هدایت شده از کانال محتوای روایتگری راویان
۱۰ دی ماه سالروز شهادت ثقهالاسلام میرزا علی آقا تبریزی توسط قوای متجاوز روس در تبریز .
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از کانال محتوای روایتگری راویان
#زندگینامه
میرزا علی آقا تبریزی معروف به ثقهالاسلام ، در سال 1239 شمسی رجب 1277 قمری در تبریز به دنیا آمد.
وی در 23 سالگی راهی عتبات عالیات گردید و در محضر شیخ محمد حسین فاضل اردکانی، میرزا حبیب الله رشتی و شیخ زین العابدین مازندرانی در تکمیل معارف اسلامی خود کوشید تا به مقام اجتهاد نائل آمد. ثقه الاسلام تبریزی پس از هشت سال به تبریز مراجعت کرد و با نطق و موعظه، در هدایت افکار مردم میکوشید. پس از استقرار نظام مشروطه و پایان یافتن دوره استبداد صغیر در ایران، روسیه که حامی استبداد بود، در صدد اعاده استبداد در کشور برآمد و به دنبال بهانه بود. استخدام مورگان شوستر آمریکایی توسط مجلس شورای ملی برای خزانه داری کل کشور، بهانه را به دست آنها داد. روسها از این عمل برآشفته شدند و طی اولتیماتوم شدیدی، خواهان اخراج شوستر شدند.
در این زمان بین مجلس و دولت بر سر این اولتیماتوم، بحثهای زیادی درگرفت که در این حال، نیروهای روسیه نیز بخشی از مناطق غرب و شمال ایران را به اشغال خود درآوردند. با ورود سپاهیان روس به تبریز، بسیاری از مردم به دست آنان قتل عام شدند و ثقة الاسلام تبریزی نیز سعی میکرد با گفتگو مانع از کشتار مردم گردد. در نهایت، روسها ثقة الاسلام را در روز نهم محرم 1330 قمری برابر با نهم دی ماه 1290 شمسی دستگیر کردند. آنها از ثقة الاسلام خواستند که برای حفظ جان و مقام خود، مجاهدان تبریزی را آغازگر جنگ و کشتار معرفی کند ولی وی این تقاضا را به شدت رد کرد. بنابراین قوای جنایت پیشه روس، این عالم مجاهد را پس از اهانت و هتک حرمت، به دار کشیده و در دهم دی ماه 1330 شمسی برابر با عاشورای سال 1330 قمری به شهادت رساندند.
میرزا علی آقا ثقهالاسلام مردی فاضل، قانع، فروتن و بردبار و در عین حال جسور و بی باک بود. به ایران و ایرانی عشق میورزید و از بیگانگان نفرت داشت. در روزهایی که تبریز عرصه کشاکش اختلافات داخلی بود، وی سعی میکرد تا آنها را به هم نزدیک کند و نیروهایشان را در مبارزه با اشغالگران روس و انگلیس به کار گیرد. ثقة الاسلام در عرصه ادب نیز دستی توانا داشت و به هر دو زبان فارسی و عربی مسلط بود. مِرآةُ الکُتُب و مقتل سید الشُّهدا از جمله آثار این مجاهد انقلابی میباشند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از کانال محتوای روایتگری راویان
روسها به دنبال اولتیماتومی که برای اخراج مورگان شوستر آمریکایی از ایران دادند و تفصیل آن در تاریخ ایران آمده است نیروهای خود را به آذربایجان گسیل داشتند و تبریز را اشغال کردند. مجاهدان تبریزی به رهبری ثقه الاسلام با اشغالگران به نبرد پرداختند و طی یک هفته جنگ تعداد زیادی از سربازان مهاجم را به هلاکت رساندند. در روز هفتم نبرد با ورود قوای کمکی روس به تبریز و کشته شدن عده زیادی از مجاهدین، روسها بر شهر مسلط شدند و به تعقیب و توقیف و شکنجه آزادیخواهان پرداختند.
ثقه الاسلام و یاران نزدیک او هم دستگیر شدند و روز دهم دی ۱۲۹۰ که مصادف با روز عاشورا بود به دار آویخته شدند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
هدایت شده از کانال محتوای روایتگری راویان
احمد کسروی صحنه تکان دهنده به دار کشیدن این آزادگان را که جوان شانزده ساله ای نیز در میان آنان بوده است، چنین توصیف می کند:
هنگامه دلگداز سختی می بود. یک دسته مردان غیرتمندی را دشمنان بیگانه در شهر به گناه آزادیخواهی به دار می کشیدند و کسی نبود که به داد ایشان برسد. مرگ سیاه یک سو و غم درماندگی کشور یکسو. خدا می داند چه دل سوخته ای در آن ساعت می داشتند.
ثقه الاسلام تبریزی به همگی دل می داد و از هراس و غم ایشان می کاست. شیخ سلیم بی تابی می نمود، ثقه الاسلام گفت: این بی تابی بهر چیست؟ ما را چه بهتر که در چنین روزی در دست دشمنان دین کشته شویم. قدیر ( پسر شانزده ساله علی مسیو مجاهد معروف) همچون بید می لرزید. لکن حسن برادر بزرگترش پروا نمی نمود. ثقه الاسلام به آنان نیز دلداری داده و می گفت: رنج ما دو دقیقه بیش نیست. پس از آن به یک باره خوش و آسوده خواهیم بود.
چون خواستند دار زنند نخست شیخ سلیم را خواندند. بیچاره خواست سخنی گوید. افسر دژخوی روسی سیلی به رویش زده خاموشش گردانید. دژخیمان ریسمان به گردنش انداخته کرسی را از زیر پایش کشیدند. دوم نوبت ثقه الاسلام بود. شادروان همچنان بی پروا ایستاده دو رکعت نماز خواند و بالای کرسی رفت. سوم ضیاء العلما را خواستند. شادروان از جوانی تن به مرگ نمی داد و به روسی با افسر سخن آغاز کرده و گفت ما چه گناه کرده ایم؟ آیا کوشیدن در راه کشور خود گناه است؟ دژخیمان دستهای او را از پشت بستند و با زور در بالای کرسی اش برند. چهارم صادق الملک را خواندند، پنجم آقا محمد ابراهیم را پیش آوردند. او با پای خود بالای کرسی رفت و ریسمان را به گردن انداخت. ششم دائی ضیاء الملک، آن پیرمرد را پیش خواندند. هفتم نوبت حسن بود. جوان دلیر بالای کرسی با صدای بلند فریاد زد ( زنده باد ایران ، زنده باد مشروطه) پس از همه نوبت قدیر پسر شانزده ساله رسید و او را نیز بالای کرسی برده ریسمان به گردنش انداختند. روسیان برای آنکه دژ خویی خود را نیک نشان دهند باری آن نکردند چشمان ایشان را ببندند و یا چون یکی را می آویزند و بالای دار دست و پا می زند دیگران را دور نگاه دارند. برادر را رو به روی چشم برادر بردار کشیدند. چنان که از پیکره ها پیداست دژخیمان ریسمان ها را چنان نینداخته اند که زود آسوده گرداند. بیشترشان دقیقه ها گرفتار شکنجه جان دادن بوده اند…
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ویژه
به مناسبت سالگرد شهادت #سردار_دلها #حاج_قاسم_سلیمانی به همت مدیریت #پژوهش #موسسه_روایت_سیره_شهدا فیش های محتوایی #روایتگری با موضوع ( #مکتب_سلیمانی ) تهیه و از امروز بصورت روزانه در کانال محتوای روایتگری جهت استفاده #راویان گرامی بارگذاری می شود .
#قسمت_سوم
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اطلاعیه
🎥#تفحص
پیکر مطهر شهیدی که سال ۶۳ توسط ضد انقلاب اعدام و به شهادت رسیده بود توسط جستجوگران نور تفحص شد .
💠پیکر مطهر این شهید عزیز #امروز ۱۰ دیماه ۹۹ در منطقه چهل چشمه #دیوان_دره کشف گردید .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاعیه
🕊🕊 دو تن از شهدای گمنام از طریق آزمایش DNA شناسایی شدند.
💠 #شهید_محمدحسین_لطفی_بهادرانیزاده بهعنوان شهید گمنام در روز ۱۱ دیماه ۱۳۹۲ در #میدان_امام_حسین علیهالسلام تهران دفن شده بود.
🔻شهید «محمدحسین لطفی بهادرانیزاده» فرزند رضاقلی از لشکر ۱۰ سید الشهدا در منطقه عملیاتی والفجر ۸ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در یادمان شهدای گمنام میدان «امام حسین» شهر تهران به عنوان شهید جاویدالاثر به خاک سپرده شده است.
💠 #شهید_رضا_ولیپور بهعنوان شهید گمنام در روز ۲۴ اسفندماه ۱۳۹۶ در "شاهدشهر #شهریار" دفن شده بود.
شهید «رضا ولیپور» فرزند احمد از لشکر ۲۱ حمزه در ۲۲ فروردین سال ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی والفجر «زبیدات» به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در یادمان شهدای گمنام «شاهد شهر شهریار» به عنوان شهید جاویدالاثر به خاک سپرده شده است.
همچنین
اطلاعات تکمیلی در سایت تفحص شهدا👇
www.tafahoseshohada.ir
#شهدای_تفحص
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
شهید گمنامی که امروز شناسایی شد .
🎥فیلم دوران دفاع مقدس #شهید_محمدحسین_لطفی
🌹این شهید بزرگوار در میدان امام حسین ع تهران در سال ۹۲ تشییع و به خاک سپرده شده بود .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
🎥به نیت شفا بگو یا #امام_خمینی ...
روایت دیدنی از مادر #شهید_رضا_ولیپور که امروز پس از ۳۷ سال خبر شناسایی فرزندش را شنید( ۱۰ دی ماه ۹۹).
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰ دی ماه ، #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #شهید_علی_شاهسنایی گرامی باد . 🌹
#زندگینامه :
#شهید_شاهسنایی متولد ۱۳۶۴ از نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین علیه السلام بود که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم عازم سوریه شد و به شهادت رسید. وی نهمین شهید مدافع حرم از خطه شهید پرور اصفهان بود که در دفاع از حرم حضرت زینب (س) آسمانی شد.
در ادامه متن وصیت نامه دلنشین این شهید والا مقام را خواهید خواند که آن را با این عبارت «شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم» آغاز کرده و پایان آن را به این بیت «ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم/ جز پسر فاطمه ارباب نداریم» اختصاص داده است.
#وصیتنامه
به نام خدا
"شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم.
پروردگارا من با تو عهد بستم که در دنیا به فرمان تو باشم. شهادت بر یگانگی و توحید تو میدهم که جز تو خدایی نیست. تو یگانه و بی همتایی، تو یکتا و شریکی نداری، گواهی می دهم که بهشت و جهنم حق است و موجود؛ و اقرار می کنم که حساب و کتاب و میزان و صراط حق است.
خدایا تو را سپاس می گویم این لیاقت را به من عطا نمودی که پی به عظمت تو ببرم و حق را از باطل تشخیص دهم، آن گاه خانه و زندگی را رها کنم و به سوی تو هجرت نمایم و در صف رزمندگان و جهادگران راه تو حضور یابم و از مظلومان عالم دفاع کنم.
خدایا امید آن دارم که سرخی خونم، سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سر افکنده نباشم.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#کلام_امام
🔰 شهید سلیمانی هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد
🔻 رهبر انقلاب: خدای متعال در قرآن از زبان مسلمانها میگوید: بِنا اِلّا اِحدَی الحُسنَیَین، ما یکی از دو حُسنیٰ را داریم؛ حُسنیٰ یعنی بهترین؛ یکی از دو بهترین را ما داریم. آن دو چه هستند که یکیاش را انسان دارد؟ یکیاش پیروزی است، یکیاش شهادت است. شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد -چند سال است که در منطقه، پیروز میدان شهید سلیمانی است، مغلوب میدان، آمریکا و عوامل آمریکایند؛ در همهی این منطقه این جور است- هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. ۹۸/۱۱/۲۹
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اطلاعیه
#وبینارر
وبینار بررسی شاخصه های مکتب سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
با حضور #استاد_احمد_عابدی
زمان:#پنجشنبه 11دی ماه 1399
ساعت: 18 الی 20
لینک های ورود به وبینار
💠 لینک#آپارات
https://www.aparat.com/DarAlQuran/live
💠لینک#اینستاگرام
https://www.instagram.com/ostad_ahmadabedi
مجمع طلاب جانباز وآزاده حوزه های علمیه
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۰ دی ماه #سالروز_شهادت #طلبه_شهید #ناصر_مظفری گرامی باد. 🥀
#زندگینامه
نوزدهم دی 1345، در شهرستان مشهد به دنیا آمد. پدرش محمدباقر و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به فراگیری علوم دینی و حوزوی نیز تا (سطح1) پرداخت. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. یازدهم دی 1365، با سمت تیربارچی در پاسگاهزید عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در بهشت رضای زادگاهش واقع است .
#وصیتنامه
خدايا! ما را با شهادت از دنيا ببر. اين كه همه بايد برويم؛ چه بهتر و رساتر كه با عشق به او و شهادت خالصانه برويم. پدر و مادر عزيز و مهربانم! خداوند انشاء الله زحمات چندين ساله شما را درباره من قبول گرداند، از شما درخواست عفو و بخشش دارم. من وقتي كه زحمات مادرم و پدرم را به ياد ميآورم، مهمتر از آن كه در مقابل آن همه زحمات عكس العمل خوبي نشان ندادهام... اميدوارم مرا مورد رحمت خويش قرار دهند.
#شهدای_روحانی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#_شهید_ناصر_مظفری
به ياد دارم که در يکي از جبهههاي غرب لشکر 5 نصر در ايلام در موقعيتي به نام ظفر مستقر شده بوديم. گردانها در چادرهايي امکان يافتند دو چادر هم سهم بچههاي ديدهبان شد. معمولاً در اين موقعيت ها بچههاي با افق فکري نزديک به هم، دور يکديگر جمع ميشوند. هوا سرد شده بود و براي خواب به پتو نياز داشتيم سهميه هر نفر هم دو پتو بود. برخي بچهها صبر ميکردند تا بقيه پتو بردارند و سپس خود از پتويي استفاده کنند. خوب معمولاً پتوهاي نو و لطيف ابتدا برداشته ميشد. و گاهي پتو کم ميآمد. اينجا بود که روحيه بلند ايثار بزرگاني چون مظفري پرتوافشاني ميکرد. او به همراه شهيد مهدي سيدين از جمله ايثارگراني بودند که به يک پتو قناعت ميکردند و سهميه خود را به ديگران ميبخشيدند.
مطلب جالبتر آن که در موقع خواب هم در ابتداي چادر که سردتر بود ميخوابيدند تا ديگران راحتتر باشند و از سويي در انتهاي شب زماني که برخي که رزمندهها براي آب خوردن و ... بيدار شده و از چادر خارج مي شوند اگر بناست کسي سهواً ضربهاي بخورد آنان باشند!
به نقل از برادر بزرگوار شهيد
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۱۱دیماه ، #سالروز_ولادت و #سالروز_شهادت
#شهید_سید_مجتبی_علمدار گرامی باد . 🥀
🔹تاریخ تولد : 1345/10/11
🔹تاریخ جانبازی : 1364/10/11
🔹تاریخ شهادت : 1375/10/11
💢فرمانده گروهان سلمان لشکر 25 کربلا
#سالروز_آسمانی_وزمینی_شدنت_مبارک
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
✍ خلاصه كوتاهی از #زندگينامه #شهيد_علمدار
🌷 سید مجتبی علمدار در سحرگاه ۱۱ دی ماه ۱۳۴۵ در خانواده ای مذهبی و عاشق اهل بیت در شهرستان ساری دیده به جهان گشود.
دوران تحصیلش را در ساری طی نمود و برای اولین بار در حالی که تنها ۱۷ سال داشت به عضویت بسیج درآمد و در اواخر سال ۱۳۶۲ به کردستان رفت.
🌷 سید برای اولین بار در عملیات کربلای یک شرکت کرد و مدتی پس از آن وارد گردان مسلم بن عقیل در لشکر ۲۵ کربلا شد و تا پایان جنگ در آنجا ماند.
او در عملیات کربلای۴ و ۵ حضور داشت، در کربلای ۸ مجروح شد و مدتی بعد به جبهه بازگشت و در عملیات کربلای ۱۰ در جبهه شمالی محور سلیمانیه - ماووت شرکت نمود.
🌷 سید مجتبی علمدار در سال ۱۳۶۶ مسئولیت فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم ابن عقیل - از گردانهای خط شکن لشکر ۲۵ کربلا را برعهده گرفت و در عملیات والفجر ۱۰ نقش آفرینی موثری داشت.
شهید علمدار در سه راهی خرمال، سید صادق، دوجیله در منطقه کردستان عراق رشادتهای فراوانی را از خود نشان داد و از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بشدت مجروح شد.
او که مردانه در مقابل دشمن می جنگید. چندین بار دیگر هم مجروح شد.
سید مجتبی بعد از اتمام جنگ در واحد طرح و عملیات لشکر ۲۵ کربلا در ساری مشغول خدمت شد و در دی ماه سال ۱۳۷۰ ازدواج کرد که ثمره آن دختری به نام زهرا بود.
🌷 سید علاوه بر مسئولیت در واحد تربیت بدنی لشکر بعنوان عضو اصلی هیأت رهروان حضرت امام (ره) هم ایفای وظیفه می کرد. او مداح اهل بیت بود، همیشه مراسم را با نام حضرت مهدی (عج) شروع می کرد و در حالیکه به امام حسین (ع) ارادت خاصی داشت. مظلومیت آن خاندان را صدا می زد.
بیت الزهرا مسجد جامع، امام زاده یحیی، مصلی امام خمینی، هیأت عاشقان کربلا و منازل شهدا همیشه با نفس گرم حاج سید مجتبی معطر می شد و بچه ها نیز با صوت داوودیش مداحی را می آموختند.
او که بعد از جنگ، با یاد و خاطره همرزمان شهیدش زندگی می کرد از دوری آنان سخت آزرده خاطر بود و در همه مداحی ها آرزوی وصال آن راه یافتگان شهید را داشت.
حاج سید مجتبی علمدار در اوایل دی ماه سال ۱۳۷۵ به دلیل جراحت شیمیایی روانه بیمارستان شد و پس از چند روز هنگام اذان مغرب روز یازدهم دی ماه نماز عشق را با اذان ملکوتیان قامت بست و به یاران شهیدش پیوست.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
نجوا با شهداء شهید سید مجتبی علمدار.mp3
12.4M
#بشنوید
#صوت
🎙 نجوا با شهداء از #شهید_سید_مجتبی_علمدار
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani