🌱 تک تک کلماتم نذر روضههای تو
السلام علیک یا باب الحوائج،
یا علی اصغر (علیهالسلام)
#روضههای_ناگهان
🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
📖 #معرفی_کتاب
🕊 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
🔸️ جبرئیل به صورت انسان نازل شده بود بر محمد(ص). حسن(ع) و حسین(ع) از او هدیه خواستند. میوه برایشان آورد. سیب و به و انار.
از آن میوهها میخوردند و تمام نمیشد.
فاطمه(س) که شهید شد، انار تمام شد.
علی(ع) که به شهادت رسید، به تمام شد.
بعد از شهید شدن حسن(ع) سیب ماند پیش حسین(ع).
روز عاشورا تشنه که میشد سیب را میبویید. بعد از عاشورا سیب را کسی ندید، بویش را ولی بعضیها میشنوند از قبر حسین(ع). هنوز هم.
✂️ برشی از پایانِ کتاب «آفتاب بر نی»
زندگی و زمانهی امام حسین(علیه السلام)
از مجموعهی چهارده خورشید، یک آفتاب
✍️به قلم #زینب_عطایی
#امام_حسین #روضه
#آفتاب_بر_نی #عاشورا
🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
بسمالله الرحمن الرحیم
▪️#محرم_نوشت
[ ❣با حال معنوی مناسب بخوانید...]
....
«به قدر ریگهای بیابان»
🔸 خیلی از مادرها تجربهی نُه ماهه از «چه»ها دارند.
چه بخوریم؟چه بکنیم؟ چه بگوییم که بچهمان خوشسیما، خوشاخلاق، با ایمان بشود.
کسی هم پیدا نمیشود و بهشان بگوید راحت باشید بچه یا به پدرش میرود یا به مادرش. و البته تاریخ شهادت میدهد که میشود به جدش هم برود و شبیه او بشود.
اَشبه یعنی خیلی شبیه، خیلی خیلی.
و پیامبر یعنی، خیلی خوش اخلاق، خیلی با ایمان، خیلی خوش سیما.
روز علی اکبر، روز این خیلیهاست. همهی خیلیها در یک نفر، در یک گُله جا جمع شده است و آن یک نفر خیلی عزیز است برای حسین(علیه السلام).
و رفتنش خیلی خیلی سنگین بوده برایش.
یک دنیا خیلی برابر چشم هایش خیلی خیلی زخم خورده، تنش خیلی خیلی...
🔹 «إرباً إربا» یعنی چه؟
یعنی ریگهای دشت کربلا علیاکبر را بین خودشان تقسیم کردند.
یعنی خیلی زیاد شده بوده.
....
✍ زینب سنجارون
#روضه #محرم
#علی_اکبر #یاحسین
🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
🌱 تک تک کلماتم نذر روضههای تو
السلام علیک یا علی بن الحسین،
یا علی اکبر (علیهالسلام)
#روضههای_ناگهان
🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
49.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📓 عزاداری با کتاب
السلام علیک یا کفیل الزینب،
یا اباالفضل العباس (علیهالسلام)
📃 ورقی از کتاب #فتح_خون
🎙 با نوای #حاج_محمود_کریمی
🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
▪️#محرم_نوشت
به دنبال تو میگردد برادر
الا یا ایها الساقی کجائی؟
برای روز نهم، که متعلق به عباس بن علی (علیهالسلام)، برادرِ حسین است..
#روضه #یا_عباس #تاسوعا
#عزاداری #روزنهم #یا_باب_الحوائج
🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
35.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📓 عزاداری با کتاب
السلام علیک یا سید الشهدا،
یا حسین بن علی(علیهالسلام)
📃 ورقی از کتاب #فتح_خون
🎙 با نوای #حاج_محمود_کریمی
🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
🌱 تک تک کلماتم نذر روضههای تو
السلام علیک یا حسین بن علی،
یا سیدنا المظلوم (علیهالسلام)
#روضههای_ناگهان
🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
بسم الله الرحمن الرحیم
🔳 #مشق_اشک
«روضهی دونفره»
....
🔸 آنقدر خسته بودم که تا جای خالی کنار دیوار پیدا کردم، پهن شدم همانجا. روبهروی حرم عباس.
از توی کیف، هندزفری را بیرون کشیدم. میخواستم نوحه بگذارم. روضه اگر میشد بهتر بود.
زن عرب نشسته بود کنارم. درشت بود. چادر کشیده بود بر صورتش. صدای گریهاش ناگهان بلند شد. گریهاش سوز داشت، بازوهایش از زیر چادر هم میلرزیدند.
دستانم و سیم هندزفری در هم گره خوردند.
خیلیها بلند گریه میکنند. زن ها مخصوصا.
بعضی گریه ها اما فرق دارد. نه آرام است و نه بلند. انگار که چیزی دارد ذره ذره جگرش را میخورد.
گریهی زن از همین جنس بود. گاهی اوج میگرفت و گاهی ناله بود. میان گریه، شعر میخواند.
جز من کسی نمیشنید. مجلس دونفره بود انگار. او روضه میخواند. من میشنیدم.
سعی میکردم بفهمم. از لابهلای هق هق ها، بشنوم.
🔹جملهای را با فریاد گفت. خشک شدم...
«ضربت زینب ... ضربت زینب...»
گرهها باز شدند. گره سیم هندزفری... گره دستهایم.
کاش...کاش عربی میدانستم...
کاش میتوانستم به زن بگویم ٱمی در حرم عباس روضه زینب میخوانی؟
🕯 کار از کار گذشته بود. زن روضه اش را خواند. گریه اش را کرد. و رفت.
من هم رفتم.
عباس ماند و زینبی که ضربت خورده بود...
....
✍ طهورا دانشگر
#زینب #روضه #شام_غریبان
🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
📘 #معرفی_کتاب
عکسهای گمشده
✍️ مریم زمانی
🖼 عکسهای گمشده، ماجرای تردید بعد از یقین است. وقتی کیهانه بعد از اینکه سالها، هر هفته توی خانهاش روضه برپا میکرده تا پسرخواندهاش زیر پرچم حسینیه تربیت شود؛ اما حالا با قتل پسرخواندهاش مواجه میشود و آبرویی که در این میان میریزد.
⁉️ حالا کیهانه باید انتخاب کند، بین تردیدی که همۀ شواهد تأییدش میکنند و یقینی که برای درکش باید از چشم و گوش ظاهری بالاتر رفت. یقینی از جنس یومنون بالغیب...
🗺 کیهانه تک و تنها باید راه بیفتد تا قاتل پسرش را پیدا کند. در این مسیر یکروزه روزنۀ جدیدی از ایمان به رویش باز میشود. روزنهای که به رسم سنتهای الهی، جز با رنج یک اتفاق ناخوشایند به آن دست نمییافت.
#عکسهای_گمشده
#مریم_زمانی
🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane
📸 کلاس نویسندگی #نوقلم
🌱این روزها روایتخانه اهالی جدید و تازه نفسی ، در جمع خود می بیند. نوجوانان با استعداد و با انگیزه ای که هر دوشنبه در جمعی دوستانه مشق نوشتن می کنند.
🗒به لطف خدا و استقبال شما عزیزان ، #کلاس_نویسندگی نوقلم در حال برگزاری است.
🔜کارگاه ها و کلاس های متنوعی در راه است
⏳با ما همراه باشید
#گزارش_تصویری
🔰مجموعه ادبی روایتخانه 🔰
🌐www.revayatkhane.ir🌐
👉 @revayat_khane