eitaa logo
روایتگران شهدا
284 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 ▪️اسکندری هم شهید شد. ✨او وقتی برای به غنیمت گرفتن تانک رفت شهید شد. 🗯عراقی ها برای نخستین بار؛ یک تانک را تله گذاری کرده بودند. 🔰اسکندری داخل آن رفت و بعد؛ تانک منفجر شد. ✔️آن زمان؛ تازه فهمیدیم تله گذاری یعنی چه؟ 💫اسکندری درشت هیکل بود و همیشه یک تیر بار داشت. 🔹ما به او زاپاتا می گفتیم زیرا قیافه خیلی خشنی داشت و انسان عدالت خواهی بود. 🔸نخستین خانه شهیدی هم که من رفتم؛ خانه این برادر بسیار مستضعف بود. 🌐به این باور رسیدیم که می توانیم این کار را بکنیم و این هسته قابل تعمیم است. 💠بعد کم کم؛ اطلاعات؛ عملیاتمان شکل گرفت و فهمدیدیم ابزار آتش؛ خمپاره و آموزش چیست. ♻️سریع؛ پادگان پرکان دیلم را به عنوان مرکز ادوات راه اندازی کردیم. 💯آموزش را آغاز کردیم و کم کم شکل گرفتیم. ✔️در محور دزفول؛ رشید و در محور آبادان مهدی کیانی و در محور خرمشهر؛ جهان آرا و بعد موسوی بودند. 💫کم کم؛ بچه های دیگر مانند تیم عزیز جعفری یا رستمی از مشهد به سوسنگرد آمدند. ▪️از بهبهان نیز بقایی و مرتضی صفار را فرستادند. ▫️بقایی در اهواز بود. 💭محورها کم کم شکل گرفت و حسین خرازی هم در دارخوین مشغول شد. 🔘تمامی پاسداران را در سالن غذاخوری سپاه اهواز جمع کردم و گفتم: مدت هاست که می گوییم یا لیتنا کنا معکم. 🔰پدران ما هم این را گفتند؛ اما نتوانستند ثابت کنند که اگر حادثه ای رخ بدهد؛ آیا واقعا عامل به این هستند یا نیستند؟ ♻️امروز ما فرصت پیدا کرده ایم چیزی را که اجدادمان گفته اند و پشت به پشت به ما رسیده است؛ ثابت کنیم و ببینیم که یا لیتنا کنا معکم حرف است یا عمل؟ 💢ما مقابل عراق می ایستیم و حتما پیروز می شویم؛ هر کسی نمی خواهد من چراغ ها را خاموش می کنم تا بیرون برود. منبع: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍خادمین گروه روایتگران شهدای دزفول به مناسبت برگزار می نمایند...🔻 💬مسابقه چراغ راه با محوریت خاطرات شهید حسین ولایتی فر 💥مهلت شرکت در مسابقه: از 30 شهریور الی 6 مهر ماه1403 ▪️فایل pdf خاطرات شهید برای دسترسی راحت شما در اختیارتان قرار می گیرد. ♨️ در ضمن سوالات مسابقه نیز در آخر فایل pdf قابل مشاهده می باشد. 🗯برای شرکت در مسابقه؛ پاسخنامه خود را به همراه نام و نام خانوادگی؛ شماره تماس به آیدی خادم کانال ارسال نمایید. @admin_revayatgaran 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
مسابقه چراغ راه_035644.pdf
365.2K
💥فایل pdf خاطرات شهید حسین ولایتی فر 🌀به همراه سوالات مسابقه چراغ راه 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 ✍آن شبیخون اثر به سزایی در روحیه بچه ها نهاد و باور کردیم که عراق شکست دادنی است. ✔️روزهای سختی را در خوزستان سپری می کردیم و از آینده بی خبر بودیم. ▪️سپاه در بعد تجهیزات از سوی بنی صدر تحریم شده بود. ❌ارتشی ها ما را در جنگ به بازی نمی گرفتند. 🔰غیر از دعا و توسل و زیارت عاشورا خواندن کاری از دستمان بر نمی آمد. 🔘به آقا محسن رضایی به عنوان رییس اطلاعات سپاه؛ اخبار و گزارش ها را ارسال می کردیم؛ ولی از دست او هم کاری بر نمی آمد. 🌐از اینکه چه می شود رنج می بردیم. 💠آنچه در وسع ما قرار داشت حمله به دشمن بود. 🔸بچه های ما در گروه های چریکی می رفتند و دست به تانک های عراقی می زدند و رد می شدند. 🔹این حرکات اوج شجاعت و حماسه بچه ها در اوایل جنگ بود. 💭یک بار در جنگ گمبوعه؛ من؛ پدر و عمویم؛ سه نفری با علی افشاری به عراقی ها حمله کردیم. ▫️علی افشاری با تیر بار بود؛ یعنی تا این حد دشمن را ضعیف می دیدیم. ▪️بعد یک مرتبه با هلی کوپتر به ما حمله کردند و ما بالای درخت ها رفتیم. ♨️آن ها درخت را می زدند. 💯اما بلاخره؛ هر چهار نفرمان جان سالم به در بردیم و فرار کردیم. 💥علی افشاری همیشه تیر بار داشت و با لباس و پوتین بود. 💫در واقع؛ ما نمی ترسیدیم. ✔️الان که فکر می کنم؛ می بینم اصلا مقوله ای به نام ترس به ذهن ما خطور نمی کرد. 🔰ما در خوزستان درگیر جنگی نابرابر بودیم که هر روز از روز پیش پیچیده تر بود. ▪️آینده ای در جلوی چشمانمان نبود. 💭نمی دانستیم عاقبت چه می شود. منبع: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 🔰در آن زمان اثبات اینکه دشمن که از چهار جهت با انبوه آتش مشغول پیشروی بود؛ آسیب پذیر است و اعلام اینکه راه نبرد با دشمن؛ دادن زمین و گرفتن زمان نیست؛ رسالت سختی بود که باید انجام می شد. دشمن نیروهای خودش را این طور توجیه کرده بود: 🔻 ♻️شما از بصره و از مقابل پاسگاه سعیدیه و از مقابل فکه که شروع کنید؛ در دزفول و اهواز و آبادان و خرمشهر هستید. 💭نیروهای ایران آمادگی ندارند کوچک ترین مقاومتی علیه شما صورت دهند. ▪️منطقه دشت آزادگان پر بود از تانک؛ نفر بر؛ خودرو و هلی کوپتر. 💢تنها عناصر متحرک نیروها که انسان می دید؛ این ها بود. ✨در اهواز هر روز خبر تلخی می شنیدم. 💬ولی سعی می کردم روحیه ام را نبازم. 💯هر از چند گاهی برای بچه ها سخنرانی می کردم و آن ها را به مقاومت؛ هجوم و عملیات تشویق می کردم. ✔️بچه ها با تمام روحیه آماده جنگیدن بودند. 🌐ولی خبری از آر. پی. جی و خمپاره نبود. 💠سهم ما اگر هم بود؛ بسیار اندک بود. ▫️طوری که با قواره جنگیدن همراهی نمی کرد. ▪️ارتش هم به سرپرستی بنی صدر هیچ کمکی نمی توانست به ما بکند. 🔸ما را بچه هایی تلقی می کردند که درک از جنگیدن و مقابله با دشمن و آداب نظامی نداشتند. 🔹نگارش نامه من مربوط به زمانی است که خدا می دادند سپاه چگونه سلوک می کرد. 💬خط مشی ابوالحسن بنی صدر رییس جمهور این بود که نگذارد سپاه پاسداران وارد عرصه جنگ شود و قابلیت های نهفته خود را نشان دهد. 🔘او می دانست که اگر سپاه پیروزی به دست بیاورد؛ دیگر نمی تواند آن را به نام خود ثبت کند. منبع: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
🔻نمایشگاه بزرگ معبری از نور🔻 ✨به مناسبت هفته دفاع مقدس🗓از ۳۱ شهریور ماه الی ۴ مهرماه ۱۴۰۳ ⏰ از ساعت ۱۹:۳۰ لغایت ۲۳:۳۰ 📌آدرس: گذرصدرا،واقع در بلوار ملاصدرا تقاطع فرهنگشهر 🔰همراه با برپایی غرفه های فرهنگی کاری از :🔻 ✔️شهرداری دزفول 💯ناحیه مقاومت بسیج شهرستان دزفول 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💭در راه فتح قله ایم... مقام معظم رهبری:🔻 ✔️دفاع مقدس؛ یک حرکت حیاتی بود. 💢یک نفس کشیدن بود برای این ملت. 🔘نفس نمی کشیدیم؛ میمردیم. ♻️ اینو باید زنده نگه داشت. 💫31 شهریور ماه آغاز هفته دفاع مقدس گرامی باد...🌷 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا