eitaa logo
روایتگران شهدا
283 دنبال‌کننده
345 عکس
240 ویدیو
13 فایل
✍🏻جمع ما یه جمع از دهه شصتی تا دهه نودی هاست. ☀آتش به اختیاریم و از شهدا می‌پرسیم و برای شهدا می‌نویسیم. 💥با شهدا زندگی می‌کنیم و درس می آموزیم... راه ارتباطی با مدیر کانال: @admin_revayatgaran
مشاهده در ایتا
دانلود
✍وجوهات شرعی را با عشق و علاقه و با شوقی وصف ناپذیر پرداخت می کرد. 💬بر خلاف اینکه به قول معروف پول به جان ادم بسته است و انسان موقع پول دادن خوشحال نیست... 🌀اما او برای پرداخت خمس خیلی عجله داشت و خیلی هم خوشحال بود. راوی: احمد کیانی برادر شهید عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
خستگی ممنوع ۹.mp3
5.64M
💬دوره قرآنی ✍جلسه نهم🔻 🎙️حجت‌الاسلام امین فرید ‎‎‌ 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍من دختر بچه ای پنج شش ساله بودم و فقط خدا می داند که دیدن این صحنه چقدر برایم تلخ و درد آور بود. 💬گرچه وضع مالی ما خوب بود و زندگی نسبتا مرفهی داشتیم اما اختلاف بین پدر و مادر؛ شیرینی زندگی را از ما گرفت. 💥طولی نکشید که اختلافشان بالا گرفت و کم کم زمزمه های جدایی و طلاق شروع شد. ▪️تا آن زمان طلاق در خانواده ما رسم نبود. 🔹البته در بین اقوام دور کسانی بودند که اختلاف داشتند و شوهرانشان زن دوم گرفته بودند؛ ولی باز هم طلاق نگرفته بودند. 🔸یعنی رسما زن و شوهر مانده بودند؛ ولی با هم زندگی نمی کردند. 🗯برای مادرم سنگین بود که بخواهد طلاق بگیرد و به هیچ وجه رضایت نمی داد. ♨️او هم می خواست مثل دیگران رسما زن و شوهر بمانند ولی او برود دزفول؛ بچه هایش را هم زیر پر و بال خودش بزرگ کند. خاطرات: اشرف السادات صادق صمیمی؛ همسر شهید دانش 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍در یکی از سفرها که ما دزفول بودیم ناگهان شنیدیم که پدرم؛ مادر را طلاق داده. ▪️ناباورانه به تهران رفتیم که ببینیم چه خبر شده که دیدیم بله! ▫️مادرم را به صورت غیابی طلاق داده. 💬دوباره بینشان بحث و جدل راه افتاد اما دیگر فایده ای نداشت چون کار از کار گذشته و همه چیز تمام شده بود. 💥در این فاصله پدرم مقدمات ازدواج با یک دختر روستایی را فراهم کرده بود. ♨️با رفتن مادرمان؛ خیلی زود سر و کله زن بابای جدید پیدا شد. 🌀اسمش ملوک بود. ♻️دختری روستایی که اولش با چادر و روسری و با همان سر و وضع روستایی اش آمد؛ ولی خیلی زود رنگ و لعاب شهری به خود گرفت و به روز شد دقیقا همان طور که پدر می خواست. 💠پدرم بر خلاف انتظاری که از زنش داشت؛ نسبت به دخترهایش متعصب و حساس بود. ❌هیچ وقت ما را در مجالس مختلط نمی برد و تاکید هم می کرد که شما نباید وارد این جور محافل و مجالس شوید. ▪️چون می ترسید که تحت تاثیر قرار بگیریم یا از سادگیمان سو استفاده کنند. ▫️حتی اجازه نمی داد که به خانه ی هم کلاسی هایمان برویم. 💬بر خلاف ما؛ ملوک خانم از هر جهت آزاد بود و این آزادی مطلقش به پدر بر می گشت؛ هر چند به مرور زمان از پدر هم آن چنان که باید حرف شنوی نداشت. 💥با حساسیتی که پدر روی ما داشت و تربیتی که از دوران بچگی و در کنار مادر؛ ملکه ی ما شده بود؛خوشبختانه ما تحت تاثیر او قرار نگرفتیم و همچنان حجاب و نماز و روزه مان را داشتیم. خاطرات: اشرف السادات صادق صمیمی؛ همسر شهید دانش 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
🌀گــــردهــمایی و تــجـلیل از پیشکسوتان دفــــاع مقـــدس و مـــقــاومــت🔻 💬بــــه منـــاسبت فـــرا رســیدن هــفتــه دفــــاع مقــــدس 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍مطالعاتش برنامه ریزی شده بود. 💥نیاز به مطالعه را در خودش به خوبی تقویت کرده بود. 🌀برای هر روز کتاب یا موضوعی را برای مطالعه در نظر داشت. 💬هیچ گاه خودش را از مطالعه و تفکر در موضوعات مورد علاقه اش بی نیاز نمی دید. راوی: کوکب ناجی، خواهر شهید عنوان کتاب: 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خستگی ممنوع ۱۰.mp3
4.14M
💬دوره قرآنی ✍جلسه دهم🔻 🎙️حجت‌الاسلام امین فرید ‎‎‌ 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب: ما در دفاع مقدس از چه چیزی دفاع کردیم؟ ✍بخشی از بیانات امروز رهبر انقلاب در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت 🪴روایتگران شهدای دزفول🪴 https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea