eitaa logo
🌹🌹ریحانة الرسول🌹🌹 25/10
163 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
56 فایل
محفلی دوستانه برای ساختن زندگی عارفانه، عاشقانه و عاقلانه...
مشاهده در ایتا
دانلود
•|🦋|• اگه یه روز خواستے تعریفے برایِ شهید پیدا کنے...؛ بگو شهیــد یعنے باران؛🕊 حُسْنِ باران این است کھ⇣ زمینے ست ولے آسمانے شده است و به امدادِ زمین مےآید.. !:)💚
🍃❁❁❁🌺•✧•✧•🌺❁❁❁🍃 🌿حاج‌احـمدداشـت حڪمِ ریاست‌جمهوریِ رجایی رو در محضر امام«ره» می‌خواند. اون لحظه چهره‌ی خیلی برام قابلِ توجه بود. چهره‌ای گرفته و متفڪر ... شب ازش پرسیدم: وقتی داشتند حڪمِ ریاست‌جمهوریت رو میخواندند، خیلی توی خودت بودی، جریان چه بود؟ بهم گفت: خوب فهمیدی! آن موقع داشتم به خودم می‌گفتم: فڪر نڪنی ڪسی شدی، تو همون رجاییِ سابق هستی؛ از خدا خواستم بهم ڪمڪ ڪنه تا خودم رو گم نڪنم، ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خــــدمت ڪنم.🌷 ✍خاطره‌ای از زندگی رییس‌جمهور محمدعلےرجایی 🎤راوی: محـــمودصدیقی
🌹 زنـــگ خــنده با شهــدا ☺️ 🔸ای عراقی قاتل🔸 در خاطره ای از سردار عراقی، فرمانده لشکر پیاده ۱۷ علی بن ابی طالب(ع) آمده است: شب عملیات بدر، بعد از عبور از آبراههای هور فکر می کردم سنگر کمین دشمن پاکسازی شده است، غافل از اینکه دشمن از آن سنگر، حرکات ما را نظاره می کرد. 😶😬 و ناگهان از پشت سر، قایق ما زیر آتش تیربار سنگر قرار گرفت.🎇💣 دو تن از همراهــــانم و یکــی هم مجــروح شد. 😔❤ دو گلوله به سمت راست سینه ام اصابت کرد و ریه هایم را سوراخ و از پشت کمرم بیرون آمد… 😬 همان وقت، به چهار نفر از همراهان که سالم بودند، دستور دادم که برگردند،… و من با پیکر دو شهید، یکه و تنها ماندم… عراقیها آمدند، جیبهای ما را خالی کردند و قایق را هم به کنار سنگرشان بردند…🚥 بعد از آن دوباره عراقیها به طرف قایــق آمــدند و یــکی از آنها متـــوجّه شـد که من زنده ام و به صــــورتم آب ریخت.🌀 چشمهایم باز شد. 😵 مرا به سنگر خود بردند. دستهای مرا بستند و شکنجه ام کردند و اطلاعات می خواستند و حتی دوبار مرا با ریه تیر خورده به داخل آب انداختند. وقتی مرا از آب بیرون کشیدند، دیگر تنفس برایم سخت بود و با دست و پا زدن، خون و آب از ریه هایم خارج می شد. 🤕 آن ها هم ایستاده بودند تا ظهر شد. به آنها گفتم دستم را باز کنید تا بخوانم اما اعتنا نکردند. بااشاره نماز خواندم🕋 تا اینکه متوجه شدم عراقیها دارند وسایلشان را جمع می کنند تا عقب نشینی کنند.✌ آنها رفتند و مرا که دیگر رمقی نداشتم، تنها گذاشتند. تلاش کردم و دستهایم را باز کردم و به زحمت جلیقه ای پوشیدم و تصمیم گرفتم به داخل آب بروم و در نیزارها مخفی شوم. وقتی وارد آب شدم،آب به داخل ریه هایم رفت و دیگر قادر به نفس کشیدن نبودم.😬😵 با زحمت زیاد خودم را از آب بیرون کشیدم و بی حال روی زمین افتادم.😶 ناگهان متوجه صدای قایقهای خودی شدم. بچه های یکی از گردانهای لشکر قم آمدند. مرا شناختند و به عقب منتقل کردند. بی هوش شدم. در بیمارستان شهید دستغیب شیراز چشمهایم را باز کردم. بالای تخت من کاغذی زده بودند که نوشته بود: عراقی .... خانم پرستاری وارد اتاق شد و تا به تخت من رسید، محکم بر سر من کوبید 😶😬 و گفت: ای قاتل عراقی! اما من که بی رمق روی تخت افتاده بودم، به او گفتم: من عراقی نیستم، فامیلی من عراقی است😑😂
✨﷽✨ ✍حاج‌قــاســم‌ مردم را با محبت جذب کرد. حتی می‌خواست کسانی را که از روی غفلت و جهالت مسیر اشتباه را طی کرده بودند، به مسیر بیاورد و به جریان انقلاب بازگرداند. بارها به من گفت دوست دارم وقتی سوار هواپیما می‌شوم، در کنار من کسی بنشیند و از من سؤال کند و من به سؤالات او جواب دهم. احساس خستگی نمی‌کرد و با همه مشغله‌هایی که داشت، جذب و توجیه مردم را هم دنبال می‌کرد. در یکی از سفرهایش به سوریه و لبنان که تقریباً 15 روز طول کشیده بود، وقتی برگشت شهید پورجعفری که همراه همیشگی حاج قاسم بود به من گفت حاج قاسم در این 15 روز شاید ۱۰ ساعت هم نخوابیده است، با این حال وقتی سوار هواپیما می‌شد اگر کسی در کنارش بود دوست داشت با او هم صحبت کند و پاسخ‌های او را بدهد. به خانواده شهدا سر می‌زد. من خودم با ایشان چند بار همراه بودم. بعضی وقت‌ها که اولین بار به خانه شهیدی می‌رفتیم، رفتارش طوری بود که انگار سال‌هاست آن‌ها را می‌شناسد. تحویل‌شان می‌گرفت و درد دل بچه‌ها را می‌شنید. به آنها هدیه می‌داد و با آنها عکس می‌گرفت. خیلی خودمانی بود، نصیحت‌شان می‌کرد. از کوچک‌ترین چیزی هم غفلت نداشت؛ مثلاً وقتی در جلسه‌ای دخترخانمی کمی از موهایش بیرون افتاده بود، روی کاغذ می‌نوشت و به او می‌داد تا حجابش را درست کند. به حجاب بچه‌های خود و بچه‌های شهدا حساسیت داشت. مرام او حرکت در مسیر امر به معروف و نهی از منکر بود. 📚خاطرات «حجت‌الاسلام علی شیرازی» از حاج‌ قاسـم‌ سلیمانی
🏵نسبت به حق بی‌تفاوت نباشیم 🍀کسی که نسبت به حق بی‌تفاوت است، هنگام مظلومیت جبهۀ حق، وجودش برای جبهۀ باطل مفید خواهد بود؛ و بی‌تفاوتی‌اش علیه جبهۀ حق تمام می‌شود. ☘جبهۀ باطل همیشه در اقلیت و ضعف است و این بی‌تفاوت‌ها هستند که به آنها قدرت می‌بخشند. «»
میگفت: من یڪ¹ چیزے فهمید‌ه‌ام! خُـدا شہادت را🍃 همیشه به آدم‌هایے داده ڪه در ڪار، سختڪوش بوده‌اند..|✌️🏻
وقتی شما از این و آن طعنه می‌خورید و لاجرم به گوشه‌یِ اتاق پناه می‌برید و با عکس‌هایِ ما سخن می‌گویید و اشک می‌ریزید به خدا قسم این جا کربلا می‌شود و برایِ هر یک از غم‌هایِ دلتان این جا تمامِ شهیدان زار می‌زنند..:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظاتی از زندگی یک قهرمان... بشنوید از زبان همسر شهید 🌷 ●تاریخ شهادت : 1398/11/28 ،حلب ،سوریه
شبتون امام زمانی 🍃🌸 ان شاءالله خواب امام زمان و کربلا رو ببینین😍 نماز شب و وضو و دعا برای فرج یادتون نره 😉 🤲🏻✨ ❤️ یاعلے در پناه حق 🍃🦋🍃
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ میلادی: Wednesday - 17 February 2021 قمری: الأربعاء، 5 رجب 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه) - حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه) - یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت ابن سکیت رحمة الله علیه، 224ه-ق 📆 روزشمار: ▪️5 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما اسلام ▪️8 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ▪️10 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها ▪️20 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️21 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ✨🌸 🌸✨چونکه صبح آمد وچشمم باز شد 🌸✨خلقـتم با خالقم همـراز شد 🌸✨غرق رحمت میشود آنروز که 🌸✨صبحش با نام "تو" آغـاز شد 🌸✨روزتون به زیبایی نام خدا💖
؟ "وَ اَنصِتُوا لَعَلَّکُم تُرحَمُونَ" (و خاموش شوید امید آنکه مشمول رحمت شوید!) اعراف/۲۰۴ ترجمه ی دقیق "اَنصِتُوا" سکوت نیست. آن فراتر از سکوت متعارف است. سکوت خود واژه ای عربی است و ریشه اش "سَکَتَ" است. وقتی صدایی در بیرون نباشد، آن سکوت است. اما این "اَنصِتُوا" است و ریشه اش "نَصَتَ" است. آن به مفهوم خاموشی همه جانبه است. خاموشی ای که از درونت نشأت می گیرد و آنگاه بیرون تو را فرا می گیرد. در این کیفیت؛ هم زبان، هم ذهن و هم قلب در سکوت به سر می برند. بی خواهش و بی آرزویند. نرم و پذیرایند. و این همان مراقبه ی اصیل و تمام است. ای دوست، تمام آگاهی های ناب و دریافت های بزرگ، آغازشان از همینجاست. تمام کرامات عجیبه و تحولات عظیمه از این کیفیت سر بر می آورند. این مفهوم از خاموشی است که موجب وصول به رحمت مطلقه الهی است. ساده تر بگویم؛ این خاموشی همان تسلیم محض است. 🖌بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی مسعود ریاعی