#ازدواج
#همسرانه
#روابط_همسران
#اقتدار
❌..."دیدی گفتم" ... ممنوع!
❤️زمانی که شریک زندگی شما اشتباه میکند بلافاصله به او نگویید: #دیدی_گفتم؟ اگر از #اشتباه_كردن در حضور شما #هراس داشته باشد شک نكنيد به تدريج از شما دورتر میشود و به مرور، احساس آرامش و لذتِ با شما بودن برایش کمرنگ میشود.
🧡 این هراس، زمینهی از بین رفتن #اقتدار و #اعتماد_بهنفس همسر، #مخفیکاری، #دروغگویی و کم شدن ارتباط کلامی او با شما شده و به مرور باعث اختلاف و سرد شدن رابطهتان خواهد شد.
💛 #تغافل و یا توجیه خطای همسر در نزد دیگران، هم زمینهی اصلاح همسرتان را فراهم میکند و هم شما را در نزد او #محبوب میسازد.
💚 درخطاهای بزرگ و ریشهدار که از همسرتان سر میزند اگر استمرار پیدا کرد حتماً با #مشاور در میان بگذارید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠@rkhanjani
#خانواده
#افزایش_حلم
💎 راهکارهای افزایش حِلم 1️⃣:
✅ ورزشهای ذهنی، روانی:
💠همیشه فضاى ذهنى و روانى خود را براى شنیدن و دریافت رفتارهاى نابجا و خلاف انتظار آماده سازید.
💠 همواره در هر مساله اى، ابتدا از دیگران انتظار #بدترین_برخورد را داشته باشید و خود را براى تحمل آن آماده کنید.
💠این مساله باعث مىشود برخوردهاى بهتر از مورد انتظار در شما ایجاد #خشنودى نماید. در حالى که اگر همیشه انتظار برخورد خوب داشته باشید، چه بسا نتیجه عکس خواهید گرفت.
‼️ادامه دارد....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠@rkhanjani
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 #سخن_نگاشت | رهبر انقلاب: گر چه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
بُعد منزل نبود در سفر روحانی
به نظرم بهتر این است که هر کدام هر جا هستیم، از راه دور صلوات مخصوصه را عرض کنیم: اَللَهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلیِّ بنِ موسَی الرِّضَا المُرتَضَی الاِمامِ التَّقیِّ النَّقیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَن فَوقَ الاَرضِ وَ مَن تَحتَ الثَّرَی الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً نامیَةً زاکیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفضَلِ ما صَلَّیتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِن اَولِیائِک.
۱۳۹۹/۰۱/۰۳
☀️ #برکت_ایران
☀️ @Khamenei_ir
💠🍃
#امام_خامنهای
دختران با آراستن خود به زیور؛
تقوا..
عفافـ ..
دانش..
ایستادگے..
تربیتــ صحیح فرزند ..
اهمیتــ دادن به خانواده ..
در راه حضرتــ زهرا حرکتـ کنند.
#چ_مثل_چـادر
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🌼سوال؟ چند راه كار براي رضايت مندي زندگي بگوييد.
✍پاسخ : چند راه كار ميگوييم كه در دنيا شاد باشيم. اين به غني و فقير كاري ندارد. آنانكه غني ترند محتاج ترند. نكته ي اول تدبير است. حديث هم داريم: برنامه ريزي قبل از كار شما را از پشيماني حفظ ميكند. تدبير يعني اينكه من امكاناتم را با داشته هايم را با آرزوهايم با هم منطبق كنم. عمر سعد ميخواست فرماندار ري بشود، اين آرزو است. اصل اين آرزو عيب نيست. سليمان از خدا ميخواست كه حاكم علي الاطلاق بشود. اما آيا ين آرزوي عمر سعد، مسيرش قتل امام حسين ع است؟ مسيرش تشنه نگهداشتن بچههاي ابا عبدالله است؟ اين مسير غلط است. اين بي تدبيري است. الان يك محصل ميخواهد نمره ي بيست بگيرد، كلاس برود، درس بخواند، تلاش كند و نمره بيست بگيرد. ما تدبير در معيشت هم داريم. نكته بعدي بحث انس است. يكي از واژههايي كه در مورد خدا بكار ميبريم همين است. يا انيس المريدين. انس دو جور داريم يكي اُنس معنوي مثل انس با خدا و قرآن دعا و زيارت. بعضي از عزيزان ما هفته به هفته لاي قرآن را باز نمي كنند. چرا نگران هستند؟ الا بذكر الله تطمئن القلوب. بعضيها با نماز بيگانه هستند.
نماز براي شما آرامش ميآورد. بعضيها با خدا حرف نمي زنند. كساني هستندكه خانه شان نزديك شاه عبدالعظيم است ولي زيارت نمي روند. رفتن به اين زيارت ثوابش به اندازه رفتن به كربلا است. دعا را فارسي بخوانيد، نمي خواهد عربي بخوانيد. انس بعدي انس با فاميل است كه اسلام به آن صله ي رحم ميگويد. در سوره نسا ميفرمايد: در قيامت از توحيد و از ارحام سوال ميشود. خود اين انس باعث ميشود افسردگيها و نگرانيها كم بشود. بياييد جلسات ماهانه تشكيل بدهيد و يك دعاي توسل هم بخوانيد و يك چايي هم بخوريد. دو تا آيه قرآن خوانده بشود و در اين رفت و آمدها جوانان بهم معرفي ميشوند و ازدواج هم صورت ميگيرد. همدلي هم صورت ميگيرد. جبرئيل به پيامبر خدا گفت: اي رسول الله اگر قرار بود ما به روي زمين ميآمديم سه تا كار را اولويت ميداديم. يكي آبرساني به مسلمانان، دوم رسيدگي به خانوادههاي عيالوار و سومي عيوب همديگر را پوشاندن. جبرئيل، ميكائيل از فرشتههاي خدا هستند و معصيت نمي كنند. خدا در قرآن ميفرمايد: فرشتهها معصيت نمي كند. سومين نكته كه باعث ميشود شادي بيايد استفاده از مواهب است. خدا عالم را زيبا آفريده است. مواهب، منظور دريا، كوه، پارك و درخت است. چند خانواده ميتوانند با هم به پارك بروند و غذا بخورند. يكي ديگر
از مواهب همسر است. همسر باعث آرامش است. يكي ديگر از مواهب اولاد دار شدن است. قرآن ميگويد: مال و فرند زينت است. ديگر مزاح و شوخي است. البته نه تمسخر و طعنه و غيبت. مطالب شاد و قصههاي خوب نقل بشود و اين باعث ميشود شادي به زندگي ما بيايد. ديگري شغل و كار است. جوانان، از كار عار نداشته باشيد. حالا جوان ليسانس است و شغل مناسب با تحصيلش پيدا نميشود، خوب فعلا پيش پدر كه پارچه فروش است كار كن. مبغوض ترين افراد پيش خدا كساني هستند كه در روز بيكار هستند و كسانيكه در شب سجده و عبادت نمي كنند. به پيامبر گفتند: فلاني خيلي عبادت ميكند ولي كار نمي كند. پيامبر فرمود: از چشمم افتاد.
📚بیانات دکتر رفیعی
@rkhanjani
🗣اعترافات یک زن از جهاد نکاح
#قسمت_بیست_وپنجم
رفتیم داخل اتاق کناری یک کتابخونه بزرگ با کلی کتاب داخلش بیشتر فضا رو پر کرده بود یه گوشه نشستیم و آماده ادامه مصاحبه شدیم
خانم مائده گفت: ببخشیدمن فقط وسایل پذیرایی رو آماده میکنم زود بر می گردم خودشون بقیه کارها رو میکنن و سریع رفت بیرون...
فرزانه گفت: اووف چه خبره اینجا...
چقدر اینا ارتباطاتشون قویه ...
پسره رو دیدی همین آقا رسول چطوری برنامه هامون رو بهم ریخت، بچه پرو تفتیش هم میکنه !
گفتم :ولش کن خیلی جدی نگیر امروز مصاحبه تموم میشه و پروژه بسته! ذهنت رو درگیر نکن بعد بلند شدم یه نگاهی به کتابها انداختم برام جالب بود این همه کتاب! واقعا داعشی ها اینقدر اهل مطالعه ان؟!
عنوانهای کتابها رو که میخوندم از حیرت داشتم شاخ در میاوردم گفتم فرزانه نگاه چه کتابهایی می خونن ؟!
فرزانه گفت: بله دیگه دشمن همینه! اول شناسایی می کنه بعد که فهمید کیه شروع میکنه نقطه های حساس رو هدف قرار دادن...
فکر کردی همون اول بار میان میگن بیا برو جهاد نکاح تا بری بهشت !
خوب معلومه هیچ فردی چنین چیزی رو قبول نمی کنه! اول نگاه میکنن ببینن نقطه های حساس دین کجاست؟ بعد هم رو همون نقاط کار میکنن، حالا برای اینکه بدونن چه چیزی بیشتر روی خانم ها تاثیر داره؟ خوب طبیعیه این مدل کتابها رو بخونن...
اتفاقی یکی از کتابها رو برداشتم و بازش کردم صفحه ی اولش با خودکار قرمزی نوشته شده بود: تقدیم به همسر عزیزم که واقعا یک مجاهد فی سبیل الله است..
گفتم: فرزانه چقدر خودشون رو هم تحویل میگیرن...
داشتم کتاب را ورق میزدم که خانم مائده اومدن داخل ...
کمی هول شدم کتاب را گذاشتم سر جاش گفتم: ببخشید بدون اجازه دست زدم کتابخونه ایی به این بزرگی آدم رو وسوسه میکنه! بعد هم آروم آمدم نشستم. خانم مائده لبخندی زد و گفت: اشکال نداره
برای اینکه بیشتر ضایع نشم سریع رفتیم سراغ ادامه مصاحبه گفتم: خوب داشتید می گفتید با صبر کردن روزهای سختی رو می گذروندید...
سری تکون داد و گفت: بله روزهای سختی بود و هر چی جلوتر می رفت سختتر هم می شد. بعد از دو سال بچه ی اولمون که به دنیا اومد شرایط خیلی عوض شد دیگه حتی از همون صبر و گذشتی هم که داشتم خبری نبود...
شب بیداری ها و دردسرهای بچه داری که من هیچی بلد نبودم و کارهای خونه و رسیدگی به شوهر.... باعث شد که همون مقدار صبر و گذشتم جای خودش رو به خشم و عصبانیت و غر غر کردن بده...
خودم رو یه ورشکسته می دیدم که روزهای عمرم بر فنا میرفت دیگه از دعا و نافله خبری نبود که هیچ! کلی کارهای وقت گیر هم اضافه شده بود.
حس اینکه به هدفهای دوران مجردیم مثل جهاد مثل رسیدن به قرب خدا و... نرسیدم داشت توان جسمی ام رو تحت تاثیر قرار میداد افسردگی شدیدی گرفتم و شروع کردم به جر وبحث با شوهرم
اینکه اونی من فکر میکردم تو نبودی من دنبال هدفهای مقدس بودم من دنبال رسیدن به خدا بودم دنبال بهشت! نه این جهنمی که برام درست کردی همش خونه همش کار....
شوهرم که کم کم داشت زاویه های پنهان وجود من براش آشکار می شد و بعد از دوسال تازه آرمانها و هدف های من رو فهمیده بود پیش خودش تصمیمی گرفت که من ازش خبر نداشتم ولی زندگیم رو تحت تاثیر زیادی قرار داد...
بعد از این ماجراها و حالتهای روحی من یه بار اومد بهم گفت: دوست داری جهاد کنی؟
دوست داری برای خدا کار کنی؟
دوست داری به بهشت برسی؟
من هم مشتاق گفتم: معلومه!
اینها اهدافم هستن ...
آرزوهایی که برای رسیدن بهشون دست و پا میزنم...
گفت: ببین مائده راجع به این موضوع با چند تا از دوستام صحبت کردم یه راهی پیشنهاد دادن ولی قبلش باید یه سری کتاب بخونی تا آمادگیش رو پیدا کنی...
#سیده_زهرا_بهادر
🌸 @rkhanjani