🍁 بزرگی ميگفت:
برای به آرامش رسیدن این یک جمله را همیشه با خود تکرار کن:
🍂 "این دنیا فانیست و از بین می رود، غصه آن دنیا را بخور که ابدیست و از بین نمی رود"....!!!
@rkhanjani
برای داشتن لبهایی زیبا
از کلمات پر محبت استفاده کنید,
برای داشتن چشمهای زیبا
دنبال خوبیهای آدمها بگردید،
برای داشتن هیکل زیبا و لاغر
غذایتان رابا فقرا تقسیم کنید
#سبک_زندگی_اسلامی
@rkhanjani
امامعلی(ع):
کارےڪہدرتوانزننیستبہ
اومسپار! زیرا . . .🌱
#سبک_زندگی🦋
🌸 @rkhanjani
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_هفتادم
به روايت حانيه
اميرحسين:سلام.
_ سلام. خوبيد؟
اميرحسين: الحمدالله. شما خوبي؟
_ ممنون.
اميرحسين: راستش، ان شاءالله دو هفته ديگه اردو راهيان نور از طرف مسجد هستش، ميخواستم ببينم اگه موافقيد با خانواده صحبت كنيم اگه اجازه دادن بريم.
واقعا ميمونم كه چي بگم ، سفري كه حسرتش از عيد به دلم مونده بود، سفري كه از وقتي با شهدا انس گرفته بودم شده بود آرزوي هر روز و شبم، با مردي كه شده بود همه دنيام، همه زندگيم.
اميرحسين: الو؟
_ جانم؟
بعد از چند ثانيه سكوت ادامه ميده: جونتون سلامت.فكر كردم قطع شده.
_ من از خدامه بيام. فقط اگه مامان ، بابا اجازه بدن.
اميرحسين:اجازه ميدين من باهاشون هماهنگ كنم؟
_ ممنون ميشم.
اميرحسين: پس فعلا بااجازتون.ياعلي
_ ياعلي.
گوشي رو قطع ميكنم ، سريع وضو ميگيرم، دو ركعت نماز شكر و بعد سجده ي شكري طولاني كه خدارو شكر ميكنم بابت مهربوني هاش، بابت همه نعمتاش .
بابت حضور اميرحسين، بابت اين آرامش ، غافل از طوفاني كه منتظرم ايستاده
دو هفته بعد
.
توي آينه نگاهي به خودم ميندازم، روسري آبي رنگي كه صورتم رو قاب كرده و سياهي كه روش نشسته، زيبايي خاصي داشت، كيف كوچيك مشكيم و ساک نسبتا کوچیکی که با کمک فاطمه آماده کردم رو از روي تخت برميدارم و از اتاق بيرون ميرم.
امیرحسین کنار بابا روی کاناپه نشسته و به سفارشات بابا درمورد اینکه حواسش به من باشه گوش میده. مامان بابا هنوزهم فکر میکنن من بچم، خندم میگیره اما به لبخندی اکتفا میکنم و با صدای نسبتا بلندی خطاب به امیر حسین میگم: بریم؟
بابا و امیرحسین هردو به سمت من برمیگردن ، برق تحسين رو تو نگاه هردو به وضوح ميشه ديد.
بابا: بريد به سلامت بابا جان.
اميرحسين با اجازه اي ميگه و به سمت من مياد، ساك رو از دستم ميگيره و به طرف در ميره.
از مامان ، بابا خداحافظي ميكنيم به مسجد ميرسيم، فاطمه و اميرعلي هم همزمان با ما ميرسن.
_ عليك سلام.كجا غيبتون زد؟
فاطمه:چفيه ها دست من بود خونه جا گذاشته بودم.
_ خسته نباشي.
فاطمه: سلامت باشي
سه هفته بعد
روي تخت غلتي ميزنم و خاطرات رو مرور ميكنم.
#خاطره_نوشت
چشمم به تپه نسبتا خلوتي ميخوره. بي توجه اميرحسين كه مدام صدام ميكنه به سمت تپه ميرم، چيزي رو احساس نميكنم، صدا گنگ و بي معني به نظرم ميرسن، حتي ديگه اشكي هم نمونده كه بخوام بريزم.
روی خاک ها میشینم ، مرور میکنم هرچیزی رو
که این چند روزه شنیدم و دیدم ، اشک هام بی اجازه روانه صورتم میشن. گریه نمیکنم ضجه میزنم. شهدا به خاطر حفظ حجاب از همه چی گذشتن ، رفتن که کسی چادر از سر بانوان این سرزمین نکشن ، اما من چی؟ من حتی حاضر نیستم چادری رو سرم باشه که یادگار مادرم حضرت زهراست.
با احساس کشیده شدن چادرم ،سرم رو بالا میارم.
امیرحسین کنارم زانو میزنه و بوسه ای روی چادرم میشینه.
من از این به بعد یه بانوی چادریم.
از روی تخت بلند میشم و به پذیرایی میرم .
_ مامان کمک نمیخوای ؟ حوصلم سر رفته.
مامان: الان که نه، کاری ندارم. میگم میخوای چند روز دیگه امیرحسین اینا رو دعوت کنیم که قرار عقد رو هم بزاریم؟ یک ماه دیگه سالگرد ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) هستش.
_ اره
مامان: خب حالا. پس بزار بابا بیاد ببینم کی خونست. راستی خب عقدتون رو با فاطمه و امیرعلی هم میتونید بگیرید دیگه.
_ حالا بذار هماهنگ میکنیم.
به اتاق برمیگردم و سریع شماره فاطمه رو از تو مخاطبین پیدا میکنم. بعد از دوتا بوق صداش تو گوشی میپیچه.
فاطمه: جونم؟
_ ببین میگم شما که میخواید سالگرد ازدواج حضرت فاطمه عقد کنید ، ماهم همون روزیم دیگه. موافقی باهم عقد کنیم یا مشهد یا گلزار شهدا.
فاطمه: نفس بکش. سلام
_ سلام.
یه دفعه با یه لحن ذوق زده تر از من گفت: وای اره اخ جون. عالیه.
_ خجالت بکش. دختر انقدر برای ازدواج ذوق میکنه؟
فاطمه: نه اینکه خودت ذوق نکردی
_ خب حالا. فعلا...
فاطمه_ ياعلي
_ یاحق.
گفته بودم دلبرم بهتر که چادر سر کنی
کعبه ی احرام من! با چادرت بانو تری
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرنی که به نام تو شروع شه همش بهآره😍🌸✨
#العجل_بهار_جهان
🌸@rkhanjani
▫سالی گذشت و زمین گشت در مدار تو
اما نداشت خاتمه ای انتظار تو .
ُ
▫امسال هم همه ی هفته ها گذشت
یك جمعه اش نبود زمان قرار تو
▫با این شكوفه ها دل من خوش نمی شود
آید پس از كدام زمستان، بهار تو؟
▫قلب مرا ز خانه تكانی معاف كن
بگذار بماند به رویش غبار تو
▫این روزها همه به سفر فكر می كنند
من قصد كرده ام بمانم كنار تو
▫امسال كه من به دردظهورت نخورده ام
سال جد ید كاش بیایم به كار تو...😔
🌿اللهم عجل لولیک الفرج🌿
@rkhanjani
🌴🎋🌴🎋🌴🎋🌴🎋🌴
بیایید در👈👈👈دعای تحویل سال،
"حول حالنا "را از خداوند بخواهیم.
وآن جز معرفت به خویشتن وعزم جدی برترک معاصی نیست.
@rkhanjani
🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱
خدایا مارا به خود نشان مان ده....
و یک لحظه به خودمان وامگذار......
با نور هدایتت راهنمایمان باش.....
ای هادی مهربان .......
@rkhanjani
بر روی ظرف چینی با زعفرانی که با گلاب مخلوط شده این هفت ذکر قرآنی نوشته شود:
🌹🌿۱-سلام قولا من رب الرحیم (۵۸یاسین)
🌹🌿۲-سلام علی نوح فی العالمین (۷۹صافات)
🌹🌿۳-سلام علی ابراهیم (۱۰۹صافات)
🌹🌿۴-سلام علی ال یاسین (۱۳۰صافات)
🌹🌿۵-سلام علی موسی وهارون (۱۲۰صافات)
🌹🌿۶-سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین (زمر۷۳)
🌹🌿۷-سلام هی حتی مطلع الفجر (۵قدر)
سپس این نوشته ها با آب شسته شود (که بهتر است آب زمزم و یا باران باشد) و آب جمع شده را بعد از زمان تحویل سال، به افراد خانواده به نیت تبرک و سلامتی جسم و روح بنوشانید؛ تا باعث دفع بلا و کسب سلامتی در طول سال جدید شود.
🌸@rkhanjani
هفت سین
سین اول، جز سلام یار نیست
زجر ما جز غیبت دلدار نیست
سین دوم، سهم ما از زندگی
نیست جز در بارگاهت بندگی
سین سوم، یاد ساقی در دل است
بیوجودت جسم ما مُشتی گِل است
سین چارم، سختی و درد و غم است
بیحضورت ناله با ما همدم است
سین پنجم شد سعادت با شما
هم در این دنیا و هم عُقبای ما
هفت سینم با صفا و ساده است
سادگی، سین شش دلداده است
سین هفتم را بیا تکمیل کن
با ظهورت سال نو، تحویل کن
اللهم عجل لولیک الفرج
@rkhanjani
▫سالی گذشت و زمین گشت در مدار تو
اما نداشت خاتمه ای انتظار تو .
ُ
▫امسال هم همه ی هفته ها گذشت
یك جمعه اش نبود زمان قرار تو
▫با این شكوفه ها دل من خوش نمی شود
آید پس از كدام زمستان، بهار تو؟
▫قلب مرا ز خانه تكانی معاف كن
بگذار بماند به رویش غبار تو
▫این روزها همه به سفر فكر می كنند
من قصد كرده ام بمانم كنار تو
▫امسال كه من به دردظهورت نخورده ام
سال جد ید كاش بیایم به كار تو...😔
🌿اللهم عجل لولیک الفرج🌿
@rkhanjani
حول حالنا الی احسن الحال
نکته نهایی در خصوص رسیدن به احسن الحال این است که باید توجه داشت یک سال از عمر ما گذشت و در آستانه ورود به سال جدید هستیم که لازم است با یک محاسبه، مراقبه و یک تکلیف جدید، سال نو را آغاز کنیم.
🍀🐾🍀🐾🍀
@rkhanjani
#آداب_عید_نوروز
💠امام صادق(ع) در روز نوروز فرمود: هنگامی که نووز شد، غسل کن و لباس پاکیزه بپوش و خودت را خوشبو ساز و آن روز را روزه بدار.
🔰 پس هنگامی که نماز ظهر و عصر و نافله های آن را به جای آوردی، نمازی چهار رکعتی بگزار که در رکعت اوّل آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره قدر را می خوانی. در رکعت دوم آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره کافرون را می خوانی. در رکعت سوم آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید را می خوانی و در رکعت چهارم، سوره حمد را با سوره های فلق و ناس. پس از نماز هم سجده شکر می گزاری و دعا می کنی. [بدین ترتیب، ] گناهان پنجاه سالهات بخشوده می شود.
وسائل الشیعة، ج۱۲
@rkhanjani
دیر گاهی ست
که افتاده ام از خویش به دور
شاید این عید
به دیدار خودم هم بروم
"قیصر امین پور"
@rkhanjani