eitaa logo
محتوای روایتگری راویان
3.3هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
473 فایل
🌟 محتوای روایتگری راویان 🌟 📚 بازخوانی خاطرات شهدا 🎖 تشریح عملیات‌های دفاع مقدس 📖 معرفی کتاب و خاطرات ارزشمند 🗓 پرداختن به مناسبت‌های مهم ✍️ محتوای روایتگری 📩 ارتباط با ادمین : @Revayatgar_admin وابسته به موسسه روایت سیره شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ آذرماه ، پاسدار گرامی باد . 🥀 تولد: ۶۱/۰۹/۰۱ ، اهواز شهادت: ۹۳/۰۹/۰۱ ، حلب سوریه 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🕊 در منطقه کوت عبدالله متولد شد و در همین منطقه هم بزرگ شد و راه خود را در بسیج امام خمینی (ره) کوت عبدالله پیدا کرد. او از همان دوران نوجوانی شروع به خواندن نماز و گرفتن روزه کرد. هر روز موقع برگشتن از محل کار دست پدر مادرش را می بوسید. در آن روزی که حسن به شهادت رسید حدود ۷۵ نفر از مدافعان افغانی و لبنانی در همان منطقه در محاصره جبهه النصره بودند.چون در تیر رس مستقیم دشمن بودند فرمانده اجازه نمی دهد و حسن می گوید نمی توانیم ۷۵ نفر را بگذاریم دشمن به راحتی قیچی کند.🌷 🕊حسن بالاخره فرمانده را قانع می کند و قبل از اینکه برود در ابتدا می کند و پشت تیربار می نشیند.🌷 برای اینکه بتواند هدف گیری کند تا طبقه سوم برج فرماندهی بالا می رود که دیگر آنجا هیچ سنگری نداشت. بعد از مدتی با تیراندازی و خمپاره های که حسن می اندازند محاصره شکسته می شود و ۷۵ نفر از نیروهای افغانی و لبنانی از محاصره خارج می شوند و بعد از شکست حصر حسن از برج فرماندهی پایین می آید.🌷 همه از این دلاوری حسن خوشحال می شوند و او را در آغوش می گیرند و حسن بعد از کمی استراحت در حالی که هنور حتی نیمی از استکان چایش را هم نخورده بود می گوید باید دوباره به برج فرماندهی برگردم ، چون ممکن است دوباره تکفیری ها بخواهند برگردند و این بار همه ما را محاصره کنند.🌷 🕊حسن یک نگاهی به همه می اندازد و دوباره به به پشت تیربار در برج فرماندهی برمی گردد ولی دشمن تکفیری و نامرد با موشک کل برج فرماندهی را مورد هدف قرار می دهد و حسن بشهادت می رس 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
خیلی اهل کمک کردن بود. از حقوقش فقط ۵۰ هزار تومان مانده بود یکی از دوستان به پول نیاز داشت و به حسن گفته بود. حسن هم گفت مشکلی نیست و پول را برایش واریز کرد. به او گفتم ما فقط همین پول را داشتیم تا آخر ماه و هنوز مایحتاج خودمان را نخریده ام چرا آن را نگه نداشتی؟! جواب داد آن بنده خدا نیاز داشت من هم باید کمکش میکردم و اضافه کرد فدای سرت خدا میرساند، از یک دست میدهیم و از دست دیگر بهترش را میگیریم از خدا. همین طور هم شد، همان روز هنوز شب نشده بود چند برابر آن پولی که کمک کرده بود از جایی به حسابش واریز شد. نقل از همسرشهیدحزباوی ❤️ ❤️ 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| شهید مدافع حرم ومحل شهادت ایشان در سوریه 💐سالروز شهادت شهید مدافع حرم "حسن حزباوی" گرامی باد 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
۱ آذرماه ، پاسدار گرامی باد . 🥀 تولد: ۶۱/۰۹/۰۱ ، اهواز شهادت: ۹۳/۰۹/۰۱ ، حلب سوریه 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🕊 در منطقه کوت عبدالله متولد شد و در همین منطقه هم بزرگ شد و راه خود را در بسیج امام خمینی (ره) کوت عبدالله پیدا کرد. او از همان دوران نوجوانی شروع به خواندن نماز و گرفتن روزه کرد. هر روز موقع برگشتن از محل کار دست پدر مادرش را می بوسید. در آن روزی که حسن به شهادت رسید حدود ۷۵ نفر از مدافعان افغانی و لبنانی در همان منطقه در محاصره جبهه النصره بودند.چون در تیر رس مستقیم دشمن بودند فرمانده اجازه نمی دهد و حسن می گوید نمی توانیم ۷۵ نفر را بگذاریم دشمن به راحتی قیچی کند.🌷 🕊حسن بالاخره فرمانده را قانع می کند و قبل از اینکه برود در ابتدا می کند و پشت تیربار می نشیند.🌷 برای اینکه بتواند هدف گیری کند تا طبقه سوم برج فرماندهی بالا می رود که دیگر آنجا هیچ سنگری نداشت. بعد از مدتی با تیراندازی و خمپاره های که حسن می اندازند محاصره شکسته می شود و ۷۵ نفر از نیروهای افغانی و لبنانی از محاصره خارج می شوند و بعد از شکست حصر حسن از برج فرماندهی پایین می آید.🌷 همه از این دلاوری حسن خوشحال می شوند و او را در آغوش می گیرند و حسن بعد از کمی استراحت در حالی که هنور حتی نیمی از استکان چایش را هم نخورده بود می گوید باید دوباره به برج فرماندهی برگردم ، چون ممکن است دوباره تکفیری ها بخواهند برگردند و این بار همه ما را محاصره کنند.🌷 🕊حسن یک نگاهی به همه می اندازد و دوباره به به پشت تیربار در برج فرماندهی برمی گردد ولی دشمن تکفیری و نامرد با موشک کل برج فرماندهی را مورد هدف قرار می دهد و حسن بشهادت می رس 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani