۲اسفندماه ، #سالروز_شهادت #روحانی_شهید #مدافع_حرم #شهید_حجت_اسدی گرامی باد . 🥀
نام : حجت
نام خانوادگی : اسدی
نام پدر : محمدعلی
تاریخ تولد : ۱۳۶۰/۶/۳۰ - قزوین🇮🇷
دین و مذهب : اسلام شیعه
وضعیت تأهل : متأهل
شـغل : طلبه،مداح اهلبیت
ملّیـت : ایرانی
تاریخشهادت:۱۳۹۴/۱۲/۲-زینبیهدمشق🇸🇾
مزار : گلزار شهدای قزوین
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهید_حجت_اسدی به روایت تصویر
حجت اسدی، سی ام شهریور ماه ۱۳۶۰، در قزوین به دنیا آمد. پدرش محمد علی و مادرش صدیقه سیاه پوش نام داشت. تا پایان دوره ی متوسطه درس خواند. فروشنده ی محصولات فرهنگی و طلبه ی حوزه ی علمیه بود. در تاریخ ۲۶ اسفند ماه سال ۱۳۷۹ ازدواج کرد و دارای ۳ فرزند پسر بود. به عنوان بسیجی مدافع حرم در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت. دوم اسفند ماه ۱۳۹۴، در زینبیه دمشق و درگیری با گروهک داعش بر اثر اصابت تیر و ترکش و جراحات وارده شهید شد. مزار او در گلزار شهدای قزوین واقع است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_حجت_اسدی
بسم ربالحسین(ع)
اینجانب حجت اسدی در کمال صحت و سلامتی وصیتنامه ذیل را در بیستم بهمن سال نود و چهار مرقوم نمودهام.
امید است مورد توجه قرار گیرد: بنده ی حقیر پس از سالها حسرت و به دل داشتن آرزوی عاقبت به خیری و شهادت در راه خدا امیدوارم و در حالی این وصیتنامه را میخوانید که توفیق شهادت نصیب من حقیر گردیده باشد و الا که ان شاءا... در راه خدمت به اسلام و مکتب اهلبیت از این دار فانی وداع گفته باشم.
بعد یک عمر نوکری و ذاکری در خانه اهلبیت و امام حسین(ع) از ارباب بارها خواستهام که مزد قبولی نوکری ام را شهادت عنایت فرماید.
لیاقتی که برای بندگان عاص همچون من که عمرم را به گناه و معصیت سپری کردم خیلی دستنیافتنی و سخت شده است.
اما امیدوارم در دفاع از حرم اهلبیت بالاخص عمه جان امام زمان(عج) اولیا مخدره بیبی زینب کبری(س) این مزد عبد عاص داده شود.
و ما بعد، اول: از پدر و مادرم عذرخواهی و حلالیت میطلبم که میدانم فرزند و اولاد قابل تکیه و دستگیری نبودم و باعث آزرده خاطری ایشان در بعضی اوقات شدم.
دوم: از همسر باوفا و مهربان و همراه من که تو این سالها به واقع همیشه در تمام مشکلات زندگی و سختیها دوشادوش من بوده و بهترین رفیق و همراه من بوده که در خیلی از موارد از خواستههای خودش بخاطر من گذشت کرده و با اخلاق من ساخته است، کمال تشکر را دارم و امیدوارم بخاطر همه کاستیها، کمبودها، بداخلاقیها و ... مرا حلال کند و از اینکه نتوانستم تا آخر کنارش باشم، مرا ببخشد.
سوم: از پسرانم محسن و مجتبی و محمدحسین خیلی عذر میخواهم بخاطر اینکه پدری خوب برایشان نبودم و نتوانستم حق پدری را آنطور که باید و شاید در حقشان ادا کنم.
خواهشی که دارم این است که از مادرتان به خوبی و به نحو احسن و مثل دو تا چشمتون مراقبت کنید و نگذارید غصه و غم پیرش کند.
خیلی مواظب مادرتان باشید و همه جوره ازش مراقبت کنید.
چهارم: از همه بچههای هیات حسین جان، بخاطر کمکاری، بداخلاقی و احیانا حقالناس که بر گردن بعضیها مونده و نشد حلالیت بطلبم عذرخواهی میکنم و حلالم کنید. محکم و با اراده پرچم اباعبدا... را در هیات به اهتزار درآورید و سالهای سال با نیت و خلوص بیشتر، چراغ هیات را روشن نگه دارید و نگذارید شیطان و نفس موجبات اختلاف و کمسو شدن چراغ هیات را فراهم کند.
ان شاءالله عاقبت به خیری و شهادت نصیب همه ما شود.
در آخر سفارش میکنم خودم و همه را به رعایت تقوای الهی. هر چند خودم اهل مراعات نبودم ولی کلام قرآن و معصوم را همه باید انجام دهیم.
خدایا ببخش گناهانی که لذتش رفت و مسوولیتش ماند.
میخانه را نبستند/ جام مرا بشکستند
دیگر پس از شهیدان/ عمرم ثمر ندارد.
به امید دیدار در جوار سیدالشهداء در جنتالحسین(ع) حلالم کنید.
عبد حقیر 1394/11/20 بیستم بهمن نود و چهار
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_حجت_اسدی
*اجر 15 سال نوکری و مداحی*
از روز رفتن تا شهادت آقاحجت 12 روز طول کشید؛ در یکی از تصاویری که برایم ارسال کرد فاصله اتاق اش تا حرم خیلی نزدیک بود
همراهان شهید تعریف می کنند صبح شهادت اش بعد از نماز صبح پنجره اتاق را باز کرده و رو به حرم بی بی(س) گفت: 15 سال برای تان نوکری کردم یک شب را بخرید و من در شب شهادت مادرتان شهید شوم ... و همان روز مصادف با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در عملیاتی انتحاری به شهادت رسیدند و دقیقاً از ناحیه بازو و پهلو دچار جراحت شده و نیمی از صورت شان هم کبود بود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_حجت_اسدی
《بابت مداحے هیچ صلهاے دریافت نمیڪرد و میگفت: صلہ من رو باید آقا بدهد...》
✨رفیقشمیگفت:⇓
یهشبتوخوابدیدمش
بهمگفت:⇓
بهبچههابگوحتےسمتگناههم
نرن🚫~
اینجاخیلےگیرمیدن... 🍃
عاشق حضرت زهرا(سلامالله علیها ) بود.
شب شهادت بانو، تو سوریه رو به آسمون کرد و گفت:
مادرجان یه عمر برات مداحی کردم منو دست خالی نفرست
فرداش با اصابت تیر به پهلو به شهادت رسید
اینها هم صلہ آقاحجت بود
چہ معاملہ پر سودے ڪرد...
🌹با عطر غریبــ یاس پر پر رفتند
🕊از مرتبه ی عشـق فراتر رفتند
🌹با پهلوی غرق خون و بازوی کبود
🕊تا مرقد بی نشان مــادر رفتند
#سالروز_شهادت🕊
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲اسفندماه ، #سالروز_شهادت #روحانی_شهید #مدافع_حرم #شهید_حجت_اسدی گرامی باد . 🥀
نام : حجت
نام خانوادگی : اسدی
نام پدر : محمدعلی
تاریخ تولد : ۱۳۶۰/۶/۳۰ - قزوین🇮🇷
دین و مذهب : اسلام شیعه
وضعیت تأهل : متأهل
شـغل : طلبه،مداح اهلبیت
ملّیـت : ایرانی
تاریخشهادت:۱۳۹۴/۱۲/۲-زینبیهدمشق🇸🇾
مزار : گلزار شهدای قزوین
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_حجت_اسدی
《بابت مداحے هیچ صلهاے دریافت نمیڪرد و میگفت: صلہ من رو باید آقا بدهد...》
✨رفیقشمیگفت:⇓
یهشبتوخوابدیدمش
بهمگفت:⇓
بهبچههابگوحتےسمتگناههم
نرن🚫~
اینجاخیلےگیرمیدن... 🍃
عاشق حضرت زهرا(سلامالله علیها ) بود.
شب شهادت بانو، تو سوریه رو به آسمون کرد و گفت:
مادرجان یه عمر برات مداحی کردم منو دست خالی نفرست
فرداش با اصابت تیر به پهلو به شهادت رسید
اینها هم صلہ آقاحجت بود
چہ معاملہ پر سودے ڪرد...
🌹با عطر غریبــ یاس پر پر رفتند
🕊از مرتبه ی عشـق فراتر رفتند
🌹با پهلوی غرق خون و بازوی کبود
🕊تا مرقد بی نشان مــادر رفتند
#سالروز_شهادت🕊
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
#شهید_حجت_اسدی
بسم ربالحسین(ع)
اینجانب حجت اسدی در کمال صحت و سلامتی وصیتنامه ذیل را در بیستم بهمن سال نود و چهار مرقوم نمودهام.
امید است مورد توجه قرار گیرد: بنده ی حقیر پس از سالها حسرت و به دل داشتن آرزوی عاقبت به خیری و شهادت در راه خدا امیدوارم و در حالی این وصیتنامه را میخوانید که توفیق شهادت نصیب من حقیر گردیده باشد و الا که ان شاءا... در راه خدمت به اسلام و مکتب اهلبیت از این دار فانی وداع گفته باشم.
بعد یک عمر نوکری و ذاکری در خانه اهلبیت و امام حسین(ع) از ارباب بارها خواستهام که مزد قبولی نوکری ام را شهادت عنایت فرماید.
لیاقتی که برای بندگان عاص همچون من که عمرم را به گناه و معصیت سپری کردم خیلی دستنیافتنی و سخت شده است.
اما امیدوارم در دفاع از حرم اهلبیت بالاخص عمه جان امام زمان(عج) اولیا مخدره بیبی زینب کبری(س) این مزد عبد عاص داده شود.
و ما بعد، اول: از پدر و مادرم عذرخواهی و حلالیت میطلبم که میدانم فرزند و اولاد قابل تکیه و دستگیری نبودم و باعث آزرده خاطری ایشان در بعضی اوقات شدم.
دوم: از همسر باوفا و مهربان و همراه من که تو این سالها به واقع همیشه در تمام مشکلات زندگی و سختیها دوشادوش من بوده و بهترین رفیق و همراه من بوده که در خیلی از موارد از خواستههای خودش بخاطر من گذشت کرده و با اخلاق من ساخته است، کمال تشکر را دارم و امیدوارم بخاطر همه کاستیها، کمبودها، بداخلاقیها و ... مرا حلال کند و از اینکه نتوانستم تا آخر کنارش باشم، مرا ببخشد.
سوم: از پسرانم محسن و مجتبی و محمدحسین خیلی عذر میخواهم بخاطر اینکه پدری خوب برایشان نبودم و نتوانستم حق پدری را آنطور که باید و شاید در حقشان ادا کنم.
خواهشی که دارم این است که از مادرتان به خوبی و به نحو احسن و مثل دو تا چشمتون مراقبت کنید و نگذارید غصه و غم پیرش کند.
خیلی مواظب مادرتان باشید و همه جوره ازش مراقبت کنید.
چهارم: از همه بچههای هیات حسین جان، بخاطر کمکاری، بداخلاقی و احیانا حقالناس که بر گردن بعضیها مونده و نشد حلالیت بطلبم عذرخواهی میکنم و حلالم کنید. محکم و با اراده پرچم اباعبدا... را در هیات به اهتزار درآورید و سالهای سال با نیت و خلوص بیشتر، چراغ هیات را روشن نگه دارید و نگذارید شیطان و نفس موجبات اختلاف و کمسو شدن چراغ هیات را فراهم کند.
ان شاءالله عاقبت به خیری و شهادت نصیب همه ما شود.
در آخر سفارش میکنم خودم و همه را به رعایت تقوای الهی. هر چند خودم اهل مراعات نبودم ولی کلام قرآن و معصوم را همه باید انجام دهیم.
خدایا ببخش گناهانی که لذتش رفت و مسوولیتش ماند.
میخانه را نبستند/ جام مرا بشکستند
دیگر پس از شهیدان/ عمرم ثمر ندارد.
به امید دیدار در جوار سیدالشهداء در جنتالحسین(ع) حلالم کنید.
عبد حقیر 1394/11/20 بیستم بهمن نود و چهار
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani