eitaa logo
•°•°ره‍‌ رو ع‍‌ش‍‌ق‍‌°•°•
1.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
14 فایل
عضویت؟کانالمون‌باوجودت‌قشنگتره.. کپی‌ازرمان‌خیربه‌هیچ‌وجه ازفعالیت‌ها‌حلال‌به‌جزکپی‌ممنوع‌ها🚫 ناشناس‌زیرنظرمدیر https://harfeto.timefriend.net/17276325110658 تبلیغاتمون https://eitaa.com/joinchat/2576352270C8ef1741385 زاپاس‌کانال @romanmfm
مشاهده در ایتا
دانلود
😎👈از به سعید سعیدجان اگه لازمه بیام همین نزدیکام بیام دروغاشوبکوبم توسرش😂
اینا که میگفتن جای پزشک در زندان نیست معلم نباید اعدام شود حالا میگه رئیس جمهورو اعدام کنید
شیطون تو میخوای منو اعدام کنی ؟
برنامه : جهش ایران. برنامه : اعدام جلیلی.
هیچی سلامتی! روحانی که شهید شد، جلیلی رو هم میخوان اعدام کنن:)
پزشکیان امشب گفت من کل سایتت رو گشتم برنامه‌ای ندیدم، بعدش گفت برنامه‌ی شما علمی نیست. جلیلی هم گفت شما که برنامه من رو ندیدی چطور می‌گی علمی نیست.
1:20 به وقت حاج قاسم💔
•°•°ره‍‌ رو ع‍‌ش‍‌ق‍‌°•°•
﷽ ═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═ #پارت۸۴ محسن:از همه خداحافظی کردیم و سوار شدیم و به مقصد عربستان حرکت کرد
﷽ ═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═ محمد: زخم پام درد میکرد و خون میومد .یکم ماساژش دادم و دوباره بلند شدم. احتمالا بخیه اش باز شده باشه اما باید زودتر حرکت کنیم. هوا داشت تاریک میشد و این خطرناک بود که ما توی این هوا توی همچین جایی باشیم.رسول رو بلند کردم و حرکت کردم.باید زودتر برسیم نزدیک مرز تا بتونیم از اون طریق برگردیم ایران. محسن:بالاخره رسیدیم.از ماشین پیاده شدم و نگاهی به اطراف انداختم. هیچ اثری از محمد یا رسول نبود .نمیدونم چرا اما ترسیدم.ترس اینکه نکنه داعشی ها زودتر رسیده باشن و اونا رو گرفته باشن.روی زمین دنبال یه نشونه ای اینکه بفهمم اونا اینجا بودن میگشتم.تا اینکه چشمم خورد به چند قطره خون که روی زمین ریخته شده بود .سریع دویدم و آروم انگشتم رو روش کشیدم.این خون تازه بود.تازه خون ریخته شده و این یعنی اونا تا مدتی قبل اینجا بودن.خواستم بلند بشم که نگاهم به وسیله ریزی خورد.سریع به طرفش رفتم.ردیاب بود.پس برای همین این چند ساعت ردیاب یه جای ثابت رو نشون میداد.خدایا پس اونا کجا هستن؟ رو کردم سمت بچه ها .داشتن نگاهم میکردن با صوای بلندی گفتم: باید از هم جدا بشیم. این خون نشون میده که یکیشون یا شایدم هر دوتاشون زخمی بودن و نمیتونن خیلی دور شده باشن.باید زودتر پیداشون کنیم تا دیر تر نشه . سعید و معین و بچه های عربستان:چشم. محسن:من از این طرف میرم .سعید تو هم بیا باهام.معین تو و بقیه بچه ها برید اون طرف رو بگردید.اگر پیداشون کردید با بیسیم اطلاع بدید. معین:چشم. رسول:درد داشتم.دیگه نمیتونستم چشام رو باز نگه دارم.دست محمد رو گرفتم که نگاهش بهم خورد.با بی حالی لب زدم حلالم کنه و امیدوار بودم بتونه لب خونی کنه و بفهمه می گفتم و خداروشکر فهمید و گفت. محمد: رسول یکم تحمل کن .یکم مونده تا برسیم .تو که نمیخوای منو تنها بزاری اینجا؟ اگه میخواستی توی کشور غریب تنهام بزاری که چرا پس همراهم اومدی؟یکم تحمل کن . رسول: چشام رو بستم و سرم رو تکون دادم .لب زدم خسته هستم.که محمد گفت. محمد: اشکال نداره داداش بخواب اما زود بلند شو باشه؟ رسول: سری تکون دادم و چشام رو بستم .بدون اینکه اختیاری از خودم داشته باشم خوابم برد.خوابی که مثل بیهوش شدن بود و نمیدونم بیدار میشم یا نه. محمد: رسول خوابید یا شادم بهتره گفت بیهوش شد.اروم تکونش دادم و گفتم :رسول جان .داداش رسول . جوابی نداد.ترسیده دستم رو جلوی بینیش گرفتم.نفس میکشید اما حالش بده.روی زمین گذاشتمش و زیر لب گفتم: یکم اونجا صبر کن تا من برم ببینم جلوتر جایی هست یا کسی هست که کمک کنه یا نه. سریع حرکت کردم.زخم پام میسوخت و من مجبور بودم به خاطر اینکه صدام در نیاد لبم رو به دندون بگیرم. به حدی درد میکرد که در اصل داشتم پام رو روی زمین دنبال خودم میکشیدم و میبردم.یه نور خیلی کمی به چشمم خورد.خودشه.داریم میرسیم.لبخند محوی زدم و حرکت کردم .داشتم راه میرفتم اما نمیدونم چیشد یهو زیر پام خالی شد و از جایی که ارتفاع حدودا زیادی داشت پرت شدم پایین .آخرین چیزی که حس کردم درد وحشتناکی بود که بر اثر برخورد سرم به سنگ بودتوی سرم پیچید و خیسی خون رو حس کردم.دیدم تار شد و چشام سیاهی رفت و سیاهی مطلق... محسن:با سعید می دویدیم و دنبال نشونه ای از محمد و رسول می‌گشتیم.با صدای سعید سرم رو به طرفش برگردوندم. سعید:با دیدن کسی که روی زمین افتاده ترسیده آقا محسن رو صدا زدم.باهم به طرفش دویدیم.با دیدنش ناباور روی زمین زانو زدم و کنارش نشستم.خودش بود.رسول بود که حالا خونی و بیهوش روی زمین افتاده. دستای لرزونم رو به طرفش بردم و آروم سرش رو بلند کردم و توی آغوشم گرفتم.باورم نمیشه تونستم دوباره ببینمش 🥺 تکونش دادم و صداش زدم اما جواب نمی داد.اشکم روی صورتم ریخت و با بغض لب زدم:آقا چرا جواب نمیده؟چرا بیدار نمیشه؟ ❤️‍🩹 محسن: نبضش رو گرفتم.خوشبختانه نبض داشت اما ضعیف بود.لب زدم:نگران نباش .الان باید محمد رو پیدا کنیم.چرا اون نیست؟من میرم بببینم محمد کجا هست.تو پیش رسول بمون و بیسیم بزن که بچه ها بیان اینجا و سریع بریم بیمارستان. با تایید سعید راه افتادم و جلوتر رفتم.با صدای بلندی گفتم: محمد کجایی؟محمددد. محمد: صدای محو کسی رو میشنیدم.اما نمیتونستم حرفی بزنم.دستم رو بلند کردم اما نتونستم و دستم افتاد .صدا هر لحظه نزدیک تر میشد و من حس میکردم صدای محسن هست.امیدوارم خودش باشه و رسول رو پیدا کرده باشه.امیدوارم. چشمام سیاهی رفت و از هوش رفتم 🖤 ♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡ پ.ن.رسول رو پیدا کردن💔 پ.ن.محمد چیشد ؟🥺 پ.ن.صدای محسن... https://eitaa.com/romanFms
https://harfeto.timefriend.net/17098941770514 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ لینک ناشناس جهت ارسال نظرات زیباتون در مورد رمان 😊
سلام .صبح نزدیک به ظهرتون بخیر رفقا نظرات قبلی رو خوندم اما چون زیاد بود دیگه نمیتونم بزارم. اینم یه پارت هیجانی و قشنگ تقدیم به شما منتظر نظرات قشنگتون هستم.با نظراتتون انرژی میگیرم پس انرژی بدید 🥲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گُمْنام‌چو‌فاطِمهۜ¹⁵¹
‏ختم سی ملیون صلوات برای رأی سی ملیونی به جلیلی سهم شما ده صلوات برای ده دوست بفرستید
پسرا چند دقیقه بعد از اینکه همدیگرو به اعدام محکوم کردن :
هدایت شده از گُمْنام‌چو‌فاطِمهۜ¹⁵¹
+ ایول خوب ترکوندیش😌 - پس چی؟ فکر کردی فقط خودت تانکی؟😎😂
آقای پزشکیان تو که میگی آقای جلیلی مدیریت بلد نیست مگه خودت بلدی؟خودت که بدتری که میخوای کارشناس هات بهت برنامه بدن.
اقای پزشکیان چرا دوباره میخوای برنامه های اقای جلیلی رو ببینی؟ نکنه دوباره یادت رفته و میخوای ازشون کپی برداری کنی؟😏
قشنگ مشخصه پزشکیان داره سکته میکنه😂 هول شده😏
پزشکیان الان شبیه من شد که میرفتم پیش ناظم میگفتم اقا خدا وکیلی من نبودم😂
میدونستید آقای جلیلی 11 سال از پزشکیان جوون تره😐
•°•°ره‍‌ رو ع‍‌ش‍‌ق‍‌°•°•
میدونستید آقای جلیلی 11 سال از پزشکیان جوون تره😐
ولی اصلا به اقای جلیلی نمیخوره دقیقا به شهید رئیسی هم نمیخورد توی اون سه سالی که رئیس جمهور بود اینقدر شکسته شده بود بمیرم براتون💔
چرا هیچکی منو گردن نمیگیره ؟!
آخر مناظره جلیلی گریمشو پاک می‌کنه می‌فهمیم زاکانیه
اقای پزشکیان میشه شما هم یه برنامه بگید؟ خداییش نمیفهمم برنامه ات چیه همش داری چرا و پرت میگی فقط😐
ایول آقای جلیلی