بوی خوشت از عُصاره ای نایاب است
از بس که گلاب بوسه هایت ناب است
کار تو کم از داروی عطّاری نیست
دمنوش ِ لبت مُسکّنِ اعصاب است
#محمد_علی_نیکومنش
@robaiiyat_takbait
در انتظار تو بنشستم و سر آمد عمر،
دگر چه داری از این بیش انتظار از من؟
#شهریار
@robaiiyat_takbait
ای دل همیشه عاشق و همواره مست باش
کان کس که مست عشق نشد هوشیار نیست
#عبيد_زاكاني
@robaiiyat_takbait
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده است
این دسته که بر گردن او می بینی
دستی است که بر گردن یاری بوده است
#خیام
@robaiiyat_takbait
زرد است که لبریز حقایق شده است
تلخ است که با درد موافق شده است
شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی
پاییز بهاری است که عاشق شده است
#میلاد_عرفان_پور
@robaiiyat_takbait
جهان به جان هم انداخت تاجداران را
خروس بازی این پیر را تماشا کن
#سلیم_تهرانی
@robaiiyat_takbait
از باغ لبت دوباره دمنوش رسید
عصرانه ی شعر و شور و آغوش رسید
از چای سیاه چشمهایت برسان
کتریِ دلم به نقطه ی جوش رسید
#محمد_علی_نیکومنش
@robaiiyat_takbait
از پای گرفته تا سرم می سوزد
از سوختنم دور و برم می سوزد
در باغ درخت سالمندی هستم
عمری است که زخم تبرم می سوزد
#نوروزرمضانی
@robaiiyat_takbait
ای کاش به جای همه ی عالم و آدم
بی وقفه تو باشی و تو باشی و تو باشی
#زهرا_جعفری_زاده
@robaiiyat_takbait
حتی اگر خيالِ منی، دوست دارمت
ای آنكه دوست دارمت امّا ندارمت
#مجید_آژ
@robaiiyat_takbait
تا زمانی که جهان را قفسم می دانم
هر کجا پر بزنم طوطی بازرگانم
#سجاد_سامانی
@robaiiyat_takbait
حس می کنم گاهی شبیه فرش کاشانم
پا خورده تر از من کسی در این حوالی نیست
#محمد_درّودی
@robaiiyat_takbait