دختری کوزه به دوش آمده دریا ببرد
دامن آبی او موج گرفته است در آب
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
در فصل بهاریم و سراپا زردیم
ما در تَبِ او سوخته اما سردیم
ای محور گردش شب و روز بیا
ما بی تو به دور خودمان می گردیم
#مهدویت
#مجید_حیدری
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
#حافظ
@robaiiyat_takbait
به تو محتاج چنانم که فقیری به دِرَم
به تو مشتاق چنانم که غریقی به کنار
#طبیب_اصفهانی
@robaiiyat_takbait
تپیدن، سوختن، در خاکوخون غلتیدن و مُردن
بحمدالله که درد عاشقی تدبیرها دارد…
#عالی_شیرازی
@robaiiyat_takbait
ای قطره ،از این به بعد دریایی باش
دارا که شدی همیشه سارایی باش
دیروز به روز بودی اما حالا
امروزیی و امروزیی فردایی باش
#محمدعلی_ساکی
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
حق با تو بود عمر خوشی ها دراز نیست
فرصت نشد تمامِ تو باشد تمامِ من...!
#ناصر_حامدی
@robaiiyat_takbait
چون شعر و ترانه بود در خانه ی ما
چون رود روانه بود در خانه ی ما
یک صبح بهار مادرم خوابش برد
تقدیر زمانه بود در خانه ی ما
#نوروزرمضانی
#مادر
@robaiiyat_takbait
شبیه بوسه ای هستم مردَّد بینِ دین و دل
حلالِ مذهبِ عشقم! حرامِ شرعِ اسلامم
#سیدعلی_رکن_الدین
@robaiiyat_takbait
یا رب!چه چشمهایست محبت؟کهمن از آن
یک قطره آب خوردم و دریا گریستم ...
#واقف_لاهوری
@robaiiyat_takbait
با گریه و التماس پس خواهد داد
در حسرت یک تماس پس خواهد داد
بودم همه روز، چشم در راه، بدان!
چشمت همه شب تقاص پس خواهد داد
#صامره_حبیبی
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
دنبالِ زیاد و کم، خودش را کشته
هر روز؟ نه! دم به دم، خودش را کشته
میخواست که آسوده شود از غمها
بیچاره! به جای غم، خودش را کشته...
#صدیقه_محمدجانی
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
گفتیم وقت پیری، در گوشهای نشینیم
شد تازیانهٔ حرص، قد خمیدهٔ ما
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
دامنِ من خوب می فهمید حالِ چشم را
در زمانِ رفتنت چشم انتظارِ اشک بود
#علیرضا_شیدا
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
از زلزله و عشق، خبر کَس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای
#شفیعی_کدکنی
@robaiiyat_takbait
تمام قافیه هایم فدای آمدنت...
بیا ردیف کن این جمعه های درهم را
#علی_سلطان_وش
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@robaiiyat_takbait
چو بادام دو مغز امروز «نافع» دولتی دارد
که با معشوق در یک پیرهن چسبیده خوابیده
#نافع_کشمیری
@robaiiyat_takbait
همپای تو خستگی رَود از تَنِ من
صد باغِ شکوفه می دهد دامنِ من
آنقدر که دوست دارمت ای وطنم
سبز است و سفید و سرخ پیراهن من
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
شد جهان در چشم من از رفتن جانان سیاه
بُرد با خود میهمان من چراغ خانه را
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
به بزم مِی پرستان محتسب خوش عزتی دارد
که تا آید به مجلس شیشه خالی میکند جا را
#غنی_کشمیری
@robaiiyat_takbait
وقتی که تو در پیشِ رویش مینشینی
آیینه را تکلیف جز زیبا شدن نیست...
#حسین_منزوی
@robaiiyat_takbait
آرزویی را که حبس اش کرده ام در سینه ام
از همه زندانیان شهر زندانی تر است
#کاظم_بهمنی
@robaiiyat_takbait
من آن ابرم که در واقع ندارد سرزمینی خاص
همه دُنیا به تعبیری برای من وطن باشد.
#علیرضا_شیدا
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت؟
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
#نجمه_زارع
@golchine_sher
به تنگ آمدهام از گشاده دستیِ بخت
که بی مضایقه غمهای بیشمارم داد...
#محمد_عزیزی
@robaiiyat_takbait
پاییز چه خسته است سنگش نزنید
از مِهر گسسته است سنگش نزنید
بر شاخه ی بی برگ درختان در باغ
گنجشک نشسته است سنگش نزنید
#محمد_اسماعیل_دانشور
@robaiiyat_takbait
گفت آمده تا عشق و سعادت بدهد
بی رنگ و ریا و بی حسادت بدهد
دل دادم و افسوس که دلدار نشد
آمد که مرا به گریه عادت بدهد
#فریبا_دادگر
@robaiiyat_takbait
قلبت چو دلم کباب خواهد گردید
رویای تو هم سراب خواهد گردید
هر آه درون سینه ام روزی عشق
چون کوه سرت خراب خواهد گردید
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
هدایت شده از گلچین شعر
با عزت و احترام گفتند؛ حسین
مردان همه یک کلام گفتند ؛حسین
روزی که تمام دشت گفتند ؛یزید
هفتاد و دو با مرام گفتند ؛حسین
#احمد_علوی
@golchine_sher
ز چشم بد، خدا آن چشم مِیگون را نگه دارد!
که در هر گردشی مست تماشا میکند ما را
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait