eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.2هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
472 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰ اسفندماه ، گرامی باد . 🥀 تاریخ تولد : 1374/06/09 محل تولد : لبنان - نبطیه تاریخ شهادت : 1394/12/10 محل شهادت : سوریه - حلب مزار شهید : لبنان - گلزار شهدای نبطیه 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
احمد محمد مشلب از اهالی شهر نبطیه لبنان و متولد 31آگوست 1995 میلای(9 شهریور ماه سال 1374) بود. از همان کودکی با عشق به اهل بیت(ع) در خانواده اش تربیت شد، نفس کشید و بزرگ شد. احمد محمد مشلب، شهید 20 ساله حزب الله لبنان که به خاطر شیک پوشی به القاب مختلفی مشهور و معروف بود، اما خودش دوست داشت به او غریب طوس بگویند چرا که به امام رضا(ع) علاقه فراوان داشت. مدر ک دیپلمش را در هنرستان امجاد گرفت و به دانشگاه راه یافت. درست در روزهایی که عده ای کج فهم تلاش می کردند تا مغرضانه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم را به پول پیوند بزنند، احمد با آن لبخند زیبایش از راه رسید. همان روزهایی که می گفتند این جوان ها به خاطر 500 دلار یا به خاطر بیکاری و تنگدستی به سوریه می روند. همان موقع بود که احمد آمد. جوانی که نفر هفتم لبنان در رشته تکنولوژی بود و چیزی از مال دنیا کم نداشت؛ کرامت و غیرت شهید مشلب بود که او را به سوریه کشاند ... او در تل حمام روستایی در جنوب حلب در تاریخ 29 فوریه 2016 میلادی (10 اسفند ماه سال 1394) به شهادت رسید و در محل شهدای شهر نبطیه آرام گرفت. جوانی که در بخشی از وصیت نامه اش این طور نوشته: «خدا تو را کمک کند ای امام زمان! ما انتظار او را نمی کشیم؛ او انتظار ما را می کشد و وقتی خودمان را درست کنیم و اصلاح کنیم بعد ساعاتی ظهور می کند.» 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید مشلب بسیار با گذشت بود،هرگز از کسی خشمگین نمی شد کینه کسی را به دل نمی گرفت و مواظب بود کسی از او دلگیر نشود. احمد عاشق امام خامنه ای بود و همه سخنرانی های ایشان را از شبکه صراط گوش می داد. می گفت باید در مسیر ولایت ثابت قدم باشیم و هر چه ایشان می گوید قبول داشته باشیم.احمد همیشه می گفت: ما هر چه داریم از عاشورا و انقلاب امام خمینی است. این شهید بزرگوارهمیشه توصیه می‌کردند که به ایتام رسیدگی کنیم. از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانواده مستضعفی که می شناخت می داد. با این کار همه را در این امر مستحب شریک می کرد. بچه ها هم‌چنان راه احمد را ادامه می دهند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی صَدَقَ اللّهُ العَلِیُ العَظیمِ سلام بر اباعبدالله ، مظلوم کربلا و رحمت خداوند و برکاتش بر او باد . سلام بر حضرت زینب (سلام الله علیها) ، سلام بر برادرش حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) . سلام بر امام مهدی صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) . با آرزوی تعجیل در فرجش و درود بر نائب برحقّ صاحب الزّمان امام خامنه ای و درود بر روح امام راحل بنیان گذار جمهوری اسلامی. و درود بر مرد مقاومت و استقامت سیّد حسن نصراللّه و درود و رحمت خدا بر او باد. قطعاً شهادت، گل رُز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود،آرزوی شهادت را مشاهده می کنیم. آرزو داریم بوی خدا را استنشاق کنیم و هنگامی که رایحه ی الهی را استنشاق کردیم، صفات روحمان به جهان جاودانگی تراشیده می شود و این می تواند یک آغاز باشد. بسیاری از ما از آن ها درس شهادت را فراگرفته ایم، سعی کردند شهادت را برای ما تجّسم کنند و بسیاری آرزوی شهادت می کنند و منتظر آن هستند. ای برادرانم! ای مجاهدان در راه خدا ! باید هرکدام از شما عنصر فعّالی باشید تا پایان زندگی اش شهادت باشد و به خدا نمی شود پایان زندگی جز شهادت باشد . دنیا را همه می توانند تصاحب کنند، ولی آخرت را فقط با اعمال نیک می توان تصاحب کرد. می گویند که من این مسیر جهاد را طی کردم که خیلی ها فکر می کنند سخت است، ولی اگر از دید خدایی بودن به آن بنگری جز آسانی در آن نمی بینی. این راه ادامه ی مسیر کربلا است و ادامه می دهیم این راه را و در این مسیر گام برخواهم داشت. برای مادرم که خون رگ هایم از اوست و به تو هدیه می کنم دعایی همرا با لبخند برای پروردگارم . وصیت نامه ی شهید احمد مشلب مادرم آیا می توان لحظه ای بهتر از شهادت به دست آورد، ای نور چشمانم ، ای مهربان. ای اوّلین کلمه ای که از زبانم خارج شد. ای اوّلین آموزگار مکتب شهادت، ای کسی که در زمین با دستانش تکان خوردم. ای کسی که مرا بزرگ کرد تا مردی از مردان صاحب الزمان باشم. گرم ترین سلام ها به تو ای زن صبور. ای کسی که بیشتر از من پرسیدی از راه شهادت و در این راه کربلایی تأکید داری . تمسّک جوی به قرآن و اهل بیت. مرا در دعایت فرا موش نکن که دعای تو مستجاب می شود و امید دارم که تو را در مقابل حضرت فاطمه سلام الله علیها سرور زنان جهان رو سفید کنم. خبر شهادتم خبر آسانی نیست برای تو ، ولی توکّل برخدا، دیدار ما در بهشت، در کنار حضرت زینب (سلام الله علیها) و اهل بیت. ای مادرم صحبت با تو خیلی خوب است، ولی وقت تنگ است. مرا ببخش و از تقصیراتم بگذر. مادرم دوستت دارم و تو خسته شدی و زحمت کشیدی تا مرا بزرگ کردی و می خواهم به تو بگویم: مثل حضرت زینب صبر کن . مثل ام البنین که چهار پسر تقدیم کرد و صبور ماند و برای پسرانش ناراحت نشد و برای امام حسین ناراحت شد و تو یک پسر تقدیم کرده ای و هنوز پسران بیشتری باید تقدیم کنی و صبور باشی و قطعاً تو باید صبور و مؤمن باشی، چون تو ما را در این خط بزرگ کردی و چیزعجیبی برای تو نخواهد بود که پسرت شهید بشود. تو بودی که برای شهید شدنم دعا کردی و مرا برای آن تربیت کردی. پس صبور و مؤمن باش، برایم دعا کن و همچنین مرا ببخش . این چنین نیست که بخواهم به تو بگویم دوری سخت است. ولی دو باره هم دیگر را ملاقات می کنیم در بهشت . از من راضی باش و مرا ببخش و....نمی دانم دیگر چه بگویم. می‌خواهم تو هم مثل مادر دیگر شهدا، صبور باشی و سرت را بالا بگیری که پسرت شهید شده. قطعاً خود مادرم هم می داند قلب پسر به مادرش نزدیک است و برای هم قلبشان تحت تأثیر قرار می گیرد، همه چیز بین مادر و فرزند جداست. او هر چقدر مرا دوست دارد، من هم بیشتر دوستش دارم که مرا از بچّگی بزرگ کرد و به اینجا رسید و قطعاً خداوند پاداش این زحمت را به او خواهد داد و نمی‌دانم چطور خواهدشد وقتی در منطقه کوچک و بزرگ بگویند:پسرت شهید شده...چگونه گریه خواهد کرد. دوستت دارم. وصیت نامه ی شهید احمد مشلب پدر عزیزم سلام بر تو ای مرد راستگو! ای رفیق! ای کسی که عشق به اهل بیت را به من یاد دادی. از تو ممنونم؛ زیرا تو بودی که این راه را به من نشان دادی. پدر از تو طلب بخشش می کنم اگر زمانی برای تو کم گذاشتم، اگر روزی به تو بد کردم ، پدر مرا ببخش. به پدرم بگویید درست است که من از تو دورم و تو از من دور هستی و فقط با تلفن با هم در ارتباط هستیم، ولی دل هایمان نزدیک است. تو خود می دانی چگونه است و ما همیشه به هم فکر می کنیم، درست است که بین ما دوری است، ولی من تو را خیلی دوست دارم. 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱۰ اسفندماه ، گرامی باد . 🥀 تاریخ تولد : 1374/06/09 محل تولد : لبنان - نبطیه تاریخ شهادت : 1394/12/10 محل شهادت : سوریه - حلب مزار شهید : لبنان - گلزار شهدای نبطیه 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
احمد محمد مشلب از اهالی شهر نبطیه لبنان و متولد 31آگوست 1995 میلای(9 شهریور ماه سال 1374) بود. از همان کودکی با عشق به اهل بیت(ع) در خانواده اش تربیت شد، نفس کشید و بزرگ شد. احمد محمد مشلب، شهید 20 ساله حزب الله لبنان که به خاطر شیک پوشی به القاب مختلفی مشهور و معروف بود، اما خودش دوست داشت به او غریب طوس بگویند چرا که به امام رضا(ع) علاقه فراوان داشت. مدر ک دیپلمش را در هنرستان امجاد گرفت و به دانشگاه راه یافت. درست در روزهایی که عده ای کج فهم تلاش می کردند تا مغرضانه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم را به پول پیوند بزنند، احمد با آن لبخند زیبایش از راه رسید. همان روزهایی که می گفتند این جوان ها به خاطر 500 دلار یا به خاطر بیکاری و تنگدستی به سوریه می روند. همان موقع بود که احمد آمد. جوانی که نفر هفتم لبنان در رشته تکنولوژی بود و چیزی از مال دنیا کم نداشت؛ کرامت و غیرت شهید مشلب بود که او را به سوریه کشاند ... او در تل حمام روستایی در جنوب حلب در تاریخ 29 فوریه 2016 میلادی (10 اسفند ماه سال 1394) به شهادت رسید و در محل شهدای شهر نبطیه آرام گرفت. جوانی که در بخشی از وصیت نامه اش این طور نوشته: «خدا تو را کمک کند ای امام زمان! ما انتظار او را نمی کشیم؛ او انتظار ما را می کشد و وقتی خودمان را درست کنیم و اصلاح کنیم بعد ساعاتی ظهور می کند.» 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی صَدَقَ اللّهُ العَلِیُ العَظیمِ سلام بر اباعبدالله ، مظلوم کربلا و رحمت خداوند و برکاتش بر او باد . سلام بر حضرت زینب (سلام الله علیها) ، سلام بر برادرش حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) . سلام بر امام مهدی صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) . با آرزوی تعجیل در فرجش و درود بر نائب برحقّ صاحب الزّمان امام خامنه ای و درود بر روح امام راحل بنیان گذار جمهوری اسلامی. و درود بر مرد مقاومت و استقامت سیّد حسن نصراللّه و درود و رحمت خدا بر او باد. قطعاً شهادت، گل رُز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک می شود،آرزوی شهادت را مشاهده می کنیم. آرزو داریم بوی خدا را استنشاق کنیم و هنگامی که رایحه ی الهی را استنشاق کردیم، صفات روحمان به جهان جاودانگی تراشیده می شود و این می تواند یک آغاز باشد. بسیاری از ما از آن ها درس شهادت را فراگرفته ایم، سعی کردند شهادت را برای ما تجّسم کنند و بسیاری آرزوی شهادت می کنند و منتظر آن هستند. ای برادرانم! ای مجاهدان در راه خدا ! باید هرکدام از شما عنصر فعّالی باشید تا پایان زندگی اش شهادت باشد و به خدا نمی شود پایان زندگی جز شهادت باشد . دنیا را همه می توانند تصاحب کنند، ولی آخرت را فقط با اعمال نیک می توان تصاحب کرد. می گویند که من این مسیر جهاد را طی کردم که خیلی ها فکر می کنند سخت است، ولی اگر از دید خدایی بودن به آن بنگری جز آسانی در آن نمی بینی. این راه ادامه ی مسیر کربلا است و ادامه می دهیم این راه را و در این مسیر گام برخواهم داشت. برای مادرم که خون رگ هایم از اوست و به تو هدیه می کنم دعایی همرا با لبخند برای پروردگارم . وصیت نامه ی شهید احمد مشلب مادرم آیا می توان لحظه ای بهتر از شهادت به دست آورد، ای نور چشمانم ، ای مهربان. ای اوّلین کلمه ای که از زبانم خارج شد. ای اوّلین آموزگار مکتب شهادت، ای کسی که در زمین با دستانش تکان خوردم. ای کسی که مرا بزرگ کرد تا مردی از مردان صاحب الزمان باشم. گرم ترین سلام ها به تو ای زن صبور. ای کسی که بیشتر از من پرسیدی از راه شهادت و در این راه کربلایی تأکید داری . تمسّک جوی به قرآن و اهل بیت. مرا در دعایت فرا موش نکن که دعای تو مستجاب می شود و امید دارم که تو را در مقابل حضرت فاطمه سلام الله علیها سرور زنان جهان رو سفید کنم. خبر شهادتم خبر آسانی نیست برای تو ، ولی توکّل برخدا، دیدار ما در بهشت، در کنار حضرت زینب (سلام الله علیها) و اهل بیت. ای مادرم صحبت با تو خیلی خوب است، ولی وقت تنگ است. مرا ببخش و از تقصیراتم بگذر. مادرم دوستت دارم و تو خسته شدی و زحمت کشیدی تا مرا بزرگ کردی و می خواهم به تو بگویم: مثل حضرت زینب صبر کن . مثل ام البنین که چهار پسر تقدیم کرد و صبور ماند و برای پسرانش ناراحت نشد و برای امام حسین ناراحت شد و تو یک پسر تقدیم کرده ای و هنوز پسران بیشتری باید تقدیم کنی و صبور باشی و قطعاً تو باید صبور و مؤمن باشی، چون تو ما را در این خط بزرگ کردی و چیزعجیبی برای تو نخواهد بود که پسرت شهید بشود. تو بودی که برای شهید شدنم دعا کردی و مرا برای آن تربیت کردی. پس صبور و مؤمن باش، برایم دعا کن و همچنین مرا ببخش . این چنین نیست که بخواهم به تو بگویم دوری سخت است. ولی دو باره هم دیگر را ملاقات می کنیم در بهشت . از من راضی باش و مرا ببخش و....نمی دانم دیگر چه بگویم. می‌خواهم تو هم مثل مادر دیگر شهدا، صبور باشی و سرت را بالا بگیری که پسرت شهید شده. قطعاً خود مادرم هم می داند قلب پسر به مادرش نزدیک است و برای هم قلبشان تحت تأثیر قرار می گیرد، همه چیز بین مادر و فرزند جداست. او هر چقدر مرا دوست دارد، من هم بیشتر دوستش دارم که مرا از بچّگی بزرگ کرد و به اینجا رسید و قطعاً خداوند پاداش این زحمت را به او خواهد داد و نمی‌دانم چطور خواهدشد وقتی در منطقه کوچک و بزرگ بگویند:پسرت شهید شده...چگونه گریه خواهد کرد. دوستت دارم. وصیت نامه ی شهید احمد مشلب پدر عزیزم سلام بر تو ای مرد راستگو! ای رفیق! ای کسی که عشق به اهل بیت را به من یاد دادی. از تو ممنونم؛ زیرا تو بودی که این راه را به من نشان دادی. پدر از تو طلب بخشش می کنم اگر زمانی برای تو کم گذاشتم، اگر روزی به تو بد کردم ، پدر مرا ببخش. به پدرم بگویید درست است که من از تو دورم و تو از من دور هستی و فقط با تلفن با هم در ارتباط هستیم، ولی دل هایمان نزدیک است. تو خود می دانی چگونه است و ما همیشه به هم فکر می کنیم، درست است که بین ما دوری است، ولی من تو را خیلی دوست دارم. 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani