#وصیتنامه
بسمالله الرحمنالرحیم
با درود و سلام بر انبیا و اولیا معصومین علیهالسلام خصوصاً چهاردهمین ولی مطلق و معصوم بر حق منجی عالم بشریت حجتابنالحسن العسکری (عج) و نائب عزیز آن بزرگوار ابراهیم زمان و بت شکن عصر روحی له الفدا و صلوات و رحمت بر روح پر فتوح شهدای بخون غلطیده که به رفیق اعلی پیوستند و از غیر حق گسستند و لایق مرزوق شدن عندالرب گردیدند و طلب شفای عاجل جانبازان اسلام از کسی که اسم او شفای قلوب و عابدان است و استدعای صبر جمیل و اجر جزیل بر بازماندگان شهدا و جانبازان که چشم و چراغ این ملتند.
خدمت پدر و مادر عزيز و بزرگوارم كه بر من حقوق و منتهاى بىشمار دارد سلام صميمانه مىرسانم و اميدوارم از خطايا و لغزشهاى بنده درگذرند و همانگونه كه خانواده شهدا بر فقدان پسرانشان و برادرم صبر و شكيبائى نمودند بر شهادت من كه همچون آنها دوست دارم كه پيرو سالار شهيدان و سرور آزادگان حسين بن على (ع) باشم و انشاءا... به اين آرزويم كه ادامه خط برادران عزيزم بود و رضاى خدا و امام زمان (عج) و امام امت در آن است برسم و نيز صبورو بردبار باشيد و خوشحال باشيد كه امانتى كه خدا به شما داده بود به خوبى بازگردانديد و انشاءا... بتوانيم سبب افتخار و شفاعت شما در آخرت كه خانه اصلى و حقيقى است باشيم و از شما و همه مىخواهم كه شديدا مقلد و متعبد امام امت باشيد و دوستى و دشمنى و حب و بغض و همه اعمالتان را بر محور امام امت و سخنان و رفتار و كردار او قرار دهيد و در فتنهها و گير و دارها تمسك به اين حبل متين و نماينده صراط مستقيم كه شما را بيشتر از خودتان دوست دارد و اختيارتان را بيشتر از خودتان دارد نمائيد تا از بلاها و آزمايشات سرافراز و با رضاى حق بيرون آئيد و كارى نكنيد كه لياقت ياورى امام زمان را از دست بدهيد تا مىتوانيد مراقب و محاسب اعمال و احوال خودتان باشيد و خود را در محضر خدا حس كنيد كه اگر شما او را نمىبينيد او شما را ميبنيد و رئوف و رحيم و قادر و قهار است و حلم و صبردرراه او شما را جرى دهدو ظالم و جهول نكند .
هر كه باشد ز حال ما پرسان همه را يك به يك سلام ما برسان
خدايا ، خدايا تا انقلاب مهدى (عج) خمينى را نگهدار والسلام عليكم و رحمة ا... و بركاته
سعيد طوقانى 14/4/63 ساعت 30:12
ساعت:سه بعد از ظهر
مكان:دانشگاه اسلام و ايران (جبهه)
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#همکلاسی_آسمانی
پهلوان شهید سعید طوقانی
در تهران با موتور را می افتادم دم خانه ی آنهایی که با هم منطقه بودیم. از همه بیشتر به دم خانه «سعید طوقانی» می رفتم؛ آن شب با سیامک رفتم دم خانه شان. برادرش از پشت اف اف گفت که سعید در مغازه کفش سازی آن طرف خیابان است. تعجب کردم. کمی آن طرف تر از رو به روی خانه شان، چراغ مغازه ای روشن بود. از پشت پنجره که نگاه کردم، سعید را دیدم که با آن جثه کوچک، نشسته پشت میزی کوچک و کف کفش های ورزشی را می چسباند. من را که دید ، خنده ای کرد و سریع از مغازه خارج شد.پیش بندی چرمی جلویش بسته بود و بوی تند چسب می داد. وقتی تعجبم را دید، آن هم در ساعت ۷ که هنوز مشغول کار بود، با دست به شانه ام زد و گفت: چیزی نیست داش حمید… شغله دیگه… وایسا الان می آم.
دست هایش را شست و پس از خداحافظی با صاحب کار و بقیه کارگران آمد تا به خانه شان برویم.
همان اول که نشستیم، به سعید گفتم عکس های قدیمیش را بیاورد تا سیامک ببیند. او هنوز باور نمی کرد این همان سعید طوقانی زمان شاه باشد. یکی دو تا آلبوم درب و داغان و چندتایی هم پاکت و کیسه آورد که داخل شان پر بود از عکس های رنگی و سیاه وسفید در اندازه های مختلف، سیامک دهانش از تعجب باز مانده بود. هی به عکس ها نگاه می کرد و نگاهی از تعجب به سعید می انداخت. به تصاویر خانواده پهلوی که رسید سعید با ناراحتی گفت: می خوام همه ی این عکسا رو با این آشغالا بسوزونم . حالم ازشون به هم می خوره.
با تعجب گفتم: یعنی چی؟ مگه اینا چشونه؟
- می خوام همه ی عکس های گذشته ام رو آتیش بزنم جز دوتا عکس که همه عشقمه.
دو تا عکس سیاه و سفید در اندازه درشت از لای عکس ها درآورد و نشان داد. جمعی از ورزشکاران بودند که در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی، به دیدن امام خمینی رفته بودند. سعید هم با آن جثه ی کوچولو، دوزانو جلوی امام نشسته بود .
راوی: حمید داودآبادی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_کتاب_شهدایی
📗پهلوان سعیـــــد
🔸زندگینامهوخاطراتیازشهید سعید طوقانی
🔹بهروایت:حمید داودآبادی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#لوح| #دستخط:
«خاک پای همهی شهدا و آرزومند مقام آنها، سیدعلی خامنهای»
بیست و دوم اسفند ماه، سالروز فرمان حضرت امام مبنی بر تشکیل بنیاد شهید انقلاب اسلامی و #روز_شهید_گرامی_باد🌷
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سالروز_شهادت
🌷نــام و نام خانوادگی : حسین ثامنی
🌷نـام پـدر : لطیف
🌷تـاریخ تـولـد : ۱۳۴۳/۰۱/۰۱
🌷مـحل تـولـد : تهران
💠جـزئیات شـهادت
🌷تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۲۲
🌷مـحل شـهادت : شلمچه
🌷عـملیـات : کربلای۵
#فرازی_ازوصیتنامه #شهید_حسین_ثامنی
ای مسئولین توجه داشته باشید امروز مسئولیت حفاظت از خون شهیدان در درجه اول به عهده شماست مبادا بین صحبت و رفتارتان با این ملت شهیدپرور با مقامات بالاتر فرق كند. خود را عاقل و متعهد و حافظ اسلام و دیگران را بدخواه و جاهل ندانید، در خود بیشتر دقت كنید، مبادا جلوی خدمت مخلصان را بگیرید.
دقت كنید با نیروهای مخلص بسیج جزء با منطق و دلیل به هیچ زبان دیگر سخن نگوئید.
شرمنده دوستان شهیدم و درگه حق تعالی.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۲ اسفندماه #سالروز_شهادت
#شهید_سید_حمید_میر_افضلی
گرامی باد . 🌷
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
🌸 شهيد سيد حميد ميرافضلي در هفدهم بهمن ماه 1335 در شهرستان رفسنجان و در محله قطب آباد و در خانواده اي از سادات جليل القدر كه اصالتا يزدي بودند، ديده به جهان گشود.
اين شهيد بزرگوار تحصيلات خود را در رشته فرهنگ و ادب دبيرستان اقبال رفسنجان تا مقطع ديپلم به پايان رساند كه همزمان با قيام ملت ايران بر ضد رژيم استبدادي شاهنشاهي همراه بود و وي همچون ساير جوانان هم دروه خود در معرض انوار آگاهي بخشي امام خميني (ره) قرار گرفت.
شهادت برادر بزرگتر ايشان، سيد محمدرضا ميرافضلي در روز اول آذر سال 57 به دست ماموران رژيم پهلوي شعله هاي قيام مردم انقلابي رفسنجان را بيش از پيش شعله ور كرد و راهش را در سالهاي بعد شهيد سيد حميد ميرافضلي ادامه داد.
شهيد بزرگوار سيد حميد ميرافضلي با پيروزي انقلاب اسلامي، پس از گذراندن دوره دانشسراي راهنمايي تحصيلي كرمان به مدت 2 سال در رشته علوم انساني به جمع جهادگران انقلاب اسلامي پيوست، اما آغاز تجازو دشمن بعثي عراق به خاك مقدس كشورمان، وي را به جبهه هاي جنگ كشاند.
شهيد ميرافضلي قبل از تشكيل تيپ و لشكر 41 ثارلله با نيروهاي خوزستان به جنگ با دشمنان مي پرداخت و در عمليات بيتالمقدس و امالحسنين فرماندهي يكي از سه محور عملياتي را به عهده داشت.
فعاليت هاي اين شهيد شجاع و خستگي ناپذير اغلب در حوزه اطلاعات و عمليات بود، بطوريكه شناسايي هاي وي در منطقه هورالعظيم در عمليات خيبر به بار نشست، هرچند بواسطه مرارت ها و سختي ها دردهاي زيادي را متحمل مي شد.
وي پس از حضور در لشكر 41 ثارالله شبانه روزي در منطقه هاي عملياتي دفاع مقدس حضور داشت و در عمليات خيبر به دليل آشنايي با منطقه حضور موثري از خود نشان داد و عاقبت در تاريخ 22 اسفند سال 62 با اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد.
پيكر شهيد سيد حميد ميرافضلي پس از 10 روز در ميان غم و اندوه همشهريان با تشييعي كم نظير در كنار جايگاه ابدي برادر شهيد خود آرام گرفت.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
⚘باید که از عشقت سرود
مجنون اگر افسانه بود
اما
تو در مجنون، خودت مجنون شدی در
خون
خودت مجنون شدی در خون⚘
#شهید_سید_حمید_میر_افضلی
#عکس_مزار_شهید
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
#پیشنهاد_دانلود
✨خاطره ی رضا ایرانمنش از شهید میر افضلی ✨
#شهید_سید_حمید_میر_افضلی
#کلیپ
#خاطره
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#معرفی_کتاب_شهدایی
#سیدپابرهنه
#شهید_سید_حمید_میر_افضلی
🌱کتاب سید پا برهنه🌱
زندگينامه و خاطرات اين شهيد عارف در كتاب پابرهنه در وادي مقدس به رشته تحرير درآمده است و در قسمتي از اين كتاب مي خوانيم:
🔹 'آقـا حميد قصه ما، جوون بـود و بـا كله اي پـر از بـاد،
لات هـاي محله كلي ازش حساب مي بردنـد.
خلاصه بزن بهادري بود بـراي خودش.
يه روز مادر ايـن آقـا حميد، ايـشون رو از خونه بيرون انداخت و گفت: بـرو ديگه پـسر ِمـن نيستـي، خستـه شـدم از بـس جـواب كـارات رو دادم ... همه همسايه هـا هـم از دستش كلافـه شـده بودنـد ... تا اينكه برادرش شهيد شد و حميد تحت تاثير پيكر برادر ...
روزي از روزهـا يـك راننـده كـاميون
بهش ميگه حميـد تـو نمي خواي آدم شي ؟؟! بيـا بـا من بريم جبهه، حميـد ميگه اونجـا من رو راه نميدن با اين سابقه، راننده به حميد مي گه تو بيا و ناراحت نباش ...
🔹سيد حميد ما مدتي بعد بر مي گرده رفسنجان، اولين جـا هم ميره پيش دوستـاش كـه سر كوچه بودن !! ميگه بچه هـا من دارم ميرم جبهه !! شماها هم بيائيـد!! ميگه بچـه هـا خاك بر سر من و شماهـا؛ پاشيم بريم
ناموسمـون در خطـره...! اومد خونـه از مادر حلاليـت طلبيـد و خداحافظي كرد و رفـت ... بـه جبهـه كـه رسيد كفشاشـو داد به يكي و ديگـه تو جبهه كسي اونـو با كفش نـديـد، مي گفت: اينجا جايي كه خون شهدامـون ريخته شده. معروف شــد به «سيد پا برهنه»
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#وصیتنامه
شهید سید حمید میر افضلی
🔴 وای خدای من ، ای معبود من و معشوق من ، ای همه مقصود من ای همه وجودم و ای کسی که همه چیزم از آن توست .
🔸️(یاصاحب الزمان) بدانید ای آقای من! تا توجه و عشق و دوستی و عنایات شما حاکم بر #انگیزه و عمل و احوال ما باشد، نه #آمریکا می تواند غلطی بکند با راه اندازی جنگ خارجی اش، و نه #شریح_قاضی می تواند سستی ایجاد کند در ایمان و یقین ما با فتوای شرعی اش.
🔵زمزمه جدایی روحانیت از انقلاب یا از منبع جهل سرچشمه میگیرد و یا انگیزه های شوم شیطانی دارد که به هر حال به شکست انقلاب به صورت مستقیم یا به انحراف منتهی میشود. چنانکه با نگرشی کوتاه به نهضت های گذشته خودمان میتوان به این خطر پی برد .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۳ اسفند ماه #سالروز_شهادت
سردار #شهید_عبدالحسین_برونسی گرامی باد . 🥀
💠نام و نام خانوادگی: عبدالحسین برونسی
💠نام پدر: حسینعلی
💠تاریخ ولادت:سال1321/06/03
مشهدتربت حیدریه
💠شهادت: 1363/12/23 (عملیات بدر)
💠نحوه شهادت: اصابت ترکش خمپاره بر بدن شهید/پیکر مطهر بازنگشت
قسمتی از #وصیتنامه شهید:
گر بدانم با خون من حتی یک دختر حجاب خود را رعایت میکند حاضرم صدها بار کشته شوم
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
شهید عبدالحسین برونسی در سال ۱۳۲۱ در تربت حیدریه چشم به جهان گشود . تا هنگام ازدواج و پس از آن به شغلهای ساده ای نظیر کشاورزی ، کار در مغازه لبنیات فروشی و سبزی فروشی و نهایتا به بنایی پرداخت.
سال ۱۳۵۲ پس از آشنایی با یکی از روحانیون مبارز با درسهای آیت الله خامنه ای آشنا شده و از آن پس دل در گرو جهاد و انقلاب نهاد. فعالیت او در اندک مدتی چنان بالا گرفت که ساواک بارها خانه اش را مورد هجوم و بازرسی قرار داد.
شهید عبدالحسین برونسی پس از پیروزی انقلاب به صورت افتخاری به سپاه پاسداران پیوست . با آغاز درگیری های کردستان به پاوه رفت و با شروع جنگ تحمیلی در شمار نخستین کسانی بود که خود را به جبهه های نبرد رساند
او در عملیات بیت المقدس به عنوان فرمانده گردان خط شکن حر و در عملیاتهای رمضان، مسلم ابن عقیل ، والفجر مقدماتی ، والفجر یک به عنوان فرمانده گردان خط شکن عبد الله رزمید و حماسه آفرید و نامش در آزمون جنگ و جهاد شهره شد .
با شروع عملیاتهای والفجر ۳ و ۴ به عنوان معاونت تیپ ۱۸ جواد الائمه (ع) در تمامی مراحل آنها شرکت داشته و گردانهای خط شکن را رهبری می کرد و در عملیاتهای خیبر ، میمک و بدر به عنوان فرمانده تیپ ۱۸ جواد الائمه (ع) آنچنان حماسه بزرگی آفرید که نامش لرزه بر وجود کاخ نشینان بغداد افکند.
او با دلاوری غیر قابل وصفی در چهار راه جاده خندق به پاتک دشمن پاسخ داد و به فرمان حضرت امام (ره) لبیک گفت تا اینکه در ساعت ۱۱ صبح روز ۲۳/۱۲/۶۳ با اصابت ترکش خمپاره به بدن مطهرش، مرثیه سرخ معراج را نجوا کرد و به مقام قرب الهی نائل آمد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
b70e4db367c4406397d81fb48954c2725c52d057.mp3
1.29M
#بشنوید
#پیشنهاد_دانلود
🔘چرا ناراحتی؟
🔻خدا هنوز زندهست؛ حواسش بهت هست!
✔️ داستانی از زندگی شهید برونسی
💎حاج اقا پناهیان
◀️ #بسیارزیبا
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
💥 تنبیه شهید برونسی, برای فرار از گناه!
سربازیش را باید داخل خانه جناب سرهنگ می گذراند. آن هم زمان شاه...
وقتی وارد خانه شد و چشمش به زن نیمه عریان سرهنگ افتاد، بدون معطلی پا به فرار گذاشت و خودش را برای جریمه ای که انتظارش را می کشید، آماده کرد....
جریمه اش تمیز کردن تمام دستشویی های پادگان بود. هیجده دستشویی که در هر نوبت، چهار نفر مامور نظافت شان بودند!...
هفت روز از این جریمه سنگین می گذشت که سرهنگ برای بازرسی آمد و گفت: بچه دهاتی! سر عقل اومدی؟...
عبدالحسین که نمی خواست دست از اعتقادش بکشد گفت: این هیجده توالت که سهله، اگه سطل بدی دستم و بگی همه این کثافت ها رو خالی کن توی بشکه، بعد ببر بریز توی بیابون و تا آخر سربازی هم کارت همین باشه؛ با کمال میل قبول می کنم؛ ولی دیگه توی اون خونه پا نمی ذارم...
بیست روزی این تنبیه ادامه داشت اما وقتی دیدند حریف اعتقاداتش نمی شوند، کوتاه آمدند و فرستادنش گروهان خدمات
منبع : کتاب زندگی به سبک شهدا (ناصر_کاوه)
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#اذن_شهادت_ازحضرت_زهرا_س
✾شهید #برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه🏡 آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای #شهید میآید، در خواب با کسی صحبت میکرد و میگفت، #یازهرا(س)
✾چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمیشدند❌ در حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم #بیدارشان کنم، ناراحت شد😔 به سمت اتاق دیگری🚪 رفت، من نیز پشت سرش رفتم
✾دیدم گوشهای نشست، اسم #حضرت_فاطمه(س) را صدا میزد و از شدت گریه😭 شانههایش میلرزد؛
آرامتر که شد، به من گفت: چرا بیدارم کردی، داشتم #اذن_شهادتم را از بی بی فاطمه(س) میگرفتم😭
#رفیق_شهید
#همسرشهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
📜بخشی از وصیتنامه شهید برونسی:
فرزندانم خوب به قرآن گوش کنید و خودتان را به قرآن متصل کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان باشید ولی فرزندان من، باید به اینهایی که میگویم شما خوب عمل کنید این تکلیفی است برعهده شما.
نگویید آنان را که کشته میشوند در راه خدا مردگانند بلکه زندهاند ایشان، ولی شما در نمییابید…
و هر آینه فرزندانم خدا شما را به این آیات قرآن آزمایش میکند حواستان جمع باشد، خیلی خوب جمع باشد و همیشه آیات قرآن را زمزمه بکنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند🌷
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🔰 #شهیدی که حضرت زهرا به او قول شهادت داد 🔰
💠روایتی بسیار خواندنی🌹
🎙 راوی: #رحيم_پور_ازغدي
شاید جزو معدود افرادی بودیم
که تا آخرین دقایق شهادت شهید برونسی
در کنار ایشون بوديم
خب ایشون آدمی نبود که
فلسفه خونده باشه
عرفان خونده باشه
فقه وتفسیرو اصول..اینا باشه نبود
یه آدم عالیه خاکی ..بنا , کارگر
یک مقدار طلبگی خونده بود
حکمت بود در برونسی
معرف بود ولو تحصیلات و مدرک نبود .ولی حکمت داشت
قرآن که میخوند حقیقتامیخوند ایمان داشت
و مکاشفاتی که داشت
که سه چهارنمومنش رو همون زمان جنگ شنیدم
که قبل از
#عملیات_بدر ایشون
گفت :
اونجا که #حضرت_زهرا به من قول داده که من #شهید می شم
و تو بچه های دیگه مشهور بود
که #حاجی_برونسي
گفته :
اگه من تو این عملیات #شهید نشم
تو مسلمونی خودم شک می کنم.
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۳ اسفندماه #سالروزعملیات #ظفر7 گرامی باد .
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات : ظفر 7 - نامنظم
زمان اجرا : 23/12/1366
رمز عملیات : یا محمد رسول الله (ص)
مكان اجرا : شرق استان سلیمانیه عراق – عقبه جبهه شمالی دشمن
تلفات دشمن : 550 (کشته ، زخمی و اسیر)
ارگان هاي عمل كننده : نیروهای عملیاتی قرارگاه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری معارضان کرد عراقی
تلفات دشمن: 550 (كشته، زخمي و اسير)
اهداف عمليات : آزادسازی بلندیهای منطقه عمومی خرمال و انهدام نیروهای دشمن
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani