eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از پیروزی انقلاب، سهم‌خواهی گروهک‌های مختلف التقاطی و حتی مارکسیستی از انقلاب شروع می‌شود. مجاهدین خلق که پیش از انقلاب بر خلاف مشی امام که آگاهی‌بخشی به مردم بود، مشی مسلحانه را در پیش گرفته بودند بعد از انقلاب به آمار کشته‌شدگانشان افتخار می‌کردند. منافقین که نه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۵۸ با اقبال مردم روبه‌رو شدند و نه در انتخابات مجلس همان سال، با در پیش گرفتن تز «آلترناتیو» کوشیدند از طریق وحدت با بنی‌صدر نظام را زیر ضربه ببرند. منافقین و بنی‌صدر که از بهمن و اسفند سال گذشته در دو میتینگ ۲۲ بهمن و ۱۴ اسفند تیغ تیزشان را متوجه «حزب‌اللهی‌ها» کرده بودند، روزبه‌روز و بیش از پیش به سمت رویارویی با جمهوری اسلامی رفتند. میتینگ‌های مختلف و قدرت‌نمایی میلیشیا در خیابان‌های تهران از سویی، و مخالف‌خوانی‌های بنی‌صدر از سوی دیگر در کوره‌ی اختلافات می‌دمد. عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل‌قوا توسط امام، چراغ سبزی به جریان مکتبی مخالف بنی‌صدر است. در این میان جبهه‌ی ملی علیه لایحه‌ی قصاص که در مجلس جریان دارد موضع‌گیری و دعوت به تجمع می‌کند که با نهیب امام قضیه منتفی می‌شود. ۲۷ خرداد دو فوریت طرح عدم کفایت بنی‌صدر در مجلس تصویب می‌شود. منافقین که در استراتژی خود قصد داشتند از طریق بنی‌صدر نظام را به شکست بکشانند وقتی با برکناری قریب‌الوقوع بنی‌صدر، تز «آلترناتیو» را شکست‌خورده می‌بینند دست به انتحار می‌زنند. یک روز بعد اطلاعیه‌ای از طرف منافقین صادر می‌شود که ورود آنها به مقابله‌ی مسلحانه با جمهوری اسلامی را اعلام می‌کند. سازمان در این اطلاعیه که به قلم رجوی نوشته شده ضمن اعلام در پیش گرفتن «قاطع‌ترین مقاومت انقلابی از هر طریق» در برابر «مرتجعین انحصارطلب و اوباش چماقدار» اعلام می‌کند «شایسته‌ی سخت‌ترین کیفر و مجازات انقلابی خواهند بود.»[ نشریه مجاهد، شماره ۱۲۷] آیت‌الله خامنه‌ای یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی این ایام است. ایشان در خطبه‌های نماز جمعه‌ی ۲۹ خردادماه با اشاره به پیام امام رحمه‌الله به بیان بخشی از مطالب نگفته‌ای که در طول این چند ماه به احترام امر امام مکتوم نگاه داشته پرداخته و بنی‌صدر و منافقین را تخطئه می‌کند: «برادران! همان‌‌طور که گفتم، آقای بنی‌صدر شخصاً طرف نیست، یک جریان طرف است. امروز این جریان در این چهره ظاهر شده است، قبلاً در چهره‌های دیگری ظاهر شده بود، روز دیگر ممکن است در چهره‌های دیگری ظاهر شود. هوشیار باشید. جریان نفاق، یعنی کفر پنهانی و زیر پرده را بشناسید؛ این حرف مال امروز نیست، این حرف مال زمانی که گویندگان و رهبر عظیم‌الشّأن ما در میان ما است نیست؛ این جریان مال تاریخ انقلاب ما است. ای نسل‌های جوان، ای نوجوان‌های امروز و مسئولان فردا، ای نسل‌هایی که هنوز نیامدید یا کودک هستید! بدانید این انقلاب از ناحیه‌ی منافقان از همه بیشتر ضربت می‌بیند، حواستان را جمع کنید. خطّ درست در انقلاب اسلامی خطّ نه شرقی و نه غربی است، خطّ پابندی به اسلام فقاهت است، خطّ پابندی به حضور واقعی مردم در صحنه است، خطّ راست‌گویی و صدق و صفای با مردم است؛ نه اینکه به مردم بگویند ما حرف‌ها را به شما می‌زنیم امّا دروغ بگویند و به مردم حرف دروغ بزنند؛ نه اینکه بگویند ما طرف‌دار اسلامیم امّا در عمل تیشه را بردارند به ریشه‌ی اسلام بزنند؛ نه اینکه بگویند ما با شرق و غرب مخالفیم امّا در عمل ساز سیاست‌های خارجی را بنوازند.» [بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران، ۱۳۶۰/۳/۲۹] ۳۰ خردادماه همزمان با جلسه‌ی مجلس، میلیشیای مجاهدین خلق تهران را به میدان جنگ تبدیل می‌کنند و جنگ خیابانی را شروع می‌کنند. نتیجه‌ی قیام میلیشیا شهادت ۲۵ نفر از مردم است.[روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، ۱۳۶۰/۴/۱] آیت‌الله خامنه‌ای نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع، نماینده‌ی مجلس و امام‌جمعه‌ی تهران، یکی از روحانیون فعالی است که از زمان شروع جنگ به طور مداوم بین جبهه، مجلس و جایگاه اقامه‌‌ی نماز جمعه در رفت‌و‌آمد است. ایشان همچنین ضمن حضور در شهرهای مختلف، به برگزاری جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ در مساجد هم اهتمام دارد. دست‌اندرکاران مسجد ابوذر در روزهای پرالتهاب خردادماه از آیت‌الله خامنه‌ای برای سخنرانی در این مسجد دعوت می‌کنند. این برنامه به خاطر جلسه‌ی عدم کفایت بنی‌صدر لغو و با یک هفته تأخیر به شنبه ششم تیر منتقل می‌شود. آیت‌الله خامنه‌ای که هم در جبهه و هم در میدان سیاست با بنی‌صدر درگیر بود و شناخت خوبی از او داشت، در جلسه‌ی عدم کفایت او سخنرانی می‌کند و ۱۴ دلیل برای اثبات آن اقامه می‌کند. در نهایت عدم کفایت بنی‌صدر با ۱۷۷ رأی تصویب می‌شود. 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
عصر سه‌شنبه دوم تیرماه قرار است آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم بزرگداشت شهید چمران در مدرسه‌ی عالی شهید مطهری سخنرانی کند. آیت‌الله خامنه‌ای و شهید چمران هر دو نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع بودند و یکی از نتایج همکاریشان تشکیل ستاد جنگ‌های نامنظم بود. با توجه به اقدامات مسلحانه‌ی منافقین که از ۳۰ خرداد شروع شده بود احتمال خطر می‌رود، اما خوشبختانه مراسم در امنیت کامل و بدون بروز حادثه‌ای به پایان می‌رسد. پس از پایان سخنرانی جمعیت دور آیت‌الله خامنه‌ای را می‌گیرد. یک نفر با زور می‌خواهد خودش را به ایشان برساند، چندضربه‌ای هم با آرنج به محافظین می‌زند ولی آنها نمی‌گذارند نزدیک شود. وقتی از مراسم برمی‌گردند لباس خونی یکی از محافظ‌ها توجه دیگران را جلب می‌کند. محافظ با تیغ موکت‌بری مجروح شده اما خطر رفع شده بود.[روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، ۱۳۶۰/۴/۱] ۵ تیرماه آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه منافقین را به سختی به محاکمه می‌کشند: «شما هستید که بعد از آنی که از پدر و مادرهای مسلمانی متولد شدید به طرف کفر رفتید. کتاب‌های شما در دست است، مبانی مارکسیستی و الحادی و کفرآمیز در حرف‌ها و کتاب‌ها و عمل شما مشهود است، شما مرتجعید، شما مرتدید؛ شما هستید که در زندان و در خارج زندان بارها و بارها دوریتان از اسلام بر عناصر مبارز انقلابی مسلمان ثابت شد. بهانه‌ی ارتجاع را به دست می‌گیرید که با جمهوری اسلامی بجنگید؟ اشتباه کردید، کور خواندید؛ این شواهد محکومیت شماست که همه‌ی دنیا و همه‌ی تاریخ در آینده به اینها خواهند رسید. شما نامتان هم در تاریخ نمی‌ماند، اما اگر بماند با لعن و نفرین همگانی خواهد ماند. برای خاطر این‌که یک انقلابی با این همه خونِ دل پیروز شد و امامی و رهبری با چهره‌ی استثنائی در تاریخ ما این انقلاب را هدایت کرد و امتی با این رشادت و این ازخودگذشتگی پایه‌های این انقلاب را با همه‌ی موجودی خودش مستحکم کرد، آن وقت شما چهار نفر خودخواهِ جاهل جاه‌طلب پرمدعا آمدید دارید محصول این همه تلاش و کوشش را می‌خواهید مورد تهدید قرار بدهید و مزاحمت می‌کنید و ایذاء می‌کنید، تاریخ به شما لعن و نفرین خواهد فرستاد.» [خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، ۱۳۶۰/۴/۵] در همین ایام «رهروان فرقان» که قصد داشتند آیت‌الله موسوی اردبیلی را در جلسه‌ی تفسیر قرآن که شب‌های جمعه برگزار می‌شد ترور کنند، با سفر ایشان به مشهد و لغو مراسم آن هفته تصمیمشان را عوض می‌کنند. آخرین نفر لیست ترور رهروان فرقان کسی نبود جز آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای. و به این ترتیب پیش‌بینی یک‌سال پیش آیت‌الله خامنه‌ای رنگ واقعیت به خود می‌گیرد: «این ضبط در مرحله‌ی اول برای موسوی اردبیلی در نظر گرفته شده بود که هر شب جمعه در مسجد کنار خانه‌اش سخنرانی و تفسیر داشت و برای شناسایی مهدی به حسن گفته بود که چون او تفسیر قرآن می‌کند کار در آن زمان از نظر بیرونی خیلی تبلیغ بدی می‌شود، به همین دلیل دفعه‌ی بعد من رفتم و دیدم که امکان دارد که کار با ضبط انجام دهیم، بنابراین برای هفته‌ی بعد مهدی ضبط را تهیه کرده بود ولی درست همان هفته وی بنا بر یک عزا یا عیدی به مشهد رفته بود و نشد. تا اینکه مطلع شدیم [آیت‌الله] خامنه‌ای در محل یک برنامه‌ی پرسش و پاسخ دارد.»[آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده‌ی مسعود تقی‌زاده، شماره‌ی بازیابی ۵۱۶۸] شناسایی‌ به سرعت انجام می‌شود و مسعود تقی‌زاده روز عملیات، ضبط صوت را به مسجد ابوذر می‌برد. «من روز قبل برای شناسایی مسجد رفته و فردایش با ضبط به محل رفتم. قبلاً مهدی آن را با چراغ امتحان می‌کرد و خوب عمل می‌کرد ولی روز عمل صبحش که من چند دفعه آزمایش کردم، متوجه شدم که زیاد هم قابل اعتماد نیست و با کمی تکان از حالت معمولش بیرون می‌آید.» آیت‌الله خامنه‌ای که برای گزارش اوضاع جبهه‌ها نزد امام رفته بود، از جماران عازم مسجد ابوذر می‌شود. در بین راه و تا رسیدن به مسجد، شهید بابایی و آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی مسائل جبهه و نیروی هوایی با هم گفت‌و‌گو می‌کنند. شهید بابایی نماز را پشت سر ایشان خوانده و مسجد را ترک می‌کند. «در همان روزی که آن حادثه‌ی بمب‌گذاری برای خود بنده پیش آمد، قبل از ظهر یا حدود ظهر که من می‌رفتم به طرف آن مسجد، این شهید با من همراه بود. من از خدمت امام آمده بودم و می‌رفتم به طرف آن مسجد، که آن‌جا نماز بخوانیم و برنامه اجرا بکنیم که بعد آن حادثه پیش آمد. این جوان دنبال من آمد تا از خدمت امام آمدم بیرون، آمد همراه من و آن حرف‌ها و نقطه‌نظرهای مصلحانه و دلسوزانه و پرجوش و خروش خودش را هی گفت و گفت و توی اتومبیل هم بنده را رها نکرد و گفت و تا توی آن مسجد هم آمد.» ۱۳۶۶/۵/۲۳ [بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، ۱۳۶۶/۵/۲۳] 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
پس از نماز نوبت به برنامه‌ی پرسش و پاسخ می‌رسد. آیت‌الله خامنه‌ای ابتدا از لغو مراسم در هفته‌ی قبل به خاطر جلسه‌ی بررسی عدم کفایت بنی‌صدر عذرخواهی می‌کند. «قبلاً لازم است عذرخواهی کنم از نیامدن هفته‌ی قبل. با این که چنین قراری ما داشتیم، همان‌طوری که می‌دانید، هفته‌ی گذشته روز شنبه مجلس به کار مهمی سرگرم بود و تا ساعت یک بعدازظهر یا یک‌ونیم جلسه ادامه داشت؛ نمی‌توانستیم ما مجلس را ترک کنیم. وقتی هم که آمدیم بیرون، وقت گذشته بود و امکان آمدن نبود.» سؤالات مختلفی مطرح می‌شود که تعدادی از آنها مربوط به شایعات علیه سران حزب جمهوری است. آیت‌الله خامنه‌‌ای در حال صحبت است. قرار بر این است که ضبط صوت‌ها را جلوی سخنران نگذارند تا بلندگو سوت نزند، اما در اواخر سخنرانی تقی‌زاده ضبط صوت را می‌آورد و جلوی ایشان می‌گذارد. درست سمت چپ، روبروی قلب. «من ظهر به مسجد رفتم و دیدم که یک نماز به امامت خود [آیت‌الله] خامنه‌ای خوانده‌اند و نماز بعدی را هم من شرکت کردم و سپس وقتی وی برای سخنرانی به پشت میز بزرگی که قرار داشت رفت من بعد از یکی دو دقیقه ضبط را به کار انداخته و جلوی وی گذاشتم. البته چون میز بزرگ بود او برای برداشتن کاغذ سؤال‌ها به آن طرف و این طرف خم می‌شد، من امکان اینکه به هدف بخورد را زیاد نداشتم و دیگر اینکه چون ترس داشتم، قبل از رسیدن نوار به آخر بمب عمل کند هر چه سریع‌تر به کناری رفته و جوراب‌هایم را پوشیدم و سپس به توالت رفته و از آنجا خارج شدم و از کوچه‌ی پشتی به میدان ابوذر که فولکس را آنجا گذاشته بودم رفتم و از محل دور شدم.» محافظ‌ها گمان می‌کنند ضبط متعلق به مسجد است و مانع آن نمی‌شوند. فقط یکی از آنها کمی آن را جابجا می‌کند که باعث سوت کشیدن بلندگو می‌شود. آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید «آقا این اگر آمپلی‌فایر است، خاموشش کنید. یک بلندگوی رو راست بگذارید صدا ندهد.» محافظ‌ها ضبط را کمی جابجا می‌کنند. صحبت‌ها ادامه می‌یابد که ناگهان صدایی همه را غافلگیر می‌کند. «من همین‌طوری رفتم به ضبط یه سری بزنم! کمی زیر و بمش را نگاه کردم و بعد ناخودآگاه جاشو عوض کردم، گذاشتم سمت راست، کنار میکروفن، کمی با فاصله‌تر از آقا! - یکدفعه میکروفن شروع کرد به سوت کشیدن... - آقا برگشتن گفتن: این صدا را درست کنید یا اصلاً خاموش کنید. - منبری‌ها این جور مواقع کمی عقب و جلو می‌شن تا بلکه صدا درست بشه! - من روبروی آقا، کنار در شبستان وایساده بودم، آقا کمی به عقب و سمت چپ رفتند که یکدفعه... - یه صدای عجیبی توی شبستان پیچید.»[ناگفته‌هایی از حادثه‌ی تلخ سوء قصد به جان رهبر انقلاب اسلامی، میزگرد جمعی از اعضای تیم حفاظت و اعضای تیم پزشکی حضرت‌ آیت‌الله خامنه‌ای] آیت‌الله خامنه‌ای به پهلوی چپ روی زمین می‌افتد. همه فکر می‌کنند تیراندازی شده و روی زمین دراز می‌کشند. محافظ‌ها اسلحه‌شان را مسلح می‌کنند. و یکی از آنها به سمت آیت‌الله خامنه‌ای می‌رود. «هرطور بود راه را باز کردیم و خودم برگشتم پشت تریبون، ضبط صوت مثل یک دفتر ۴۰برگ از وسط باز شده بود. با ماژیک قرمز هم روی جداره‌ی داخلی‌‌اش نوشته بودند: "اولین عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی"» اما مواضع قاطع و صریح آیت‌الله خامنه‌ای از سویی، و درگیرشدن منافقین با مردم طی چند روز گذشته از سوی دیگر؛ باعث می‌شود هر اقدام تروریستی و خشونت‌آمیزی به پای منافقین نوشته شود. ترور مسجد ابوذر نیز از این قاعده مستثنی نیست. بیرون از مسجد، در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمدند. سرشان را آوردند بالا، اما زود سرشان افتاد. محافظ‌ها بلیزر سفید را انگار که ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور می‌راندند. در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش می‌آمدند، زیر لب زمزمه‌ای می‌کردند؛ شهادتین می‌گفتند. لب‌ها و چشم‌ها هم خیلی کم تکان می‌خوردند. 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
«از وقتی که بار اوّل بر زمین افتادم - که البته نفهمیدم چطور شد که افتادم - تا وقتی که به کلّی بیهوش شدم، سه مرتبه، برای لحظاتی به هوش آمدم و هر دفعه هم یک احساسی داشتم. آن حالات، هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود. حالا یکی را عرض می‌کنم: در یکی از حالات، احساس کردم که دارم می‌روم؛ یعنی احساس کردم که مرگ در مقابل من است. کاملاً در آن مرز عالم برزخ، خودم را دیدم و احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به جز خدا ندارد؛ هیچ دستاویزی! یعنی هر چه هم عمل پشت‌سر خودش داشته باشد، باز اگر نتواند تفضّل الهی و رحمت خدا را جلب کند، خاطر جمع به آن عمل نیست. آدم شک می‌کند: آیا این عمل را با اخلاص به‌جا آوردم؟ آیا نیّتم صددرصد خدایی بود؟ آیا در آن شرک و ریا نبود؟ آیا ملاحظه‌ی این و آن نبود؟ به‌هرحال ماها مرکز عیوبیم. متأسّفانه، همه‌ی شائبه‌ها در ما هست. آن‌جا انسان احساس می‌کند که مثل پرِ کاهی بین زمین و آسمان است. از همه چیز منقطع می‌شود. من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و پیش خدای متعال، تضرّع نمودم و گفتم: «پروردگارا! می‌بینی که من چقدر دستم خالی است و چیزی ندارم و محتاجم! اگر تفضّلی بکنی، کرده‌ای وَاِلّا ما رفته‌ایم.» منظورم مردن نبود؛ رفتن از وادی سعادت بود. بعد، بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم.» ۱۳۷۹/۲/۱۰ [خاطره‌ی آیت‌الله خامنه‌ای از ترور ایشان در مسجد ابوذر، ۱۳۷۹/۲/۱۰] آیت‌الله خامنه‌ای به سرعت به بیمارستان منتقل شد و با تلاش‌های تیم پزشکی نجات پیدا کرد. روز بعد حضرت امام خمینی رحمه‌الله پیام دادند که در بخشی از آن نوشته شده بود: «ما در پیشگاه خداوند متعال و ولی بر حق او حضرت بقیةالله- ارواحنا فداه- افتخار می‌کنیم به سربازانی در جبهه و در پشت جبهه که شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالی به سر می‌برند. من به شما خامنه‌ای عزیز، تبریک می‌گویم که در جبهه‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.»[صحیفه‌ی امام؛ ج ‌۱۴؛ ص ۵۰۴] پس از عملیات ۶ تیر که موجب زخمی‌شدن آیت‌الله خامنه‌ای شد، نیروهای دادستانی انقلاب توانستند ردهایی از «رهروان فرقان» را در مشهد بیابند و در شهریور ۱۳۶۰ «محمد متحدی» و «مسعود تقی‌زاده» دستگیر شدند. مسعود تقی‌زاده در بازجویی‌ها به تفصیل سخن گفت اما محمد متحدی به جز چند جمله حرفی نزد و در دادگاه نیز حاضر به دفاع از خود نشد. دادگاه انقلاب تهران به ریاست آیت‌الله محمدی گیلانی در نهایت تقی‌زاده را به جرم به شهادت رساندن آیت‌الله قاضی طباطبایی، «تولید انفجار به قصد به شهادت رساندن مجاهد فی‌الله حجت‌الاسلام والمسلمین آقای سید علی خامنه‌ای رئیس‌جمهور محبوب جمهوری اسلام دامت شوکته که متأسفانه منجر به آسیب دیدن معظم‌له شد» و ترور ناموفق آیت‌الله ربانی شیرازی و اقدام به انفجار به قصد شهادت آیت‌الله موسوی اردبیلی و طرح ترور حجت‌الاسلام معادیخواه و سید اسدالله لاجوردی؛ به عنوان «باغی محارب و مفسد» شناخته و به اعدام محکوم می‌کند. تقی‌زاده و متحدی در ۸ بهمن ۱۳۶۰ در نمازجمعه‌ی تبریز -قتلگاه آیت‌الله شهید قاضی طباطبایی- به دار مجازات آویخته می‌شوند.[روزیطلب، حسن. ترکیب التقاط و ترور. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۵۷] سال ۶۰ با همه‌ی فراز و نشیب‌ها، درگیری منافقین و بنی‌صدر با جمهوری اسلامی، موج ترورها، حادثه‌های هفتم تیر، هشتم شهریور و سختی‌های جبهه‌های جنگ رو به پایان است. ۲۸ اسفند امام‌جمعه‌ی محبوب تهران که در نتیجه‌ی این ترور ناکام ۹ ماه از نمازجمعه دور مانده بود، به محراب نمازجمعه برمی‌گردد. آیت‌الله خامنه‌ای با برشمردن سختی‌هایی که مردم و انقلاب در این سال پشت سر گذاشته‌اند، سال ۶۰ را «سال ایثارها و شهادت‌ها» و «سال خرج‌کردن ارزنده‌ترین سرمایه‌ها» و کارنامه‌ی این سال را «کارنامه‌ای خونین، سرخ‌رنگ، پردرد و پررنج؛ اما خوش‌عاقبت و نویدبخش و گرم‌کننده» معرفی می‌کند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلم کوتاهی از آخرین سخنرانی (خطبه ) توسط حضرت آیت الله خامنه ای (امام جمعه تهران)، یک روز قبل از ترور 👆 🗓 جمعه ۵ تیر ۱۳۶۰ 📌 دانشگاه تهران 📝 توضیح سخنرانی بعدی حضرت آقا روز شنبه ۶ تیر ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران بود. عوامل گروهک ضاله با برنامه ریزی و همکاری گروهک تروریستی منافقین ، یک بمب ساعتی را درون ضبط صوت جاسازی و روی تریبون قرار دادند که در خلال سخنرانی منفجر شد. 👈 آیت‌الله خامنه‌ای در این ترور آسیب زیادی دیدند؛ از بالای کتف راست و بالای ران سمت راست مجروح شدند. استخوان ترقوه ایشان شکست و با قطع چند رگ و عصب دست راست‌شان، دچار مشکل حرکتی شدند. دست راست ایشان از آن هنگام تاکنون از کار افتاده است و هستند. 📚 متن کامل بیانات 👇 https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=20082 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
47.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین مصاحبه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پس از ترور 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫ حادثه : حادثه‌ی هفتم تیر حادثه‌ای است که به سرنوشت انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ارتباط دارد، و این حادثه برای جمهوری اسلامی سرنوشت‌ساز بود. اگرچه شهدای این حادثه جزو بهترین و برجسته‌ترین عناصر نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی بودند و یاد آنها هرگز فراموش نخواهد شد - بخصوص شخصیت برجسته و نورانىِ مرحوم آیةالله بهشتی (رضوان الله‌تعالی علیه) و دیگر شهدا - لیکن با این همه، در این حادثه، چهره‌ی نفاق در کشور آشکار شد؛ پشت سر عناصر نفاق هم عناصر استکبار خودشان را نشان دادند. برای یک نظام نوپا، روشن شدن چهره‌ی دشمنان، چیز کوچکی نیست. منافقینی که خودشان را پیرو خدا و پیغمبر و اسلام و نهج‌البلاغه معرفی میکردند، با این حادثه، خود را مفتضح کردند؛ نشان دادند که چقدر با ارکان نظام اسلامی، با چهره‌های موجّه، شخصیتهای برجسته، علمای بزرگ، خدمتگزاران صادق و کارآمد، اینها دشمنند، مخالفند؛ چهره‌ی اینها روشن شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫واقعه تروریستی در یک نگاه روز هفتم تیر ماه 1360 اگر چه روزی است که ملت ایران ، شهید بهشتی که خود «‌یک ملت بود برای این ملت ما » و نیز 72 تن از یاران انقلاب را از دست داد ، اما در عین حال روزی است که چهره منافقین کوردل بیش از پیش برای همگان آشکار شده و صفوف انقلاب اسلامی را مستحکم‌تر ساخت. در این روز شهید بهشتی و تعداد زیادی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در دفتر مرکزی این حزب در سرچشمه تهران جلسه‌ای داشتند . اما منافقین که منطقی جز ترور و خشونت نداشتند با بمب گذاری ، شهید بهشتی و 72 نفر از یاران ایشان که دارای مسؤولیت‌هایی همچون نمایندگی مجلس ، وزارت و ... داشتند به شهادت رساندند. شهید مظلوم بهشتی از پیشتازان نهضت اسلامی بود و با درک و بینش عمیقی که از اسلام و مسائل روز داشت همواره در سنگرهای فرهنگی ، علمی و مبارزاتی نقش مهمی ایفا نمود. ایشان از معماران نظام اسلامی بودند که نقش مهمی در تهیه قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی داشتند . همچنین بینش عمیق و کار برای ایشان باعث شد که جهت نظم بخشیدن به فعالیتهای جریان روحانیت و جریانهای اصیل اسلامی « حزب جمهوری اسلامی »‌ را تأسیس کنند. ایشان همچنین ریاست دیوان عالی کشور را بر عهده داشت و همواره از سوی ضد انقلاب و جریانهای ناپاک مورد تهمت و افترا قرار می‌گرفت اما در راه اهداف اسلامی حضرت امام و نظام جمهوری اسلامی ایران هیچگاه از پای ننشست . چنانکه حضرت امام در پیام خود به مناسبت شهادت ایشان فرمود: شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم بود و خار چشم دشمنان اسلام بود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 موضوع: سالروز شهادت شهید بهشتی و یارانش در ۷ تیرماه ۱۳۶۰ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فراز هایی از بیانات در مورد : 🔷سیّد شهدای انقلاب اسلامی شهید بهشتی جزو نوادر زمان بود، جزو کسانی بود که نظیر او را انسان در نسلهای پیاپی کمتر پیدا میکند. ۱۳۹۴/۰۴/۰۶ مردن معمولی و در بستر، برای کسانی مثل شهید مظلوم ما -مرحوم شهید بهشتی- با آن همه تلاش، با آن همه همّت و غیرت کم بود و باید شهید میشد. شهادت پاداش بزرگی است که خداوند به او و یارانش داد. ۱۳۷۷/۰۴/۰۷ حقاً سیّد شهدای انقلاب اسلامی است و چشم و چراغ این انقلاب و این ملت بود. ۱۳۶۹/۰۴/۰۶ 🔶حرف، اعتقاد و عمل شهید بزرگوار و عزیز ما، شهید آیةاللّه بهشتی بود؛ یک انسان معتقد، مؤمن، مخلص، صادق، جدی در کار؛ آنچه میگفت، معتقد بود؛ و به آنچه معتقد بود، در عمل ملتزم بود. خطر را هم میشناخت؛ میدانست میدان، میدان مین است. هر آنی، هر ساعتی بیم از دست دادن جان هست؛ لیکن در عین حال بی‌محابا، با نگاه به هدف، در این راه پیش میرفت و نمیهراسید. یکی از خصوصیات این شهید عزیز این بود. منطقی بود، پایبند به اصول و مبانی بود؛ یک اصولگرای به معنای حقیقی کلمه محسوب میشد. بر سر اصول با کسی ملاحظه نمیکرد. ما میدیدیم؛ بعضیها سعی میکردند با حیله و ترفند و روشهای متعارف و معمول، او را جذب کنند یا از مواضع خود تنزل بدهند، او را وادار به مماشات کنند؛ لیکن او بر سر مواضع خود محکم ایستاده بود. شخصیتهای تاریخی و اثرگذار، اینجور شکل میگیرند؛ اینجور در جامعه ظهور میکنند و ماندگار میشوند؛ «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا» ۱۳۸۹/۰۴/۰۷ 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🔷 مثل سنگ آسیا... اگر کسی شهید بهشتی را میشناخت و قوّت فکر و اراده و ابتکار در تصمیم و اقدام را در این شخصیت ممتاز میدانست، خوب میفهمید که حذف یک چنین شخصیتی از مجموعه‌ی مدیریتی کشور چه معنایی میدهد. شهید بهشتی حقیقتاً مثل سنگ آسیای گرانی بود که با گردش خود، ده‌ها کار انجام میداد؛ تولید انرژی میکرد، کار راه میانداخت، پیش میرفت و فکر تولید میکرد. وقتی کسی مثل این شخصیت را که در مدیریت، در اجرا، در اقدام، در فکر، در مبانی فقهی و فلسفی، در تجربه و جهان‌دیدگی و روشنفکری و وسعت‌نظر در آن پایه و رتبه بود، از دل مدیریت نظامی نوپا بیرون بکشند و آن را از بین ببرند، باید نظام فلج میشد؛ اما نظام نه تنها با رفتن بهشتی و با رفتن شخصیتهای برجسته‌ی دیگری که چه با او، چه قبل از او و چه بعد از او به شهادت رسیدند، فلج و زمین‌گیر نشد، بلکه هر کدام از این شهادتها مثل خون تازه‌یی در رگ کالبد زنده و پُرطراوت این نظام جوان دوانده شد و او را سرحال‌تر، بانشاطتر و پُرانگیزه‌تر کرد؛ این، همان استحکام نظام است. ۱۳۸۳/۰۴/۰۷ 🔶 رازِ مخالفتها با بهشتی... در رأس قضاء کشور، یک شخصیت فاضل، روشنفکر، آگاه، مدیر، باتدبیر و از عمق جان معتقد به احکام و قضای اسلام قرار داشت. این چیزی بود که بسیاری از مخالفتها را علیه شهید بهشتی و قوّه قضاییّه در آن روز سازماندهی میکرد. امام فرمودند شهید بهشتی مظلوم بود. ما هم یادمان هست که او چقدر مظلوم بود؛ اما این مظلومیت از سوی چه کسانی بر او تحمیل میشد؟ از جمله کسانی که باید پاسخ مظلومیت این شهید عزیز را بدهند، اینهایی هستند که حاضر نبودند قضای اسلامی را در جامعه ایران اسلامی تحمّل کنند. اینها مایل بودند که قضاوت کشور، همچنان با الگوهای ناقص، نارسا، کاملاً کهنه شده و منسوخِ غربی ادامه پیدا کند؛ آن هم با همان فسادهایی که قبل از انقلاب چنان در دستگاه قضاء رسوخ کرده بود که شبیه آن را در کمتر جایی میشد پیدا کرد. این که بنای قضای اسلامی به دست یک معمار توانا و شجاع و بااراده، آن هم درست بر پایه‌های اسلامی تشکیل و بنیانگذاری شود، برای آنها غیر قابل تحمّل بود. میخواستند مسؤولان قضای اسلامی را با هو و جنجال و تهمت زدن از میدان خارج کنند. کسانی که آن زمانها را به یاد دارند، جزئیات را میدانند... حقیقت مخالفت با شخصیتهایی مثل شهید بهشتی و دیگر بزرگانی که در هفتم تیر به شهادت رسیدند، در همین جمله خلاصه میشود: مقابله با حاکمیت اسلام و قوانین و ارزشهای اسلامی. ۱۳۸۰/۰۴/۰۷ 🔷 پرچم برافراشته مرحوم آقای بهشتی رضوان‌اللَّه‌علیه یک عنصر قوی، مستحکم و بشخصه یک پرچم برافراشته در سیر انقلاب بود... آن مقداری که در آن دوره به این سیّد بزرگوارِ نورانىِ ارزنده برجسته، دستهای تبلیغاتی دشمن تهمت زدند، به کمتر کسی از عناصر انقلاب در طول زمان این همه اهانتهای خصمانه و بغض‌آلود کردند. گفتند انحصارطلب است، متکبّر است، قدرت‌طلب است، دنبال دیکتاتوری است؛ اما او راه خود را با قدرت و قوّت طی کرد. البته جان خودش را گذاشت؛ اما در واقع با استقامت در این راه، جان و حقیقت و هویّت خودش را به عرش اعلی رساند. ۱۳۸۲/۰۴/۰۷ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️رهبر معظم انقلاب درخصوص ارزش وجودی این شخصیت کم ‎نظیر و سرمایه انقلاب، فرمودند: 💠« مجموعه‌ای از خصلت‌های پسندیده و نیک بودند و من شخصاً تا به‌حال، فردی مثل آقای بهشتی در گذشته و در حال ندیده‌ام! 🖤 آقای بهشتی واقعاً مکمل شخصیت ایشان بود و مرگ طبیعی مسلماً برای ایشان ناچیز بود! وقتی آقای بهشتی زنده بودند، از همه توان و ظرفیت خودشان برای استفاده کردند و شهادتشان هم همین‌گونه و برای اعتلای اسلام مؤثر بود! 🌱درحقیقت لطافتی در وجود ایشان بود که همه را جذب می‌کرد! خشونت، بدی و بدخواهی در وجودشان نبود، کسی را نمی‌رنجاندند و بسیار بودند!واقعاً آقای بهشتی یک شخصیت کم‎نظیر و یک سرمایه بودند!به‌طور کلی ایشان، فردی اعجاب‌انگیز بودند و توانایی‌های وافری داشتند! ✅‌مرحوم بهشتی همچنین بسیار ‎گر بودند، یعنی جریانات را به تصادفات و اتفاقات واگذار نمی‌کردند! ✨یکی دیگر از خصوصیات ایشان بود... شهید‌بهشتی به اعتراف دوستان و دشمنان، آدمی بسیار مبتکر بودند! در حقیقت ایشان مظهر ابتکار بودند و همیشه حرف و پیشنهاد نو داشتند... ✨از دیگر خصوصیات بارز ایشان که می‌توان جزو خصوصیات ذاتیشان به‌حساب آورد، ایشان بود! ایشان از برخورد واهمه نداشت و با عوامل نادرستی که در روحانیت آن‌زمان وجود داشت و جزو سنت نیز شده بود، برخورد می‌کرد...ایشان از جمله شخصیت‌های جهانی و انقلابی بودند». 📚 جاودانه تاریخ ، ج ١، ص ٣٠، بخش مصاحبه با رهبر معظم انقلاب. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
29.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 🔺 روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از جایگاه و خدمات و برجستگی‌های 🌷 به مناسبت سالگرد حادثه تروریستی در حزب جمهوری اسلامی و شهادت ۷۲ تن از یاران انقلاب اسلامی 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
2837186.mp3
3.11M
فرازی از وصیت نامه به مناسبت ایام شهادت ایشان و دیگر اعضای حزب جمهوری اسلامی بی شناسنامه نیستیم شیران روز و پارسایان شبیم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره ی سردار سیدعلی بنی لوحی : 🍃🔹چند ساعتی مهمان بچه‌های اصفهان در دارخوین بودند، شهید مصطفی ردانی‌پور گزارشی از وضع منطقه عملیاتی دارخوین و آمادگی نیروها برای عملیات و نقاط ضعف دشمن ارایه داد و شهید علی نوری هم شعری زیبا در محضر ایشان قرائت کرد. سخنان شهید بهشتی نور امیدی که در دل یاران امام ایجاد شده بود را شعله‌ور کرد تا لحظه وداع فرا رسید. هر طور بود آقای بهشتی را سوار ماشین کردیم. بچه‌ها حال خود را نمی‌فهمیدند و گریه کنان پشت شیشه ماشین دست بیعت می‌دادند. اشک شوق قطع نمی‌شد. ماشین یواش یواش راه افتاد و چند متری که رفت رزمندگان از جای کنده شدند و بی‌اختیار شروع به دویدن کردند. جلوی ماشین روی کاپوت، کنار شیشه، الله اکبر گویان، قیامتی به پا شده بود. 🔻نیروها همه مسلح بودند و مهمات و نارنجک مثل نقل و نبات در سالن و کنار نیروها ریخته بود و و در آن شرایط برای جان شهید بهشتی احساس خطر هم می‌شد. خودرو چند متری رفت و حال وهوای بچه ها که از کنترلشان خارج شده بود ادامه داشت. ما هم مسئولیتی در قبال آقای بهشتی داشتیم تلاش می‌کردیم زودتر موضوع فیصله پیدا کند. آقای بهشتی از بچه‌ها چشم برنمی‌داشت و اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود. بالاخره دستور داد ماشین ایستاد و پیاده شدند. آرام و متین با همان لبخندی که در این چند ساعته هنوز قطع نشده بود،چون کوهی استوار، به میان رزمندگان برگشتند و دقایقی ایستادند تا همه نیروها با ایشان مصافحه کردند. لحظات پر برکتی بود. صحنه وداع، صحنه‌ای که برای بسیاری از آنها وداع آخر با دنیای مادی ما بود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani