13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠شهید #محمد_رضا_تورجی_زاده پشت بیسیم📞 چه خواند که حاج #حسین_خرازی از هوش رفت⁉️
🌷خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر🕊 شده بودند خیلی #مجروح شده بودند. حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا #آخرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بیسیم چی📞 را صدا زد، حاجی گفت هرجور شده با بیسیم #تورجی_زاده را پیدا کن
🌷( شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا) مداح🎤 بااخلاص و از بچه های لشکر بود. خلاصه #محمدرضا رو پیدا کردند، حاجی بیسیم را گرفت با حالت بغض و گریه😢 از پشت بیسیم گفت محمدرضا چند خط روضه #حضرت_زهرا(س) برام بخون.
🌷محمدرضا فقط #یک_بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی از هوش رفت😨 خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند✊ خط را #گرفته_بودند عراقی ها را تارومار کردند...
⭕️محمدرضاتورجی زاده خونده بود:
🔸در بین آن دیوار و #در
🔸زهرا صدا می زد پدر😭
🔹دنبال #حیدر می دوید
🔹از پهلویش خون💔 می چکید😭
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
4_5771514375907061233.mp3
2.69M
☑️مداحی #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده «فرمانده ومداح گردان یازهرا (س)»
#حاج_حسین_خرازی پس از شنیدن این مداحی از هوش رفت ...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
🔰 فرصتِ تضرع و توبه
🔺️ رهبر انقلاب:
امروز که خدای متعال اجازه داده است که شما به زاری، تضّرع و گریه بپردازید، دست ارادت به سوی او دراز کنید، اظهار محبّت نمایید و اشک صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشمهایتان جاری سازید. این فرصت را مغتنم بشمارید، روزی هست که خدای متعال به مجرمین بفرماید: بروید، زاری و تضّرع نکنید، فایدهای ندارد.
۱۳۷۶/۱۰/۲۶
#بهار_قرآن
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
4_134036373005928652.mp3
31.82M
#ختم_قرآن
📖تندخوانی(تحدیر) #جزء_سیزدهم قرآن کریم
#بهار_قرآن
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۶ اردیبهشت ماه ، #سالروز_شهادت حجت الاسلام والمسلمین #شهید_مهدی_شاه_آبادی گرامی باد . 🥀
فرزند «آیت الله میرزا محمدعلی شاه آبادی، استاد حضرت امام خمینی »
🗓ولادت سال ۱۳۰۹ قم، انتقال به تهران
👈متأهل (ازدواج در سال ۱۳۳۶)
👈دارای ۵ فرزند (۴ پسر و یک دختر)
👈از مبارزان و زندانیان سیاسی دوران ستمشاهی پهلوی
👈از شاگردان حضرت امام خمینی
👈عضو هسته مرکزی جامعه روحانیت مبارز
👈عضو شورای مرکزی کمیته انقلاب اسلامی
👈عضو هیئت منتخب حضرت امام برای بررسی عملکرد بنیاد مستضعفان در سال ۵۹
👈عضو ستاد بسیج اقتصادی کشور
👈مؤسس و سرپرست یک مدرسه علمیه
👈نماینده مردم تهران در دوره های اول و دوم مجلس شورای اسلامی
🗓شهادت : ۶ اردیبهشت ۱۳۶۳
🔹 اصابت ترکش گلوله توپ
📌جزیره مجنون
🔹بعد از عملیات #خیبر
📍مزار : تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها)، قطعه ۷۲ تن
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_مهدی_شاهآبادی
در سال 1309 ﻫ .ش در اوج اختناق سنگین و شیطانی رضاخان ، درخانه بزرگمردی كه از استوانههای عرفان و سیاست بود و در دامان مادری عالم و با معرفت ، فرزندی متولد شد كه او را مهدی نامیدند.
مهدی چهار سال داشت كه به منظور فراگیری قرآن مجید وارد مكتبخانه شد و پس از دو سال ، از فراگیری قرآن فارغ وراهی دبستان «توفیق» شد . او به موجب استعداد درخشانی كه داشت ، وقتی از مدرسه به خانه برمیگشت ، پس از استراحت كوتاهی نزد پدر بزرگوارش آیت حق ،شاه آبادی رفته ،به فراگیری علوم دینی مشغول میشد .
آن گاه كه مهدی چهاردهمین بهار عمر خود را میگذراند ،وارد مدرسه علمیه «مروی» شد . سال 1327 ﻫ . ش برای مهدی سالی سرنوشت ساز بود ؛ او در یكی از عیدهای مذهبی در مجلسی با شكوه ، افتخار پوشیدن لباس مقدس روحانیت را یافت.
هرچند سال 1327 ش . برای مهدی سالی غرور آفرین بود ، اما حوادث تلخ همیشه پیشاپیش مردان خدا میرود تا آنها را در كورههای سختی آبدیده سازد . هنوز بیش از یك سال از طلبه شدن مهدی نگذشته بودكه در سال 1328 ش. بهترین معلم و یاور خود را از دست داد . در این سال آیت الله شاه آبادی به سوی خداوند پركشید .
شیخ مهدی پس ازگذشت دو سال از فوت پدر راهی شهر مقدس قم شد . او یك سال در قم اقامت كرد و سپس برای گذراندن دوره دبیرستان دوباره به تهران برگشت و طی چهار ده ماه دوره دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند .
او در سال 1332 ﻫ .ش و بعد از كودتای ننگین 28 مرداد برای اولین بار دستگیر و زندانی شد ، ولی پس از مدت كوتاهی آزاد گشت .
در مهرماه همان سال دوباره راهی قم شد و به تحصیل در حوزه علمیه ادامه داد . او رسائل را از آیت الله مشكینی و مكاسب را از آیت الله ستوده و كفایةالاصول را از آیت الله مجتهدی آموخت . در 25 سالگی دوره سطح به پایان رسید و در كلاس درس خارج فقه و اصول نشست . اساتید او در درس خارج ، حضرت امام (قده) و آیات عظام بروجردی ، گلپایگانی و اراكی بودند . شیخ مهدی در درسهای حوزه پشتكار عجیبی داشت و بسیار پیش میآمد كه او تمام شب را به مطالعه مشغول بود و بعضی از شبها استراحت او بیش از چهار ساعت نبود .
خود او در این زمینه میگوید :
«با مختصر غذایی در ماه مبارك رمضان افطار میكردم وبه مطالعه مینشستم و هنوز جابهجا نشده بودم كه صدا میزدند و میگفتند دیر شده و نزدیك اذان است . بسرعت چیزی میخوردم و به نماز مشغول میشدم . در طی چند سال متمادی در ایام تحصیل اتفاق نیفتاد كه در شبانه روز بیش از چهار ساعت بخوابم ؛ حتی پنج دقیقه هم نشد»!
خاطراتی از دوران مبارزه:
همسر شهید در این زمینه میگوید : « بچهها را برمیداشتیم و به دنبال آقا به روستاها میرفتیم .با توجه به تبلیغات ضد روحانی رژیم ، ایشان جاهایی را انتخاب میکرد که سختی ، بیشترو نیاز ، شدیدتر باشد . در ابتدای ورود ما به روستاها با عدم استقبال مواجه میشدیم و گاهی میشد که بر اثر تبلیغات سوء رژیم شاه علیه روحانیت به حدی افراد روستاها با ما مخالفت میکردند که حتی از فروش نان به ما ابا داشتند . لذا ایشان همراه خودشان به روستاها نان خشک و پنیر میبردند ؛ اما درهمین روستاها ایشان با شوق و علاقه فراوانی در هدایت و ارشاد مردم میکوشیدند و بیشتر توجه ایشان به جوانان و نوجوانان بود که با برنامههای درسی – تفریحی – در علاقه مند ساختن آنان به اسلام تلاش میکردند . رفتار روستائیان در روزهای آخر اقامت ما ، با روزهای وردمان تفاوتی توصیف ناپذیر داشت . مردم با گریه ، جلو ماشین آقا جمع میشدند و با اصرار و التماس از خروج ایشان جلوگیری میکردند و ازاو میخواستند که دوباره و در فرصتی دیگر به آن ده برگردد ؛ ولی ایشان به جای آن که در رمضان بعد یا محرم آینده به همان ده برگردند ؛ این روستا را به روحانی دیگری سپرده ، خودشان به یک روستای دیگر میرفتند ».
یکی از دوستان ایشان نقل میکند : « یک بار وقتی آقا آزاد شد و حکومت نظامی شاه بود ، از رستم آباد آمدیم به ایشان گفتیم که میخواهیم به همراه عدهای به استقبال شما بیاییم . آقا فرمود : اگر یک تظاهرات داغ علیه شاه راه میندازید ، اشکال ندارد وگرنه استقبال لازم نیست و ساده میآیم .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani