🔹حمید با همان توان و اراده ای که برای کنکور درس می خواند؛ تحصیلاتش را نیز در دانشگاه ادامه داد.
🔸من از دانشجویان هم دوره اش شنیدم که در غیاب اساتید؛ حمید درس را توضیح می داد و دانشجویان از شیوه ی بیان و تدریسش خیلی راضی بودند.
▪️او از هر لحاظ دانشجوی نمونه ی دانشگاه بود و شاید به همین دلیل بود که دانشگاه با حضور ایشان در جبهه مخالفت می کرد.
💠برای یکی از عملیات ها که از دانشگاه به جبهه آمده بود؛
می گفت: به ما گفتن جبهه رفتن بر شماها واجب نیست.
🗯بابا من که می دونم جبهه بر من واجبه و باید بیام!...
♻️شاید بعضی ها فکر کنند که زمان جنگ همه چیز بر وفق مراد بوده و همه ی دستگاه های دولتی هوای رزمندگان را داشته اند.
🗯نه خدا شاهده! سر جلسه ی امتحان هم نمی گذاشتند برویم.
💥ما را اذیت می کردند؛ فقط به خاطر اینکه جبهه رفته ایم!
🌀من و شهید حمید کیانی دانشجوی حقوق و علوم قضا بودیم؛ بعد از عملیات که برای امتحان رفتیم؛ متوجه شدیم که کلا ما را از دانشگاه اخراج کرده اند!!
♻️در یکی از عملیات ها؛ بعد از چندین ماه حضور در جبهه؛ محمود نژاد گفت: وقت امتحاناته؛ باید برم دانشگاه؛ امتحانات پایان ترم را بدم و برگردم.
نام شهید:#حمید_محمود_نژاد
عنوان کتاب:#راه_ناتمام
نام راوی: آقای احمد آل کجباف( دوست و هم رزم)
#شیوه_بیان
#تدریس
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea