم در جایی مثل خوزستان که مردمانش حجاب را کالای غیر قابل مذاکره خود می‌دانستند وزیدن گرفت و تاریخ را برای ثبت قصه‌هایش مجاب به ایستادن کرد. در هیاهوی این طوفان رنج‌های دوران زیادی بر دامن زن و مرد خوزستانی نشست. رنج‌هایی که همه گنج شدند و گنج‌هایی که همه در دل تاریخ پنهان شدند و حالا از آن سال‌های دور برایمان خاک و خل می‌تکانند و اندکی رخ دیدار تازه می‌کنند. داستان زن‌هایی که از خانه بیرون نرفتند و زن‌هایی که چادر از دست دادند را شاید خیلی‌هایمان شنیده باشیم اما چه کسی حال زار زنی که تا همین چند لحظه قبل از کشیده شدن چادرش، شرافت و ناموسش لکه‌دار نشده بود را درک می‌کند. مدام قبل و بعد آن لحظه هولناک را با خود مرور می‌کند و دست از ملامت خود برنمی‌دارد. این صحنه همواره روبه‌روی چشمانش قرار دارد. شده بختک خواب‌هایش. مثل زنی مصیبت‌زده که دیگر هیچ چیز برایش مثل قبل نمی‌شود. در اوج شادی غمگین است و عاقبت دق‌مرگ می شود و تمام. یا چه کسی تا به حال به آن زنان مظلوم خوزستانی که عمری با زحمت چاردیواری برای خود دست و پا کردند و زندگی را سامان دادند اندیشیده که حالا در دل شب و غریبانه، خانه و کاشانه خود را به دست تقدیر می‌سپارد و خود همراه با سرنوشت راهی دیدار غربت در  همسایگی ممکلت می‌شوند. چه نگاه‌هایی که لحظه آخر قبل از ترک خانه به حاصل یک عمر نیافتاده و با یک آه عمیق پایان پیدا نکرده‌است. چه طفل‌های مظلومی که در امن‌ترین خانه دنیا، در شکم مادرانشان با ضربه نامردانه چکمه‌های قاتل، بی‌صدا خاموش نشدند. چه خونابه‌هایی که از چشمان زنان کارون روان نشدند و چه موهایی که در چاردیواری سال‌های اسارت در خانه سپید نشدند. چه دخترکانی که کورسوی امید رفتن به مکتب را با این قانون ازدست ندادند و درحسرت یک زندگی معمولی موی سپید نکردند. هرچه  از زنان مظلوم اما قوی خوزستان بگوییم باز جا برای صحبت هست اما چه کسی به آن مرد عربی که در بی‌رحمانه‌ترین جنگ زمانه، عفت ناموسش را هدف گرفته‌اند اندیشیده؟ خدا می‌داند در گذر از آن سال‌ها چه طوفانی بر قلب مردان خوزستان زده‌ شد. این را می‌توان از شمار مردان تبعید شده آن سال‌های اسارت دانست یا  از آن مردانی که یک شبه دست زنان و دختران خود را گرفتند و به دل غربت زدند فهمید. حتی نیاز به شمارش تبعیدی‌های آن سال‌ها هم نیست. کافی است فقط اندکی غیرت و جوهره مردانگی را با خود به همراه داشته‌ باشی تا بفهمی شقیقه‌های گلگون‌شده از جسارت  به ناموس یعنی چه؟ ✍️ زهره طاهری 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv
🔻مهمانی بزرگ رضاخان تمام تجار نامدار ایران به مهمانی بزرگ رضا خان در تهران دعوت شده بودند. یک مهمانی اجباری با شرایطی خاص. تجار باید به همراه عیالشان اما بدون حجاب و چادر و چارقد در مراسم حاضر می‌شدند. تجارت را کنار می‌گذارم اما مهر این بی‌آبرویی و خفت را به پیشانی نمی‌زنم. تمامی حجره‌ها‌ و کاروانسرایم را  فروختم و با سرمایه‌ام به کشاورزی روی آوردم اما قحطی امان نداد و هر روز وضعم بدتر از روز قبل می‌شد. اما تحمل این شرایط برایم آسان‌‌تر بود تا از بین بردن غیرت خود و عفت و حیای ناموسم بود. 🎙راوی آقای پسندیده به نقل از پدربزرگش 🆔 @resanebidari_ir 🆔@resanebidari_pv