.
حاج آقا مجتبی تهرانی ره :
در بین ما هر کدام از ائمه (علیهم السلام) به یک خصلتی مشهور هستند.
من امروز پیش خودم فکر می کردم، که از امام حسن (علیه السلام) به کریم اهل بیت تعبیر می شود.
می دانید این یعنی چه؟ یک روایتی از خود امام حسن(علیه السلام) می گویم دارد که:
« سُئِلَ الحَسَنُ (علیه السلام) مَا الکَرَم؟»
از خود حضرت پرسیدند کرم چیست؟
من جای دیگر هم نرفتم. خود او که کریم است کرم را چه معنا کرده؟
« قال (علیه السلام) الإبتِداءُ بِالعَطیَّةِ قَبلَ المَسئَلَةِ »
یعنی بدون درخواست اگر عطا کردی، آن وقت کریم هستی. می خواهم بگویم کجا می خواهیم برویم. امام حسن می داند ما چه می خواهیم. به خودش قسم می داند من چه می خواهم.
ای کریم اهل بیت!...
ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم!
گوش این طائفه آواز گدا نشنیدست... .
🔹میلاد امام حسن (ع) تهنیت باد.
🌸🌻🌸🌻🌸🌻🌸
@Khanjanidroos
قال الامام الحسن(علیه السلام):
إِنَّ أَحْسَنَ الْحُسْنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ
همانا بهترین نیکی ها، اخلاق نیکوست.
......................
میلاد موفور السرور کریم اهل بیت، سبط اکبر، امام حسن مجتبی(ع) بر شما مبارک باد.
.......................
@khanjanidroos
💠 نامگذارى سبط اكبر پيامبر (ص)
🔹 بعد از تولد امام مجتبى (عليه السلام)، رسول خدا (صلی الله عليه وآله) در گوش راست ایشان اذان و در گوش چپ اقامه خواندند؛ آن گاه از اميرمؤمنان (عليه السلام) پرسيدند: «چه نامى بر فرزندت نهاده اى»؟ آن حضرت پاسخ دادند: «در نام گذارى بر شما پيشى نمیگيرم».
پيامبر (صلی الله عليه وآله) فرمودند: «من هم در نام گذارى او، بر پروردگارم پيشى نمی گيرم». جبرئيل (عليه السلام) بر رسول خدا (صلی الله عليه و آله) نازل شد و درود و سلام پروردگار را به ایشان ابلاغ كرد و ضمن تبريك و تهنيت ميلاد فرزندشان، گفت: «خداوند به تو فرمان میدهد كه نام فرزند هارون را بر روى فرزندت بگذار». پرسيدند: «نام او چه بوده است»؟ جبرئيل پاسخ داد: «شبَّر».
حضرت فرمودند: «اما زبان من عربى است».
جبرئيل گفت: نامش را «حسن» بگذار.
📚بحار الانوار، جلد43، صفحه 238
🔹ابن اثير می گويد: «حسن» نامى است كه در عرب جاهليت، تا آن روز سابقه نداشت و كسى آن را نمی شناخت.
📚 ابن اثير، اسد الغابة، ج 2، ص 11
#امام_حسن_علیه_السلام
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@Khanjanidroos
✅ابراز وجود چيست؟
ابراز وجود یعنی حمایت نمودن از حق و عقیده خود بدون اینکه به حق و عقیده دیگران تجاوزی شود. ابراز وجود را اینگونه تعریف می کنند: ابراز مناسب هرگونه هیجانی نسبت به طرف مقابل بدون احساس اضطراب. بنابر این، افرادی که در موقعیت های میان فردی منفعل یا پرخاشگر هستند . موردهای مناسبی برای جرات آموزی تلقی می شوند.
ابراز وجود یعنی ایستادگی کردن برای احقاق حق خود دو مهارت پایه در ابراز وجود.
توانایی نه گفتن موقعی که میخواهید بگویید نه و گفتن آری هنگامی که میخواهیم تقاضای طرف مقابل را رد کنیم بایتس چهار اصل اختصار وضوح استحکام و صداقت را رعایت کنیم. پاسخ امتناع بای کوتاه بوده و با کلمه نه شروع شود به طوری که پیام شما نامفهوم نبوده و توضیح طولانی نداشته باشد. همچنین پاسخ شما بایستی صادقانه مستقیم و محکم باشد. مردم در اجتماع ما همیشه خواهشهایی داشته یا خواستهای از دیگران دارند. اگر نتوانید این کلمه دو حرفی ساده را موقعی که می خواهید بگویید نه ادا کنید، کنترل زندگی خود را از دست خواهید داد.
خودت را ابراز کن
✅مهارت ابراز وجود شامل بیان افکار و احساسات به شیوه ی صادقانه و مناسب است. ابراز وجود به معنای دفاع از حق خود در زمانی است که فرد احساس می کند دیگران از او سوء استفاده می کنند. ابراز وجود کردن یعنی احترام گذاشتن به خواسته ها، نیازها و ارزش های خود. ابراز وجود کردن و قاطعیت نشان دادن هرگز به معنای مشاجره و ستیزه جویی و پرخاشگریهای بی مورد نیست در شرایطی که فرد ابراز وجود سالم و مثبتی داشته باشد، بر اساس یک منطق و دلیل از موضع خود دفاع میکند. و علاوه بر اینکه به حقوق دیگران احترام میگذارد، از حقوق خود نیز دفاع میکند و نمیگذارد فدای خواستههای دیگران شود. چنین فردی درباره زندگی خودش تصمیم میگیرد، ولی یکدنده و لجوج نیست.
@Khanjanidroos
✅نفي خواطر چيست ؟
✅یکی از اصطلاحات رایج در اخلاق و عرفان اسلامی، کلمه ی خواطر و نفی خواطر است .
خواطر :
ــ هر آن چه ، که به ذهن خطور کند و انسان را از از خط عبودیت و بندگی خارج سازد خواطر است .
ــ خواطر، آن افکار پراکنده ی دنیوی است که مورد رضایت خداوند نیست .
ــ خواطر از القائات شیطانی است که ذهن را علیه عقاید حق سوق میدهد مانند؛ شریک قائل شدن برای خداوند یا شک در عصمت.
ــ این خطورات شیطانی ، سایر افکار بد و ناپسند که آدمی را آزار میدهد را نیز شامل میشود.
دور کردن خواطر شیطانی و درمان بیماری خواطر ـ یا به اصطلاح برای «نفی خواطر»:
آن چه می تواند ذهن تان را پاک نماید ،
در مرحله نخست کنترل افکار است. کنترل افکار (خواطر) راه های متعددی دارد، ولی نباید پنداشت که با اولین گام همه چیز درست میشود. بلکه کسی که میخواهد زمام افکار خویش را به کف گیرد، باید با تمام توان به خودسازی بپردازد . با جدیت این راه را دنبال نموده تا تدریجا به سمت هدف نزدیک گردد. پرنده لجام گسیخته خیال چون چکاوکی است که هر دم بر سرشاخساری نشسته و زود به شاخه دیگر پرواز میکند.
از این رو افکار انسان قرار و آرامی ندارد. آن گاه اگر آدمی با دقت درکنترل آن بکوشد; یعنی، همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به این سوی وآن سوی گریخت، بلافاصله آن را به امور شریف متوجه گرداند،
کنترل ذهن و خطورات گناهآ لود، یکی از مراتب مشکل خودسازی است.
اما ذهن واردات خویش را از چشم و گوش میگیرد. بنابراین صادرات و واردات، باید کنترل شود.
برای این منظور می توانید:
1. چیزهایی جایگزین و بدیل برای آن ها در ذهن بسازید تا اینکه وقتی بخواهند وارد ذهن شوند، ذهن را منصرف به بدیل(جایگزین) نمایید. یا اینکه افکار منفی را به چیزهای زشت و تهوع آور گره بزنید تا حالت انزجار از آن ها برای تان پیش آید.
2. با پر کردن وقت خود، فکرتان را از آزاد ماندن و فکر منفی کنترل نمایید ؛اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايند:
النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَكَ..يعنى اگر تو نفس را به كارى مشغول نكنى، او تو را به خودش مشغول مى كند.
هميشه بايد يك كارى داشته باشد كه ذهن را متمركز كند و وادار به آن كار نمايد و الّا اگر شما به او كار نداشته باشيد، او شما را به آنچه كه دلش مى خواهد وادار مى كند و آن وقت است كه دريچه خيال به روى انسان باز مى شود؛در رختخواب فكر مى كند، در بازار فكر مى كند، همينطور خيال خيال خيال،
و همين خيالات است كه انسان را به هزاران نوع گناه مى كشاند.
اما برعكس، وقتى كه انسان يك كار و يك شغل دارد، آن كار و شغل، او را به سوى خود مى كشد و جذب مى كند و به او مجال براى فكر و خيال باطل نمى دهد.
3. کنترل اعضاء وجوارح و پاک نگهداشتن آن از گناه نیز باعث کنترل فکر است؛اگر میبینید گفتهاند چشم را از نامحرم و گوش را از شنیدن مطالب نامناسب حفظ کنیم، برای این است که بعدا ذهن از این مناظر عکسبرداری کرده و با آن مأنوس میشود. اگر ظرف ذهن را از مطالب سازنده، عبرتانگیز و صحنه هایی که آیات و نشانه هایی در رابطه با مبدأو معاد دارد، انباشته کنیم، دیگر ذهن پریشان و مشغول نمیشود.
4. تلاوت قرآن و تدبر در آیات و نیز اندیشه در روایات و احادیث معتبر در این زمینه راهگشا است.
کنترل نیاز به زمان دارد و به تدریج حاصل می شود . اگر گاهی در ابتدا بر شما فشار وارد می کند، سعی کنید با فاصله انداختن زمان ورود برای همیشه آن ها را پاک سازید. در هر حال لازم است کنترل آن ها را در اختیار خود بگیرید.
5. ذکر ، راهی است که افکار انسان را از خواطر شیطانی منزه و پاک میکند.
ــ اذکار «لاحول و لاقوة الا بالله» و «لااله الا الله» و «سبحان الله» و «ذکریونسیه (لااله الاانت، سبحانک إنی کنت من الظالمین)» جهت نفی خواطر مؤثر است.
ــ بهتر است که هر کدام از این اذکار را اربعین بگیرید؛ یعنی به مدت 40 روز به تعداد حداقل هرروز «100 مرتبه » و یا «1000مرتبه» ادامه دهید.
ــ بهتر است ذکر «سبحان الله» و ذکر یونسیه، در حال سجده باشد.
@khanjanidroos
نسیم معنویت:
🔔روشهای توقف افکار منفي:
✅۱ . استفاده از واژه های ایمن ساز :
باخود قرار بزارید که هر وقت افکار منفی سراغتان آمد از یک کلمه یا جمله از قبل تعیین شده به خودتون القا کنید که باید فکرتان را متوقف کنید : مثلا می توانید از یک شعر زیبا یا اسم یک گل استفاده کنید یا از صلوات یا نام اهل بیت(علیهم السلام) استفاده کنید.
✅۲ . تغییر توجه :
به هنگام وقوع افکار منفی یا اضطراب آمیز می توانید فکرتان را به یک شیء دیگر معطوف کنید: مثلا خودتان را بایک کار مشغول کنید مانند تماشای تلوزیون، شستن ظرفها یا هرچیزی که فکرتان را از آن افکار منفی دور کند.
✅۳. تنفس عمیق و آرام :
استفاده از روشهای ریلکسیشن که معمولا ترکیبی از برخی رفتارهای تمرکزی و نفس عمیق است می توانند ضربان قلب شما را کاهش داده و تپش قلب شما را به حالت عادی برگرداند و در نهایت اضطراب شما را کاهش دهد.
✅ به طور کلی یادتان باشد که شما اگر بتوانید افکار منفی خودتان را کنترل کنید علائم اضطرابی خودتان را هم کنترل خواهید کرد. و احساس راحتی خواهید داشت و خواهید توانست بر مشکلاتتان غلبه کنید.
@Khanjanidroos
#والدین_عزیز !
❓اگر به شما بگویند از یک روز رفتارتان با فرزندتان فیلم تهیه شده، از دیدن آن به شما حسی خوبی دست میدهد و به خود افتخار میکنید؟
⁉ یا خجالت زده میشوید و احساس گناه میکنید؟!
👈 مغز کودک شما هر روز از رفتار شما فیلم تهیه و ذخیره میکند، و در آینده این فیلم ها را در مسیر زندگی خود تکرار میکند!!
✅ آگاهانه انتخاب کنید چه رفتاری را تا آخر عمر میخواهید در ذهن فرزندتان حک کنید!
#تربیت_کودک
@khanjanidtoos 🏡💕
✅ روانشناسی مثبتنگر و نظریه شکوفایی
سخن بلند و امیدبخش روانشناسی مثبتنگر این است که میتوان افراد را از نظر سطح سلامت روان در سه گروه قرار داد:
1⃣ افراد بیمار و روانرنجور که بیشتر زمان خود را با هیجانهای منفی مانند اضطراب، پرخاشگری، غم، بدبینی و ناامیدی سپری میکنند و درگیر بیماریهای ناتوانکننده افسردگی، وسواس، اضطراب فراگیر و دیگر آسیبهای روانی هستند.
2⃣ افرادی که نه در چنبره هیجانهای ناخوشایند گرفتارند و نه زندگی شاد و مثبتی دارند و به گفته «فردریکسون» نسبت هیجانهای مثبت آنها به هیجانهای منفیشان کمتر از سه به یک است.
3⃣ افراد شاد، آرام، امیدوار و در یک کلام مثبتگرا که هیجانهای خوشایند آنها در یک بازه زمانی یک ماهه سه برابر یا بیشتر از هیجانهای ناخوشایند آنهاست.
🔺 موضوع روانشناسی مثبتنگر، بهزیستی (بهباشی) است. استاندارد طلایی برای اندازهگیری بهباشی، میزان شکوفایی و هدف روانشناسی مثبتنگر، افزایش میزان شکوفایی است(نه خودشکوفایی مبهم مزلو). این نظریه، پنج جزء یا عنصر دارد:
1⃣ هیجان مثبت
«باربارا فردریکسون»، ده هیجان مثبت را معرفی کرده است: شادی، سپاسگزاری، آرامش، علاقه (به اندیشهها و چیزهای جدیدی که کشف کردهایم و مجذوب آنها شدهایم)، امید، غرور مثبت (احساس خوب ناشی از موفقیت که با فروتنی مناسب تعدیل میشود)، تفریح، الهام (فراتررفتن از امور عادی و تحت تأثیر انسانهای بافضیلت و ارزشهای والا قرارگرفتن)، عشق (احساسی لطیف از امنیت، آرامش و صمیمیت).
2⃣ اشتیاق به کار
به کاربردن منظم توانمندیها و صرف وقت زیاد همراه با انگیزه، علاقه و هدفمندی برای به انجام رساندن وظایف و مسئولیتها.
3⃣ روابط مثبت
ارتباط صمیمانه با اعضای خانواده و نزدیکان و دوستان و ارتباط با کیفیت با همکاران و همراهان. این ارتباط باید با احترام، اعتماد و حمایت مناسب بارور شود.
4⃣ معنا و هدف
استفاده از برترین توانمندیها برای پیوستن و خدمت کردن به چیزی بزرگتر از خود.
5⃣ دستاورد
دستاوردها یا موفقیتهای عینی نشاندهنده زندگی توأم با پیشرفت است. مانند کارهایی که برای رفاه انسانهای دیگر کردهایم یا کتابها و مقالههایی که نوشتهایم.
❎ فردی که پنج عنصر شکوفایی را دارد از نظر سطح بهباشی و خوشزیستی در مرتبه بالاتر از فرد مثبت قراردارد.
@Khanjanidroos
درسی بزرگ از امام حسن(ع)؛
همهچیز برای بقاء اسلام
از معضلات بزرگ تاریخ اسلام این بوده که فردی یا جمعی مدعی بقاء اسلام شدهاند، اما در کنکاش نتیجه متفاوت بهدست آمده و مشخص شده که هدف، "بقاء شخص خاص"، "بقاء تفکر خاص" و یا "بقاء گروه و جناح خاص" و یا "بهرخ کشیدن" و... بودهاند، اینها هیچ کدام بقاء اسلام نیست و بخوبی با علائم روشنی میتوان به این درک رسید.
امام حسن(ع) در ابتداء، آماده نبرد سنگین با معاویه و تشویق مومنین به نبرد بود بطوریکه در مسجد کوفه بصورت علنی فرمود: "ولولم یبق لبنی امیه الا عجوز درداء لبغت دینالله عوجا..اگر از بنی امیه پیرزنی زمین گیر هم بماند، همو دین خدا را منحرف میکند" و سپس با یک لشگر چهارهزار نفری حرکت فرمودند....و خطبه مفصل هم بین راه خواندند که "مبادا از امر من تخطی کنید"... (مقاتل الطالبین63).
ولی معاویه یک به یک سرداران سپاه امام را خرید ! بگونهای که در تعبیر تاریخ آمده؛ "فقلب علی الحسن" یعنی آنان رفتند و برعلیه امام مجتبی شدند! (الخرائج 4574/2). اینجاست که امام(ع) فرمود: اگریاری داشتم، شبانه روز میجنگیدم؛"لو وجدت انصارا لقاتلته لیلی و نهاری.." (احتجاج71/2)
در این ماجراها همّ و غم امام حسن(ع) در جهت "بقاء اسلام " رخ مینماید. امام در موقعیتی قرار دارد که امر جهاد در نیتها و تفکرها متفاوت است؛ گروهی بسیار اندک میگفتند باید بایستیم! و نیز گروهی از خوارج!
و گروه سومی که برای رسیدن به غنائم وارد میدان شدند! وگروه چهارمی که بخاطر قبیلهشان و سهیم شدن در قدرت آینده آمده بودهاند! در این شرایط سخت داخلی سپاه امام، فریبهای لشگر بنی امیه قصه ادامه جنگ را بگونهای دیگر رقم زد.
با چنین فریبهایی مشخص بود که همه این گروههای چهارگانه بشدت بر علیه امام خواهند شد و اعتراض خواهند کرد و به تندی حرف زده و حتی اهانت خواهند کرد!
سخن امام مجتبی در برابر هجمهها یک کلمه است و آن "بقاء اسلام" است. با شواهد ذیل، بخوبی درمییابیم که حرکت امام کاملاً معقول و دین مدارانه و با هدف حفاظت از خون بیگناهان بوده است:
اولاً - امام حسن(ع) امضاء خودرا برخاسته از تقوا معرفی نمود؛"ان اکیس الکیس التقی و ان احمق الحمق الفجور" (بحار65/44) از آنجا که اهلبیت مبرای از فجور هستند، پس انتخابشان عین کیاست است.
ثانیاً - خود ایشان در سخنرانی در حضور معاویه فرمود: "معاویه در مورد چیزی دعوا دارد که خوب میداند از آن من است، مهم برای من مصلحت امت اسلامی است. (که از آن تعبیر به بقاء اسلام میکنیم)؛ "ان معاویه نازعتی علی حق هو لی دونه فنظرت صلاح الامه" (الفتوح ابن اعثم 295/3) پس امام(ع) طرف مقابل را رسوای تاریخ نمود تا بعدها ادعای حقانیتی برای بنی امیه نکنند.
ثالثاً - به اصحاب معترضش فرمود: "من با این انتخاب صلاح شما را خواستم رعایت کنم؛ "لکنی اردت بذلک صلاحکم". پس نه فقط بقاء اسلام، بلکه رهبر امت و امام معصوم در جامعه اسلامی، مصلحت یک به یک مسلمین را هم در نظر دارد.
رابعاً - در جمله دیگری به معترض دیگری سخن از حفظ "موجودیت شیعیان" بر زبان آورده و فرمود: "برنامه من برای حفظ شما شیعیان بوده است وگرنه دشمن قصد براندازی مکتب تشیع را دارد؛"انی لم افعل ما فعلت الا ابقاء علیکم" (الفتوح.همان) در جمع دیگری با اشاره به حفظ خون شیعه و وحدت آنان میفرماید: "لم اردبمارایتم الاحقن دمائکم و اصلاح ذات بینکم..." (الامامه والسیاسه 163)
در جمله دیگری امام حسن(ع) فرمود: اگر آنچه انجام دادم در این شرائط انجام نمیدادم یک شیعه روی زمین باقی نمیگذاشتند؛ "لولا ما اتیت لما ترک منشیعتنا علی وجه الارض الا قتل" (بحار/ج44ص1)
خلاصه اینکه امام وقتی در برابر این سنخ اعتراضات قرار میگیرد، با درایت تمام میفرماید: "خدا میداند آنچه من انجام دادم، برای شیعیان منفعت است؛ والله للذی عملت لشیعتی خیر مما طلعت علیه الشمس..." (الاحتجاج 67/2)
خروجی سیره امام مجتبی این است که او؛ نه برای بقاء زعامتش صلح کرد چراکه همه چیز بسمت معاویه رفت. و نه آمد بخاطر تکیه بر حرف اولش که به تحریص بر جهاد با معاویه بود، یا دوری از اعتراضات افراد ماجراجو، بر جایگاه ناپایداری اصرار ورزد.
به تعبیر برخی از بزرگان؛جهاد امام حسن را نباید کمتر از جهاد حضرت حسین دید، چون در دومی شهادت بود و لقاءالله و در جهاد امام حسن عمری ظالمی را دیدن بود و خون دل خوردن.
پس - بقاء اسلام فقط به شمشیر نیست، گرچه آماده داشتن شمشیر و سلاح ضروری است. بقاء اسلام به مصالحه و مذاکره هم فقط نیست، گرچه شاید در زمانی همو ضرورت پیدا کند.
بقاءاسلام؛ به بودنِ مسلمین و ادامه خطوط اسلام در جامعههای بینالمللی و منطقهای و محلی است.
و از همه مهمتر؛ "بودن اسلام درقلبهاست".
@khanjanidroos
با زبان روزه میچسبد برایت نوکری
جان به قربان عطایت یا حسن بن علی
@Khanjanidroos
✅✅چرا امام #حسن علیهالسلام سازشگر نیست؟
✅ اگر امام حسن به صلح دچار مىشود، به خاطر تنهايى و خيانت يارانى است كه پول معاويه و رياست او را به دل گرفتند و از امام بريدند. و اگر على در برابر معاويه و قرآنهاى بلند صلح را نمىپذيرد، به خاطر فريب و نيرنگى است كه در ميان است. پس صلح و سازش در جنگهاى عقيدتى و در مبارزههاى مقدس دينى تا رسيدن به هدف معنا ندارد. مگر آنجا كه به دشمن فرصت بازگشت بدهى و يا براى خودت فرصت جمعآورى و تجديد قوا بخواهى.
✅ صلح امام حسن چيزى جز آتش بس نبود، كه حضرت از هدف خود تخفيف نداد و از باطل براى حق نردبان نساخت؛ چون هر مبارزى كه از هدف مايه بگذارد و كوتاه بيايد، بر فرض ببرد، باخته است. بگذر از اينكه باختها حتمى است، كه در موضع ضعف، كارى نمىتوان كرد و تخفيفها از اين موضع ضعيف خبر مىدهند.
امام حسن(ع) سازشگر نيست؛ چون نه تخفيف داده و نه تسليم شده؛ چون ياورى ندارد، تحميل نمىكند؛ مىايستد تا زمينه را فراهم نمايد.
✅ دنيا با تمامى گوشهايش مىشنود كه مىگويند امام مجتبى مؤمنين را ذليل كرد، كه امام مجتبى زبانش گويا نبود، كه او ترسيد، كه او زن باره بود و از جنگ هراسيد. راستى كه عجب تلخهاى شيرينى است. امام مجتبى كه زبانش معاويه را مىلرزاند، گنگ معرفى مىشود و مردمى كه به دنيا روى مىآورند عزّت خدا مىشوند و خطاب مذلّ المؤمنين سر مىدهند آن هم تا روزهاى آخر، حتّى آن هنگام كه امام پارههاى جگرش را در ميان طشت مىبيند و خون دلش را به روى زمين مىريزد.
شيرينى دنيا در همين است كه با تلخىهايش نهفتهها را آشكار مىكند و ته كيسه را بيرون مىريزد و سرمايهها را نقد مىنمايد.
@Khanjanidroos
✅ در اين ماه #رمضان بايد دلهايمان را مطالعهاى بكنيم، شايد...
در اين ماه رمضان بايد دلهايمان را مطالعهاى بكنيم، شايد يك جمع بندى مناسبى براى اين ماه باشد. بايد ببينيم كينههاى ما نسبت به مؤمنين، نسبت به دوستان، از چه نوع است. آيا «لِلّه» است؟ در دعا داريم كه: «خدايا! تو كينهها را ببر، مگر آن كينه و غِلّى كه به خاطر تو باشد».
بايد ببينيم كه كينههاى ما به خاطر چيست؟آيا براى اينكه دعوتمان نكردند يا ديرتر به ما گفتند يا چايى خوب به ما ندادند يا...
اين كينههاباعث محروميتهاست. اين سوء ظنها و بدگمانىها باعث محروميتهاست؛ چه به خدا و چه به بندگان خدا.
آيا ما به خدا بدبين نيستيم؟ يعنى خدا را مهربان و رحيم مىبينيم، نزديك مىبينيم، مجيب مىدانيم، ته دلمان در پروندۀ خدا سياهى ننوشتهايم؟ راستى آيا مسبِّح هستيم؟وقتى همۀ اين بارشها باشد ولى ظرف من واژگون باشد، چه حاصلى به دست مىآورم؟ در روايت آمده است كه اگر به مقدار كمى كينۀ مؤمنى در دل تو باشد، به اندازۀ سالهاى نورى، بوى بهشت را نخواهى شنيد و نخواهى يافت.
@Khanjanidroos
💫روزهی ماه رمضان به انسان ثابت میکند که انسان میتواند
🔻رهبر معظم انقلاب:
گاهی انسان به خود تلقین میکند که من نمیتوانم بر هوای نفس فائق بیایم. روزهی ماه رمضان به انسان ثابت میکند که انسان میتواند؛ آن وقتی که #اراده بکند، عزم راسخی به کار ببندد، میتواند بر هوسها فائق بیاید و پیروز شود. این ارادهی قوی میتواند ما را چه از عادات شخصی ناپسند خودمان و چه از عادات اجتماعی خودمان جدا کند.۱۳۹۲/۰۵/۲۲
@Khanjanidroos
حقیقت صلوات
✅كسى كه بهره هايى از كسى گرفته و محبت هايى از او ديده، اگر بخواهد در برابر آن محبت ها چيزى بدهد و چيزى هم ندارد كه در خور او باشد چون هر آنچه را هم كه دارد از خود اوست.
👈به كس ديگرى رو مى آورد كه بزرگ تر و برتر و از او به ما نزديك تر است، از او مى خواهد كه تو پاداش او و بهره او- رسول- را بده؛ چون او به من محبت كرده، تو بر او درود بفرست و به او پاداش بده و او را سرشار كن تا اينها او را از وسعت ها و درودها و رحمت ها انباشته كند. «صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً ناميةً زاكِيةً تَرْفَعُ بِهَا دَرَجَتَه »، تا او به مقامات و مراحلى كه بالاترين مقامات و مراحل است برسد؛ چون راه كه محدود نيست، بى نهايت راه در پيش است.
✅اين است كه تو از رسولى كه سرشار شده و بهره گرفته اى، بر او درود مى فرستى تا پاداشى باشد در برابر محبت هاى او:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ».
@Khanjanidroos
امام علی علیه السلام:
💖زن، گُل است... پس در همه حال، با او مدارا كن، و با او به نیکی معاشرت نما، تا زندگیت با صفا شود
📕وسائل الشيعه، جلد ۱۴، صفحه ۱۲
@khanjanidroos